جدول (۱۱-۴): ضرایب رگرسیون استانداردشده و نشده متغیرها ۹۰
جدول (۱۲-۴): نتایج تحلیل رگرسیون اهمال‌کاری تحصیلی بر اساس ویژگیهای شخصیتی ۹۱
جدول (۱۳-۴): ضرایب رگرسیون استانداردشده و نشده متغیرها ۹۱
جدول (۱۴-۴): ضریب همبستگی برونگرایی با اهمال­کاری تحصیلی ۹۲
جدول (۱۵-۴): ضریب همبستگی روان­رنجوری با اهمال­کاری تحصیلی ۹۲
جدول (۱۶-۴): ضریب همبستگی گشودگی با اهمال­کاری تحصیلی ۹۳
جدول (۱۷-۴): ضریب همبستگی مقبولیت با اهمال­کاری تحصیلی ۹۳
جدول (۱۸-۴): ضریب همبستگی وظیفه­ شناسی با اهمال­کاری تحصیلی ۹۴
جدول (۱۹-۴): ضریب همبستگی سبک سختگیر با اهمال­کاری تحصیلی ۹۴
جدول (۲۰-۴): ضریب همبستگی سبک مقتدرانه با اهمال­کاری تحصیلی ۹۵
جدول (۲۱-۴): ضریب همبستگی سبک آسان­گیر با اهمال­کاری تحصیلی ۹۵
جدول (۲۲-۴): ضریب همبستگی سبک مسامحه­کار با اهمال­کاری تحصیلی ۹۶
جدول (۲۳-۴): نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه پیرامون مقایسه اهمال­کاری تحصیلی بر حسب رشته تحصیلی ۹۶
جدول (۲۴-۴): نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه پیرامون مقایسه اهمال­کاری تحصیلی بر حسب شغل پدر ۹۷
جدول (۲۵-۴): نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه پیرامون مقایسه اهمال­کاری تحصیلی بر حسب تحصیلات پدر ۹۸
جدول (۲۶-۴): نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه پیرامون مقایسه اهمال­کاری تحصیلی بر حسب تحصیلات مادر ۹۹
جدول (۲۷-۴): نتایج آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل دختر و پسر پیرامون اهمال­کاری تحصیلی.. ۹۹

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فهرست نمودارها
نمودار۱-۴: توزیع فروانی افراد نمونه بر حسب جنسیت ۸۰
نمودار ۲-۴: توزیع فروانی افراد نمونه بر حسب رشته تحصیلی دبیرستان ۸۱
نمودار ۳-۴: توزیع فروانی افراد نمونه بر حسب شغل پدر ۸۲
نمودار ۴-۴: توزیع فروانی افراد نمونه بر حسب تحصیلات پدر ۸۳
نمودار ۵-۴: توزیع فروانی افراد نمونه بر حسب تحصیلات مادر ۸۴
نمودار ۶-۴: نمودار هیستوگرام مربوط به نرمال بودن توزیع داده ­ها ۸۶
نمودار ۷-۴: نمودار هیستوگرام مربوط به نرمال بودن توزیع داده ­ها ۸۷
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱) مقدمه
امروزه هیچ‌کس بی‌نیاز از تعلیم و تربیت و یادگیری نیست؛ ازاین‌رو دوران تحصیل یک فرد به‌عنوان مهم‌ترین زمان یادگیری، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. موفقیت در یادگیری در این دوران همواره مورد توجه نظام‌های آموزشی و محققان حیطه آموزش‌وپرورش بوده است. کانون این توجه، ناکامی تعدادی از یادگیرندگان است که در یادگیری مشکل دارند. این ناکامی پیامدهای زیانباری را برای نظام‌های آموزشی و یادگیرندگان به همراه داشته و دارد (دولتی، ۱۳۹۱).
ازجمله علل این ناکامی‌ها در دانش ­آموزان اهمال­کاری است. اهمال­کاری باعث می­ شود که انجام تکلیف در فاصله زمانی تعیین‌شده به دلیل انجام کارهای غیرضروری و خوش‌گذرانی‌های زودگذر به شکست منتهی شود و یادگیری در فرد به خوبی صورت نگیرد. استیل[۱]) ۲۰۰۷) فردی را اهمال­کار می­داند که هنگام شروع تکلیفی که از او خواسته‌شده، آن را به آهستگی انجام می­دهد و به بهانه اینکه آن را بعداً انجام خواهد داد، قصد ترک آن را دارد.
۲-۱) بیان مسأله
دوران تحصیل یک فرد به‌عنوان مهم‌ترین زمان یادگیری، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. یکی از چالش­های فرا­روی تعلیم و تربیت و به‌ خصوص یادگیری فراگیران که تقریباً همیشه بر بهره‌وری و بهزیستی افراد اثر سوء دارد، اهمال­کاری دانش‌آموزان است. اهمال‌کاری اگرچه بخشی از رفتار تمامی انسان‌ها است ولی یک صفت نامطلوب و منفی تلقی می‌شود .این رفتار زمانی که شدت می­یابد و به‌صورت عادت درمی‌آید، می‌تواند مسئله‌ساز باشد ‏(توکلی، ‏۹۲). اهمال‌کاری به تعویق انداختن عملی است به‌ خصوص هنگامی‌که تعویق بدون دلیل مناسب باشد ‏(بالکیس و دیورو[۲]، ۲۰۰۹).
اهمال­کاری می ­تواند در همه جنبه‌های زندگی خود را نشان دهد. این مفهوم جلوه‌های گوناگونی دارد، اما متداول­ترین نوع آن اهمال‌کاری تحصیلی است. این نوع نسبت به انواع دیگر بیشتر موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. علت این توجه ازیک‌طرف پیامدهای منفی آن برای میلیون­ها دانشجو و دانش‏آموز و از طرف دیگر دسترسی آسان­تر این گروه­ ها برای پژوهش و درمان است (مون و ایلینگ‏ورث[۳]، ۲۰۰۵). اهمال‏کاری تحصیلی به‌عنوان نوعی «نقص در خودتنظیمی»، در معنای ناتوانی فرد در کنترل افکار، هیجانات، عواطف و عملکرد مطابق با معیار­های مورد نظر خود مطرح شده است (فارن[۴]، ۲۰۰۴). یکی از پیامدهای منفی اهمال‌کاری تحصیلی، تمایل به «تنزیل موقت[۵]» است که در آن، فرد پاداش‏های کوچک اما در دسترس را به پاداش­های بزرگ اما دور از دسترس ترجیح می­دهد (هاول، واتسون، پاول و بورو[۶]، ۲۰۰۶). تنزیل موقت و به تبع آن اهمال‌کاری تحصیلی، تابع برخی عوامل موقعیتی، نظیر تأخیر در پاداش و آزارندگی تکلیف و برخی ویژگی‌های شخصیتی از قبیل پایین بودن خودآگاهی، بی‏نظمی ذهنی، خودکنترلی کم و نقصان انگیزش پیشرفت است (استیل، ۲۰۰۷).
