تحلیل اثرات حضور آمریکا در عراق و نقش آفرینی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
ارزش اصلی تدابیر اعتمادسازی ممکن است در روند واقعی اعتمادسازی در زمان صلح باشد که به آرام شدن تنشها کمک میکند، به گونه ای که احتمال ایجاد بحرانهای جدی را از میان میبرد. (روشندل و سیف زاده، ۱۳۸۲، ص۲۱).
«اعتمادسازی» به مجموعه ی اقدامهای عملی اطلاق میشودکه به دلیل ایجاد فضای همکاری، کاربرد پیدا میکند و منظور از آن ایجاد نوعی حس همکاری بین طرفین با درک این مطلب است که همکاری امکان پذیر بوده و بهتر از رویارویی است. این تدابیر همچنین موجب این درک متقابل میشوند که منافع ملی را میتوان از طریق همکاری و نه از طریق رویارویی ارتقا بخشید و از برخورد ناخواسته و تصادفی دو طرف ممانعت به عمل آورد. افزون بر این، اقدامهای اعتمادسازانه تعامل انسانی را امکان پذیر میسازد و کمک میکنند تا دشمن را بشناسیم و به دیدگاه او پی ببریم، و این درک متقابل را فراهم میآورد که این اقدامها در نهایت میتوانند تنشها را کاهش دهند. یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده از اقدامات اعتمادسازانه تعریف یوهان هولست است. وی معتقد است:
اقدامهای اعتمادسازی ممکن است به عنوان ترتیباتی به منظور ارتقای اطمینان فکری و اعتماد به قابل اطمینان بودن کشورها تعبیر گردد. (ابراهیمیفر، ۱۳۸۱، ص۲۸)
به بیان دیگر، نیاز مبرم به اعتمادسازی نشانگر آن است که مشکل امنیتی وجود دارد. اعتمادسازی به کشورهای منطقه ی خلیج فارس کمک میکند تا بر موانع سیاسی و روانی عدم اعتماد و سوءظن موجود غلبه نمایند و یک هدف مشترک را تحقق بخشند. اقدامات اعتمادسازانه میتوانند کمکهای مهمیبه ترویج نگرش همکاری امنیتی در میان هر یک از دولتهای منطقه بنمایند. همچنین این اقدامات میتوانند با نهادینه کردن مجاری گفتگو و با مدیریت بحران و جلوگیری از منازعه، موجب ایجاد ثبات هرچه بیشتر در منطقه گردند. نهایت اینکه اقدامات اعتمادسازانه میتوانند به عنوان نشانه ی همکاری منطقه ای به کار روند و موجب هر چه بیشترشدن تنش زدایی و اختلاف بین کشورهای منطقه ی خلیج فارس گردند. واقعیت این است که امنیت خلیج فارس از طریق استفاده از نیروی نظامیتأمین نخواهد شد؛ (بیلیس، ترجمه ی مجدی نجم، ۱۳۷۹، ص ۵۷).
چرا که شرایط کنونی منطقه با گذشته تفاوت قابل ملاحظه ای نموده است و صرف تقویت نیروهای نظامینمیتواند ضامن امنیت کشورهای منطقه باشد. امروزه کشورهای منطقه باید از طریقافزایشامنیتدرمنطقه خلیج فارس، بتوانند امنیت خود را بر پایه ی اعتماد متقابل، گسترش منافع و همکاری مشترک تأمین نمایند. با توجه به عواملی که در ذیل ذکر میشوند، میتوان به ضرورت و اهمیت اعتمادسازی در منطقه ی خلیج فارس پی برد:
اول اهمیت راهبردی نفت خلیج فارس در آینده نیز ادامه خواهد داشت. از اینرو، کشورهای صنعتی شیوههای لازم برای مهار جریان نفت را به کار خواهند بست. مجموعه ی مسائل حساس در مهم ترین منطقه ی سیاسی جهان، بازار نفت را همچنان به صورت یک مرکز سیاست زده نگاه خواهد داشت. اعتماد متقابل کشورهای منطقه و افزایش سیاستهای تنش زدایی بین دولتها میتواند به عنوان مهم ترین ابزار مقابله با این بحرانها تلقی شود. از سوی دیگر، کشورهای منطقه ی خلیج فارس با توجه به پیوستگی منافع برای بقا، پایداری و مقابله با خطرات، به ارتباط و اعتماد متقابل نیاز مبرم دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دوم. با توجه به جهانی شدن اقتصاد، به نظر میرسد تهدیدها و جنگهای آتی جهان کمتر به خاطر تمدنها، بلکه بیشتر به سبب تعارض منافع گوناگون از جمله منافع اقتصادی صورت بگیرد ( ال اسپوزیتو، ۱۳۶۷، فصلنامه ی سیاست خارجی، ص ۳۱۴).
