منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله تعیین ارتباط بین چرخه عمر شرکت ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
چشمانداز آتی رشد
منفی
ضریب P/E
پایین
سودآوری فعلی،EPS
پایین و در حال کاهش
قیمت سهام
روبه کاهش و افزایش نوسانات آن
منبع: (کرمی و عمرانی، ۱۳۸۹، ۵۳)
در این تحقیق به علت غیرفعال بودن معامله (خریدوفروش) سهام یا غیر بورسی بودن شرکتهای نوظهور، مراحل چرخه عمر به سه شکل، رشد، بلوغ و افول تعریفشده و از مرحله تولد یا ظهور چشمپوشی شده است.
گفتار دوم: هزینه سرمایه (هزینه آورده صاحبان سهام)
هزینه سرمایه یکی از مفاهیمی است که همواره موردتوجه صاحبنظران مالی بوده است و عامل اصلی در ایجاد شکاف بین سود حسابداری و سود اقتصادی است، این مفهوم به شکلهای مختلف تعریفشده است لیکن یکی از تعریفهایی که مقبولیت بیشتری دارد هزینه سرمایه را بهعنوان کمینه نرخ بازدهی تعریف میکند که با کسب آن ارزش واحد اقتصادی ثابت میماند. ازلحاظ مفهومی، هزینه سرمایه یک شرکت عبارت است از هزینه فرصت سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در آن شرکت. هزینه سرمایه از دو بعد دارای اهمیت است، بعد اول این است که تمامی الگوهای ارزیابی اوراق بهادار بر هزینه سرمایه متکی است. بعد دوم این است که سرمایهگذاری وجوه توسط شرکت و تعیین اولویتهای سرمایهگذاری و تعیین ساختار سرمایه بدون هزینه سرمایه عملی نخواهد بود (سلیمی،۱۳۸۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اصولاً هزینه سرمایه از بعد برونسازمانی و از بعد درونسازمانی موردتوجه قرار میگیرد. از بعد برونسازمانی هزینه سرمایه در ارزشیابی اوراق بهادار و ارزیابی عملکرد شرکت مورداستفاده قرار میگیرد. از بعد درونسازمانی هزینه سرمایه در تصمیمگیریهای مربوط به سرمایهگذاری و اولویتهای سرمایهگذاری، ساختار بهینه سرمایه و ارزیابی عملکرد بخشها نقش کلیدی و اساسی دارد (عثمانی،۱۳۸۱).
همواره یکی از مباحث اصلی در ادبیات مالی تصمیمگیری و گزینه راهکارهای بهینه درباره سرمایهگذاری وجوه و ساختار سرمایه بهمنظور افزایش ارزش کلی واحد اقتصادی است. دراینباره موضوع تأمین مالی بهطورکلی و هزینه سرمایه بهطور ویژه در کانون توجه قرار میگیرد. تأمین مالی در واحدهای اقتصادی به راههای مختلف و با بهرهگیری از منابع متعدد صورت میگیرد، درباره بهترین نوع تأمین مالی عوامل متعددی دخیل هستند که مهمترین آنها هزینه یا مخارج تأمین مالی که از آن به هزینه سرمایه یاد میشود. هزینه سرمایه کمینه بازده موردقبول برای سرمایه است. درواقع هزینه سرمایه مرز بین عملکرد خوب و عملکرد بد شرکت و کمینه نرخی است که برای ایجاد ارزش شرکت باید کسب شود. طبق تعریف، هزینه سرمایه بهای استفاده از سرمایه پولی و مالی در یکزمان معین است. البته واژه سرمایه در ترکیب هزینه سرمایه مفهوم گستردهتر از مفهوم سرمایه در حسابداری دارد. بدین معنی که فقط دربرگیرنده حقوق صاحبان سهام نبوده بلکه بدهیهای بلندمدت با بهره را نیز شامل میشود. هزینه سرمایه یک شرکت الزاماً یک هزینه نقدی نیست بلکه یک هزینه فرصت معادل جمع بازده مورد انتظار سرمایهگذاران در سهام و اوراق قرضه در شرکت است. به سخن دیگر، هزینه سرمایه از تعادل بین ریسک و بازده حاصل میشود، هر چه ریسک شرکتها بالاتر باشد بازده آن و بالطبع هزینه سرمایه آن بالاتر میباشد (عثمانی،۱۳۸۱).
