۱۸-۱-۲) انواع پاسخ در برابر استرس

در هنگام مواجهه با استرس و تجربه فشار روانی، فرد از خود عکس العمل های متفاوتی جهت مقابله نشان می‌دهد که پاسخ های ارگانیسم به استرس نامیده می شود که در سه بعد بررسی می شود:

الف: پاسخ های روانشناختی

ب: پاسخ های رفتاری

ج: پاسخ های فیزیولوژیک

پاسخ های روانشناختی

افراد در پاسخ به فشار روانی تنوع گسترده ای از پاسخ های شناختی و هیجانی بروز می‌دهند. پاسخ های شناختی نسبت به موقعیت استرس زا شامل ارزیابی پیامد های آن رویداد توسط فرد مانند: اعتقاد و نگرش خاص ‌در مورد آسیب یا تهدید حاصل از آن رویدادهاست. این پاسخ به طور کلی نشانه ارزیابی آگاهانه محرک هستند و اینکه فرد چگونه موقعیت را تجربه و ارزیابی می‌کند .احساس گیجی ، دگرگونی در ادراک، کاهش سطح تمرکز و یادآوری (آقایی و آتش پور، ۱۳۸۰). افکار منفی و تکراری و ناتوانی در تصمیم گیری همگی به عنوان پاسخ های شناختی فرد در مقابل استرس به شمار می‌روند. مکانیزم های دفاعی نیز به سبب اینکه نوعی تحریف واقعیت هستند و شیوه ادراک فرد را ‌در مورد موقعیت استرس زا تغییر می‌دهند و جزیی از پاسخ های شناختی در نظر گرفته می‌شوند . پاسخ های هیجانی به وقایع استرس زا دامنه گسترده ای دارند. خشونت شدید، پریشانی، درماندگی، ناراحتی ذهنی، افسردگی، نگرانی، اضطراب (آقایی و آتش پور، ۱۳۸۰) بی قراری، خشم، خصومت، غمگینی، شرم و حسادت (پاول،۱۹۹۷ به نقل از رضایی، ۱۳۸۷) از جمله مهمترین پاسخ های هیجانی به وقایع استرس زا هستند.

۱-۱۸-۱-۲) پاسخ های رفتاری

پاسخ های رفتاری عملا نامحدود بوده و ‌بر اساس عامل استرس زا به صورت مواجهه یا اجتناب بروز پیدا می‌کنند. پرهیز از موقعیت های اضطراب زا، مصرف مواد اعتیاد آور مثل سیگار و الکل، مشکلات مربوط به خواب، از دست دادن علائق جنسی و رفتارهای خطرناک مانند رانندگی بدون احتیاط و اقدام به خودکشی تماما به عنوان پاسخ های رفتاری به استرس به شمار می‌آیند (آقایی و آتش پور،۱۳۸۰).

۲-۱۸-۱-۲) پاسخ های فیزیولوژیک

واکنش های فیزیولوژیک زیادی به استرس وجود دارد که شامل سیستم عصبی و سیستم درون ریز می‌باشد. این واکنش ها در سه محور کلی قشری، هورمونی و عضلانی صورت می‌گیرد. نقش دستگاه عصبی خودکار و عصبی هورمونی این است که ثبات نسبی محیط داخلی یعنی تعادل حیاتی را تامین می‌کند، حال آنکه دستگاه عصبی عضلانی با واکنش های ارگانیسم به محیط بیرون سرو کار دارد و شامل رفتارهای گوناگون می‌باشد. هماهنگی پیچیده این سه دستگاه در واکنش به استرس های مختلف و تغییرات هیجانی حاصل، نشان دهنده وحدت روان تنی ارگانیسم است و در سازگاری با محیط، اهمیت حیاتی دارد (حسینی ‌قدم‌گاهی، ۱۳۷۷).

۱۹-۱-۲)استرس و اعتیاد

پژوهش های زیادی نشان داده‌اند که افراد سوء مصرف کننده ای که دچار مشکلات روانشناختی مثل استرس، اضطراب و افسردگی می‌شوند، برای تسکین حالات هیجانی آزاردهنده از مواد استفاده می‌کنند (سینها[۶۰]،۲۰۰۱). به بیان دیگر این افراد مصرف مواد را به عنوان یک راهبرد مقابله ای اجتنابی، منفی و ناکارامد برای کاهش مشکلات خود به کار می‌برند. همچنین برخی از سوء مصرف کنندگان مواد را به خاطر تسکین اضطراب و کاهش احساسات پرخاشگرانه مصرف می‌کنند (کارور و شییر[۶۱]۱۹۹۰).

زندگی افراد دچار سوء مصرف مواد پر از استرس های گوناگون است. این افراد ممکن است روزانه با ده‌ها مورد استرس برخورد داشته باشند، آنچه اهمیت دارد نوع مقابله نمودن با این استرس هاست.