از این رو، چالشهای سیاسی و امنیتی در جهان با ارتباط و وابستگی فزاینده ای که دارند، به شناخت منافع مختلف و مشترک منطقه ی خلیج فارس نیاز دارند.
پس هدف اقدامات اعتمادسازانه تحول و دگرگون ساختن چارچوب روابط معلوم و مشخص است که در آن بدگمانی و سوءظن عمیق دوجانبه یا چند جانبه و نگرشی تردیدآمیز نسبت به دیگران وجود ندارد. میتوان گفت: اقدامات اعتمادسازانه ی ایران دارای چهار نقش مکمل هستند:
-
- نقش آموزشی؛ تا از این طریق، کشورها با یکدیگر آشنا شوند و درک متقابل یکدیگر در منطقه پدید آید.
-
- نهادینه کردن مجاری گفتگو میان ایران و کشورهای منطقه و کمک به مدیریت بحران؛
-
- دست یابی به نیات و مقاصد کشورهای منطقه؛
-
- ایجاد همکاری منطقه ای و ارسال پیامهای همکاری و مصالحه در صورت ضرورت.
واقعیت این است که امنیت واقعی منطقه ای ایران در خلیج فارس از طریق استفاده از نیروهای نظامیتأمین نمیشود؛ چرا که شرایط کنونی با سالهای گذشته تفاوت قابل ملاحظه ای نموده است. با در نظر گرفتن این شرایط، وجود یک برنامه ریزی منسجم و هماهنگ و اتخاذ مواضع انعطاف پذیر در خصوص کشورهای منطقه، یک ضرورت تلقی میگردد. دلایل عمده ی به کارگیری اقدامات اعتمادسازانه در منطقه از سوی ایران را میتوان این گونه خلاصه کرد:
– ایران کشور قدرتمند و پرنفوذی بوده که از سوی برخی از کشورهای منطقه مورد سوءظن است.
– با توجه به تک محصولی بودن ایران، مسئله ی امنیت ایران به منظور مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی با تأکید بر جنبههای علمیو نفی شعار، باید مورد بررسی قرار گیرد.
– متغیرهای روانی، فرهنگی و محیطی نقش مهمیدر تأمین امنیت اقتصادی ایران دارند؛ عواملی همچون سرمایه گذاری جدید، بهبود سطح فناوری، توسعه ی تولید انرژیهای جایگزین نفت، قابل ملاحظه اند.
– کاهش درآمدهای نفتی ایران همراه با تغییرات جمعیتی غیرقابل کنترل، بی نظمیهای ساختاری ایران را تشدید خواهد نمود. این کشور به همکاری و مشارکت اقتصادی کشورهای همسایه و منطقه نیاز مبرم خواهد داشت.
جمهوری اسلامیایران بی تردید، یک قدرت منطقه ای است و نادیده گرفتن این قدرت موجب ظهور مشکلاتی برای کشورهای منطقه خواهد شد. سواحل طولانی ایران در خلیج فارس و دریای عمان، جمعیت جوان و بسیار، سرزمین گسترده و عمق راهبردی و وجود منابع نفتی و گاز سرشار موجب مزیت جمهوری اسلامیدر کنار همسایگان خویش هستند. از سوی دیگر، عواملی همچون عدم حل قضیه ی فلسطین و به نتیجه نرسیدن طرحهای صلح خاورمیانه، سر سختی سران اسرائیل در مذاکرات صلح، عدم فشار آمریکا به اسرائیل در روند مذاکرات و تقابل سیاستهای جمهوری اسلامیایران و رژیم صهیونیستی، سران کشورهای منطقه ی خلیج فارس را به اندیشه ی ایجاد توازن در منطقه وامیدارد، به ویژه آنکه رژیم اسرائیل با ترکیه پیمان همکاری استراتژیک منعقد نموده و استراتژی مشترک «ضد عرب، ضد فارس» را دنبال مینمایند. از این لحاظ جمهوری اسلامیایران و کشورهای عربی منطقه در صف مقابل قرار دارند.