سرمایهگذاران اعم از سهامداران یا تأمینکنندگان وام و تسهیلات بلندمدت ضمن واگذاری سرمایه خود خطر عدم وصول آن را بهطور ضمنی میپذیرند. با چنین رویکردی هزینه سرمایه را علاوه بر سود متعارف مورد انتظار سرمایهگذاری میتوان بهمنزله پاداش قبول خطر نیز تلقی کرد که به سرمایهگذاران تعلق میگیرد. پذیرش خطر توسط سرمایهگذاران تحت تأثیر عوامل متعددی نیز از قبیل شخصیت و خطرپذیری ذاتی افراد، وضعیت فعلی و آتی فعالیتهای واحد تجاری، خطر ورشکستگی و ریسک عملیات شرکت قرار میگیرد. خطرپذیری دارای پیوند مستقیم با میزان هزینه سرمایه است. درواقع خطرپذیری افراد مبین بازده مورد انتظار آنها از منابعی است که برای تأمین مالی واحدهای اقتصادی تخصیص دادهاند. بازده مورد انتظار مبین این واقعیت است که سرمایهگذاران علاوه بر هزینه تأمین ایمنی در مقابل خطرات احتمالی، خواهان درآمد اضافی از سرمایه بهعنوان یک عامل مولد هستند. به سخن دیگر سرمایهگذاران در قبال واگذاری منابع تحت اختیار خود علاوه بر پذیرش خطرات احتمالی وجوهی را بابت سود مورد انتظار خود مطالبه میکنند که درمجموع این دو بازده مورد انتظار را تشکیل میدهد، ازاینرو هزینه سرمایه عبارت است از کمینه نرخ بازدهی که واحد اقتصادی باید به دست آورد تا بازده مورد انتظار سرمایهگذاران تأمین شود. (همان مأخذ).
پیشینه تحقیق
تحقیقات خارجی
منظر حسن و همکاران[۱۶] (۲۰۱۵): در تحقیقی با عنوان بررسی تأثیر چرخه عمر شرکت بر هزینه حقوق صاحبان سهام به این موضوع پرداختهاند. در این تحقیق بررسیشده است که آیا چرخه عمر شرکت تأثیری بر توانایی شرکت در جذب سرمایهگذارانی که بهتدریج هزینه پیشبینیشده حقوق صاحبان سهام شرکت را تحت تأثیر قرار میدهند دارد یا خیر؟ نتایج این تحقیق نشان داده است که هزینه حقوق صاحبان سهام در مراحل افول بالاتر و در مراحل بلوغ در کمترین سطح است.
رابرت و همکاران[۱۷] (۲۰۱۵) این تحقیق به بررسی چگونگی برخورد شرکتها با درماندگی مالی در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت پرداخته شده و نحوه انتخاب استراتژیهای اتخاذشده برای تجدید ساختار مالی در واکنش به چرخه عمر شرکت موردبررسی قرار خواهد گرفته است.
عبداله و مهد صالح [۱۸](۲۰۱۴) این تحقیق با عنوان تأثیر چرخه عمر شرکت بر محافظهکاری آن است و که به این موضوع پرداخته که آیا محافظهکاری شرکتها در مراحل رشد، بلوغ و رکود شرکتها متفاوت است یا خیر؟ دادههای این تحقیق از شرکتهای مالزی در سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ جمع آوریشده است و برای بررسی تأثیر سطح محافظهکاری از مدل C_score خان و واتس (۲۰۰۹) استفادهشده است نتایج این تحقیق نشان داده است که شرکتها در مراحل رشد محافظهکاری بالاتری نسبت به شرکتها در مراحل بلوغ دارند و شرکتها در مرحله رکود محافظهکاری پایینتری نسبت به شرکتها در مراحل بلوغ دارند.
فیو و همکاران[۱۹] (۲۰۱۴) در پژوهشی تحت عنوان “فراوانی گزارشهای مالی، اطلاعات نامتقارن و هزینه سرمایه ” به بررسی رابطه بین سه متغیر پرداختند. آنها در ارتباط با تحقیق خود از مجموعه اطلاعات و دادههای طبقهبندیشده مربوط به تعدد گزارشهای مالی بین سالهای ۱۹۵۱ و ۱۹۷۳ استفاده کردند. آنها بهطور خاص به بررسی تأثیر فراوانی گزارشهای مالی بر اطلاعات نامتقارن و هزینه سرمایه پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که فراوانی گزارشهای مالی بیشتر باعث کاهش اطلاعات نامتقارن و هزینه سرمایه خواهد شد و باگذشت زمان تأثیر آن بر کاهش اطلاعات نامتقارن و هزینه سرمایه بیشتر خواهد شد.
