پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | ۲-۱۹-۲- پژوهشهای خارجی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
آتشکار،آشتیانی، فلاح (۱۳۹۰): ارتباط سبک ها و مکانیسم های دفاعی با سیستم های مغزی/رفتاری را موردبررسی قرار دادند. هدف این پژوهش بررسی کارکرد بهنجار یا نابهنجارمکانیسم های دفاعی تحت تاثیرسیستم های مختلف مغزی/ رفتاری است. در این پژوهش گروه نمونه ایی با حجم ۲۱۴ نفر از دانشجویان یکی از دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.یافته های این پژوهش نشان دادکه افراد دارای سیستم بازداری رفتاری غالب بیشترازمکانیسم های دفاعی رشدنایافته استفاده میکنند.
دلاور، علیپور(۱۳۹۲): به بررسی جانبی شدن، ادراک شوخ طبعی و شادکامی:آیا فرآیندهای کلامی سطح بالا و هیجاناتی همچون شادکامی نیز جانبی شده اند؟ پرداختتند.هدف این پژوهش بررسی تفاوت بین شوخ طبعی و شادکامی درآزمودنی های راست دست و چپ دست بود.نتایج این تحقیق نشان دادند شادکامی و شوخ طبعی درمغز جانبی شده اند به نحوی که مسئول پردازش شادکامی نیمکره چپ و مسئول پردازش شوخ طبعی نیمکره راست است.
یوسفی، بازیاری میمند(۱۳۹۲): به بررسی سلامت عمومی،تاب آوری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به سردرد میگرنی پرداختتند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سلامت عمومی، تاب آوری و مکانیسم های دفاعی و همچنین پیشبینی سلامت عمومی افرادمبتلا به میگرن که دارای تاب آوری بالایی میباشند است. یافته های این پژوهش نشان داد که افراد میگرنی که از مکانیسم های دفاعی رشدیافته استفاده میکنند درشرایط تاب آوری بالا از سلامت عمومی مطلوب تری برخوردار خواهند بود.
افضلی،آشتیانی و فلاح(۱۳۸۷):مقایسه سبکهاومکانیسم های دفاعی بیماران مبتلابه اختلال وسواس بی اختیاری و افرادسالم را مورد بررسی قرار دادند. این پژوهش،ازنوع توصیفی پس رویدادی است که درآن نمونه ای ۳۰ نفره، باروش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدندوبا ۳۰ نفرازافرادبهنجارمقایسه شدند.نتایج این تحقیق نشان دادکه تفاوت معناداری میان بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری و گروه بهنجارازنظرسبکهای دفاعی مورداستفاده وجود دارد.افرادمبتلا به اختلال مذکوربیشترازسبکهای دفاعی روان آزردهورشدنایافته استفاده میکنند.به علاوه مشخص گردید که دفاع های گذارب عمل،تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس بی اختیاری بیشترین سهم را دارند.
علی پور،نوربالا،یزدان فرو آگاه هریس(۱۳۹۰): اثربخشی مداخله افشای هیجانی در کاهش استرس و بازداری بیماران دارای اختلال روان تنی رامورد بررسی قراردادند.این پژوهش با هدف کاهش استرس و بازداری از طریق برون ریزی هیجانی با ساختار نوشتاری در بیماران مبتلا به اختلال روان تنی انجام شده است. در این پژوهش ۴۳ بیمار مبتلا به اختلال روان تنی از میان مراجعه کنندگان به مرکز پزشکی بیمارستان امام خمینی شهر تهران که دارای نمره استرس بیشتر از ۲۱ و سرکوب بیشتر از ۵/۱۱ بودند، انتخاب شدند. آزمودنی ها به شکل در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند.
یافته های پژوهش نشان میدهند افشای هیجانی نوشتاری اگرچه در زمان نوشتن دردناک است، اما در طولانی مدت بر تعدیل و کاهش استرس تاثیر مثبت دارد. همچنین این عمل باعث کاهش پدیده بازداری شده و کمک
می کندتا سلامت روانی و جسمی فرد بهبود یابد.