راهها و اقدامات اعتمادسازی و تنش زدایی در منطقه
با توجه به شرایط جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و استراتژیک مشترک کشورهای منطقه ی خلیج فارس، حصول به دو هدف اساسی «امنیت» و «منافع ملی کشورها» در سایه ی وحدت و هویت منطقه ای میسر است. بنابه علل اختلاف نظرهای جغرافیایی، همکاری در زمینههای اقتصادی و فنی، که بر همکاریهای سیاسی – استراتژیک ترجیح دارند، اساس یک نظام امنیتی مبتنی بر همکاری منطقه ای و سالم و راه منحصر به فرد این کشورها برای رسیدن به اهداف است که در این بخش، الگوهای مناسب ذیل پیشنهاد میشوند:
-
- اسلام به عنوان ایدئولوژی حاکم بر ملتهای منطقه، باید حامل پیام وحدت آفرین باشد. از تعصبات خشک باید دوری جست و از این طریق، از رقابت ایدئولوژیک و جنگ سرد اسلامیاعراض نمود و کانون تشنج را از بین برد.
-
- ایجاد روابط برادرانه بین کشورهای مسلمان منطقه و عدم گرایش به «پان»های مختلف و رفع تمایزات بین عرب و فارس و اقدام به احساسات زدایی از جمله موارد سیاست خارجی کشورهای منطقه است؛ همچنین تأکید بر این موضوع که تأمین منافع ملی همه در گرو مسالمت، صلح و همزیستی دسته جمعی است.
-
- ایجاد روابط برابر و بدون اهداف چیرگی و رقابت آمیز، که تا به کنون مورد بهره برداری کشورهای ذی نفوذ در منطقه مانند آمریکا، انگلستان و اسرائیل بوده است.
-
- زدودن ذهنیتهای منفی تاریخی و قبولاندن این موضوع که هیچ یک از کشورها هرگز قصد سلطه بر منطقه را ندارد و این موضوع تبلیغ کشورهای غربی، به ویژه آمریکا است. در این زمینه، باید دشمن واقعی، اصلی، دیرینه و مشترک دنیای اسلام شناسایی شود.
-
- نفت به عنوان بزرگ ترین منبع تحصیل ارز برای کشورها، اصلی ترین منبع درآمد دولتهای منطقه است، به گونه ای که نفت و گاز به تنهایی قریب به ۹۵ درصد مجموع نیازهای کشورهای موردنظر را تأمین میکنند. بدین روی، باید سیاستهای نفتی هماهنگی با کشورهای منطقه در قبال کشورهای صنعتی، به منظور افزایش و کنترل قیمت نفت و حفظ میزان آن اتخاذ گردند.
-
- کاهش بودجه ی دفاعی کشورها و اساس قرار دادن «دفاع» در تولید و تهیه ی تجهیزات نظامیو رفع تبلیغات سوءغرب، به ویژه آمریکا، و جلب اعتماد دولتهای منطقه ی خلیج فارس نسبت به یکدیگر.
-
- اتخاذ تدابیر جدید امنیتی توسط تمام کشورهای منطقه ی خلیج فارس با تکیه بر اصل عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و احساس برابری با همه ی کشورها و نداشتن تمایل به چیرگی در چارچوب امنیتی جدید؛ همان گونه که گفته شد، امنیت منطقه برای دولتهای منطقه اهمیت حیاتی دارد. در این باره، باید کمک کرد تا وابستگی نظامیکشورهای منطقه به غرب کاهش و در مقابل، حاکمیت کشورها افزایش یابد.