وانگ و همکاران[۲۰] (۲۰۱۳) در پژوهش خود با عنوان ” تورم، چرخه عملیات و وجه نقد نگهداری شده “، به بررسی تأثیر شاخص تورم و طول چرخه عملیات بر میزان وجه نقد نگهداری شده توسط شرکتها پذیرفتهشده در بورس چین طی سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۹ پرداختند، آنان در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که بین نرخ تورم و میزان نگهداری وجه نقد رابطهی منفی معناداری وجود دارد، بهعلاوه بین میزان نگهداری وجه نقد با طول چرخه عملیات نیز رابطهی U شکل معناداری یافت شد.
آمینگ و همکاران[۲۱] (۲۰۱۲) در تحقیقی با عنوان «اندازه شرکت، افشاء و هزینه تأمین سرمایه از طریق انتشار سهام» به بررسی رابطه بین اندازه شرکت و افشاء با هزینه تأمین سرمایه از طریق انتشار سهام پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که رابطه منفی قابلتوجهی بین افشا و هزینه تأمین سرمایه از سهامداران برای مؤسسات بزرگ وجود دارد که برای مؤسسات کوچک قابلتوجه نیست. مدیران شرکتها میتوانند تدبیر افشاء شرکتها را عملی کنند، با این رویکرد که سود افشاء شده در کاهش هزینه تأمین سرمایه از طریق انتشار سهام، ممکن است بهاندازه شرکت بستگی داشته باشد.
آرمسترانگ و همکاران[۲۲] (۲۰۱۱) تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران بر روی هزینه سرمایه را مورد آزمون قرار دادند. زمانی که بازار سرمایه رقابتی باشد، عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر جداگانهای بر روی هزینه سرمایه نخواهد داشت. این نتیجه زمانی که بازار در وضعیت رقابتی ناقص است حاکم نخواهد بود. بهبیاندیگر، عدم تقارن اطلاعاتی دارای ارتباط مثبت با هزینه سرمایه شرکتهاست. زمانی که بازار در وضعیت رقابتی کامل قرار دارد و هیچگونه ارتباطی بین این دو زمانی که بازار رقابتی کامل نیست وجود ندارد. لذا نتایج نشان میدهد که میزان رقابت بازار یکی از متغیرهای مهم در بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه میباشد.
زو[۲۳] (۲۰۰۷) در پژوهشی با طبقهبندی شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول به بررسی تأثیر چرخه عمر بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک پرداخت. یافتههای وی نشان میدهد که میزان مربوط بودن و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مرحله افول، دارای بیشترین مقدار و در مرحله بلوغ دارای کمترین مقدار هستند.
لارا و همکاران[۲۴] (۲۰۰۷) در این تحقیق ارتباط بین محافظهکاری حسابداری شرطی و هزینه سرمایه مورد آزمون قرار میگیرد، یافتههای این تحقیق نشان از یک رابطه منفی قوی بین محافظهکاری شرطی و هزینه سرمایه دارد. در این تحقیق از متغیرهای هزینه سرمایه مختلفی استفادهشده است و این یافتهها پس از کنترل عوامل ریسک، عوامل تعیینکننده ذاتی سود و عوامل اقتصادی محافظهکاری شرطی بهدستآمده است. در نهایت یافتههای این تحقیق تأییدکننده این مطلب است که محافظهکاری باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و لذا کاهش هزینه سرمایه شرکت است. در این تحقیق نشان داده میشود که هرچه محافظهکاری پایینتر باشد سرمایهگذاران انتظار کسب بازده بالاتری دارند. این تحقیق نشان میدهد که سرمایهگذاران برای محافظهکاری ارزش قائل هستند چراکه اولاً به سرمایهگذاران کمک میکند تا بین پروژههای سرمایهگذاری خوب و بد تمایز قائل شوند ثانیاً باعث کاهش مشکلات آتی میشود ثالثاً به مدیران این اجازه را نمیدهد تا در گزارشهایشان از عملکرد واقعی شرکت منحرف شوند یا هزینههای سنگینی را به خاطر این دستکاری به شرکت تحمیل کنند همچنین محافظهکاری محدودهی کمتری برای برآورد جریانهای نقدی آتی شرکت فراهم می کند که باعث میگردد ریسک اطلاعاتی کمتر گردد و روشن میکند که جدا شدن از قابلیت اتکا برای رسیدن به مربوط بودن باعث افزایش ریسک سرمایهگذاران و هزینه سرمایه شرکت میشود.
