برنامه‌ریزی فعالیتی است که بشر از آغاز به آن مشغول بوده است. هیچ اقدامی برای رسیدن به هدف هرچه باشد به نتیجه نمی­رسد، مگر آنکه شامل برنامه­ ریزی باشد. اقدامات لازم برای نیل به هدف به طور اصولی از مراحل زیر می­گذرد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مشخص کردن هدف‌ها
انتخاب وسایلی که برای رسیدن به هدف‌ها به کار می‌رود
به کار بردن این وسایل
این سه مرحله روی هم فرایند برنامه‌ریزی را تشکیل می‌دهند. با توجه به این توضیحات ارائه شده، برنامه‌ریزی را چنین می‌توان تعریف نمود: “تصمیم آگاهانه جهت یافتن راه های مناسب برای رسیدن به مطلوب‌های انسانی و تأمین منابع لازم، برنامه‌ریزی محسوب می­گردد” ( استعلاجی و عبدالرضا مسلمی، ۱۳۸۰: ۱۰ ). برنامه‌ریزی دارای تعاریف زیادی می‌باشد، برای درک بهتر مفهوم برنامه‌ریزی و آشنایی با دیدگاه های دیگر در مورد آن در زیر چند نمونه از آنها ذکر می‌شود:
برنامه­ ریزی فرآیندی است آینده­نگر که به شدت تحت تأثیر گذشته و حال است. برنامه‌ریزی دانش علمی و تکنولوژیک را با فعالیت­های ساخت اجتماعی مرتبط می­سازد (Fridman,1987, 38).
“پیتر هال” برنامه‌ریزی را چنین تعریف می کند: «برنامه­ ریزی، به عنوان فعالیتی همگانی، فراهم آوردن سلسله‌ای از کارهای منظم است که به دسترسی به هدف کلی و یا هدف‌های کلی بیان شده می‌ انجامد» (سیف‌الدینی، ۱۳۸۳: ۳۲). “واترسون” برنامه‌ریزی را چنین تعریف می‌کند: برنامه‌ریزی، فعالیتی سازمان­یافته و تلاشی هوشیارانه، به منظور گزینش بهترین راه‌ حل ‌های پیشنهادی موجود، برای دسترسی به هدف­های کلی ویژه است. برنامه­ ریزی، نشان دهنده بکارگیری بخردانه دانش انسان برای فرایند دستیابی به تصمیم‌هایی است که همچون بنیانی برای فعالیت انسان، عمل می‌­کنند. هسته مرکزی این فعالیت، ایجاد رابطه بین هدف‌های نهایی و ابزار دستیابی به آنها، با هدف دسترسی به هدف‌های نهایی، با بهره گرفتن از باکفایت‌ترین و کارآمدترین استراتژی‌ها است» (همان کتاب، ص ۳۰).”فریدمن” برنامه­ ریزی را نوعی تفکر درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی تعریف نموده که جهت‌گیری و آینده‌نگری به صورت علمی، در روابط، اهداف و تصمیمات همه جانبه دارا بوده و بشدت در زمینه خط­مشی و برنامه از جامعیت برخوردار باشد (زیاری، ۱۳۸۳: ۱۹) و از لحاظ سیستمی به منظور بهبود زندگی انسانها سیستم­ها را تحت کنترل خود درآورد ( Fridman & Alonso, 1964,61).
