۱-۳ طرح پژوهش
طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و هدف پژوهشگر بررسی میزان رابطه بین متغیرهاست. مطالعات همبستگی پژوهشگر با بهره گرفتن از یک گروه، دستکم درباره دو متغیّر بدون آنکه هیچگونه دستکاری یا کنترلی اعمال شود، اطلاعاتی به دست میآورد. از طریق این نوع طرح پژوهشی میتوان بررسی نمود که آیا ارتباطی میان متغیرها وجود دارد یا خیر. همچنین در صورتی که رابطهای کشف شود، میتوان بررسی کرد که آیا این رابطه مثبت است یا منفی. قدرت ارتباط میان متغیرها را نیز میتوان از این طریق به دست آورد. امّا چون هیچگاه مشخص نیست که کدام متغیّر تحت نفوذ متغیر دیگر است، تعیین جهت علیّت ممکن نیست و از آنجایی که علیّت دوطرفه است به جای متغیر مستقل و وابسته، متغیّر ملاک و پیشبین را داریم (دلاور، ۱۳۸۴). در این پژوهش پس از انتخاب یک گروه از آزمودنیها، متغیرهای وسواس مذهبی – اخلاقی، نشانههای وسواس فکری – عملی، و سبکهای شناختی مرتبط با وسواس فکری – عملی مورد بررسی قرار میگیرد. از آنجایی که در این پژوهش هیچ گونه دستکاری و کنترلی صورت نمیگیرد، رابطه بدست آمده نمیتواند معرف رابطه علی باشد بلکه میزان و جهت ارتباط بین این متغیّرها مطالعه میشود. متغیّر وسواس مذهبی – اخلاقی به عنوان متغیر ملاک و متغیرهای نشانههای وسواس فکری – عملی و سبکهای شناختی مرتبط با وسواس فکری – عملی به عنوان متغیّرهای پیشبین تعریف می شوند.
۲-۳ جامعه آماری و نمونه
در همه پژوهشها، محقق مایل است که یافتههای خود که از شرکتکنندگان بخصوص بدست میآید را به مجموعه بزرگتری که شرکتکنندگان از میان آنها انتخاب شدهاند تعمیم دهد. این مجموعه بزرگتر، جامعه و آنهایی که در مطالعه شرکت میکنند نمونه مورد مطالعه نامیده میشوند (دلاور، ۱۳۸۴). جامعه آماری در این پژوهش کلیه افرادی هستند که در بازه زمانی مرداد ماه تا آذر ماه ۱۳۸۹ به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر تهران مراجعه نموده و تشخیص اختلال وسواس فکری – عملی دریافت کردهاند. به علّت عدم دسترسی به اطلاعات جامعه آماری این پژوهش، تخمین تعداد افراد این گروه ناممکن میباشد. در این پژوهش حجم نمونه مطلوب از جامعه آماری حداقل ۳۰ نفر تعیین شد.
۱-۲-۳ روش نمونهگیری
در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره و رواندرمانی شفا، آرمش، و کلینیک کودک و خانواده دانشگاه شهید بهشتی که توسط روانشناس بالینی هر مرکز تشخیص اختلال وسواس فکری – عملی دریافت کرده و واجد سایر ملاکهای شمول نیز بودند مورد آزمون قرار گرفتند. ملاکهای شمول در این پژوهش عبارت بودند از:
-
- دارا بودن سواد خواندن و نوشتن
-
- شرکت داوطلبانه در تحقیق
-
- دریافت تشخیص وسواس فکری – عملی توسط روانشناس بالینی هر مرکز
ملاک محدودکننده در این پژوهش عبارت بود از:
۱- کسب نمره ۲۱ یا بالاتر در پرسشنامه وسواس فکری – عملی (OCI-R)، یا کسب نمره ۴ یا بالاتر در زیرمقیاس وسواس فکری (obsessing) از این پرسشنامه.