-
- گسترش همکاریهای اقتصادی بین کشورهای منطقه و انجام مبادلات پرحجم و سعی در افزایش میزان وابستگی اقتصادی کشورها به همدیگر، که به همان میزان، این وابستگی اقتصادی بر تصمیمات سیاسی تأثیر خواهد گذاشت و کشورهای منطقه را به هم نزدیک تر خواهد کرد و در نهایت، موجب تشنج زدایی خواهد شد. همکاری اقتصادی معمولا از طریق تشکیل اتحادیههای مشترک اقتصادی صورت میگیرد که پس از اعتمادسازی سیاسی نتیجه میدهد. تمام کشورهای منطقه باید در الگوی پیشنهادی اقتصادی، چرخه ی اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا نمایند و به نظام اقتصادی خود سروسامان دهند؛ زیرا تنها در این صورت است که میتوان از اهداف ملی کشورها پشتیبانی نمود.
-
- حل اختلافات ارضی و مرزی کشورهای منطقه؛ برخی از دولتهای منطقه به خاطر حضور نظامیآمریکا در خلیج فارس، با انگیزههای سیاسی، تلاش میکنند اختلافات مرزی را بین المللی کنند. این ثابت میکند که بهره گیری سیاسی از این موضوع بر هر ادعای حقوقی واقعی میچربد. کشورهای منطقه باید در قالب سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی، روابط خود را با هم توسعه دهند و مسائل پیش آمده را نیز به نحو مسالمت آمیز و از طریق مذاکره ی مستقیم و بدون دخالت کشور ثالث و یا قدرتهای فرامنطقه ای حل نمایند (مرکز مطالعات خلیج فارس ، ۱۳۹۴، ص۹۶).
۳-۴- ویژگیهای جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
۳-۴-۱-ایران
ایران در جنوب غربی آسیا واقع است. آسیای جنوب غربی در حقیقت منطقه واسطه بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا است که ایران در این منطقه به نحو شدیدی از حوادث این قاره متاثر است. زیرا هر نوع واقعهای که در این قارهها به وقوع بپیوندد و یا روابط سیاسی و نظامیو اقتصادی و فرهنگی بین این سه قاره رخ دهد به صورتی بر ایران تاثیر خواهد گذاشت. سر زمین کنونی ایران که بخش عمد ه ای از فلات ایران تشکیل میدهد با بیش از ۹۰ درصد از مساحت در غرب این فلات واقع شده است. ایران کشوری است که به سبب موقعیت جغرافیایی و نیز دارا بودن منابع انرژی موقعیتی منحصر به فرد دارد. به همین دلیل در تمام گفتمانهای استراتژیک این موقعیت ممتاز را حفظ کرده است در دوره گفتمان ژئواستراتژیک متاثر از نظریههای قدرت دریایی ماهان،هارتلند مکیندر، ریملند اسپایکمن و کمربند شکننده کوهن، موقعیت جغرافیایی اش به علت اتصال به دریای آزاد و در اختیار داشتن تنگه استراتژیک هرمز واز همه مهمتر قرار گرفتن بین دو قدرت بری و بحری در استراتژیهای جهانی جایگاه بالایی پیدا نموده و بر مبنای همین جاذبه ژئواستراتژیکی موقعیت ایران به عنوان یکی از حلقههای مهم سد نفوذ اعتبار ویژه یافت. (عفیفی، ۱۳۸۹، www: o20. ir. htm).