برنامه­ ریزی شهری[۴]
همانطور که در تعریف برنامه­ ریزی بیان گردید٬ برنامه­ ریزی کلا عبارت است از یک فعالیت علمی و منطقی٬ در جهت رسیدن به هدف­های مورد توجه جامعه. اگر این مبنا مورد قبول واقع شود برنامه­ ریزی شهری عبارت است از تامین رفاه شهرنشینان٬ از طریق ایجاد محیط بهتر٬ مساعدتر٬ آسان تر٬ سالمتر٬ ودلپذیرتر (شیعه، ۱۳۸۳ : ۱۰۱). برنامه­ ریزی شهری٬ در واقع در جهت تامین نیازهای خدمات شهری٬ و در نظر گرفتن عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی در یک سیستم برنامه­ ریزی شهری جامع و پویا٬ مشخص کردن سیاست­ها و برنامه ­های توسعه شهری٬ هماهنگ کردن آنها با سایر برنامه ­های عمرانی در سطح منطقه­ای و کشوری و تنظیم برنامه ها و طرح­ها در دوره زمانی معین است(زیاری،۱۳۸۳ : ۵۵-۵۴ ). برنامه­ ریزی شهری پویا­ست و علت پویایی آن این است که شهر مانند یک موجود زنده است که مقداری مکانیسم این ارگانیسم را متاثر می­ کند. بنابراین، جهت تامین نیازهای خدمات شهری و در نظر گرفتن عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی در یک سیستم برنامه­ ریزی شهری جامع و پویا٬ مشخص کردن سیاست­ها و برنامه ­های توسعه شهری٬ هماهنگ کردن آن­ها با سایر برنامه ­های عمرانی در سطح منطقه­ای و کشوری، و تنظیم برنامه­ ها و طرح­ها در دوره زمانی معین از اولویت ویژه­ای برخوردار است(شیعه، ۱۳۸۳ : ۱۰۲ ).
کاربری اراضی[۵]
مفهوم کاربری اراضی به معنای به کارگیری زمین برای اهداف به خصوص توسط انسان می‌باشد. (meyer, 1994, 10) کاربری زمین به طور ذاتی درباره‌ی تمام جنبه‌های فضایی یا فعالیت‌های انسانی در زمین و طریقه‌ای که سطح زمین می‌تواند برای نیازهای مختلف آماده شود و از آن بهره‌برداری گردد بحث می‌کند. (Robing, 1989, 19-20) و یا کاربری زمین جنبه‌های فضایی همه‌ی فعالیت‌های انسانی را در روی کره‌ی زمین برای رفع نیازهای مادی و فرهنگی او نشان می‌دهد. (Northam, 1975, 168).
کاربری زمین در واقع بهره‌برداری صحیح انسان از طبیعت است که در چند دهه اخیر از سوی پژوهشگران به ویژه دانشمندان علم جغرافیا به کار رفته است. در واقع این واژه استفاده از امکانات و توانایی زمین را نشان می‌دهد به عبارت دیگر نحوه‌ی استفاده از زمین و کارکردی که به آن تعلق می‌گیرد را کاربری زمین گویند این کارکرد ممکن است در مقیاس منطقه باشد و یا در مقیاس سکونت‌گاه‌های انسانی و شهر مد نظر باشد (عسکری، رازانی و رخشانی، ۱۳۸۱: ۵) بر همین مبنا برنامه‌ریزان معمولاً زمین را از نظر میزان کاربرد و اثرات آن به محل، محیط و جامعه دسته­بندی می‌کنند (سیف‌الدینی، ۱۳۷۸: ۲۵۹).
رشد و توسعه شهری[۶]
رشد شهری اضافه شدن مناطق و محله­های جدید و گسترش خودرو و بی­رویه شهرها را شامل می­ شود. توسعه فیزیکی و رشد جمعیت شهری به سرعت تغییرات و دگرگونیهای را در شکل شهر بوجود می­آورند که به صورت گسترش فیزیکی شتاب آلود و به صورت نامتعادل و ناهماهنگ بروز می­ کند٬ رشد شهری به نوعی حاکی از عدم وجود برنامه­ای خاص و یا متعادل با گسترش و افزایش جمعیت است بطور کلی افزایش کاربری مسکونی و تخصیص حداقل سرانه­ها و فضاها به سایر کاربری­ها پیشی گرفتن رشد بر توسعه یا تقدم مقیاس بر عملکرد و برتری کمیت بر کیفیت نام دارد (همپانژاد ،۱۳۸۸: ۱۸ ). توسعه عبارت از تغییرات کمی و کیفی که هدفش بهبود توسعه یافتگی اجتماعی– اقتصادی و ارتقای معنوی باشد (صابری فر٬ ۱۳۷۸ ، ۲۸ ). به بیانی دیگر توسعه عبارت است از وسعت دادن یک پدیده در ابعاد مختلف که جامعیت داشته و دربرگیرنده توسعه اقتصادی٬ سیاسی٬ فرهنگی و تغییرات رفتار فردی نیز می­باشد(زمردیان٬ ۱۳۷۴ : ۱۴ ).