بر این اساس، ۴۶ نفر مورد آزمون قرار گرفتند. از تعداد ۴۶ پرسشنامه، ۳ عدد ناقص و غیرقابل استفاده و ۴۳ عدد قابل استفاده بودند. از ۴۳ پرسشنامه ۱۳ عدد شامل ملاک محدودکننده شدند یعنی دارای نمره بیشتر از ۲۱ در پرسشنامه وسواس فکری – عملی یا نمره بیشتر از ۴ در زیرمقیاس وسواس فکری آن بودند و در نتیجه از پژوهش کنار گذاشته شدند. ۳۰ پرسشنامه باقیمانده در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند و وارد جریان تحلیل دادهها گردیدند. نسبت افراد مذکر در کل این تعداد ۳۰ درصد برابر با ۹ نفر، و نسبت افراد مؤنث ۷۰ درصد برابر با ۲۱ نفر بود.
۳-۳ ابزارهای گردآوری اطلاعات
۱-۳-۳ پرسشنامه اطلاعات جمعیّتشناختی*
این اطلاعات شامل جنسیت، سن، و وضعیّت تأهل، دین،میزان تحصیلات،نوع شغل به لحاظ پرخطر بودن و یا فرسودگی، سابقه بیماریهای جسمی و روانشناختی، و سابقه درمان روانشناختی و دارویی در خصوص وسواس فکری – عملی بود.
۲-۳-۳ پرسشنامه افسردگی اضطراب تنیدگی[۴۳۰] (DASS-21)**
پرسشنامه DASS-21 توسط لوی باند[۴۳۱] و لوی باند[۴۳۲] (۱۹۹۵) ساخته شد. کارکرد اساسی DASS ارزیابی شدّت علایم بنیادی افسردگی، اضطراب و تنیدگی است. این آزمون برای غربال و متمایزسازی نوجوانان و بزرگسالان مناسب بوده و نیز توانایی تمایز بین سه حالت افسردگی، اضطراب و تنیدگی را دارد. این پرسشنامه ابتدا به صورت ۴۲ گویهای ساخته شد امّا در این پژوهش از فرم ۲۱ گویهای آن استفاده شد. DASS دارای سه زیرمقیاس اضطراب، افسردگی و تنیدگی است که هر یک شامل ۷ گویه است. زیرمقیاس افسردگی ملالت[۴۳۳]، ناامیدی[۴۳۴]، بیارزش شمردن زندگی[۴۳۵]، ناارزندهسازی خود[۴۳۶]، فقدان علاقه/ مشارکت[۴۳۷]، بیلذتی[۴۳۸] و سکون[۴۳۹] را اندازه میگیرد. زیرمقیاس اضطراب برپایی خودکار[۴۴۰]، تاثیرات اسکلتی ماهیچهای[۴۴۱]، اضطراب موقعیّتی[۴۴۲] و تجربه فاعلی احساس اضطراب[۴۴۳] را میسنجد. زیرمقیاس تنیدگی نسبت به سطح برپایی مزمن و غیراختصاصی حساس است و دشواری در آرام شدن[۴۴۴]، برپایی عصبی[۴۴۵]، سهولت درتحریکشدگی/ ناآرامی[۴۴۶]، فزون تحریکپذیری/ واکنشپذیری[۴۴۷] و عدم تحمّل[۴۴۸] را اندازهگیری میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پاسخها بر روی مقیاس ۴ نقطهای لیکرت درجهبندی میشوند. درجات نمرات از ۰ (اصلاً) تا ۳ (بسیار زیاد) است. همچنین آزمون دارای نمرات معکوس نیست. نمرات افسردگی، اضطراب و تنیدگی از جمع نمرههای گویههای مربوطه به دست میآید.