– موقعیت
ایران ۱۶۴۸۱۹۵کیلومتر مربع وسعت دارد که ۷/۰ آن را آب تشکیل میدهد. ایران با کشورهای ارمنستان، آذربایجان (شامل جمهوری نخجوان) و ترکمنستان در شمال، افغانستان و پاکستان در شرق و عراق و ترکیه در غرب مرز دارد. به علاوه ایران در خلیج فارس با کشورهای کویت، عراق، عربستان سعودی، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی مرز آبی دارد. ایران یکی از کشورهای وسیع جهان است که در محدوده ۲۵ درجه و سه دقیقه الی ۳۹ درجه و ۴۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۴ درجه و پنج دقیقه الی ۶۳ درجه و ۱۸ دقیقه طول شرقی واقع شده است. عرض جغرافیایی یک کشور مطالب زیادی درباره رابطه آن کشور با خورشید و میزان دریافت، تابش خورشید در آن در اختیار ما قرار میدهد. ایران در عرضهای جغرافیایی بالا قرار دارد و ویژگی عرضهای جغرافیایی بالا این است که تفاوت بین فصلها در آنها بیشتر است. ایران کشور پهناوری است که از نظر جغرافیایی ویژگی خاصی دارد و از لحاظ اقلیمیبسیار متفاوت و متغییر است. کشور ایران سرزمینی نسبتاً مرتفع است به طوری که ارتفاع آن از سطح دریا به طور متوسط بیش از ۱۰۰۰ متر است این سرزمین مرتفع از طرف غرب و جنوب غرب به وسیله رشته کوههای موازی و مرتفعی از نواحی پست و خشک عراق جدا میشود و در شمال و شمال شرقی نیز به وسیله یک سلسله از کوههای مرتفع تر از قفقاز و حوزه دریای خزر و ریگزارهای خشک و بی آب و علف ترکمنستان جدا میشود. در شرق و جنوب شرق نیز کوههای کم ارتفاع تری که پیوستگی آنها به یکدیگر به مراتب کمتر از کوههای شمال و غرب است. کشورها را از همسایگان شرقی جدا میکند. در امتداد سواحل دریای عمان و خلیج فارس نیز چندین رشته کوه موازی که به تدریج بر ارتفاع آنها افزوده میشود وجود دارد که بلندی آنها در حوالی کرمان و شمال غرب استان فارس به حداکثر میرسد و به سلسله جبال زاگرس میپیوندد. سلسله جبال شمالی و غربی و رشته کوههای مرکزی و شرقی با جلگهها و درهها و دشتهای کم عرض خود در مجموع کمتر از دو سوم مساحت کشور را تشکیل میدهد. بقیه مساحت کشور را مناطق کم ارتفاع و پست تشکیل داده اند که این مناطق را میتوان به صورت مثلثی تصور کرد که رأسهای آن در شهرهای بم، سبزوار و قم است. وجود سه سلسله جبال در حاشیههای مرزی که ایران را از همسایگانش جدا میکند و همچنین وجود نواحی پست در مرکز ایران سبب شده که هر سیستم جوی که از هر طرف وارد کشور میشود. در مرکز کشور تحت تأثیر واگرایی قرار بگیرد و همین واگرایی تنها سبب کاهش بارندگی میشود بلکه از دقت پیش بینی هوا نیز میکاهد. (در مقیاس کوچکتر تهران نیز در چنین موقعیتی قرار دارد). چون توزیع ارتفاعات این رشته کوهها از نظر خاصی برخوردار نیست امکان دارد که در طول فصل سرد سال در یک منطقه بارش برف وجود داشته باشد در حالی که در منطقه مجاور که فاصله اش از ایستگاه هواشناسی قبلی به صد کیلومتر هم نمیرسد بارش به صورت باران گزارش شود. کلیه سیستمهای جوی که بر روی ایران اثر میگذارد از نظر بارش تحت تأثیر ارتفاعات به ویژه کوههای غربی (زاگرس) و شمالی (البرز) ممکن است تقویت یا تضعیف شود. در عین حال این رشته کوهها در تعیین مسیر حرکت سیستمهای جوی نیز تأثیر زیادی دارد و یا به عبارتی همین ارتفاعات تفاوت اقلیمیمتنوعی را در سطح ایران ایجاد میکند. همین ارتفاعات حتی اقلیم کشورمان را از اقلیم مناطق مشابه و هم عرض بر روی کره زمین متمایز میکند (عفیفی، ۱۳۸۹، www: o20. ir. htm).