توسعه شهری به عنوان یک مفهوم فضایی را می­توان به معنای تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم جهت رفع نیازهای ساکنان شهر در زمینه­ مسکن٬ حمل و نقل و اوقات فراغت تعریف کرد (۱۹۹۶, ۲۶۶ ,mukomo). هر چند اغلب اصطلاحات رشد و توسعه فیزیکی شهر به جای یگدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. اما باید اذعان کرد که هر دو دارای مفاهیم جداگانه هستند به طوری که اکثر متخصصین برنامه­ ریزی شهری معتقدند رشد شهری و گسترش خودرو باعث رشد بی­رویه شهرک­ها٬ مناطق مسکونی و افزایش بی اصول و نا برابر سطوح مختلف شهری است ( وبر، ۳۹:۱۳۶۹).
مفهوم توسعه فیزیکی[۷]
از ترکیب انواع فضاها یا کاربری­های مسکونی٬ تجاری٬ صنعتی٬ تفریحی٬ و مذهبی ایجاد ارتباط و حرکت در زمان و مکان بین فضاهای یاد شده پیکره­ای به وجود می ­آید که به صورت یک سیستم فیزیکی یا کالبدی عمل می­ کند. این پیکره را می­توان یک کالبد به حساب آورد و گسترش این پیکره را توسعه کالبدی یک شهر یا یک مکان جغرافیایی قلمداد کرد (زنگی­آبادی٬ ۱۳۷۶: ۱۹۲ ). به عبارتی دیگر مفهوم توسعه فیزیکی عبارت است از افزایش و گسترش وسعت شهر در اراضی پیرامونی خود یا الحاق مراکز سکونتی اطراف شهر به شهر اصلی به طوری که کاملا در شهر مادر ادغام گردند (دهاقانی٬ ۱۳۷۸ : ۴۱۲).
فضای شهری
مفهوم فضا به کلیه فعالیت­های و ساختارهای شکل گرفته در مکان اطلاق می­ شود. فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می­ کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده است(هدمن و یازوسکی٬ ۱۳۸۱ : ۶۷ ). فضای شهر٬ شامل کلیه سازه­های شهری از جمله خیابان­ها٬ ساختمان­ها٬ میدان ها و آب نماها٬ پارک­ها٬ فضای سبز٬ پل­ها و سایر عناصر شهری است. خیابان­ها مهم­ترین٬ حساس­ترین٬ و بیشترین فضاهای عمومی یک شهر را تشکیل می­ دهند. حساسیت و اهمیت خیابان­ها و به طور کلی شبکه ارتباطی به دلایل زیر است : (بحرینی ٬ ۱۳۷۵ :۳-۱)
۱- سطح زیادی از فضاهای عمومی را به خود اختصاص می­دهد.
۲- عنصر اصلی فرم­دهی به شهر هستند.
۳- محل اتصال و ارتباط فضاهای دیگر شهر هستند.
۴- نماد اجتماعی و فرهنگی­اند.
۵- مهمترین وسیله و ابزار طراحی شهری­اند.
