ارزش اصلی تدابیر اعتمادسازی ممکن است در روند واقعی اعتمادسازی در زمان صلح باشد که به آرام شدن تنش‎ها کمک می‎کند، به گونه ای که احتمال ایجاد بحران‎های جدی را از میان می‎برد. (روشندل و سیف زاده، ۱۳۸۲، ص۲۱).
«اعتمادسازی» به مجموعه ی اقدام‎های عملی اطلاق می‎شودکه به دلیل ایجاد فضای همکاری، کاربرد پیدا می‎کند و منظور از آن ایجاد نوعی حس همکاری بین طرفین با درک این مطلب است که همکاری امکان پذیر بوده و بهتر از رویارویی است. این تدابیر همچنین موجب این درک متقابل می‎شوند که منافع ملی را می‎توان از طریق همکاری و نه از طریق رویارویی ارتقا بخشید و از برخورد ناخواسته و تصادفی دو طرف ممانعت به عمل آورد. افزون بر این، اقدام‎های اعتمادسازانه تعامل انسانی را امکان پذیر می‎سازد و کمک می‎کنند تا دشمن را بشناسیم و به دیدگاه او پی ببریم، و این درک متقابل را فراهم می‎آورد که این اقدام‎ها در نهایت می‎توانند تنش‎ها را کاهش دهند. یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده از اقدامات اعتمادسازانه تعریف یوهان هولست است. وی معتقد است:
اقدام‎های اعتمادسازی ممکن است به عنوان ترتیباتی به منظور ارتقای اطمینان فکری و اعتماد به قابل اطمینان بودن کشورها تعبیر گردد. (ابراهیمی‎فر، ۱۳۸۱، ص۲۸)
به بیان دیگر، نیاز مبرم به اعتمادسازی نشانگر آن است که مشکل امنیتی وجود دارد. اعتمادسازی به کشورهای منطقه ی خلیج فارس کمک می‎کند تا بر موانع سیاسی و روانی عدم اعتماد و سوءظن موجود غلبه نمایند و یک هدف مشترک را تحقق بخشند. اقدامات اعتمادسازانه می‎توانند کمک‎های مهمی‎به ترویج نگرش همکاری امنیتی در میان هر یک از دولت‎های منطقه بنمایند. همچنین این اقدامات می‎توانند با نهادینه کردن مجاری گفتگو و با مدیریت بحران و جلوگیری از منازعه، موجب ایجاد ثبات هرچه بیشتر در منطقه گردند. نهایت اینکه اقدامات اعتمادسازانه می‎توانند به عنوان نشانه ی همکاری منطقه ای به کار روند و موجب هر چه بیشترشدن تنش زدایی و اختلاف بین کشورهای منطقه ی خلیج فارس گردند. واقعیت این است که امنیت خلیج فارس از طریق استفاده از نیروی نظامی‎تأمین نخواهد شد؛ (بیلیس، ترجمه ی مجدی نجم، ۱۳۷۹، ص ۵۷).
چرا که شرایط کنونی منطقه با گذشته تفاوت قابل ملاحظه ای نموده است و صرف تقویت نیروهای نظامی‎نمی‎تواند ضامن امنیت کشورهای منطقه باشد. امروزه کشورهای منطقه باید از طریق­افزایش­امنیت­در­منطقه­ خلیج فارس، بتوانند امنیت خود را بر پایه ی اعتماد متقابل، گسترش منافع و همکاری مشترک تأمین نمایند. با توجه به عواملی که در ذیل ذکر می‎شوند، می‎توان به ضرورت و اهمیت اعتمادسازی در منطقه ی خلیج فارس پی برد:
اول اهمیت راهبردی نفت خلیج فارس در آینده نیز ادامه خواهد داشت. از این­رو، ­کشورهای­ صنعتی شیوه‎های لازم برای مهار جریان نفت را به کار خواهند بست. مجموعه ی مسائل حساس در مهم ترین منطقه ی سیاسی جهان، بازار نفت را همچنان به صورت یک مرکز سیاست زده نگاه خواهد داشت. اعتماد متقابل کشورهای منطقه و افزایش سیاست‎های تنش زدایی بین دولت‎ها می‎تواند به عنوان مهم ترین ابزار مقابله با این بحران‎ها تلقی شود. از سوی دیگر، کشورهای منطقه ی خلیج فارس با توجه به پیوستگی منافع برای بقا، پایداری و مقابله با خطرات، به ارتباط و اعتماد متقابل نیاز مبرم دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دوم. با توجه به جهانی شدن اقتصاد، به نظر می‎رسد تهدیدها و جنگ‎های آتی جهان کمتر به خاطر تمدن‎ها، بلکه بیشتر به سبب تعارض منافع گوناگون از جمله منافع اقتصادی صورت بگیرد ( ال اسپوزیتو، ۱۳۶۷، فصلنامه ی سیاست خارجی، ص ۳۱۴).