شواهد اولیّه حاکی از آن بود که DASS از اعتبار همگرا و افتراقی کافی برخوردار است (لویباند و لویباند، ۱۹۹۵). به نمونه بزرگی از دانشجویان پرسشنامه افسردگی بک[۴۴۹] (BDI) و پرسشنامه اضطراب بک[۴۵۰] (BAI) ارائه شد. همبستگی BAI و زیرمقیاس اضطراب DASS بالا بود (۸۱/۰=r) و BDI نیز با زیرمقیاس افسردگی DASS همبستگی بالایی داشت (۷۴/۰=r). لویباند و لویباند (۱۹۹۵) با بهره گرفتن از یک نمونه غیربالینی دیگر نشان دادند که پایایی DASS، که با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ محاسبه شد، برای هر سه زیرمقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی قابل قبول است (به ترتیب ۹۱/۰، ۸۴/۰ و ۹۰/۰).
در ایران صاحبی، سالاری، و اصغری (۱۳۸۴)، نسخه فارسی DASS را تهیه کرده و آن را اعتباریابی نمودهاند. پایایی درونی مقیاسهای DASS با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ محاسبه شد و این نتایج به دست آمد: ۷۷/۰ برای مقیاس افسردگی، ۷۹/۰ برای مقیاس اضطراب، و ۷۸/۰ برای مقیاس تنیدگی. برای بررسی اعتبار ملاک DASS، از اجرای همزمان پرسشنامههای افسردگی بک، اضطراب زانگ و تنیدگی ادراک شده استفاده شد. همبستگی زیرمقیاس افسردگی DASS با آزمون افسردگی بک ۷۰/۰، همبستگی زیرمقیاس اضطراب DASS با آزمون اضطراب زانگ ۶۷/۰، و همبستگی مقیاس تنیدگی DASS با آزمون تنیدگی ادراک شده ۴۹/۰ گزارش شد. تحلیل عاملی، ساختار سه عاملی این پرسشنامه را تأیید نمود.
۳-۳-۳ پرسشنامه وسواس فکری – عملی بازنگری شده[۴۵۱] (OCI-R)*
پرسشنامه OCI-R توسط فوآ و همکاران (۲۰۰۲) ساخته شد. این پرسشنامه نشانههای ناهمگن[۴۵۲] وسواس فکری – عملی را میسنجد و در جمعیت بالینی و غیربالینی قابل اجراست. نسخه اصلی (OCI) دارای ۴۲ گویه بود که در بازبینی فوآ و همکاران (۲۰۰۲) برای ساختن OCI-R به ۱۸ گویه کاهش یافت. این پرسشنامه ۶ زیرمقیاس دارد که عبارتند از شستشو[۴۵۳]، وارسی[۴۵۴]، وسواس فکری[۴۵۵]، خنثیسازی ذهنی[۴۵۶]، نظم و ترتیب[۴۵۷]، و احتکار. هر زیرمقیاس توسط ۳ گویه سنجیده میشود. پاسخها بر روی مقیاس ۵ نقطهای لیکرت درجهبندی میشوند. درجات نمرات از صفر (هیچوقت) تا ۳ (بیش از حد) است. آزمون دارای نمرات معکوس نیست و هر زیرمقیاس از جمع نمرات گویههای مربوطه به دست میآید.
بر اساس نتایج گزارش شده توسط فوآ و همکاران (۲۰۰۲)، OCI-R ساختار عاملی پایایی داشت، همسانی درونی آن برای مقیاس کلی (بین ۸۱/۰ تا ۹۳/۰) و برای زیرمقیاسها (بین ۶۵/۰ تا ۹۰/۰، به استثنای آلفای ۳۴/۰ برای خنثیسازی در گروه کنترل) بالا بود. پایایی آزمون – بازآزمون آن خوب تا عالی به دست آمد (بین ۵۷/۰ تا ۹۱/۰)، و اعتبار افتراقی آن خوب و اعتبار همگرای آن رضایتبخش بود. نتایج نشان داد که OCI-R میتواند بیماران مبتلا به OCD و سایر اختلالات اضطرابی و همچنین مبتلایان به OCD و افراد عادی را از یکدیگر متمایز کند. همچنین تحلیل عاملی ساختار ۶ عاملی این پرسشنامه را تأییر نمود.
