در واقع نگرش های ناکارآمد که بنیادهای آشفته کننده افراد را تشکیل می‌دهند، دو ویژگی اساسی دارند (الیس، ۱۹۹۱)؛ اولاً آن ها در درون خود توقعات خشک، جزئی و قدرتمندی دارند که معمولاً در قالب کلماتی چون باید، حتماً الزاماًً و ضرورتاً بیان می‌شوند، ثانیاًً موجب انتساب های بسیار نامعقول و تعمیم مفروط و فاجعه آمیز می‌شوند.

از نظر الیور[۹۶] و همکاران (۲۰۰۷) آسیب پذیری شناختی در قالب دیدگاه آسیب پذیری – تنیدگی بر مبنای دو نظریه ناامیدی و نظریه بک به صورت سبک شناختی منفی و نگرش ناکارآمد، مفهوم سازی شده است. تلفیق این دو دیدگاه در مفهوم الگوی شناختی ناسازگارانه که شامل سبک شناختی منفی و نگرش های ناکارآمد است می‌تواند در طول فرایند رشد پدید آید (الوی[۹۷] و همکاران، ۲۰۰۰) و موجب اختلالات رفتاری مختلف شود (وایزمن[۹۸] و بک، ۱۹۷۸؛ هفل[۹۹] و همکاران، ۲۰۰۳). پژوهش ها نشان می‌دهد که شانس بروز اختلالات روانی طی یک سال، در صورت افزایش نمره های نگرش ناکارآمد به طور معناداری افزایش می‌یابد (ویچ[۱۰۰] و همکاران ۲۰۰۳). ‌به این ترتیب، چون نارسایی عملکرد تفکر از مهم ترین علل آشفتگی هاست (والن[۱۰۱] و همکاران، ۱۹۹۲) هرچه نگرش های ناکارآمد و باورهای غیر منطقی افراد بیشتر شود آشفتگی های هیجانی نیز بیشتر خواهد شد (اسمیت و هوستنکنت[۱۰۲]، ۱۹۸۳؛ واتسون[۱۰۳] و همکاران، ۱۹۹۸).

۲-۲- پیشینه تحقیقات انجام شده در ایران و جهان

تاکنون ‌در مورد افسردگی ،باورهای فراشناختی و افکار ناکارآمد مقالات متعدّدی نوشته شده است و تحقیقات بسیاری در این مورد صورت گرفته است. در این قسمت نیز، به بررسی پژوهشات مربوطه در داخل و خارج از کشور پرداخته شده است.

۲-۲-۱- پیشینه پژوهش ها در داخل کشور

مظاهری(۱۳۸۹) به بررسی آلکسی تایمیا و ابعاد آن با افسردگی و اضطراب در اختلالات روان پزشکی پرداخت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین آلکسی تایمیا و دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آن با افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد در حالی که همبستگی بین بعد تمرکز بر تجارب بیرونی با افسردگی و اضطراب معنی دار نبود .نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسی تایمیا و ابعاد آن توانایی پیش‌بینی تغییرات مربوط به افسردگی و اضطراب را ندارند. یافته های این پژوهش بر وجود رابطه بین آلکسی تایمیا و ابعاد آن با افسردگی و اضطراب تأکید دارد. بین دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آلکسی تایمیا با افسردگی و اضطراب ارتباط وجود دارد.

سالاری فر(۱۳۹۰)به بررسی رابطه باورهای فراشناختی با اختلال اضطراب و افسردگی پرداخت. پژوهش وی همبستگی و با نمونه۱۱۷ نفر بود .نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب رابطه ای مثبت دارند . و مؤلفه‌ های باور ‌در مورد غیر قابل کنترل بودن و باور ‌در مورد کفایت شناختی می‌تواند ۴۰ درصد از واریانس اضطراب را و ۵۰ درصد از واریانس افسردگی را پیش‌بینی کند .