اهمال­کاری از عوامل گوناگونی مانند اعتمادبه‌نفس پایین، نداشتن طرح یا برنامه­ ریزی، بی‌نظمی و عدم توانایی در مدیریت زمان، ترس از عدم موفقیت، اضطراب و افسردگی ناشی می­گردد (سواری، ۱۳۹۰). کوستا و مک­کری[۷] (۱۹۹۲) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که بین اهمال‌کاری و ابعاد مدل پنج عاملی شخصیت رابطه وجود دارد؛ بنابراین شخصیت و ویژگی‏های شخصیتی می ­تواند یکی از عوامل اصلی بروز اهمال‏کاری تحصیلی باشد.
شخصیت را می­توانیم به‌عنوان جمع کل راه ­هایی بدانیم که یک نفر بدان وسیله در برابر دیگران از خود واکنش نشان می­دهد، یا روابط متقابل ایجاد می­ کند. عوامل تعیین­کننده­ شخصیت می‌تواند ارث، محیط و موقعیت باشد؛ اما افراد به فراخور سه عامل یادشده دارای ویژگی­های شخصیتی متفاوتی هستند (رابینز[۸]، ۲۰۰۲، نقل از قدم­پور و همکاران، ۱۳۹۰). به دلیل کثرت این ویژگی­ها و عدم توانایی در سنجش آن‌ها به‌طور کامل، یک مدل بر پایه پنج عامل اصلی شخصیتی طراحی گردید و به مدل پنج عاملی شخصیت مشهور شد. اساس مدل پنج عاملی بر مؤلفه­ های وظیفه‌شناسی، گشودگی نسبت به پذیرش تجربه، تطابق‏پذیری یا خوشایندی، برون­گرایی و روان­رنجوری قرار داده شد (کاستا و مک­کری، ۱۹۹۲). ویژگی­های شخصیتی در حقیقت، به‌عنوان محرک­های خلق‌وخو، برای دستیابی به هدف تلقی می­شوند. به این معنا که این خصوصیات انسان را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیت‌های خاص می‏نماید (کالیگوری[۹]، ۲۰۰۰). برخی از روانشناسان بر این باورند که عملکرد والدین بر شکل­ گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداری دارد. بوری و گانتی[۱۰] (۲۰۰۸) معتقدند که عملکرد والدین سبب ایجاد و گسترش مدل­هایی در درون سازمان شناختی فرد به نام طرحواره می­ شود. این طرحواره­ها در زندگی فرد به‌عنوان عدسی­هایی عمل می‏کنند که تفسیر، انتخاب و ارزیابی فرد از تجارب وی را شکل می­ دهند.
خانواده اولین و بیش‌ترین تأثیر را بر فرایند ساخت هویت فرهنگی – اجتماعی انسان و چگونگی ساخت شخصیت را بر عهده دارد. با توجه به اینکه خانواده­ها از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باهم تفاوت بسیار دارند و نیز فضای حاکم بر خانواده و نوع رابطه‏ی والدین با فرزندان که به اشکال آزادی، استبدادی یا دموکراسی می­باشد؛ نگرش­ها، تصورات و رفتار خانواده­ها بیش‌ترین تأثیر را بر هویت فرهنگی – اجتماعی فرزندان دارد (منادی، ۱۳۸۴)؛ بنابراین هر خانواده­ای شیوه ­های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به‌کار می­گیرد این شیوه ­ها که شیوه‌های فرزندپروری نامیده می‏شوند متأثر از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می‏باشد (هاردی، پاور و جی دایک[۱۱]، ۱۹۹۳).
شیوه‏های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‏شناسی روانی و رشد تحصیلی فرزندان دارد. بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‏های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است (هاردی، پاور و جی دایک، ۱۹۹۳)؛ بنابراین خانواده و شیوه ­های فرزندپروری نیز می ­تواند اهمال­کاری دانش ­آموزان را تحت تأثیر قرار دهد.
با توجه به وجود پدیده اهمال­کاری و رشد روزافزون آن در بین دانش ­آموزان در پژوهش حاضر پژوهشگر به دنبال تبیین عوامل تأثیرگذار این مسئله‌ بود؛ بنابراین آنچه در این پژوهش مطرح شد این بود که آیا اهمال‌کاری تحصیلی که یکی از عوامل مهم ضعف عملکرد دانش‌آموزان است، می‌تواند ناشی از شیوه‌های فرزندپروری والدین و ویژگی­های شخصیتی دانش‌آموزان باشد؟ بنابراین در پژوهش حاضر ما به دنبال پاسخگویی به این سؤال بودیم که آیا ویژگی‏های شخصیتی آزمودنی­ها و سبک­های فرزند­پروری والدین درصد معنی­داری از واریانس اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان را تبیین می­ کند؟
۳-۱) اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
در سال‌های اخیر، اهمال­کاری میلیون­ها نفر را تحت تأثیر قرار داده و از مشکلات گریبان­گیری است که معمولاً بر عملکرد افراد تأثیر می­ گذارد. اهمال‌کاری در بعد عملکرد تحصیلی یک مشکل رایج در میان یادگیران است و از مهم­ترین علل شکست یا فقدان موفقیت فراگیران در یادگیری و دست­یابی به برنامه ­های پیشرفت تحصیلی است. تقریباً یک چهارم دانشجویان گزارش می­ دهند که مکرراً درجه­ای از اهمال‌کاری را تجربه می­ کنند که برای آن­ها ایجاد استرس می­ کند و این امر عملکرد آموزشی ضعیف آن­ها را موجب می‏شود (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹). اهمال­کاری به­ ویژه در بلندمدت سلامت جسمانی و روانی فرد را تهدید و صدمات اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارد (استیل، ۲۰۰۷). اهمال­کاری پیامد­های مهم عینی (مانند از دست دادن ضرب‌الاجل‌ها، فرصت­ها، درآمد، زمان) و عاطفی (مانند تضعیف روحیه، افزایش استرس و اضطراب، ترس و عصبانیت و انگیزه پایین) در فراگیران به وجود می ­آورد (ون­ ویک[۱۲]، ۲۰۰۴)؛ بنابراین با توجه به تأثیر رفتار اهمال­کاری بر جنبه‌های شخصیتی، تحصیلی، اجتماعی و اقتصادی فرد و جامعه، اهمیت و ضرورت بررسی بیشتر این رفتار روشن می­گردد.
بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‏های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است (هاردی، پاور و جی دایک، ۱۹۹۳). ازجمله متغیرهایی که اهمال­کاری را تحت تأثیر قرار می­ دهند ویژگی­های شخصیتی و سبک­های فررزند­پروری است. شیوه‏های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‏شناسی روانی و رشد تحصیلی فرزندان دارد؛ بنابراین با توجه به اینکه شیوه ­های فرزندپروری والدین، نحوه تربیت والدین را به کودکان منتقل می­ کنند، آگاهی یافتن از سبک فرزند‏پروری والدین می‏تواند عامل پیش‏بینی­کننده ­ای برای شکل­ گیری ویژگی­های شخصیتی در دانش ­آموزان باشد.
اهمال‌کاری تحصیلی ازجمله عوامل منفی مرتبط با تحصیل است که به نظر می‌رسد شناسایی بسترهای زمینه‌ساز آن حائز اهمیت است. ازآنجایی‌که یکی از منابع مهم پی بردن به چرایی مشکلات دانش ­آموزان اهمال­کاری تحصیلی است، نتایج پژوهش حاضر می ­تواند برای سیاست‏گذاران تعلیم و تربیت، متصدیان آموزش‌وپرورش و معلمان برای پی­بردن به عوامل تأثیر‏گذار بر پدیده اهمال­کاری دانش‏آموزان مفید باشد. لذا نتایج این پژوهش می ­تواند دریافتن راهکارهای مناسب برای مقابله با اهمال­کاری دانش‏آموزان مسمر­ثمر باشد. این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش ویژگی­های شخصیتی دانش ­آموزان و سبک‏های فرزندپروری والدین در اهمال‌کاری تحصیلی را مورد تأکید قرار می‏دهد و تلویحات آن برای بهبود اهمال­کاری دانش‌آموزان موردنظر است.
۴-۱) اهداف پژوهش
۱-۴-۱) اهداف اصلی
۱- نقش ویژگی­های شخصیتی در تبیین واریانس اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۲- نقش سبک­های فرزند­پروری والدین در تبیین واریانس اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۲-۴-۱) اهداف فرعی
۱- رابطه­ بین ویژگی شخصیتی برون­گرایی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۲- رابطه­ بین ویژگی شخصیتی روان­رنجوری با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۳- رابطه­ بین ویژگی شخصیتی گشودگی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۴- رابطه‌ی بین ویژگی شخصیتی مقبولیت با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۵- رابطه­ بین ویژگی شخصیتی وظیفه­ شناسی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۶- رابطه­ بین سبک فرزند­پروری مقتدرانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش-آموزان
۷- رابطه­ بین سبک فرزند­پروری مستبدانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۸- رابطه­ بین سبک فرزند­پروری سهل­گیرانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۹- رابطه بین سبک فرزندپروری مسامحه­کار والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان
۵-۱) فرضیه ­های پژوهش
۱-۵-۱) فرضیه ­های اصلی
۱- ویژگی­های شخصیتی سهم معنی­داری از واریانس اهمال­کاری دانش ­آموزان را تبیین می­ کنند.
۲- سبک­های فرزند­پروری والدین در اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان تفاوت ایجاد می­ کند.
۲-۵-۱) فرضیه ­های فرعی
۱- بین عامل برون­گرایی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ منفی وجود دارد.
۲- بین عامل روان­رنجور­خویی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ مثبت وجود دارد.
۳- بین عامل گشودگی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ منفی وجود دارد.
۴- بین عامل مقبولیت با اهمال­کاری تحصیلی دانش‌آموزان رابطه­ منفی وجود دارد.
۵- بین عامل وظیفه‌شناسی با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ منفی وجود دارد.
۶- بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ مثبت وجود دارد.
۷- بین سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ منفی وجود دارد.
۸- بین سبک فرزندپروری سهل­گیرانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه­ مثبت وجود دارد.
۹- بین سبک فرزندپروری مسامحه­کار والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان رابطه مثبت وجود دارد.
۶-۱) متغیرهای پژوهش
متغیر ملاک: اهمال‌کاری تحصیلی
متغیرهای پیش­بین: سبک فرزند­پروری والدین و ویژگی‌های شخصیتی
۷-۱) تعاریف متغیرها
۱-۷-۱) تعاریف مفهومی
اهمال‌کاری تحصیلی: تمایل غالب و همیشگی بعضی از دانش ­آموزان برای به تعویق انداختن فعالیت­های تحصیلی و سهل­انگاری در انجام آن‌ها (نینان[۱۳]، ۲۰۰۸).
شخصیت: مجموعه ­ای از ویژگی­های نسبتاً پایدار و بی­همتا می­باشد که ممکن است در موقعیت­های مختلف تغییر کند؛ که پنج عامل آن عبارت­اند از برون­گرایی، روان­رنجو­رخویی، گشودگی، مقبولیت و وظیفه‌شناسی (پروین و جان[۱۴]، ۲۰۰۰، ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۱).
سبک­های فرزند­پروری: هر خانواده شیوه ­های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به‌کار می­برد، این شیوه ­های خاص همان سبک­های فرزند­پروری خانواده هستند (هاردی و همکاران، ۱۹۹۳).
۲-۷-۱) تعاریف عملیاتی
اهمال‌کاری تحصیلی: نمره­ای که آزمودنی‌ها از پرسشنامه­ اهمال‌کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (۱۹۸۴) به‌دست می‌آورند.
ویژگی‌های شخصیت: نمره­ای که آزمودنی‌ها از پرسشنامه ویژگی‌های شخصیت فارسی فرم کوتاه (۵۰ سؤالی) گلدبرگ[۱۵] (۱۹۹۹) به‌دست می‏آورد.