در ایران، OCI-R توسط محمودی، زمانی و فتی (۱۳۸۷) ترجمه و اعتباریابی گردید. برای ارزیابی پایایی نسخه فارسی OCI-R، همسانی درونی با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. این ضریب برای مقیاس کلی برابر با ۸۵/۰، برای زیرمقیاس وارسی ۶۶/۰، نظم و ترتیب ۶۹/۰، وسواس فکری ۷۲/۰، شستشو ۶۹/۰، احتکار ۶۳/۰، و خنثیسازی ۵۰/۰ به دست آمد. سپس همبستگی بین مادّهها محاسبه شد که برای هر یک از زیرمقیاسها،میزان اثر متوسط به شرح زیر به دست آمد: شستشو: ۴۶/۰=r ؛ احتکار: ۳۷/۰=r ؛ نظم و ترتیب: ۴۳/۰=r ؛ وارسی: ۴۰/۰=r ؛ خنثیسازی: ۲۵/۰=r. بین زیرمقیاسها و نمره کل همبستگی پیرسون محاسبه شد که مقادیر آن معنا دارند (۵۷/۰ تا ۲۵/۰=r). همبستگی بین زیرمقیاسها و مقیاس کل بالاترند (۸۰/۰ تا ۶۱/۰=r). به طور کلی همبستگیهای به دست آمده با یافتههای اعتباریابی نسخه انگلیسی همخوان هستند.
۴-۳-۳ پرسشنامه باورهای وسواسی[۴۵۸] – ۴۴ (OBQ-44)*
OBQ-44 توسط گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی (۲۰۰۳، ۲۰۰۵) ساخته شد. این پرسشنامه شامل ۴۴ پرسش میباشد که برگرفته از فرم اصلی OBQ-44 است. تغییر تعداد پرسشها و تدوین OBQ-44 به وسیله گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی که همان ابداعکنندگان آزمون OBQ-44 میباشند، انجام شد. این پرسشنامه ابعاد بیماریزایی[۴۵۹] در حیطه شناخت را در بیماران OCD مورد ارزیابی و تشخیص قرار میدهد. از پاسخدهندگان درخواست میشود میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر کدام از گزینهها روی مقیاس ۰ تا ۷ انتخاب کنند. رتبهبندی مقیاس از این قرار است: ۳- = خیلی زیاد مخالفم، ۰= نظری ندارم، و ۳+= خیلی زیاد موافقم. آزمون شش گروه از افکاری را اندازه میگیرد که دامنههای کلیدی حوزههای شناخت در OCD میباشند. این شش گروه عبارتند از: احساس مسئولیت برای صدمه و آسیب، ارزیابی تهدید و خطر، کمالگرایی، نیاز به برخورداری از اطمینان، اهمیت دادن به افکار، و کنترل افکار. این پرسشنامه از ۳ زیرمقیاس تشکیل شده است: ۱- مسئولیتپذیری افراطی برای صدمه و آسیب و ارزیابی تهدید و خطر که شامل ۱۶ گویه است، مانند “اگر فرصتی پیش بیاید که کاری از دستم برآید، باید از بروز وقایع بد و ناگوار جلوگیری کنم” و “من برای اجتناب از مسائل جدّی (مانند بیماری و تصادف) به تلاش مداوم نیاز دارم”. ۲- کمالگرایی نیاز به اطمینان که ۱۶ دارد، مانند “اگر اشتباه کنم حتماً باید ناراحت شوم”، و “برای من بررسی کلیّه عواقب احتمالی یک موقعیّت ضروری است”. ۳- اهمیت افکار و کنترل افکار نیز ۱۲ گویه دارد: “باید بتوانم ذهنم را از شر افکار ناخواسته رها سازم” و “به نظر من داشتن افکار و تمایلات ناپسند به اندازه عمل به آنها بد است”.