از این رو، چالش‎های سیاسی و امنیتی در جهان با ارتباط و وابستگی فزاینده ای که دارند، به شناخت منافع مختلف و مشترک منطقه ی خلیج فارس نیاز دارند.
پس هدف اقدامات اعتمادسازانه تحول و دگرگون ساختن چارچوب روابط معلوم و مشخص است که در آن بدگمانی و سوءظن عمیق دوجانبه یا چند جانبه و نگرشی تردیدآمیز نسبت به دیگران وجود ندارد. می‎توان گفت: اقدامات اعتمادسازانه ی ایران دارای چهار نقش مکمل هستند:

    1. نقش آموزشی؛ تا از این طریق، کشورها با یکدیگر آشنا شوند و درک متقابل یکدیگر در منطقه پدید آید.
    1. نهادینه کردن مجاری گفتگو میان ایران و کشورهای منطقه و کمک به مدیریت بحران؛
    1. دست یابی به نیات و مقاصد کشورهای منطقه؛
    1. ایجاد همکاری منطقه ای و ارسال پیام‎های همکاری و مصالحه در صورت ضرورت.

واقعیت این است که امنیت واقعی منطقه ای ایران در خلیج فارس از طریق استفاده از نیروهای نظامی‎تأمین نمی‎شود؛ چرا که شرایط کنونی با سال‎های گذشته تفاوت قابل ملاحظه ای نموده است. با در نظر گرفتن این شرایط، وجود یک برنامه ریزی منسجم و هماهنگ و اتخاذ مواضع انعطاف پذیر در خصوص کشورهای منطقه، یک ضرورت تلقی می‎گردد. دلایل عمده ی به کارگیری اقدامات اعتمادسازانه در منطقه از سوی ایران را می‎توان این گونه خلاصه کرد:
– ایران کشور قدرتمند و پرنفوذی بوده که از سوی برخی از کشورهای منطقه مورد سوءظن است.
– با توجه به تک محصولی بودن ایران، مسئله ی امنیت ایران به منظور مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی با تأکید بر جنبه‎های علمی‎و نفی شعار، باید مورد بررسی قرار گیرد.
– متغیرهای روانی، فرهنگی و محیطی نقش مهمی‎در تأمین امنیت اقتصادی ایران دارند؛ عواملی همچون سرمایه گذاری جدید، بهبود سطح فناوری، توسعه ی تولید انرژی‎های جایگزین نفت، قابل ملاحظه اند.
– کاهش درآمدهای نفتی ایران همراه با تغییرات جمعیتی غیرقابل کنترل، بی نظمی‎های ساختاری ایران را تشدید خواهد نمود. این کشور به همکاری و مشارکت اقتصادی کشورهای همسایه و منطقه نیاز مبرم خواهد داشت.
جمهوری اسلامی‎ایران بی تردید، یک قدرت منطقه ای است و نادیده گرفتن این قدرت موجب ظهور مشکلاتی برای کشورهای منطقه خواهد شد. سواحل طولانی ایران در خلیج فارس و دریای عمان، جمعیت جوان و بسیار، سرزمین گسترده و عمق راهبردی و وجود منابع نفتی و گاز سرشار موجب مزیت جمهوری اسلامی‎در کنار همسایگان خویش هستند. از سوی دیگر، عواملی همچون عدم حل قضیه ی فلسطین و به نتیجه نرسیدن طرح‎های صلح خاورمیانه، سر سختی سران اسرائیل در مذاکرات صلح، عدم فشار آمریکا به اسرائیل در روند مذاکرات و تقابل سیاست‎های جمهوری اسلامی‎ایران و رژیم صهیونیستی، سران کشورهای منطقه ی خلیج فارس را به اندیشه ی ایجاد توازن در منطقه وامی‎دارد، به ویژه آنکه رژیم اسرائیل با ترکیه پیمان همکاری استراتژیک منعقد نموده و استراتژی مشترک «ضد عرب، ضد فارس» را دنبال می‎نمایند. از این لحاظ جمهوری اسلامی‎ایران و کشورهای عربی منطقه در صف مقابل قرار دارند.