سبک­های فرزند­پروری: نمره­ای که آزمودنی‌ها در پرسشنامه (۷۷ سؤالی) سبک­های فرزند­پروری ساخته‌شده توسط نقاشیان (۱۳۵۸)، بر اساس کار شیفر، به‌دست می­آورند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۱-۲) مقدمه
با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر تبیین اهمال­کاری تحصیلی دانش ­آموزان بر اساس ویژگی­های شخصیتی و سبک­های فرزندپروری می­باشد در این قسمت به مبانی نظری این متغیرها پرداخته می­ شود.
۲-۲) بخش اول: اهمال­کاری تحصیلی (متغیر ملاک پژوهش)
۱-۲-۲) اهمال­کاری تحصیلی
سابقه تاریخی اهمال­کاری به سه هزار سال قبل بر می­گردد، اما حتی امروز برای ما قابل فهم نیست که چرا کاری را که امروز می­توانیم انجام دهیم به تأخیر می­اندازیم. اگرچه توصیف اهمال‌کاری در متن­های مصر، یونان و روم باستان به چشم می­خورد ولی برای اولین بار با این نام در زبان انگلیسی و در سال ۱۵۴۸در دیکشنری آکسفورد آمده است. واژه انگلیسی «Procrastination» که در فارسی معادل اهمال‏کاری، تعلل، سهل­انگاری، طفره رفتن و به تعویق انداختن کار است از Procrastinatus مشتق شده است که از دو قسمت Pro (روبه‌جلو) و crastinus (از فردا) تشکیل‌شده است (استیل، ۲۰۰۷).
اهمال­کاری یا به آینده موکول کردن کارها عادتی است که در بسیاری از افراد وجود دارد. اهمال­کاری عملی است که در نظر اول، هدفش خوشایند کردن زندگی است ولی در اغلب موارد جزء استرس، به‌هم‌ریختگی و شکست­های پیاپی پیامد دیگری ندارد. اهمال­کاری از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیآمدهای نامطلوب و جبران‌ناپذیری به همراه دارد (گلستانی­بخت و شکری، ۱۳۹۲). اهمال­کاری به‌عنوان یک عادت رفتاری در نظر گرفته می­ شود که شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارد و روند رو به رشد آن بسیار گسترده است. این عادت، با تأخیر در انجام دادن کار یا مسئولیت توأم است و درنتیجه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد (بلونت و پسیل[۱۶]، ۲۰۰۰).
روانشناسان در تعریف اهمال­کاری گفته­اند: اهمال­کاری این است که کاری را که تصمیم به اجرای آن داریم به آینده موکول کنیم (روساری، کوستا، نونز، گونزالز-پیندا، سالانو و والی[۱۷]، ۲۰۰۹). همچنین فراری و پسیل (۲۰۰۰) اهمال­کاری را حالتی می­دانند که در آن تأخیرهای مکرر در انجام تکلیف به‌عنوان شیوه زنگی فرد تلقی می­گردد. برخی پژوهشگران بین اهمال­کاری و تنبلی تمایز قائل شده و ذکر می­ کنند که فرد تنبل نسبت به انجام دادن کار بی­میل است درحالی‌که اهمال‌کار، اغلب با مشغول نگه‌داشتن خود از انجام دادن تکلیفی اجتناب می‌ورزد که هم‌اکنون اولویت دارد (نینان، ۲۰۰۸). اهمال­کاری میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار داده و از مشکلات گریبان گیری است که تقریباً همیشه بر بهره­وری و بهزیستی افراد اثر سوء دارد (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹).
اینکه چه عواملی در پیدایش اهمال­کاری مؤثرند بایستی گفت که اهمال­کاری از عوامل گوناگونی مانند اعتمادبه‌نفس پایین، نداشتن طرح و برنامه کاری، عدم توانایی در مدیریت زمان، ترس از عدم موفقیت، احساس حقارت، مشکل در شروع کار، اضطراب و افسردگی تأثیر می­پذیرد (فرجاد، ۱۳۷۵).
اهمال­کاری شامل مؤلفه­ های رفتاری، عاطفی و شناختی می­باشد که همین مؤلفه­ ها موجب شکل­ گیری انواع اهمال­کاری می­ شود (فراری، پارکر و وار[۱۸]، ۱۹۹۲). بحث در مورد انواع اهمال­کاری موضوع نسبتاً پیچیده­ای است. میلگرام متعقد است که جدا کردن و تقسیم انواع اهمال­کاری، امری ذهنی است و در عمل این موارد باهم دیگر همپوشی زیادی دارند؛ به نظر او تقسیم ­بندی انواع اهمال­کاری، به خاطر راحتی درک آن است و فقط امری ذهنی است و امکان وجود همه آنچه ما انواع اهمال­کاری می­نامیم، در افراد وجود دارد. آنچه سبب ایجاد مفهومی به‌عنوان انواع اهمال­کاری شده است، تفاوت در مؤلفه­ های شناختی، عاطفی و رفتاری است که افراد اهمال­کار باهم دارند.
اهمال­کاری نمودهای گوناگونی دارد که عبارت‌اند از اهمالکاری عمومی (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹)، اهمال‏کاری تصمیم ­گیری (ایفرت و فراری[۱۹]، ۱۹۸۹)، اهمال­کاری روان­رنجورانه (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹)، اهمال­کاری وسواس‏گونه (فراری و بک[۲۰]، ۱۹۹۸) و اهمال­کاری تحصیلی (دی، منسینک و اوسلیوان[۲۱]، ۲۰۰۰). در بین انواع اهمال‌کاری‌ها، متداول‌ترین شکل اهمال­کاری، اهمال­کاری تحصیلی است که نقطه مقابل آن اهمال‏کاری غیر تحصیلی می­باشد (مورفرود، ۲۰۰۸). اهمال­کاری غیر تحصیلی مربوط به سایر موقعیت­های زندگی چون پرداخت قبض آب و برق، شستن ظروف، جواب دادن به تلفن و پست الکترونیک و مانند آن‌ها ظاهر می‌شود (جانسون و بلوم[۲۲]، ۱۹۹۵). اهمال­کاری تحصیلی در فعالیت‌های تحصیلی، رفتارهایی چون حاضر شدن برای امتحان، انجام تکالیف خانه و نوشتن مقاله­ های درسی نمایان است که معمولاً اهمال­کاری همراه با عملکرد تحصیلی پایین است. این نوع اهمال­کاری را تمایل غالب و همیشگی فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیت‏های تحصیلی تعریف نموده ­اند که تقریباً همیشه با اضطراب توأم است. نمونه بارز آن به تعویق انداختن مطالعه درس­ها تا شب امتحان و شتاب ناشی از آن است که گریبان­گیر دانش ­آموز یا دانشجو می‏شود. (بک، کونس و میلگرام[۲۳]، ۲۰۰۰).