نتایج (گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی، ۲۰۰۵) نشان داد که OBQ-44 پایایی بالایی دارد. همسانی درونی آن که با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ به دست آمد (۹۳/۰ برای مسئولیتپذیری/ ارزیابی تهدید، و کمالگرایی/ اطمینان؛ ۸۹/۰ برای اهمیت افکار/ کنترل افکار؛ و ۹۵/۰ برای کل مقیاس) بالا بود. اعتبار همگرای آن خوب و رضایتبخش و اعتبار افتراقی آن کمی ضعیفتر بود. همبستگی بین زیرمقیاسها و نمره کلّ مقیاس ارزیابی افکار مزاحم[۴۶۰] متوسط رو به بالا بود (۳۵/۰=rs در نمونه مبتلا و غیرمبتلا به OCD). همچنینی تحلیل عاملی ساختار سه عاملی این پرسشنامه را تأیید نمود.
در ایران، شمس، کرمقدیری، اسماعیلی ترکانبوری، و ابراهیمخانی (۱۳۸۳)، نسخه فارسی OBQ-44 را تهیه و آن را با بهره گرفتن از نمونه غیربالینی اعتباریابی کردند. نتایج نشان داد که مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون و سه خرده مقیاس مسئولیتپذیری / ارزیابی تمدید، کمالگرایی / اطمینان، و اهمیت افکار / کنترل افکار به ترتیب ۹۲/۰، ۸۵/۰، ۸۵/۰ و ۸۰/ بود. ضریب دو نیمه سازی با عنوان همبستگی اصلاح شده برای کل آزمون و سه خرده مقیاس به ترتیب ۹۴/۰، ۸۶/۰، ۸۴/۰ و ۸۰/۰ بود. ضریب پایایی حاصل از روش بازآزمایی در مورد نمره کل نیز ۸۲/۰ بود که نشاندهنده ثبات نمرههای آزمون به فاصله ۵ تا ۱۴ روز است.
برای برآورد اعتبار ملاک پرسشنامه OBQ-44 همبستگی آن با دو پرسشنامه OCI-R و MOCI محاسبه شد که به ترتیب ۵۷/۰ و ۵۰/ بدست آمد و معنادار بود. جهت بررسی اعتبار سازه، روش تحلیل عاملی به کار رفت که نشاندهنده ساختار سه عاملی با همبستگی بالا با یکدیگر بود.
۵-۳-۳ مقیاس وسواس مذهبی – اخلاقی پن[۴۶۱] (PIOS)*
PIOS توسط آبرامووتیز و همکاران (۲۰۰۲) ساخته شد. این پرسشنامه نشانههای وسواس مذهبی و اخلاقی را میسنجد و دارای ۱۹ گویه است. پاسخها با بهره گرفتن از مقیاس ۵ نقطهای لیکرت درجهبندی میشوند که از ۰ (هرگز) تا ۴ (همیشه) است آزمون دارای نمرات معکوس نیست. PIOS اولیه دارای ۷۷ گویه بود که از اظهارات مبتلایان به وسواس مذهبی – اخلاقی به دست آمده بود. تعداد گویههای اولیه پس از تحلیل عاملی به ۱۹ گویه کاهش یافت. مقیاس از دو عامل ترس از گناه و ترس از خدا تشکیل شده بود. پایایی درونی پرسشنامه که با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ به دست آمد برای مقیاس ترس از گناه، ترس از خدا و کل مقیاس به ترتیب ۹۰/۰، ۸۸/۰، و ۹۳/۰ گزارش شد. ضریب همبستگی (۰۱/۰, P<36/0=r) میان PIOS و آزمون MOCI (پرسشنامه وسواس فکری عملی مادزلی[۴۶۲]) قوی و معنادار بود که نشاندهنده اعتبار همگرای خوب است. نتایج بررسی اعتبار افتراقی نشان داد که میان این پرسشنامه و مقیاس ابراز خشم[۴۶۳] رابطهای وجود ندارد.