راه‎ها و اقدامات اعتمادسازی و تنش زدایی در منطقه
با توجه به شرایط جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و استراتژیک مشترک کشورهای منطقه ی خلیج فارس، حصول به دو هدف اساسی «امنیت» و «منافع ملی کشورها» در سایه ی وحدت و هویت منطقه ای میسر است. بنابه علل اختلاف نظرهای جغرافیایی، همکاری در زمینه‎های اقتصادی و فنی، که بر همکاری‎های سیاسی – استراتژیک ترجیح دارند، اساس یک نظام امنیتی مبتنی بر همکاری منطقه ای و سالم و راه منحصر به فرد این کشورها برای رسیدن به اهداف است که در این بخش، الگوهای مناسب ذیل پیشنهاد می‎شوند:

    1. اسلام به عنوان ایدئولوژی حاکم بر ملت‎های منطقه، باید حامل پیام وحدت آفرین باشد. از تعصبات خشک باید دوری جست و از این طریق، از رقابت ایدئولوژیک و جنگ سرد اسلامی‎اعراض نمود و کانون تشنج را از بین برد.
    1. ایجاد روابط برادرانه بین کشورهای مسلمان منطقه و عدم گرایش به «پان»های مختلف و رفع تمایزات بین عرب و فارس و اقدام به احساسات زدایی از جمله موارد سیاست خارجی کشورهای منطقه است؛ همچنین تأکید بر این موضوع که تأمین منافع ملی همه در گرو مسالمت، صلح و همزیستی دسته جمعی است.
    1. ایجاد روابط برابر و بدون اهداف چیرگی و رقابت آمیز، که تا به کنون مورد بهره برداری کشورهای ذی نفوذ در منطقه مانند آمریکا، انگلستان و اسرائیل بوده است.
    1. زدودن ذهنیت‎های منفی تاریخی و قبولاندن این موضوع که هیچ یک از کشورها هرگز قصد سلطه بر منطقه را ندارد و این موضوع تبلیغ کشورهای غربی، به ویژه آمریکا است. در این زمینه، باید دشمن واقعی، اصلی، دیرینه و مشترک دنیای اسلام شناسایی شود.
    1. نفت به عنوان بزرگ ترین منبع تحصیل ارز برای کشورها، اصلی ترین منبع درآمد دولت‎های منطقه است، به گونه ای که نفت و گاز به تنهایی قریب به ۹۵ درصد مجموع نیازهای کشورهای موردنظر را تأمین می‎کنند. بدین روی، باید سیاست‎های نفتی هماهنگی با کشورهای منطقه در قبال کشورهای صنعتی، به منظور افزایش و کنترل قیمت نفت و حفظ میزان آن اتخاذ گردند.
    1. کاهش بودجه ی دفاعی کشورها و اساس قرار دادن «دفاع» در تولید و تهیه ی تجهیزات نظامی‎و رفع تبلیغات سوءغرب، به ویژه آمریکا، و جلب اعتماد دولت‎های منطقه ی خلیج فارس نسبت به یکدیگر.
    1. اتخاذ تدابیر جدید امنیتی توسط تمام کشورهای منطقه ی خلیج فارس با تکیه بر اصل عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و احساس برابری با همه ی کشورها و نداشتن تمایل به چیرگی در چارچوب امنیتی جدید؛ همان گونه که گفته شد، امنیت منطقه برای دولت‎های منطقه اهمیت حیاتی دارد. در این باره، باید کمک کرد تا وابستگی نظامی‎کشورهای منطقه به غرب کاهش و در مقابل، حاکمیت کشورها افزایش یابد.