فضای شهری یک نمونه از فضای جغرافیایی است. مرکز شهر یا بافت قدیم به دلیل مرکزیت٬ مهمترین فضای شهری است. فضای شهری توسعه فرایندهای طبیعی٬ نظام یافته به وسیله انسان٬ شرایط اجتماعی٬ سیاسی و به طور کلی فرهنگی جامعه شکل می­گیرد. در واقع فضای شهری٬ بخشی از سطح زمین است که به همراه درونمایه مادی و اجتماعی و فرهنگی به وجود می ­آید. از این رو فضای جغرافیایی شامل طبیعت و همه منابعی است که می تواند به طور مستقیم و غیر­مستقیم با نیازهای انسانی برخورد کند و چهره جدیدی از سطح زمین را به عنوان فضای شهری بسازد. بدین­سان که فضای جغرافیایی یک حوزه زیستگاهی است که از شرایط طبیعی و ساختارهای اجتماعی جامعه شکل می­گیرد (شکویی ، ۱۱۸:۱۳۷۵). با رشد و توسعه فرهنگی از قرن بیستم به بعد نقش فرهنگ در ایجاد تغییر و تحول فضاهای شهری بیشتر شده است. به طور کلی بعضی از محققان معتقدند که هر فعالیتی که انسان انجام می­دهد اساسا متکی به فرهنگ اوست. فرهنگ مجموعه ­ای از عقاید٬ آداب و رسوم٬ نسبت­ها٬ مقررات حاکم و خلاصه شیوه زندگی انسان­هاست. هویت هر شهر علاوه بر ویژگیهای محیط طبیعی و نحوه رفتار و گویش و لباس پوشیدن مردم٬ از طریق فضاهای شهری آن شهر شناخته می­ شود.از جمله مهمترین عناصر تشکیل دهنده هر شهر٬ فضاهای شهری آن است که با شناخت آنها شهر قابل بازشناسی می­گردد. پس برای اینکه شهری هویت قوی و به یاد ماندنی داشته باشد٬ باید فضاهای عمومی شهر دارای فرم متناسب٬ منطقی و زیبا پاسخگو به عملکرد مرتب بر آنها باشند(لاری بقال، ۱۳۸۰ : ۶۵ ).
بافت شهری
بافت شهر عبارت است از دانه­بندی و در­هم تنیدگی فضاها و عناصر شهری که به تبع ویژگی­های محیط طبیعی، به­ ویژه توپوگرافی و اقلیم در محدوده شهر یعنی بلوک­ها و محله­های شهری به طور فشرده و یا گسسته و با نظمی خاص جایگزین شده ­اند(توسلی ، ۱۳۶۸ :۵ ). بافت هر شهری کمیتی پویا و در حال تغییر است که وضع کالبدی شهر و چگونگی رشد و گسترش آن را در طول زمان نمایان می­سازد. بافت هر شهر، ابتدا دانه­بندی فضای کالبدی شهر، یعنی فضاهای خالی و پر تراکم آن­ها را نسبت به یکدیگر مشخص می کند. همچنین چگونگی و فاصله بین عناصر شهری را معین می­­­کند. بافت شهر شبکه گذرگاهی و نحوه توزیع فضایی آنها را نشان می­دهد. ابعاد و اندازه هر یک از فضاهای کالبدی در افق و در ارتفاع با صورت عمودی و یا افقی می ­تواند نماینگر نوع و حجم بافت خاصی از شهر باشد. فضاهای خالی گویای ویژگی­های خاص شهری­اند. مثلا فضاهای خالی موجود در مرکز محله­های شهری و راه­های مهم و تقاطع­ها و در مجموع بافت،گویای وجود مراکز و هسته­های شهری و محله­ای هستند. بافت هر شهر نحوه شکل­ گیری و مراحل رشد و توسعه شهر را در طول تاریخ نشان می­دهد. یکی از عوامل اصلی و بسیار مهم شکل­ گیری بافت شهر در گذشته عوامل محیط طبیعی بوده است. سه عامل توپوگرافی زمین، آب و هوا و منابع آب، عوامل اساسی و مهم طبیعت­اند که در بافت شهرهای قدیمی ایران تاثیر عمیقی به جای گذاشته­اند(سلطان زاده ، ۱۳۶۹ : ۲۹۹ ). بافت شهری از سه عنصر مرتبط به هم تشکیل شده است :
۱- طراحی شبکه ­های ارتباطی که آرایش شبکه خیابان­ها و گذرها و الگوی تفکیک زمین و بناها را مشخص می­سازد و تحت تاثیر شیوه زندگی و معیشت و فرهنگ شهروندان است.