جستجو در نشریات معتبر روانشناسی و روانپزشکی ایران نشان میدهد که PIOS به فارسی ترجمه نشده و اعتباریابی نگشته است. این پرسشنامه توسط نگارنده پژوهش حاضر و یک مترجم متون روانشناسی ترجمه گردید و اعتبار صوری آن به تأیید سه استاد دانشگاه در رشته روانشناسی بالینی رسید. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل پرسشنامه وسواس مذهبی ـ اخلاقی پن و زیرمقیاسهای ترس از خدا و ترس از گناه به ترتیب ۹۱۷/۰، ۸۹۰/۰، و ۸۸۹/۰ محاسبه گردید.
۶-۳-۳ مقیاس ادغام فکر و عمل[۴۶۴] (TAF)*
TAF یک مقیاس ۱۹ گویهای است که ادغام فکر و عمل را اندازهگیری میکند. TAF توسط شافران و همکاران (۱۹۹۶) ساخته شد. این پرسشنامه از ۳ زیرمقیاس تشکیل شده است: ۱- ادغام فکر و عمل اخلاقی که ۱۲ گویه دارد و این باور را که یک فکر غیراخلاقی مزاحم به اندازه انجام یک عمل غیراخلاقی غیرقابل پذیرش است، اندازه میگیرد (مثال: «از نظر من حتی آرزوی، آسیب رساندن به دیگری تقریباً به اندازه آسیب رساندن واقعی به وی است»). ۲- ادغام فکر و عمل احتمال برای دیگران که ۴ گویه دارد و این باور را که فکر کردن درباره یک رویداد تهدیدآمیز برای شخصی دیگر، احتمال رخ دادن آن را افزایش میدهد میسنجد (مثال: «اگر فکر کنم که دوستم تصادف میکند، این فکر احتمال تصادف وی را بیشتر میکند»). ۳- ادغام فکر و عمل احتمال برای خود که ۳ گویه دارد و این باور که فکر کردن درباره یک اتفاق تهدیدآمیز برای خود، احتمال رخ دادن آن را افزایش میدهد، اندازه میگیرد («اگر فکر کنم مریض میشوم، این فکر احتمال مریض شدنم را بیشتر میکند»).
شافران و همکاران (۱۹۹۶) با بهره گرفتن از نمونه بالینی و غیربالینی TAF را اعتباریابی نمودند. همسانی درونی به دست آمده با بهره گرفتن از کرونباخ آلفا برای زیرمقیاس TAF اخلاقی و احتمال بین ۸۵/۰ و ۹۶/۰ بدست آمد. راسین و همکاران (۲۰۰۱) پایایی آزمون – بازآزمون را در یک فاصله ۳ ماهه برای کل مقیاس ۵۲/۰ زیرمقیاس احتمال برای خود ۵۳/۰، احتمال برای دیگران ۴۷/۰، و اخلاقی ۵۴/۰ گزارش نمودند. در همین بررسی، همبستگی بین نمره کل TAF و هر یک از زیرمقیاسها با پرسشنامه پادوا[۴۶۵] ۲۶/۰ تا ۳۲/۰ گزارش شد که همگی در سطح ۰۱/۰ معنادار بودند. تحلیل عاملی ساختار سه عاملی TAF را تأیید نمود.
جستجو در نشریات معتبر روانشناسی و روانپزشکی ایران نشان میدهد که TAF هنوز به فارسی ترجمه نشده و اعتباریابی نگشته است. این پرسشنامه توسط نگارنده پژوهش حاضر و یک مترجم متون روانشناسی ترجمه گردید و اعتبار صوری آن به تأیید سه استاد دانشگاه رشته روانشناسی بالینی رسید. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس ادغام فکر و عمل و زیرمقیاسهای ادغام فکر و عمل اخلاقی، احتمال برای خود، و احتمال برای دیگران به ترتیب ۹۱۱/۰، ۹۱۲/۰، ۸۳۴/۰، و ۹۳۶/۰ محاسبه گردید.
