راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره تاثیر ارتفاع روی خصوصیات مورفولوژیکی و برخی مواد ثانویه گیاه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
شکل ۴-۷- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کلروژنیک برگ
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۸- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کلروژنیک ساقه و گل
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۹- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کلروژنیک ریشه
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
۴-۲-۴- کافئیک برگ، ریشه، ساقه و گل
نتایج اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کافئیک برگ گیاه گزنه نشان داد که بیشترین مقدار این ماده (۰۵۴/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران دیده شد و پس از آن ارتفاع ۱۴۵۰ متری این استان قرار داشت، بین سایر مناطق نمونهبرداری اختلاف معنیدار مشاهد نشد (شکل ۴-۱۰).
مقدار اسید کافئیک در اندامهای ساقه و گل نیز تحت تاثیر ارتفاع بود به طوریکه بیشترین مقدار آن (۰۶۵/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد، سایر مناطق مرتفع دو استان در جایگاه دوم قرار گرفتند و کمترین مقدار اسید کافئیک (۰۴۶/۰ میلیگرم بر گرم) در پایینترین ارتفاع گلستان مشاهده شد (شکل ۴-۱۱).
نتایج بررسیها نشان داد که در ریشه گزنه اسید کافئیک کمتری نسبت به سایر اندامها وجود داشت و مقدار آن در ارتفاعات پایین بسیار ناچیز بود، بیشترین مقدار این اسید (۰۲۱/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بود و ارتفاع۱۴۵۰ متری مازندران و مناطق مرتفع گلستان در ردههای بعدی قرار گرفتند (شکل ۴-۱۲).
شکل ۴-۱۰- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کافئیک برگ
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۱۱- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کافئیک ساقه و گل
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۱۲- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کافئیک ریشه
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
۴-۲-۵- روتین برگ، ریشه، ساقه و گل
در بررسی اثر متقابل ارتفاع در استان، بر میزان روتین برگ مشاهده شد که در هر دو استان مازندران و گلستان با افزایش ارتفاع مقدار روتین افزایش یافت، به طوریکه بیشترین مقدار آن (۳۴/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد و پس از آن، سایر مناطق مرتفع دو استان قرار گرفتند، کمترین مقدار روتین برگ (۱۶/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۷۵۰ متری گلستان مشاهده شد (شکل ۴-۱۳).
نتایج مقایسه میانگین اثر ارتفاع در استان بر میزان روتین ساقه و گل نیز، روندی مشابه با روتین برگ داشت، به طوری که بیشترین مقدار آن (۳۷/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران و کمترین مقدار آن (۱۷/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۷۵۰ متری گلستان دیده شد (شکل ۴-۱۴).
طبق نتایج HPLC در ریشه گیاه گزنه روتین مشاهده نشد.
شکل ۴-۱۳- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان روتین برگ
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۱۴- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان روتین ساقه و گل
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
۴-۳- رابطه رگرسیونی ارتفاع از سطح دریا با مقدار فنل و فلاونوئید
در همه اندامهای گیاه گزنه، مقدار فلاونوئید کل بیشتر از فنل کل بوده است. با افزایش ارتفاع از سطح دریا میزان فنل و فلاونوئید کل به صورت چشمگیری افزایش نشان داد. در ارتفاعات کمتر از ۱۰۰۰ متر مقدار شیب رگرسیون بسیار کمتر از ارتفاعات بالاتر بوده است. در برگ گزنه مقدار فلاونوئید کل ارتباط بیشتری با ارتفاع نسبت به فنل کل نشان داد (۹۶/۰= r2)، بهطوریکه در ارتفاعات بالا شیب خط رگرسیون افزایش بیشتری نشان داد (شکل ۴-۱۵).
برخلاف برگ در اندامهای ساقه و گل مقدار فنل کل ارتباط مثبت و معنیدار بیشتری با ارتفاع از سطح دریا نشان داد (۹۵/۰=r2)، بطوریکه در ارتفاعات بالاتر از ۱۰۰۰ متر، میزان فنل کل با شیب رگرسیونی بیشتری نسبت به فلاونوئید کل افزایش یافت (شکل ۴-۱۶).