اهمال­کاری در خصوص تکالیف تحصیلی یک مشکل رایج در میان دانشجویان و دانش ­آموزان است و از مهم‌ترین علل شکست یا فقدان موفقیت فراگیران در یادگیری و دست­یابی به برنامه ­های پیشرفت تحصیلی است. تقریباً یک‌چهارم دانشجویان گزارش می­ دهند که مکرراً تا درجه‌ای اهمال‌کاری می­ کنند که برای آن‌ها ایجاد استرس می­ کند که این امر عملکرد آموزشی ضعیف آن‌ها را موجب می­ شود (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹).
۲-۲-۲) نظریه­ های اهمال­کاری
برخی پژوهشگران اهمال­کاری را یک مشکل رفتاری معرفی کرده‌اند. در این دیدگاه اهمال­کاری به‌عنوان یک مشکل رفتاری شناخته‌شده و هدف از درمان کاهش نسبت یا درصد زمان اهمال­کاری و افزایش نسبت یا درصد مطالعه یا فعالیت می‌باشد. برخی دیگر معتقدند اهمال­کاری یک مشکل شناختی است. در این دیدگاه مبنای اهمال­کاری، افکار و باورهای غلط و غیرمنطقی در مورد چگونگی شرایط و نتایج فعالیت‌هاست. به اعتقاد برخی پژوهشگران، اهمال­کاری یک مشکل انگیزشی است؛ در این دیدگاه اهمال­کاری به دلیل تنبلی یا بی‌انگیزه بودن نیست، بلکه ازآن‌جهت انجام می‌گیرد که افراد اهمال­کار علاقه‌مند به انجام فعالیت دیگری هستند. اهمال­کاری می‌تواند یک عادت باشد که درنهایت به کاهش انتظار خودکارآمدی فرد منجر می‌شود. به اهمال­کاری به‌عنوان یک اختلال شخصیتی نیز نگریسته شده است. در این دیدگاه اهمال­کاری به‌عنوان ضعف وجدان (با ویژگی‌هایی چون بی‌ارادگی، نداشتن­پشتکار، تنبلی، عدم توجه و ضعف قدرت‌طلبی) شناخته‌شده است (کاظمی، فیاضی و کاوه، ۱۳۸۹).
نظریه‌های گوناگون در مورد اهمال‌کاری وجود دارد. نظریه‌های رفتاری اهمال­کاری را بر اساس نظریه تقویت تبیین می­ کنند؛ یعنی به تعویق انداختن کار برای فرد اثر تقویتی بیشتری دارد. رویکرد روان تحلیل‏گری اهمال‏کاری را به‌عنوان یک رفتار مسئله‌دار که نشان‌دهنده هیجان‌های روانی زیربنایی است و بیشتر دربرگیرنده احساس‌هایی نسبت به خانواده فرد می‌باشد شناسایی می‌کند. رویکرد شناختی بر نقش باورهای غیرمنطقی و چشم‌داشت غیرواقع‌بینانه در اهمال­کاری تأکید می‌کند (بالکیس و دیورو، ۲۰۰۹).
۱-۲-۲-۲) نظریه روان تحلیل گری اهمال­کاری
بر اساس نظریه روان­کاوی فروید[۲۴] اهمال­کاری اساساً درنتیجه اضطراب به وجود می ­آید (فروید، ۱۹۵۳، به نقل از جاردات[۲۵]، ۲۰۰۴). اضطراب علامتی هشداردهنده برای خواسته‌های ناهشیار سرکوب[۲۶]‌ شده «خود[۲۷]» است، به‌محض اینکه «خود» اضطراب را تشخیص می­دهد، برای دفاع آماده می­ شود. بر اساس مکانیسم‌های دفاعی پویا[۲۸] و اجتناب از تکلیف، تکالیفی که به اتمام نمی‌رسند در درجه اول به این دلیل کنار گذاشته‌شده‌اند که تهدیدی برای «خود» محسوب می‌شدند. در مکتب روان تحلیل گری هر اختلال روانی با مکانیزم­ های دفاعی مشخصی همراه است؛ بنابراین، اهمال­کاری یک مکانیزم برای کاهش ناراحتی‌های ناشی از اضطراب است.
افراد مضطرب، تفسیرهای فاجعه­باری از رویدادهای عادی دارند و این باورهای غیرمنطقی اضطراب را موجب شده و تکالیف خاصی بسیار ناخوشایند به نظر می­رسد که خود اهمال­کاری را موجب می‌شوند (سپهریان، ۱۳۹۰). راث­بلوم، سولومون و ماراکمی[۲۹] (۱۹۸۶) بیان کرده‌اند که دانشجویان به دو دلیل اساسی مکرراً به اهمال‏کاری اقدام می‌کنند: ترس از شکست و بیزاری از تکلیف. همچنین آن‌ها دریافتند که تفاوت دانشجویانی که به دلیل بیزاری از تکلیف به اهمال‌کاری اقدام می‌کنند با آن‌هایی که به دلیل ترس از شکست اهمال‌کاری می‌کردند؛ این بود که گروه دوم اضطراب بالا و عزت‌نفس پایین گزارش کردند.
۲-۲-۲-۲) نظریه کمال‌گرایی، ترس از شکست و دوری از اضطراب
پرتوقعی عامل مهم سرخوردگی است. برای نمونه هنگامی‌که کسی به کمال‌گرایی می­اندیشد، ناخودآگاه به خود یقین می‌کند که برای کار موردنظر به مهلت و زمان بیشتری نیاز دارد. طرفداران نظریه شناختی[۳۰] اساس رفتار اهمال­کارانه را باورهای غیرمنطقی می‌دانند. برخی از فراگیران وقتی‌که ارزش خود[۳۱] را فقط بر اساس توانایی خود در انجام دادن تکالیف می­سنجند، به‌طور غیرمنطقی عمل می‌کنند و از به اتمام رساندن تکالیف اجتناب می‌کنند تا از این طریق دیگران نتوانند توانایی واقعی آن‌ها را در انجام دادن تکالیف ارزیابی کنند (جاردات، ۲۰۰۴). بسیاری از ویژگی‌های شناختی مانند انتظار موفقیت قطعی، باورهای غیرمنطقی و ترس از شکست در افراد کمال‌گرا و اهمال‌کار دیده می‌شود (بایندر[۳۲]، ۲۰۰۰). ولوشن[۳۳] (۲۰۰۷) بین اهمال‏کاری افراد کمال‌گرا و غیرکمال‌گرا تفاوت قائل شد و اشاره کرد که کمال‌گراها به علت غیرممکن بودن انجام دادن یک تکلیف به‌صورت عالی و اضطراب همراه آن، از انجام دادن کار اجتناب می­ کنند.