    1. گسترش همکاری‎های اقتصادی بین کشورهای منطقه و انجام مبادلات پرحجم و سعی در افزایش میزان وابستگی اقتصادی کشورها به همدیگر، که به همان میزان، این وابستگی اقتصادی بر تصمیمات سیاسی تأثیر خواهد گذاشت و کشورهای منطقه را به هم نزدیک تر خواهد کرد و در نهایت، موجب تشنج زدایی خواهد شد. همکاری اقتصادی معمولا از طریق تشکیل اتحادیه‎های مشترک اقتصادی صورت می‎گیرد که پس از اعتمادسازی سیاسی نتیجه می‎دهد. تمام کشورهای منطقه باید در الگوی پیشنهادی اقتصادی، چرخه ی اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا نمایند و به نظام اقتصادی خود سروسامان دهند؛ زیرا تنها در این صورت است که می‎توان از اهداف ملی کشورها پشتیبانی نمود.
    1. حل اختلافات ارضی و مرزی کشورهای منطقه؛ برخی از دولت‎های منطقه به خاطر حضور نظامی‎آمریکا در خلیج فارس، با انگیزه‎های سیاسی، تلاش می‎کنند اختلافات مرزی را بین المللی کنند. این ثابت می‎کند که بهره گیری سیاسی از این موضوع بر هر ادعای حقوقی واقعی می‎چربد. کشورهای منطقه باید در قالب سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی، روابط خود را با هم توسعه دهند و مسائل پیش آمده را نیز به نحو مسالمت آمیز و از طریق مذاکره ی مستقیم و بدون دخالت کشور ثالث و یا قدرت‎های فرامنطقه ای حل نمایند (مرکز مطالعات خلیج فارس ، ۱۳۹۴، ص۹۶).

۳-۴- ویژگیهای جغرافیایی منطقه مورد مطالعه

۳-۴-۱-‎ایران

ایران در جنوب غربی آسیا واقع است. آسیای جنوب غربی در حقیقت منطقه واسطه بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا است که ایران در این منطقه به نحو شدیدی از حوادث این قاره متاثر است. زیرا هر نوع واقعه‎ای که در این قاره‎ها به وقوع بپیوندد و یا روابط سیاسی و نظامی‎و اقتصادی و فرهنگی بین این سه قاره رخ دهد به صورتی بر ایران تاثیر خواهد گذاشت. سر زمین کنونی ایران که بخش عمد ه ای از فلات ایران تشکیل می‎دهد با بیش از ۹۰ درصد از مساحت در غرب این فلات واقع شده است. ایران کشوری است که به سبب موقعیت جغرافیایی و نیز دارا بودن منابع انرژی موقعیتی منحصر به فرد دارد. به همین دلیل در تمام گفتمانهای استراتژیک این موقعیت ممتاز را حفظ کرده است در دوره گفتمان ژئواستراتژیک متاثر از نظریه‎های قدرت دریایی ماهان،‎هارتلند مکیندر، ریملند اسپایکمن و کمربند شکننده کوهن، موقعیت جغرافیایی اش به علت اتصال به دریای آزاد و در اختیار داشتن تنگه استراتژیک هرمز واز همه مهمتر قرار گرفتن بین دو قدرت بری و بحری در استراتژی‎های جهانی جایگاه بالایی پیدا نموده و بر مبنای همین جاذبه ژئواستراتژیکی موقعیت ایران به عنوان یکی از حلقه‎های مهم سد نفوذ اعتبار ویژه یافت. (عفیفی، ‌۱۳۸۹، www: o20. ir. htm).