در ریشه گیاه گزنه علاوه بر کمتر بودن مقدار فنل کل نسبت به فلاونوئید کل، پاسخ کمتری (۸۷/۰=r2) هم نسبت به افزایش ارتفاع از سطح دریا مشاهده شد (شکل ۴-۱۷).
میزان اسید کلروژنیک و روتین گیاه به طور محسوسی بیشتر از اسید کافئیک بود، همچنین بیشترین ارتباط (۹۹/۰=r2) با ارتفاع از سطح دریا، مربوط به میزان اسید کلروژنیک کل گیاه بود که بهشدت تحت تاثیر ارتفاع از سطح دریا قرار گرفت (شکل ۴-۱۸).
شکل ۴-۱۵- ارتباط بین ارتفاع از سطح دریا با فنل و فلاونوئید کل در برگ گیاه گزنه
شکل ۴-۱۶- ارتباط بین ارتفاع از سطح دریا با فنل و فلاونوئید کل در ساقه و گل گیاه گزنه
شکل ۴-۱۷- ارتباط بین ارتفاع از سطح دریا با فنل و فلاونوئید کل در ریشه گیاه گزنه
شکل ۴-۱۸- ارتباط بین ارتفاع از سطح دریا با ترکیبات فنل و فلاونوئیدی در گیاه گزنه
میزان فنل و فلاونوئید کل و همچنین ترکیبات آنها با ارتفاع از سطح دریا ارتباط مثبت و معنیدار داشتند، به طوری که بیشترین میزان این ترکیبات در منطقه له کوه بابل مشاهده شد. با افزایش ارتفاع علاوه بر دما میزان رطوبت نسبی نیز کاهش یافت (جدول ۳-۱) و به نظر میرسد کاهش دما و رطوبت از مهمترین عوامل تاثیرگذار در افزایش تولید ترکیبات فنل و فلاونوئیدی باشند، هر چند در منطقه له کوه مقدار مواد آلی نیز نسبت به سایر مناطق بیشتر بود (جدول ۳-۲). در مطالعات مختلف تاثیر رویشگاه بر میزان متابولیتهای ثانویه در گیاهان مختلف بررسی شده است که در اکثر موارد بر نقش رویشگاه به عنوان عامل تاثیر گذار در تجمع متابولیتهای ثانویه تاکید شده است. مکان رشد گیاه میتواند از طریق تغییرات دمایی و رطوبتی بر فرایند تشکیل مواد موثره تاثیرگذار باشد، مکانیسم تاثیرات محیط بر تجمع متابولیتهای ثانویه به درستی روشن نیست، با این وجود این نکته روشن است که محیط از طریق تاثیری که در فرایند تولید متابولیت و عوامل مرتبط در تولید آنزیمها دارد، در نوع و شدت واکنشهای شیمیایی موثر است (همتی و همکاران، ۲۰۰۳؛ سیوستاوا و شیم، ۲۰۰۲). درجه حرارت از جمله عوامل محیطی تاثیرگذار در تشکیل و تجمع متابولیتهای ثانویه است. بررسیهای اولیه نشان داد که در مناطقی با درجه حرارت پایینتر تجمع فلاونوئید بیشتر است (داویس و آلبریگو، ۱۹۹۴). میزان مواد موثره در اندامهای گیاهان هیچگاه ثابت نیست و متناسب با مراحل رشد گیاه و بعضی شرایط محیطی قابل تغییر است. کمیت و کیفیت ترکیبات شیمیایی وابسته به تنوع ژنتیکی، شرایط محیط و فنولوژی گیاه متغیر است (پلاتی و همکاران، ۲۰۰۵). در ضمن اختلاف زیادی در میزان مواد موثره یک گونه در شرایط مختلف رویشی وجود دارد (هانلیدو و همکاران، ۱۹۹۲). کسکیتالو و همکاران (۲۰۰۱) اعلام داشتند که نمیتوان رابطه روشنی بین محصول و مقدار مواد موثره در گیاهان دارویی یافت. مهمترین عوامل در تغییرات کمی و کیفی به ترتیب به نوع گونه، زمان و مکان برداشت، تغییرات فصلی و روشهای عصارهگیری بستگی دارد. اوماه و مازا (۱۹۹۶) نشان دادند که با افزایش ارتفاع بر میزان ترکیبات فلاونوئیدی در اندامهای گیاهی افزوده میشود. ترکیبات فلاونوئیدی جاذب نور مانند فلاونها و آنتوسیانینها، در پاسخ به اشعه یو-وی و برای محافظت بافتهای درونی ساقه و برگ از آسیبهای ناشی از این اشعه، در سلولهای اپی درمال تجمع پیدا می کنند. کامپفرول و کوئرستین از جمله این فلاونوئیدها هستند که در پاسخ به این اشعه در گیاه تولید میشوند. ارتفاع جغرافیایی در میزان متابولیتهای ثانویه مؤثر بوده است که یکی از دلایل این به کیفیت تشعشعات مخصوصا Uv-B در ارتفاعات ارتباط می دهند. اشعه Uv-B در ارتفاعات بالاتر بیشتر است و در نتیجه سبب تولید بیشتر بعضی از فلاونوئیدها می شود. (جاکولا و همکاران، ۲۰۱۰).