– موقعیت ریاضی
ایران در نیمکره شمالی کره زمین در فاصله مدارهای ۲۵ درجه و ۳۹ دقیقه عرض شمالی و نصف النهارهای ۴۴ درجه و ۲ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۰ دقیقه طول غربی قرار گرفته است. موقعیت جغرافیایی ایران نشان میدهد که تمام خاک کشور در منطقه معتدله کره زمین واقع شده است. در واقع موقعیت ریاضی یک کشور بر روی کره زمین دوری و نزدیکی آن از خط استوا را نشان میدهد ویکی از عوامل تعیین کننده وضعیت آب و هوایی یک کشور است. از این رو ایران به طور معمول فاقد آب و هوای سرد بوده ومعمولاً در عرض جغرافیایی بالا (۶۰ تا ۹۰ درجه) وجود دارد و مشاهده آب و هوای سرد در بعضی نقاط آن به علت عبور جریانهای هوای سرد ارتفاع زیاد از سطح دریاست و به عرض جغرافیایی مربوط نمیشود (طاهری و موسوی، ۱۳۸۷، ص ۵).
– موقعیت نسبی
منظور از موقعیت نسبی نزدیکی یا دوری از دریا یا مجاورت با یک دولت پر قدرت و توسعه طلب است. کشورهای جزیره ای یا کشورهای که بکلی در خشکی محاط شده اند، کشورهای که مجاور یک کانال یا تنگه بین المللی راهبردی قرار دارند مزایا و مشکلاتی دارند که بررسی آنها از نظر جغرافیایی سیاسی مهم است. از طرف دیگر باید دانست که گرچه موقعیت نسبی یک کشور ثابت است اهمیت آن با گذشت زمان تغییر میکند و بیشتر معلول جابه جایی قدرت و تغییر در برداشتها و ادراکات جامعه بین المللی است در ارزیابی قدرت هر حکومت همواره عامل دوری و نزدیکی با دریا مورد نظر بوده و بر اساس همین عامل نظریههای مهم ژئو پلیتیکیهارتلند (مکیندر)و تفوق قدرت دریایی (ماهان) ارائه شده است این نظریهها که در شکوفایی اندیشه جغرافیدانان و سیاستمداران نقشی بسزایی داشته است. (میر حیدر، ۱۳۸۴، ص ۱۰۹)
ایران اگرچه از اقیانوسها و دریاهای بزرگ فاصله دارد ولی در دو سوی شمال و جنوب به دریا منتهی میشود. از طرف شمال با دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه بسته جهان همسایه است. ارتباط دریایی از طریق این دریاچه با روسیه قزاقستان و ارتباط دریایی و زمینی با جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان و ترکمنستان از اهمیت خاصی برخوردار است. از طرف جنوب ایران از طریق خلیج فارس و دریای عمان با دنیای خارج ارتباط دارد و بیش از ۸۵ درصد واردات و ۹۵ درصد صادرات ایران از طریق این منطقه صورت میپذیرد علاوه بر آن خزر وخلیج فارس دو منبع اقتصادی و تأمین انرژی ممتاز درجهان محسوب میشوند(طاهری و موسوی، ۱۳۸۷، ص ۵).
نوپایی:
به جز ترکیه و روسیه (حتی ترکیه نیز از قدمت زیادی برخوردار نیست، اگر ما آن را فقط یکی از بخشهای امپراطوری فرو پاشیده عثمانی بدانیم). عمر تأسیس هیچ یک از کشورهای همجوار ایران به یک قرن نمیرسد. این نوپایی زمینه نداشتن بلوغ سیاسی و نوعی وابستگی به قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای را برای آنها فراهم آورده است. به همین دلیل موجهای کوتاه بحران زا باعث تنش و ناپایداری درونی آنها میشوند ( اخباری، نامی، ۱۳۸۹، ص۱۹۹).
ناهمگنی:
اغلب این کشورها از نظر ترکیب زبانی، قومیو مذهبی جزو دولتهای ناهمگن هستند و این سبب تکوین چالشهای دیرینه و عمیق فرهنگی و در نهایت باعث ناپایداری آنها شده است(اخباری، نامی، ۱۳۸۹، ص۱۹۹).
تداخل علایق و منابع فرهنگی:
تداخل علایق و منابع فرهنگی اغلب کشورهای همجوار ایران با یکدیگر و در تکوین منابع بالقوه و مستمر مشاجره و تنشهای دو یا چند جانبه، نقش بزرگی ایفا میکند(اخباری، نامی، ۱۳۸۹، ص ۱۹۹).
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:09:00 ب.ظ ]
|