– موقعیت
ایران ۱۶۴۸۱۹۵کیلومتر مربع وسعت دارد که ۷/۰ آن را آب تشکیل می‎دهد. ایران با کشورهای ارمنستان، ‌آذربایجان (شامل جمهوری نخجوان) و ترکمنستان در شمال، افغانستان و پاکستان در شرق و عراق و ترکیه در غرب مرز دارد. به علاوه ایران در خلیج فارس با کشورهای کویت، عراق، ‌عربستان سعودی، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی مرز آبی دارد. ایران یکی از کشورهای وسیع جهان است که در محدوده ۲۵ درجه و سه دقیقه الی ۳۹ درجه و ۴۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۴ درجه و پنج دقیقه الی ۶۳ درجه و ۱۸ دقیقه طول شرقی واقع شده است. عرض جغرافیایی یک کشور مطالب زیادی درباره رابطه آن کشور با خورشید و میزان دریافت، ‌تابش خورشید در آن در اختیار ما قرار می‎دهد. ایران در عرض‎های جغرافیایی بالا قرار دارد و ویژگی عرض‎های جغرافیایی بالا این است که تفاوت بین فصل‎ها در آنها بیشتر است. ایران کشور پهناوری است که از نظر جغرافیایی ویژگی خاصی دارد و از لحاظ اقلیمی‎بسیار متفاوت و متغییر است. کشور ایران سرزمینی نسبتاً مرتفع است به طوری که ارتفاع آن از سطح دریا به طور متوسط بیش از ۱۰۰۰ متر است این سرزمین مرتفع از طرف غرب و جنوب غرب به وسیله رشته کوههای موازی و مرتفعی از نواحی پست و خشک عراق جدا می‎شود و در شمال و شمال شرقی نیز به وسیله یک سلسله از کوههای مرتفع تر از قفقاز و حوزه دریای خزر و ریگزارهای خشک و بی آب و علف ترکمنستان جدا می‎شود. در شرق و جنوب شرق نیز کوههای کم ارتفاع تری که پیوستگی آنها به یکدیگر به مراتب کمتر از کوههای شمال و غرب است. کشورها را از همسایگان شرقی جدا می‎کند. در امتداد سواحل دریای عمان و خلیج فارس نیز چندین رشته کوه موازی که به تدریج بر ارتفاع آنها افزوده می‎شود وجود دارد که بلندی آنها در حوالی کرمان و شمال غرب استان فارس به حداکثر می‎رسد و به سلسله جبال زاگرس می‎پیوندد. سلسله جبال شمالی و غربی و رشته کوههای مرکزی و شرقی با جلگه‎ها و دره‎ها و دشت‎های کم عرض خود در مجموع کمتر از دو سوم مساحت کشور را تشکیل می‎دهد. بقیه مساحت کشور را مناطق کم ارتفاع و پست تشکیل داده اند که این مناطق را می‎توان به صورت مثلثی تصور کرد که رأس‎های آن در شهرهای بم، سبزوار و قم است. وجود سه سلسله جبال در حاشیه‎های مرزی که ایران را از همسایگانش جدا می‎کند و همچنین وجود نواحی پست در مرکز ایران سبب شده که هر سیستم جوی که از هر طرف وارد کشور می‎شود. در مرکز کشور تحت تأثیر واگرایی قرار بگیرد و همین واگرایی تنها سبب کاهش بارندگی می‎شود بلکه از دقت پیش بینی هوا نیز می‎کاهد. (در مقیاس کوچکتر تهران نیز در چنین موقعیتی قرار دارد). چون توزیع ارتفاعات این رشته کوهها از نظر خاصی برخوردار نیست امکان دارد که در طول فصل سرد سال در یک منطقه بارش برف وجود داشته باشد در حالی که در منطقه مجاور که فاصله اش از ایستگاه هواشناسی قبلی به صد کیلومتر هم نمی‎رسد بارش به صورت باران گزارش شود. کلیه سیستم‎های جوی که بر روی ایران اثر می‎گذارد از نظر بارش تحت تأثیر ارتفاعات به ویژه کوههای غربی (زاگرس) و شمالی (البرز) ممکن است تقویت یا تضعیف شود. در عین حال این رشته کوهها در تعیین مسیر حرکت سیستم‎های جوی نیز تأثیر زیادی دارد و یا به عبارتی همین ارتفاعات تفاوت اقلیمی‎متنوعی را در سطح ایران ایجاد می‎کند. همین ارتفاعات حتی اقلیم کشورمان را از اقلیم مناطق مشابه و هم عرض بر روی کره زمین متمایز می‎کند (عفیفی، ‌۱۳۸۹، www: o20. ir. htm).