کوسینیدیس[۲۵] (۲۰۰۵) در تحقیقی به بررسی رابطه بین بازده سهام و سودآوری حسابداری برای نمونهای از شرکتها در یونان پرداخته است. این تحقیق همچنین فرضیههایی مبنی بر اضافه شدن متغیرهای اندازه و چرخه عمر شرکت را برای بهبود قدرت توضیح دهندگی بازده سهام آزمون میکند. نتایج تحقیق نشان میدهد که قدرت توضیح دهندگی سودآوری برای بازدههای همزمان سهام بسیار ضعیف است. هرچند آزمون چاو ناپایداری قابلتوجهی را در طول دوره برای رابطه سودآوری و بازده نشان داد. هنگامیکه رگرسیون برای در نظر گرفتن اندازه تعدیل شد، نتایج بهبود پیدا کرد و این نظریه که اندازه شرکت عامل مهمی در توضیح رابطه سودآوری و بازده است، تقویت گردید. هرچند نتایج بهدستآمده از فرضیه وجود تفاوت بین محتوای اطلاعاتی سودآوری برای توضیح بازده سهام، با توجه به مراحل چرخه عمر شرکت حمایت نکرد.
لافوند و همکاران[۲۶] (۲۰۰۴) در این تحقیق ارتباط بین هزینه سرمایه و هفت ویژگی کیفی سود شامل تعهدی بودن، پایدار بودن، قابلیت پیشبینی، هموار بودن، مربوط بودن بهموقع بودن و محافظهکارانه بودن سود موردبررسی قرارگرفته است. در این تحقیق چهار ویژگی اول بهعنوان ویژگی اطلاعات حسابداری طبقهبندیشده چراکه تماماً با بهره گرفتن از اطلاعات حسابداری اندازهگیری میشود و سه ویژگی آخر را بهعنوان ویژگیهای بازار طبقهبندیشده چراکه نوعاً مبتنی بر ارتباط بین دادههای بازار و دادههای حسابداری میباشد. بر پایه مدلهای تئوریک این ارتباط مورد آزمون قرار گرفت و نهایتاً این نتیجه حاصل شد که شرکتهایی که به میزان کمتری از ویژگیهای کیفی بهره میبرند، هزینه سرمایه بالاتری را تجربه میکنند. هزینه سرمایه بیشتر تحت تأثیر ویژگیهای کیفی ناشی از اطلاعات حسابداری به خصوص ویژگی تعهدی بودن میباشد. این نتایج با کنترل متغیرهای اندازه شرکت، جریان وجه نقد و تغییرات فروش و افزایش سرمایه انجام گرفت
السی و اهارا[۲۷] (۲۰۰۴) در این تحقیق مدل قیمتگذاری داراییها بهگونهای توسعه داده شد که هردوی اطلاعات عمومی و اطلاعات خصوصی بر بازده داراییها اثرگذار بود. تحلیلهای این تحقیق حلقهی ارتباطی بین ساختار اطلاعاتی شرکت و هزینه سرمایه شرکت برقرارمی نماید. نتایج این تحقیق نشان میدهد که سرمایهگذاران برای نگهداری سهام در شرایطی که اطلاعات خصوصی وجود داشته باشد نرخ بازده بالاتری را تقاضا مینمایند. نرخهای بازده بالاتر نشاندهنده این واقعیت است که اطلاعات خصوصی باعث بالاتر رفتن ریسک سرمایهگذاران غیر مطلع برای نگهداری سهام است چراکه سهامداران مطلع بیشتر قادر خواهند بود تا سبد سرمایهگذاری خود را با اطلاعات جدید سازگار نمایند.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:36:00 ب.ظ ]
|