درباره نقش استرس در شروع و تداوم اعتیاد توافق بر این نکته است که فشار روانی خود به خود سبب ساز نمی باشد بلکه عاملی در این میانه نقش واسطه را بازی می‌کند و آن فقدان مهارت های مقابله ای است. بعبارت دیگر مقابله به عنوان متغیر تعدیل کننده است که در رابطه بین وقایع تنیدگی زا و پیامد های آن نقش بازی می‌کند و از طرفی الگوهای مورد استفاده معتادین الگوی ناکارآمد و بی اثر است که نیاز به آموزش راهبردهای مؤثر را می طلبد (لییت و همکاران۲۰۰۴، رابینسون، ۲۰۰۵کراین و باوم،۲۰۰۴ و مکی و وال[۶۲]،۲۰۰۳؛به نقل از شعاع کاظمی،۱۳۸۷).

همگی بر این نکته تأکید دارند که عوامل بی شماری از جمله انواع استرس های اجتماعی،اقتصادی و روانشناختی در زمینه سازی و بروز اعتیاد نقش دارند. بررسی های انجام شده درباره استرس بر این نکته مهم تأکید دارند که کیفیت رفتار، صرفا ناشی از استرس نیست بلکه آنچه سلامت رفتار را پیش‌بینی می‌کند شیوه ارزیابی فرد از استرس و روش ها مقابله با آن است (توئیتس[۶۳]،۱۹۸۶) سوء مصرف مواد و الکل ممکن است زمانی که خواسته های موقعیتی فراتر از توان مقابله ای فرد باشد رخ دهد و مصرف الکل و سایر مواد به عنوان تنها روش دستیابی به پیامد های مطلوب تلقی گردد، ‌بنابرین‏ ناتوانی در رویارویی با عوامل استرس زا و این باور که مصرف الکل و مواد نتایج مطلوبی را در پی خواهد داشت، پایه گسترش و روی آوردن به مصرف مواد است (مک کی ،هینسون و وال[۶۴]،۱۹۹۸).

۲۰-۱-۲) مدیریت استرس

تاریخچه درمانی مدیریت استرس

تا مدتی پیش بسیاری از برنامه های مدیریت استرس مبتنی بر الگوی مکانیکی بودند و صرفا به سلامتی جسمانی توجه داشتند. پس از اطلاع اولیه از ارتباط میان استرس و بیماری، دوره های طراحی شده برای برخورد با استرس بر روش هایی تأکید کردند که نشانه های جسمانی استرس را تخفیف بدهند. در این کلاس ها اغلب یک یا دو روش رسیدن به آرامش و آرمیدگی تأکید می گردید تا بخصوص تنش عضلانی از میان برداشته شود. این روش ها که تنها به نشانه ها توجه دارند (جزء جسمانی) کمکی به از میان برداشتن علل استرس (اچزاء ذهنی، عاطفی یا معنوی)نمی کردند و در نتیجه نشانه های استرس دوباره پیدا می شدند. در جبهه های متفاوت، مهارت های مقابله ای (از قبیل تغییر دادن ساختار شناختی، مدیریت بر زمان و یادداشت برداری) در جلسات خصوصی درمان آموزش داده می شد و دیری نگذشت که این روش های مقابله جایگاه خود را در آگاهی عمومی پیدا کرد. حامیان الگوی سلامتی درصدد برآمده اند که مهارت های رسیدن به آرمیدگی و مهارت های مقابله ای را برای مدیریت بر استرس و برای مهار آن وحدت بخشند. این کار مستلزم آن است که انسان را چیزی بیش از یک وجود جسمانی در نظر بگیریم و با علل استرس نیز مانند نشانه های استرس برخورد نماییم. توجه اصلی الگوی سلامتی به پیشگیری از بروز ناخوشی و بیماری و افزایش سلامتی است.از آن گذشته هدف این است که مسئولیت التیام را به خود اشخاص واگذار کنیم. برنامه های موفق درمان استرس به فلسفه سلامتی و برخورد کل نگرانه با آن توجه دارند و تأکید می ورزند که کل از مجموعه اجزاء تشکیل دهنده آن بزرگتر است. یک برنامه جامع برای مهار استرس و مدیریت بر آن صرفا برای کاستن از استرس تلاش نمی کند، به جای آن می‌خواهد به طرزی مؤثر و کارامد با آن روبرو گردد. این فرایند مدیریت به تمامی جنبه‌های سلامتی شخص توجه می‌کند. همچنین استفاده از روش های مقابله و روش های رسیدن به آرمیدگی برای حفظ آرامش درونی به دست آمده مورد تأکید هستند. به زبان ساده تر مدیریت بر استرس مؤثر دربرگیرنده مطالب زیر است:

    1. داشتن آگاهی دقیق از واکنش بدن به استرس

    1. داشتن اطلاعات موثق درباره ی عوامل ذهنی،جسمانی،عاطفی و معنوی در ارتباط با استرس

    1. استفاده از انواع روش های مقابله ای برای از میان برداشتن استرس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...