– موقعیت ریاضی
ایران در نیمکره شمالی کره زمین در فاصله مدارهای ۲۵ درجه و ۳۹ دقیقه عرض شمالی و نصف النهارهای ۴۴ درجه و ۲ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۰ دقیقه طول غربی قرار گرفته است. موقعیت جغرافیایی ایران نشان می‎دهد که تمام خاک کشور در منطقه معتدله کره زمین واقع شده است. در واقع موقعیت ریاضی یک کشور بر روی کره زمین دوری و نزدیکی آن از خط استوا را نشان می‎دهد ویکی از عوامل تعیین کننده وضعیت آب و هوایی یک کشور است. از این رو ایران به طور معمول فاقد آب و هوای سرد بوده ومعمولاً در عرض جغرافیایی بالا (۶۰ تا ۹۰ درجه) وجود دارد و مشاهده آب و هوای سرد در بعضی نقاط آن به علت عبور جریانهای هوای سرد ارتفاع زیاد از سطح دریاست و به عرض جغرافیایی مربوط نمی‎شود (طاهری و موسوی، ‌۱۳۸۷، ‌ص ۵).
– موقعیت نسبی
منظور از موقعیت نسبی نزدیکی یا دوری از دریا یا مجاورت با یک دولت پر قدرت و توسعه طلب است. کشورهای جزیره ای یا کشورهای که بکلی در خشکی محاط شده اند، کشورهای که مجاور یک کانال یا تنگه بین المللی راهبردی قرار دارند مزایا و مشکلاتی دارند که بررسی آنها از نظر جغرافیایی سیاسی مهم است. از طرف دیگر باید دانست که گرچه موقعیت نسبی یک کشور ثابت است اهمیت آن با گذشت زمان تغییر می‎کند و بیشتر معلول جابه جایی قدرت و تغییر در برداشتها و ادراکات جامعه بین المللی است در ارزیابی قدرت هر حکومت همواره عامل دوری و نزدیکی با دریا مورد نظر بوده و بر اساس همین عامل نظریه‎های مهم ژئو پلیتیکی‎هارتلند (مکیندر)و تفوق قدرت دریایی (ماهان) ارائه شده است این نظریه‎ها که در شکوفایی اندیشه جغرافیدانان و سیاستمداران نقشی بسزایی داشته است. (میر حیدر، ۱۳۸۴، ص ۱۰۹)
ایران اگرچه از اقیانوس‎ها و دریاهای بزرگ فاصله دارد ولی در دو سوی شمال و جنوب به دریا منتهی می‎شود. از طرف شمال با دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه بسته جهان همسایه است. ارتباط دریایی از طریق این دریاچه با روسیه قزاقستان و ارتباط دریایی و زمینی با جمهوری‎های آذربایجان و ارمنستان و ترکمنستان از اهمیت خاصی برخوردار است. از طرف جنوب ایران از طریق خلیج فارس و دریای عمان با دنیای خارج ارتباط دارد و بیش از ۸۵ درصد واردات و ۹۵ درصد صادرات ایران از طریق این منطقه صورت می‎پذیرد علاوه بر آن خزر وخلیج فارس دو منبع اقتصادی و تأمین انرژی ممتاز درجهان محسوب می‎شوند(طاهری و موسوی، ۱۳۸۷، ص ۵).
نوپایی:
به جز ترکیه و روسیه (حتی ترکیه نیز از قدمت زیادی برخوردار نیست، اگر ما آن را فقط یکی از بخش‎های امپراطوری فرو پاشیده عثمانی بدانیم). عمر تأسیس هیچ یک از کشورهای همجوار ایران به یک قرن نمی‎رسد. این نوپایی زمینه نداشتن بلوغ سیاسی و نوعی وابستگی به قدرت‎های منطقه ای و فرا منطقه ای را برای آنها فراهم آورده است. به همین دلیل موج‎های کوتاه بحران زا باعث تنش و ناپایداری درونی آنها می‎شوند ( اخباری، ‌نامی، ‌۱۳۸۹، ص۱۹۹).
ناهمگنی:
اغلب این کشورها از نظر ترکیب زبانی، ‌قومی‎و مذهبی جزو دولت‎های ناهمگن هستند و این سبب تکوین چالش‎های دیرینه و عمیق فرهنگی و در نهایت باعث ناپایداری آنها شده است(اخباری، نامی، ‌۱۳۸۹، ص۱۹۹).
تداخل علایق و منابع فرهنگی:
تداخل علایق و منابع فرهنگی اغلب کشورهای همجوار ایران با یکدیگر و در تکوین منابع بالقوه و مستمر مشاجره و تنش‎های دو یا چند جانبه، نقش بزرگی ایفا می‎کند(اخباری، ‌نامی، ‌۱۳۸۹، ص ۱۹۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...