نوربالا،علی پور،شقاقی، نجیمی وآگاه هریس(۱۳۹۰): تاثیرآموزش افشای هیجانی نوشتاری برشدت افسردگی و کاربردمکانیسم های دفاعی بیماران افسرده را موردبررسی قراردادند. هدف این پژوهش کاهش شدت افسردگی و کاربردمکانیسم های دفاعی سازش نایافته به واسطه افشای هیجانی نوشتاری بیماران افسرده انجام شده است. نمونه موردبررسی۳۸(۲۶زن و۱۲مرد) آزمودنی با اختلال افسردگی اساسی که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وشاهد جایگزین شد(هرگروه شامل۱۹ نفر). یافته های این تحقیق نشان دادند افشای هیجانی با ایجادبینش، همدلی و حمایت گری، کاهش بارهیجانی ورودی به سیستم شناختی را باعث می شودو میتواند عملکرد شناختی فرد را بهبودبخشد.
مطالعه قربانی (۱۳۷۸) نشان داد که افشای هیجانی عمیق از طریق فن “بازگشایی ناهشیار”در سطح جسمانی و و ایمنی شناختی موجب کاهش اضطراب،افسردگی،حساسیت های بین فردی و وسواس فکری عملی گردید. تحقیقات سرافراز(۱۳۸۲) در بررسی تاثیر افشای هیجانی بر سلامت روان دانشجویان و نقش تعدیل کننده هوش هیجانی نشان داد که دانشجویان با هوش هیجانی بالا نیاز کمتری به آموزش افشای هیجانی دارند و از سلامت روان بیشتری نسبت به دانشجویان با هوش هیجانی پایین برخوردارند.
۲-۱۹-۲- پژوهشهای خارجی
پژوهش های سیلبرمن و وینگارنتر (۱۹۸۹) سه جنبه از جانبی شدن هیجان ها را نشان داد، اکثر هیجان ها توسط نیمکره راست شناسایی میشوند ، کنترل بیان هیجانی و رفتارهای مرتبط به طور عمده در نیمکره راست صورت میگیرد و اینکه نیمکره راست مسئول هیجان های منفی است ، در حالی که نیمکره چپ مسئول هیجان های مثبت است.
-
- – M. gazanika ↑
-
- – Lateralization ↑
-
- – R.K.Jones ↑
-
- -Gaschwind ↑
-
- -Levitsky ↑
-
- -planum temporal ↑
-
- -witelson ↑
-
- -pallie ↑
-
- – Electroencephalogram ↑
-
- -Leonard Shlaines ↑
-
- -Bogen ↑
-
- -Jerrelevy ↑
-
- -west ↑
-
- -patricia Davidson ↑
-
- -Barbara mister vitale ↑
-
- – kring ↑
-
- – smith ↑
-
- – Neale ↑
-
- -Derlega ↑
-
- -Personal infomation ↑
-
- -kowalski ↑
-
- -Neider hoffer ↑
-
- -penne baker ↑
-
- -Intrusive thoughts ↑
-
- -ruminations ↑
-
- -wegner ↑
-
- -Lane ↑
-
- -kagan ↑
-
- -zech ↑
-
- -Rime ↑
-
- – susman ↑
-
- – inhibited personality ↑
-
- -Levy ↑
-
- -Traue ↑
-
- -Stiles ↑
-
- -Georges ↑
-
- -Gudjonsson ↑
-
- -kovac ↑
-
- -Range ↑
-
- – Manier ↑
-
- – Olivares ↑
-
- -Freyd ↑
-
- -klest ↑
-
- -Allard ↑
-
- -smyth ↑
-
- -Milkavich ↑
-
- -Meier ↑
-
- -cooper ↑
-
- -Derlega ↑
-
- -Dindia ↑
-
- -Aller ↑
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 09:39:00 ق.ظ ]
|