معمولاً کمال‌گرای با خطاکاری همراه است، کسی که همیشه به بی‌نقص بودن کارها فکر می‌کند، هیچ‌چیز او را راضی نمی‌کند و به همین جهت به خطا کشیده می‌شود. انسان کمال‌گرا همیشه خود را در معرض اضطراب می‌بیند و می‌ترسد مبادا کارش مطلوب واقع نشود و به همین جهت در شروع کارها دچار اهمال‏کاری می‌شود. اگر کسی بخواهد کاری را به بهترین نحو انجام دهد، ولی توانایی انجام آن را نداشته باشد؛ طبعاً ناراضی می‌شود و نارضایتی عاملی است که شخص را از فعالیت بعدی بازمی‌دارد و این وضع ابتدا به‌صورت بهانه‌جویی و سپس به‌صورت عادت ظهور خواهد کرد (فلت و هویت، ۱۹۹۰).
فرد کمال‌گرا وقتی بیش‌ازاندازه تلاش می‌کند تا کاری را به نحو عالی انجام دهد، تحت‌فشار روانی قرار می‌گیرد، لذا تن به وقت­کشی می‌دهد. آن‌ها به‌جای تمام کردن کار، اهمال­کاری می­ کنند و این افراد به این دلیل که انتظارات آن‌ها به گونه نامعقولی بالاست، اضطراب زیادی دارند و بیش‌ازاندازه نگران شکست‌های کوچک و اشتباهات جزئی هستند (سپهریان، ۱۳۹۰). فلت و هویت (۱۹۹۰) نشان دادند که کمال‌گرایی از سه بعد جداگانه کمال‌گرایی خودمحور، کمال‌گرایی دیگر­محور و کمال‌گرایی القاء شده اجتماعی تشکیل‌شده است. کمال‌گرایی خودمحور دارای انگیزه قوی برای کمال، معیارهای شخصی غیرواقعی و دارای تفکر همه‌یاهیچ است. کمال‌گرایی دیگر محور یک بعد میان فردی است که دربرگیرنده گرایش به داشتن معیارهای کمال­گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت بسیار دارند. کمال‌گرایی القاء شده اجتماعی عقیده‌ای است که دیگران انتظارات اغراق‏آمیز و غیرواقعی را برای شخص اعمال می‌کنند که برآوردن آن‌ها دشوار است، ولی شخص باید به استانداردها دست یابد تا دیگران او را تأیید کنند و او را بپذیرند.
۳-۲-۲-۲) نظریه خود ناتوان‌سازی و اهمال­کاری
برخی از روانشناسان متعقدند که بعضی از افراد برای حفاظت از عزت‌نفس خود موقعیت‌هایی را انتخاب می‏کنند که در آن، موفقیت به توانمندی خود آن‌ها و شکست به عوامل بیرونی نسبت داده شود. بدین خاطر این افراد به‌طور عمدی خود را در موقعیت نامناسبی قرار می­ دهند که شکست خویش را به دلیل آن موقعیت نامساعد بدانند و اگر در چنین شرایط موفق شدند، آن را حاصل توانمندی خویش بدانند. به این افراد در اصطلاح خودناتوان­ساز[۳۴] می­گویند. معمولاً افراد خودناتوان­ساز تلاش می­ کنند تا شرایط انجام کار را به‌گونه‌ای طراحی کنند که اگر عملکردشان ضعیف باشد، شرایط را به‌عنوان علت عملکرد ضعیف در یک تکلیف مقصر قلمداد کنند نه فقدان توانایی و ارزشمندی‌شان و از این طریق فقدان توانایی و ارزش‌های خود را پنهان نمایند (بسویک، راثبلوم و مان[۳۵]، ۱۹۸۸).
در واقع خود­ناتوان­سازی از مسئول شناخته شدن فرد به دلیل ناکامی در عملکردش جلوگیری می­ کند. این‌گونه افراد مجموعه ­ای از راهبردها را به کار می­گیرند تا به آن‌ها به‌عنوان قربانیان شرایط و نه قربانیان ناتوانایی نگریسته شود. این‌گونه راهبردها از آن‌گونه راهبردهای خودناتوان­ساز قلمداد می‌شوند که استفاده از آن‌ها باعث تضعیف عملکرد افراد می­ شود. مباحثاتی وجود دارد مبنی بر اینکه آیا خودناتوان­سازی شکلی از اهمال­کاری است یا خیر؟ اما خودناتوان­سازی لزوماً یک‌شکل از اهمال­کاری نمی ­باشد. خودناتوان­سازی به‌عنوان یک فعالیت تمایلی[۳۶] در افراد ظاهر می­ شود و آن‌ها را از تحقیر و شرمساری محافظت می­ کند (بسویک و همکاران، ۱۹۸۸). خودناتوان­سازی می‏تواند در بعضی از افراد با اهمال­کاری مرتبط باشد. مثلاً به تعویق انداختن فعالیت می ­تواند راهی برای خودناتوان سازی باشد (فراری و پیسیل، ۲۰۰۰).