۲- الگوهای کاربری که کاربری­های زمین و فضاها را نشان می­دهد.
۳- طراحی فضاها یا ساختارهای کالبدی بر روی زمین که در مجموع، بافت شهری را تشکیل می دهد.
نظریات مورفولوژیکی و توسعه فیزیکی شهر
نظریات مورفولوژیکی در علم جغرافیا٬ از مفهوم چشم­انداز گرفته شده است که ابتدا توسط کارل ریتر جغرافیدانان آلمانی وارد ادبیات جغرافیایی گردید. بعدها این مفهوم را با طیف گسترده­ای٬ جغرافیدانانی نظیر « ریشتهوفن » و « ویدال دولابلاش » به کار گرفتند و « کارل ساور » با گسترده­ترین شکلی آن را به ادبیات جغرافیایی آمریکا اضافه کرد ( شکویی ٬ ۱۳۷۵: ۱۷ ). همین امر سبب شده است که ۱۲ درصد بررسی­ها و تحقیقات جغرافیایی که در زمینه ساخت داخلی شهرها صورت می­گیرد، مربوط به مورفولوژی شهری است که طرح شهر٬ فرم ساختمان­ها و الگوی بهره­ گیری از زمین و ساختمان را شامل می­ شود ( شکویی ٬ ۱۳۷۴ : ۱۵۹ ). به طور کلی باید گفت که مورفولوژی شهری٬ مطالعه نظام یافته ( سیستماتیک ) از تکوین رشد٬ فرم٬ طرح٬ ساخت٬ کارکرد و توسعه شهر٬ با توجه به ساختهای اجتماعی و اقتصادی است ( همان کتاب ٬ ص۲۶۶ ). که موارد مورد مطالعه در آن عبارت است از٬ ۱- کارکرد هسته اصلی شهر٬ در شکل­ گیری آن و تحلیلی بر جغرافیای تاریخی شهر ۲- تاثیرات کارکرد مناطق داخلی شهر و رابطه میان کارکرد و فرم ۳- سبک معماری در بخش قدیم وجدید شهر ۴- فرهنگ و مورفولوژی شهر ۵- قیمت زمین وتاثیر آن در مورفولوژی شهر ۶- نقش تاسیسات عمومی مثل بیمارستان­ها، دانشگاه­ها٬ ورزشگاه­ها، زیارتگاه­ها و مساجد در مورفولوژی شهری ۷- نقش پادگان­ها٬ ترمینال­ها، گورستان­ها٬ فرودگاه­ها و میدان­ها در مورفولوژی شهری ۸- تاثیر عوامل طبیعی مثل مسیر رود٬ دره­ها٬ کوهستان٬ دشت٬ مسیرهای آب قنات٬ و اقلیم در مورفولوژی شهری و …. (همان کتاب ٬ص ۲۶۵ ). بنابراین با بهره جستن از دیدگاه های مورفولوژیکی به راحتی می­توانیم چگونگی شکل­ گیری شکل­ گیری شهرها و عملکردهای آن را بررسی کرد و به توسعه شهر که در آینده اتفاق خواهد افتاد٬ جهت دهیم. این عمل سبب می­ شود مناطق کارکردی به موازات توسعه شهر٬ کارکرد خود را وسعت بخشند و شهروندان به راحتی بر امکانات مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند.