همتی و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند که میزان کورسترین اندامهای مختلف گیاه نمدار در منطقه کلاردشت مازندران در مقایسه با منطقه گرگان بیشتر بوده است، بر طبق دادههای هواشناسی منطقه کلاردشت نسبت به گرگان از ارتفاع بیشتر و هوای خنکتر برخوردار بوده است. علاوه بر این با توجه به اینکه منطقه کلاردشت نسبت به جنگل شصتکلا گرگان در ارتفاع بالاتری قرار دارد و با توجه به نقش فلاونوئیدها در حفاظت گیاه در برابر نور فرابنفش، تراکم بیشتر ترکیبات فلاونوئیدی در منطقه کلاردشت توجیحپذیر است. تاثیر هوای خنک بر تجمع مواد موثره اندازهگیری شده، میتواند به طولانی بودن بیشتر دوره تقسیم سلولی و فعالیت بافت گیاهی در مناطق خنک مرتبط باشد. در همین رابطه تحقیقات انجام شده روی برخی فلاونوئیدهای مرکبات نشان داد که تولید آنها در مناطقی با آب و هوای خنک بیشتر ازمناطق گرم میباشد، زیرا طول دوره تقسیم سلولی بیشتر میشود و در این مرحله عوامل تولید برخی فلاونوئیدها بیشتر میشود (داویس و آلبریگو، ۱۹۹۴). میزان آلکالوئیدها و ترکیبات فنلی در گیاه دارویی مامیران در دو منطقه گرگان و زیارت مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد میزان این ترکیبات در منطقه زیارت نسبت به گرگان بیشتر بود، با توجه به اینکه آب و هوای دو منطقه متفاوت است و منطقه زیارت دارای ارتفاع بالاتر و هوای سردتر است این شرایط برای گیاه تنش ایجاد کرده و تولید متابولیتهای ثانویه افزایش یافت (قربانلی و همکاران، ۱۳۸۸). تحقیقات مشابه نیز نشان داد که در شرایط تنش برخی از ترکیبات ثانویه به میزان قابل توجهی در گیاه افزایش مییابد (آتال، ۱۹۹۸). قاسمی و همکاران (۲۰۱۱) با بررسی تاٌثیر فاکتورهای محیطی بر روی فعالیت آنتیاکسیدان و میزان فنول و فلاونوئید کل در گیاه گردو Juglans Regia به این نتیجه رسیدند که بیشترین میزان فنول و فلاونوئید در منطقه آبعلی با بیشترین ارتفاع و کمترین میانگین دمای روزانه بدست آمد. گاریما کیشر و همکاران (۲۰۱۰) با بررسی تاٌثیر ارتفاعهای مختلف روی میزان فعالیتهای آنتیاکسیدانی و مقدار فنول و فلاونوئید کل در گیاه Tartar Buckwhat در هیمالیا نشان دادند که مقدار فنول و فلاونوئید با افزایش ارتفاع افزایش مییابد.
ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی مورد مطالعه در این تحقیق در برگ گیاه گزنه بیشتر از اندامهای دیگر بود، در بررسی میزان فلاونوئیدهای سرخ ولیک، میزان روتین این گیاه در برگ نسبت به گل و میوه بیشتر بود (همتی و همکاران، ۲۰۰۶). تولید ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی در اندامهای مختلف گیاه ممکن است در نتیجه تغییر در برخی فعالیتهای آنزیمی و نقش پیش ماده آن باشد (پیتر و ریچارد، ۱۹۹۳). در حمایت از این فرضیه محققین دیگر اشاره کردند که تنظیم کنندههای رشد و نمو مانند هورمونهای سیتوکنین و اسید جیبرلیک ممکن است بعضی آنزیمهای تولید کننده فلاونوئیدها را فعال کنند (سیمور و همکاران، ۱۹۹۳).
سپهریفر و حسنلو (۱۳۸۸) با بررسی مقایسهای مقدار ترکیبات فنلی، آنتوسیانینی و فلاونوئیدی درعصاره متانولی برگ و میوه گیاه قره قاط جمعآوری شده از استانهای اردبیل، گیلان و مازندران دریافتند که بیشترین مقدار ترکیبات فنلی و آنتوسیانین مربوط به میوه قرهقاط منطقه کلاردشت مازندران و بیشترین مقدار ترکیبات فلاونوئیدی بر حسب کوئرستین مربوط به برگ منطقه ماسوله گیلان میباشد.
آذریوند و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی روی اسانس برگ و گل گیاه بومادران در ارتفاعات مختلف منطقه سیاه بیشه استان مازندران به این نتیجه رسیدند که ارتفاع بر میزان اسانس این گیاه تاثیر بسزایی داشته بطوریکه میزان ترکیبات اسانسی در ارتفاعات بالاتر بیشتر بود و این میزان در گل بیشتر از برگ بوده است.
حبیبی و همکاران (۱۳۸۴) با بررسی اثر ارتفاع روی اسانس گیاه دارویی آویشن وحشی منطقه طالقان به این نتیجه رسیدند که با افزایش ارتفاع مقدار ترکیبات اسانسی لینانول و آلفا ترپنین که بیشترین ترکیبات اسانسی در آویشن وحشی را تشکیل میدهند افزایش مییابد به طوریکه در ارتفاع ۱۸۰۰ متری کمترین و در ارتفاع ۲۸۰۰ متری بیشترین مقدار بوده است.
۴-۴- نتیجهگیری کلی
در بررسی اثر ارتفاع از سطح دریا، بر ویژگیهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه گزنه مشخص گردید که بین دو استان مازندران و گلستان اختلاف معنیداری وجود نداشت اما اثر متقابل ارتفاع در استان بر صفات مورد مطالعه معنیدار بود، بسیاری از صفات مورفولوژیکی مثل طول و عرض برگ، تعداد برگ و ارتفاع گیاه با افزایش ارتفاع کاهش و مقدار کلروفیل افزایش نشان داد. کمترین مقدار طول برگ (۹/۶ سانتیمتر)، کمترین مقدار عرض برگ (۸/۵ سانتیمتر) کمترین ارتفاع گیاه (۲/۷۷ سانتیمتر) و بیشترین میزان کلروفیل (۳/۵۰ درصد) در منطقه له کوه مازندران با ارتفاع ۲۲۵۰ متر بدست آمد. از نظر میزان ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی، در ارتفاعات بالا میزان ترکیباتی نظیر اسید کلروژنیک، اسید کافئیک و روتین افزایش چشمگیری نشان داد، به طوری که بیشترین میزان فنل کل (۱۶/۸ میلیگرم بر گرم)، فلاونوئید کل (۱۵/۱۲ میلیگرم بر گرم)، اسید کلروژنیک (۷۲/۰ میلیگرم بر گرم)، اسید کافئیک (۱۴۰/۰ میلیگرم بر گرم) و روتین (۷۱/۰ میلیگرم بر گرم) در کل گیاه در ارتفاع ۲۲۵۰ متری منطقه له کوه مازندران مشاهده شد.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:41:00 ب.ظ ]
|