۴-۲-۲-۲) نظریه انتظار تنزل یافته[۳۷]
نظریه انتظار تنزل یافته حاصل شواهد و تحقیقات انگیزشی می‌باشد. افراد جهت تصمیم‌گیری در بین مسیرهای متعدد احاطه می‌شوند. تئوری انتظار تنزل یافته بیان می‌کند که افراد دوست دارند فعالیت‌هایی را انتخاب کنند که رضایت­آور و دست‌یابی به آن آسان‌تر می­باشد. درنتیجه فعالیت­هایی­ که رسیدن افراد به آن‌ها سخت‌تر می‌باشد و یا پاداش چندانی هم ندارد را به تعویق می‌اندازد و مرتکب اهمال­کاری می‌شود. افراد پاداش‌هایی را می‌سنجند که نه‌تنها بزرگ باشند، بلکه دست‌یابی به آن‌ها فوری باشد درنتیجه هر فعالیتی که در حال حاضر ناخوشایند می­باشد را به تعویق می­اندازند. به‌عبارت‌دیگر اگر گزینه‌هایی وجود داشته باشد که منتهی به پاداش‌های فوری شود، افراد فعالیت‌های دیگر را به تعویق می‌اندازند (راثبلوم، سولومون و موراکامی، ۱۹۸۶).
در این نظریه فرض بر آن است که دلایل ارائه‌شده توسط افراد اهمال‌کار در تعویق انداختن فعالیت‌های خود می‌تواند به‌وسیله این معادله بیان شود: «U= (E×V)÷D». در این معادله U یا مطلوبیت، ترجیح و رجحان در طی یک فعالیت را بیان می‌کند. به‌طور طبیعی مطلوبیت بالا باعث عملکرد بالاتر می‌شود. در قسمت بالای معادله که در حقیقت صورت کسر را تشکیل می‌دهد، دو متغیر وجود دارد. انتظار «E» و ارزش «V»، انتظار عبارت است از احتمالی که به‌وسیله فرد انتظار می‌رود که یک تقویت خاص به‌عنوان پیامد یک رفتار در موقعیت‌های خاص ظاهر ­شود. ارزش، بیانگر ترجیح یک پدیده نسبت به پدیده دیگر می‌باشد. در مخرج کسر یک متغیر وجود دارد و آن تأخیر «D» می‌باشد که به معنی تأخیر بین انجام فعالیت و دریافت پاداش حاصل از آن می‌باشد. درواقع این فرمول یادآور سه نکته مهم می‌باشد: اول افراد پاداش‌های فوری را به دریافت پاداش‌های تأخیری ترجیح می‌دهند. دوم افراد پاداش‌های بزرگ‌تر را به پاداش‌های کوچک‌تر ترجیح می‌دهند. نهایتاً اینکه افراد پاداش‌های مطمئن را به پاداش‌های که تنها احتمال آن می‌رود ترجیح می‌دهند (راثبلوم و همکاران، ۱۹۸۶).
۳-۲-۲) شیوع اهمال­کاری تحصیلی بر اساس تحقیقات قبلی
در خصوص میزان شیوع اهمال­کاری کاچگان، هانسن و ناتر[۳۸] (۲۰۰۱) معتقد است که تقریباً هر انسانی حداقل چند بار اهمال­کاری را تجربه می­ کند. پیرامون شیوع اهمال­کاری تحقیقات بسیار زیادی انجام‌شده است که به نمونه­هایی از آن‌ها اشاره می‌رود. پاتز[۳۹] (۱۹۸۷) نیز طی تحقیقی به این نتیجه رسید که تقریباً ۷۵ درصد دانشجویان خود را اهمال‏کار می‌دانند. فراری، پارکر و وار (۱۹۹۲) طی مطالعه­ ای به این نتیجه رسیدند که ۷۰ درصد دانشجویان غالباً در شروع و یا به پایان رساندن تکالیف تحصیلی مانند تکمیل تکالیف و آمادگی برای امتحان تأخیر نشان می‌دهند.
کلارک و هیل[۴۰] (۱۹۹۴) طی مطالعه­ ای به این نتیجه رسیدند که ۳۰ و ۴۰ درصد دانشجویان آمریکایی در نوشتن مقالات، مطالعه برای امتحان و موکول کردن تکالیف به آخر هفته اهمال­کاری از خود نشان می‌دهند. طی تحقیقی فراری و بک (۱۹۹۸) به این نتیجه رسیدند که بیش از ۷۰ درصد دانشجویان غالباً درگیر اهمال­کاری تحصیلی هستند بویژه در نوشتن تکالیف. والتز[۴۱] (۲۰۰۳) طی مطالعه‏ای اهمال­کاری در بین بزرگ‌سالان و دانش‏آموزان دبیرستانی و سطوح دانشگاه دیده می‌رود. ابرین[۴۲] (۲۰۰۲) طی مطالعه‌ای نشان داد که بین ۸۰ تا ۹۵ درصد دانشجویان به‌نوعی با اهمال‌کاری درگیرند و ۵۰ درصد آن‌ها همواره در انجام تکالیف و یادگیری مطالب درسی اهمال‌کارند. فراری، اکالاهان و نیوبگین[۴۳] (۲۰۰۴) طی مطالعه­ ای به این نتیجه رسیدند که حدود ۲۰ درصد آمریکایی­های شمالی و جنوبی و نیز زنان و مردان اروپایی تمایل به اهمال­کاری مزمن دارند.
۴-۲-۲) چهار سبک اهمال‌کاری از دیدگاه والکر[۴۴] (۲۰۰۴)
واکر (۲۰۰۴) هر سبک اهمال­کاری را بر اساس مصاحبه‌های بالینی تشریح نموده است. در ادامه این سبک‌های اهمالکاری به‌طور گذرا توضیح داده‌شده‌اند.
۱-۴-۲-۲) اهمال‌کاران کمال‌گرا[۴۵]
این افراد نمی‌توانند از کارهای کوچک و جزئی شروع کنند. کمال‌گرایان نیاز به قدرت بالا و تمرکز برای انجام تکالیف دارند. برای آن‌ها زمان اهمیت اساسی داشته و برای انجام هر کاری در آینده تلاش می‌کنند. هرگز از موقعیت حاضر راضی نمی‌باشند و بر این اعتقاد هستند که می‌توانند هدف‌های بزرگی را برای خود در زندگی انتخاب کنند. به دلیل اهمیتی که برای کارهای آینده قائل هستند قادر به تشخیص مقدار زمانی که برای انجام یک تکلیف ضرورت دارد، نیستند. درنتیجه زمان بیشتری را در انجام یک تکلیف صرف می‌کنند. گذاشتن وقت زیاد در انجام یک تکلیف به‌منزله این است که آن‌ها وقت کافی برای انجام فعالیت‌های دیگر را ندارند. هدف‌های بالا و ناتوانی در تمرکز بر برنامه‌ها برای رسیدن به هدف‌ها، دشواری‌هایی برای کمال‌گرایان ایجاد می‌کند (والکر، ۲۰۰۴).