توسعه فیزیکی شهر از دیدگاه اکولوژیک
اشغال زمین شهری در جریان زمان را٬ در الگوهای دینامیکی مختلف می­توان نشان داد. این روش را اولین بار « تونن » روی اراضی روستایی معمول داشته و از سال ۱۹۲۰ به این طرف٬ در ایالات متحده آمریکا و سپس در فرانسه نظر جامعه­شناسان به نحوه اشغال زمین و بافت اکولوژیکی شهر جلب شده است. بر این اساس گروهی از محققان آمریکایی نظیر « برگس » در ساختارهای اکولوژیکی سکونتگاهای شهر شیکاگو به مطالعه و تحقیق پرداخته­اند. روش آنان در اکولوژی شهری٬ بی­ شباهت به روش­های معمول در اکولوژی گیاهی نبود. چه به­همان­گونه که در اکولوژی گیاهی٬ فرایندهای هجوم و استیلا و تسلط و حاکمیت و بالاخره جانشینی و یا به سخنی دیگر توالی و تسلسل مورد توجه اکولوژیست­هاست ( فرید٬ ۱۳۸۲ : ۱۳۷ ). که اولین بار توسط ارنست­هاگل مطرح شد و سپس مورد توجه جامعه­شناسان شهری و برنامه­ ریزان شهری قرار گرفت و سعی نمودند در ساختن شهرها به این الگوها و طرح­ها توجه خاصی نشان دهند٬ به دلیل آنکه در اواخر قرن نوزدهم در حدود سال۱۸۷۰٬ شهرهای بزرگ پیوسته رو به رشد نهادند که در این مورد تئوری­های مختلف و طرح­های گوناگونی جهت رشد و توسعه شهرها ارائه شده است که به برخی از مهمترین و معروف­ترین تئوری­های طرح اشاره می­کنیم.
نظریه­ های هسته­های متعدد شهر یا شهر چند هسته­ای
اساس این تئوری بر این اصل قرار دارد که شهرهای کوچک٬ تنها دارای یک عملکرد و یا هسته واحد می باشند، اما شهرهای بزرگ امروز همگی دارای هسته­های متعددی هستند که در داخل شهرها٬ ارتباط مسیرهای حمل و نقل٬ تشکیل این هسته­ها را امکان پذیر می­سازد ( شیعه ٬ ۱۳۷۶ : ۶۴ ).
قابل ذکر است که این نظریه از چانسی­هاریس و ادوارد اولمن از جغرافی­دانان مشهور آمریکایی می­باشند که با بهره گرفتن از نظرات ارنست برگس و همرهویت نظریه تازه­ای با عنوان ساخت چند هسته­ای شهر مطرح نمودند. این دو معتقدند که عناصر شهری مختلفی همانند تجاری٬ مسکونی و صنعتی٬ ضمن ایجاد مرکزیتی در هسته٬ استفاده از زمین­های شهری در اطراف خود را امکان پذیر نمود و فعالیت­های گوناگون فرهنگی٬ اجتماعی و اقتصادی به دور هسته­ها شکل می­گیرد و در آن همانند نظریه متحدالمرکز شامل بخش­های متنوع می­باشد.
نظریه ساخت دوایر متحدالمرکز
الگوی ساخت شهر٬ بر این اصل استوار است که توسعه شهر از ناحیه مرکزی به طرف خارج شهر صورت گرفته و تعداد مناطق متحد­المرکز را تشکیل می­دهد. این مناطق با ناحیه مشاغل مرکزی شروع شده و به وسیله منطقه در حال تحول٬ احاطه می­ شود. که خود در حال تبدیل به ادارات و صنایع سبک بوده و یا به واحدهای مسکونی کوچکتری تبدیل می­شوند٬ این قسمت ناحیه­ای است که مهاجرین شهر به طرف آن جلب می­گردند ( همان کتاب ٬ ص ۶۰ ). این نظریه از سوی ارنست برگس مطرح شد و به طور کلی نظریه وی بر آن است که در توسعه شهر به شکل دوایر متحدالمرکز٬ ارزش زمین­ها در بخش مرکزی نسبت به بخشهای دیگر متفاوت است.