هاشمی(۱۳۹۰) به بررسی اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی پرداخت. یافته ها نشان داد درمان تغییرات قابل توجهی در علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران افسرده ایجاد کرد و موجب بهبودی در علائم هر سه بیمار شد همچنین نتایج درمانی تا دوره پیگیری ادامه یافتند.نتایج نشان داد درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم بر آن تمرکز می‌کند، می‌تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی مؤثر باشد.

هاشمی(۱۳۸۹)به بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر اختلال افسردگی اساسی پرداخت. یافته های پژوهش وی نشان داد درمان، تغییرات معنادار و قابل توجهی در علایم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری هر سه بیمار مبتلا به افسردگی ایجاد کرد.نتایج این پژوهش نشان می‌دهد، درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم بر آن تمرکز می‌کند، می‌تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی مؤثر باشد. به طوری که درمان موجب تغییرات معنادار در علایم هر سه بیمار شود و بهره های درمانی تا زمان دوره پیگیری ادامه یافتند.

عاشوری و همکاران (۱۳۸۸)، در پژوهشی با عنوان “باور های فراشناختی و سلامت عمومی دانشجویان “که بر روی ۱۰۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر انجام شده است نشان داده‌اند که بین نمرات افراد در مقیاس باورهای فراشناختی و سلامت عمومی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد.

نتایج تحقیقات بهرامی و رضوان (۱۳۸۶)، در زمینه راهبردهای فراشناختی، با نتایج یافته های ولز و پاپاجورجیو (۱۹۹۵)،مبنی بر اینکه دختران بیش از پسران دارای راهبردهای فراشناختی مثبت(از جمله باورهای مثبت ‌در مورد نگرانی)،هستند،و از آن به عنوان نوعی مقابله در برابر عوامل فشارزا و شرایط نامساعد بهره می گیرند،و همچنین بیش از پسران،دارای راهبردهای فراشناختی منفی(از جمله:کنترل ناپذیری و خطر افکار)،هستند،همسو است.

طبق تحقیقات شکری و همکاران (۱۳۸۴)،جنس،بر مسئله مداری،اثر منفی و معنی دار و بر سبک های مقابله هیجان مداری و اجتنابی، اثر مثبت و معنی داری نشان می‌دهد. .

کاویانی در سال ۱۳۸۴ به بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب: پیگیری ۶۰ روزه پرداخت. یافته ها نشان داد کاربرد تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه های تکراری نشان داد که روش MBCT در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند مؤثر است. همچنین این روش می‌تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب نقش داشته باشد. نتایج نشان داد که به نظر می‌رسد ذهن آگاهی به وسیله «آموزش کنترل توجه» مؤثر واقع شود و از عود و بازگشت افسردگی و اضطراب پیشگیری کند.

سامانی(۱۳۸۶)به بررسی اعتبار و روایی فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی پرداخت. هدف از این مطالعه بررسی اعتبار و روایی فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی (DASS) است. در این راستا پس از کسب اجازه از سازنده این مقیاس، سوالات و محتوای این مقیاس مورد ترجمه قرار گرفت. پس از ترجمه، این مقیاس بر روی ۶۳۸ نفر (۳۳۰ دختر و ۳۰۸ پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز اجرا شد. پس از تکمیل این مقیاس توسط گروه نمونه، محتوای مقیاس به دو شیوه مؤلفه‌ های اصلی (PC) و پیشینه ی احتمال (ML) مورد تحلیل عاملی قرار گرفت که نتایج این تحلیل استخراج سه عامل فشار روانی، افسردگی و اضطراب بود. در خصوص بررسی روایی همگرا و واگرای مقیاس مورد نظر از دو مقیاس پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسش نامه چند بعدی سلامت روانی (MHQ) استفاده گردید. نتایج مطالعه اعتبار این مقیاس به شیوه آزمون و بازآزمایی نیز حاکی از اعتبار مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی بود. هم چنین ‌در مورد تک تک عوامل موجود در این مقیاس ضریب آلفا نیز محاسبه شد. مجموع نتایج حاصل از این بررسی نشانگر کفایت این مقیاس برای استفاده در ایران بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...