۴-۳ روش اجرای تحقیق
برای انجام این پژوهش، ابتدا پرسشنامهها تهیه شدند. پرسشنامه وسواس مذهبی – اخلاقی پن و مقیاس ادغام فکر و عمل از منابع انگلیسی گرفته شده و ترجمه گردید. بدین منظور، پرسشنامهها ابتدا توسط نگارنده پژوهش حاضر ترجمه گردید و سپس در اختیار یک مترجم متون روانشناسی قرار گرفت. پس از تصحیح ترجمه انجام شده، متون ترجمه شده در اختیار سه استاد دانشگاه در رشته روانشناسی بالینی قرار گرفت و در نهایت مورد تأیید ایشان واقع گردید.
در مرحله بعد برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد، بدین ترتیب که پس از مواجهه به مراکز مربوطه، افراد دارای تشخیص اختلال وسواس فکری ـ عملی به پژوهشگر ارجاع داده شدند. پژوهشگر پس از معرفی خود و توضیح مختصر درباره اهداف پژوهش، از آنها خواست که در صورت تمایل با پر کردن پرسشنامههای مربوطه در تحقیق شرکت کنند. در تکمیل پرسشنامهها محدودیت زمانی وجود نداشت. به منظور رعایت اخلاق پژوهش و حقوق آزمودنیها، متن زیر در صفحه اول مجموعه پرسشنامهها گنجانده شد:
“شرکتکننده عزیز، پرسشنامههایی که در دست دارید جهت انجام پایاننامه دانشجویی در اختیارتان گذاشته شده و اطلاعات مندرج در آنها در امر دیگری مورد استفاده قرار نخواهد گرفت. به دلیل حفظ حریم افراد، نیازی به درج نام یا شماره تماس نیست. اگر مایل به دانستن نتایج پژوهش هستید، آدرس ایمیل خود را بنویسید تا پس تحلیل نهایی دادهها به شما اطلاع داده شود.”
در تکمیل پرسشنامهها ترتیبی داده شد که نیمی از شرکتکنندگان پرسشنامهها را به ترتیب: اطلاعات جمعیّتشناختی، DASS-21، TAF، OCI-R، PIOS، و OBQ-44، و نیم دیگر پرسشنامهها را به ترتیب اطلاعات جمعیّتشناختی، OBQ-44، PIOS، OCI-R، TAF، و DASS-21 پرکنند تا اثرات ناشی از ترتیب تکمیل پرسشنامهها کنترل شود. همچنین با توجه به زیاد بودن تعداد پرسشنامهها و برای جلوگیری از مغشوش شدن یافتهها به خاطر خستگی و بیحوصلگی آزمودنیها، پرسشنامهها با فواصل زمانی متناسب برای هر آزمودنی اجرا گردید.
۵-۳ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این پژوهش با توجه به طرح تحقیق و فرضیههای موجود از روشهای آمار توصیفی شامل جداول فراوانی، شاخصهای گرایش مرکزی و پراگندگی استفاده شد. به منظور آزمون فرضیهها از روشهای آماری استنباطی مانند آزمون معنادار بودن پیرسون، تحلیل رگرسیون استاندارد برای بررسی سهم هر کدام از متغیرهای پیشبین در تبیین تغییرپذیری متغیر ملاک، و از آزمون رگرسیون همزمان برای بررسی سهم زیرمقیاسهای مربوط به هر متغیر در پیشبینی نمرات متغیر ملاک استفاده گردید. تمام مراحل تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله نرمافزار آماری SPSS انجام گرفت.
فصل چهارم