نظریه ساخت ستاره­ای شکل
نظریه مناطق متداخل ارنست برگس نشان دهنده حالتهای یک شهر ساکن و ثابت نیست٬ بلکه در بیشتر موارد به علت رشد و توسعه شهر٬ متحرک و غیر ثابت به نظر می­رسد ( شکویی ٬ ۱۳۷۴ : ۵۱۸ ).
توسعه شهر نیز ممکن است به دو صورت انجام شود:
۱-توسعه شهر از اطراف خود
۲-توسعه شهر از طریق عمل تمرکز در داخل آن
به موازات افزایش جمعیت٬ سازمان­ها و تاسیسات بخش مرکزی شهرها مراحل مختلف اکولوژی شهری ( جدایی­گزینی٬ هجوم و جایگزینی٬ توالی و تسلسل و …) ظاهر می­ شود و در اثر ایجاد موج توسعه شهر به نواحی اطراف و بیرونی خود توسعه می­یابد. حرکت جمعیت٬ تاسیسات٬ منابع و سازمان­های شهری به اطراف شهرها به یک شکل عمل نمی­نمایند و از جهات مختلف شهر به سوی ناحیه مرکزی آن به یک مقیاس صورت نمی­گیرند. در مقابل توسعه شهر٬ وجود موانع طبیعی مانند شیب­های تند٬ تپه­ها و کوهها عواملی بازدارنده­اند. لذا شهر یا بدان جهت توسعه پیدا نمی­کند و یا در صورت توسعه مشکلات و افزایش هزینه­ های را به دنبال دارد.در این الگو٬ دگرگونی­هایی که در نتیجه عملکرد امکانات حمل و نقل و شبکه راه ­ها در سطوح شهری مشاهده می­گردد٬ شکل دایره­ای مناطق متحدالمرکز تعدیل یافته و به شکل شعاعی و یا ستاره­ای تبدیل می شود و به توسعه شهر٬ ساخت ستاره­ای می­بخشد ( شیعه ٬ ۱۳۷۶ : ۶۳ ).
نظریه محوری یا توسعه قطاعی شهر
در توجیه نظریه ساخت قطاعی شهر٬ باید گفت که چنین توسعه­ای را نمی­ توان مغایر با نظریه دوایر متحدالمرکز دانست٬ بلکه تغییر و تعدیل در جهات مختلف این نظریه است بر خلاف نظریه دوایر متحدالمرکز در نظریه ساخت قطاعی شهر٬ شهرها نمی ­توانند برای همیشه حالت دایره­ای شکل بودن مناطق داخلی خود را حفظ کنند٬ بلکه حالت قطاعی بیش از دایره­ای٬ زمینه مساعدی را جهت توسعه به دست می ­آورد. در این نظریه عامل اجاره خانه می ­تواند به عنوان٬ مطالعه شهری را عملی سازد ( شیعه٬ ۱۳۷۶ :۶۱ ).گفته شد که نظریه قطاعی نسبت تئوری مناطق متحدالمرکز٬ مرغوب­تر به نظر می­رسد زیرا امکان استقرار طبقه اجتماعی را در یک قسمت و یا یک طرف شهر به وجود آورد. لازم به ذکر است که این نظریه توسط همر هویت در سال ۱۹۳۴ مطرح شده است.
نظریه شهر خطی
عامل اصلی ایجاد مجتمع­های خطی شکل می­توانند راه ها٬ ارتباطات٬ رودها و سواحل و دریاها باشد که شهر در کنار آنها به صورت خطی شکل می­گیرد و توسعه می­یابد. بر اساس این نظریه در گذشته شهرها در اغلب اوقات حوضه­های شهری توسعه خود را از شکل ستاره­ای شروع نموده و به شکل دایره­ای نزدیک می­کردند. ولی توسعه شبکه راه ها و مسیرهای اصلی ارتباطی٬ تمایل توسعه شهر را در مسیر چنین شبکه ­های به صورت خطی قرار می­دهد ( شیعه ٬ ۱۳۷۶ : ۶۶ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...