۲-۴-۲-۲) اهمال‌کاران تعویق­گرا[۴۶]
این افراد برای امروز و حال زندگی می‌کند. احساس آن‌ها از عدم‌کفایت در انجام تکلیف موجب ضعف و سستی خواهد شد و معمولاً برای رسیدن به موفقیت از تکالیف دشوار اجتناب می‌کنند. برای آن‌ها زمان قابل تجربه و لذت‌بخش است. ازنظر آن‌ها آینده ادامه زندگی حال می‌باشد و چنان زندگی می‌کنند که گویا فردایی وجود ندارد. به دلیل ترس از یکنواختی و کسالت به هیجان‌طلبی و اجتناب از مسئولیت گرایش دارند. این افراد خیلی زود احساس خستگی و ناکامی می‌کنند. دامنه توجه آن‌ها محدود است و به همین دلیل قادر به تمرکز در انجام مطالعه در دوره‌های درازمدت نیستند. آن‌ها توانایی به عهده گرفتن مسئولیت و مدیریت تقاضاهای آنی و کوتاه‌مدت را دارند، اما در پیش‌بینی آینده یا برنامه‌ریزی‌های بلندمدت مشکل دارند (والکر، ۲۰۰۴).
۳-۴-۲-۲) اهمال‌کاران سیاست­گرا[۴۷]
به ارتباط با دوستان و دستیابی به قدرت شخصی بالا تمایل دارند. برای آن‌ها وقت‌گذرانی برای دوستان، خانواده و مسائل اجتماعی بر برنامه‌ریزی‌های شخصی تقدم دارد. سطح برانگیختگی آن‌ها برای وابستگی و دوست داشتن دیگران بالاست. به دلیل نگرانی از ناراحت شدن دیگران بیشتر وقت خود را برای دیگران گذاشته و درنتیجه وقت کمتری را صرف برنامه‌های خود می‌کنند. توانایی و قدرت خود را از دیدگاه دیگران ادراک می‌کنند و از عدم‌تأیید دیگران می‌ترسند (والکر، ۲۰۰۴).
۴-۴-۲-۲) اهمال‌کاران تنبیه­گرا[۴۸]
این افراد متعقدند آنچه می‌خواهند بشوند، می‌شوند. افراد اهمال‌کار تنبیه­گرا به قدرت شخصی خود اعتماد ندارند و تصور می‌کنند که قدرت کنترل دیگران را ندارند. آن‌ها کنترل کمی بر زندگی خود احساس می‌کنند. اغلب بدبین، نامطمئن و انتقادگر از خود می‌باشند و همواره از شکست و عدم‌کفایت‌های قبلی خودآگاهی دارند. علارغم احساس ناکارآمدی خویش همواره از ظرفیت‌ها و توانایی‌های دیگران آگاهی دارند و درنتیجه اغلب چنین نتیجه‌گیری می‌کنند که به‌اندازه کافی خوب نیستند. توجه به موفقیت دیگران همراه با خودکم‌بینی آن‌ها را دچار یأس و منفی­گرایی می‌کند. نهایتاً این نوع تفکر منجر به احساس شرم و عدم‌کفایت و ناتوانی در مدیریت مؤثر زمان می‌گردد (والکر، ۲۰۰۴).
۵-۲-۲) عوامل مؤثر بر اهمال­کاری تحصیلی
یکی از ویژگی‌های تکلیف که بر اهمال‌کاری مؤثر است ناخوشایند بودن تکلیف می‌باشد. ناخوشایندی تکلیف مربوط به فعالیت‌هایی می‌شود که برای فرد ناخوشایند می‌باشند. هر فردی در تلاش است تا از محرک‌های آزارنده اجتناب کند و متعاقباً هر چه یک موقعیت آزارنده‌تر باشد، فرد بیشتر از آن اجتناب خواهد کرد. اگرچه که میزانی که فرد نسبت به کاری تمایل داشته باشد ممکن است تحت تأثیر طیفی از ویژگی‌های شخصیتی قرار گیرد، اما تحقیقات نشان داده است که اگر افراد، کاری را ناخوشایند بدانند؛ تمایل بیشتری نسبت به اهمال­کاری آن نشان خواهند داد (استیل، ۲۰۰۷).
بین اهمال‌کاری و سن رابطه منفی وجود دارد (بالکیس و دورو، ۲۰۰۹). تحقیقات نشان دادند که افرادی که کمتر اهمال‌کارند، صرفاً به خاطر خودکنترلی درونی این کار را انجام نمی‌دهند بلکه به‌این‌علت که طرح‌واره‌های رشد یافته‌ای برای غلبه بر اهمال‌کاری دارند. اثر جنسیت بر اهمال‌کاری به‌سختی قابل پیش‌بینی است اما نتایج فرا­تحلیل نشان می‌دهد که دختران نسبت به پسران نمره بیشتری در اهمال­کاری کسب می‌کنند (استیل، ۲۰۰۷).
۶-۲-۲) دیدگاه‌های مختلف در مورد اهمال‌کاری
دیدگاه‌های مربوط به اهمال‌کاری در طیفی از دیدگاه‌های خوش‌بینانه تا بدبینانه قرار گرفته‌اند. دیدگاه‌های خوش‌بینانه بر این اساس‌اند که خصوصیاتی چون رفتار، شناخت و انگیزش عوامل مهم ایجاد اهمال­کاری می‌باشند، درحالی‌که دیدگاه‌های بدبینانه اهمال‌کاری را نوعی عادت یا اختلال شخصیتی می‌دانند (اسکونبرگ، لای، پیسیل و فراری[۴۹]، ۲۰۰۴). اهمال‌کاری به‌عنوان مشکل رفتاری، شناختی و انگیزشی؛ ازجمله دیدگاه‌های خوش‌بینانه و اهمال‌کاری به‌عنوان عادت و خصیصه شخصیتی جزء دیدگاه‌های بدبینانه می‌باشند که در ادامه به آن‌ها پرداخته ‌شده است.
۱-۶-۲-۲) اهمال­کاری به‌عنوان مشکل رفتاری
در این دیدگاه هدف کاهش نسبت یا درصد زمان اهمال­کاری و افزایش نسبت یا درصد مطالعه یا فعالیت می‌باشد. روانشناسانی که بر کنترل رفتار تأخیری تأکید دارند، اهمال‌کاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...