۲-۱- مبانی نظری

۲-۱-۱- ساختار سازمانی

از جمله عوامل مؤثر در شکل گیری هر سازمانی ساختار آن است، که از آن به مثابه ی الگو و نقشه ی ارتباطات و تعاملات میان بخش ها و اجزای سازمان یاد می شود (هال، ۲۰۰۲). ساختار، صحنه عملیات سازمان است (هال، ۲۰۰۲). ساختار سازمانی چهارچوب روابط حاکم بر مشاغل، سیستم ها و فرایندهای عملیاتی و افراد و گروه هایی است که برای نیل به هدف تلاش می‌کنند (بارنی و ریکلی، ۱۹۹۲). به واسطه ی ساختار سازمانی، عملیات و فعالیت های داخل سازمان آرایش می‌یابد و خطوط مسئولیت و اختیار مشخص می شود. ساختار سازمانی باید توان تسریع و تسهیل در تصمیم گیری، واکنش مناسب به محیط و حل تعارضات بین واحد ها را داشته باشد. ارتباط بین ارکان اصلی سازمان و هماهنگی بین فعالیت های آن و بیان ارتباطات درون سازمانی، از نظر گزارش دهی و گزارش گیری، از وظایف ساختار سازمانی است (دفت، ۱۹۹۱).

ساختار سازمان مکانیزمی است که بر اساس آن، تعاملات افراد در زمان و مکان تنظیم شده و قاعده مند می‌گردد. ارتباطات و فعالیت های افراد را در سازمان شکل می بخشد، سازمان را به سمت فرصت های محیطی سوق داده و گاهی هم از آن باز می‌دارد (هارگریویست، ۲۰۰۱). کسرایی و ‌علی رحیمی (۱۳۸۸) نیز ساختار سازمانی را به مثابه ی چهارچوبی معرفی می‌کنند که تعیین کننده ی روابط رسمی و بعضا غیر رسمی افراد است. بر این اساس می توان گفت ساختار سازمانی مسیری بسیار منظم و مناسب برای انتقال اطلاعات به شمار می‌آید، که از طریق کاهش تاثیر ویژگی های شخصی افراد بر سازمان، زمینه ی نیل به اهداف سازمانی را ممکن می‌سازد (هال، ۲۰۰۲).

ساختار نشان دهنده استراتژی سازمانی است و میزان تناسب نوع ساختار در سازمان و با شرایط آن، به استراتژی آن سازمان بستگی دارد. زیرا استراتژی هر سازمان، منشا ساختار آن سازمان است. ساختار سازمان ضمن اینکه تعیین کننده نحوه کارکرد افراد است، متاثر از آن نیز می‌باشد (فرودی، ۱۳۹۱). لذا بر اساس این نظر می توان گفت ساختار وسیله یا ابزاری پیچیده برای کنترل است که در فرایند روابط متقابل اعضا به وجود می‌آید، به صورت دائم تجدید می‌گردد و در عین حال تعیین کننده روابط متقایل آن ها می‌باشد (محترم، ۱۳۹۰). ساختار در همه زمانها ثابت نمی ماند؛ نه تنها امور سازمان را شکل می‌دهد بلکه امور سازمان هم شکل ساختار را تغییر می‌دهد (هال، ۲۰۰۲) و این تغییرات به دلیل پویایی محیطی پیوسته ادامه دارد.

۲-۱-۱-۱- کارکردهای ساختار

صاحب‌نظران متعددی نظیر رابینز و جاج (۲۰۰۹)، هال (۲۰۰۲)، هچ (۱۳۸۷) و اعرابی (۱۳۷۶)، کارکردهای مختلفی را برای ساختار سازمانی برشمرده اند که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

۱- طراحی الگوی تعاملی سازمان

۲- شکل دهی و جهت دهی ماهیت کل سازمان

۳- انتظام بخشی کل سازمان

۴- شکل دهی قابلیت های کارکردی سازمان و تبعات عملکردی منتج از آن ها

۵- شکل دهی مناطق فعالیت سازمان

۶- کنترل رفتار و اعمال اعضای سازمان

۷- زمینه سازی جهت اعمال قدرت

۸- پیونددهی افراد با سازمان و اثربخشی

ملاحظه می شود که ساختار با کارکردهای متعدد و متکثر خود از طریق نفوذ در و بر رفتار سازمانی افراد (در سطوح مختلف فردی، گروهی و سازمانی)، مناطق فعالیت آنان، تعاملات سازمان با محیط تعاملی خود و کیفیت آن، ماهیت کل سازمان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؛ و بدین ترتیب آن را انتظام می بخشد. لازم به ذکر است آنچه که موجب اهمیت ساختار سازمانی می شود ویژگی ها، قدرت جهت دهی و پیش برندگی آن در سازمان، کارکردها و قابلیت های کارکردی ناشی از آن است (معینی،۱۳۹۰).

۲-۱-۱-۲- ابعاد ساختار سازمانی

ساختار سازمانی مشتمل بر ابعاد و عناصری است که بیان کننده ی ویژگی های خاص هر سازمان است. با این وجود هر کس از منظری به آن پرداخته است.از جمله آن، می توان به ابعاد افقی و عمودی ساختار اشاره داشت. بعد عمودی نشان دهنده سلسله مراتب سازمانی و حیطه کنترل است. بعد افقی همان نحوه تقسیم کار در سازمان است (رضائیان، ۱۳۸۴). رابینز (۱۳۸۶) استراتژی سازمان، تکنولوژی، اندازه ی سازمان و نامطمئن بودن محیط را از جمله عوامل تشکیل دهنده ی ساختار سازمانی می‌داند. ابعاد دیگر که در نظریه پردازی های امروزین مدرنی است ها نیز یافت می شود، سه عنصر پیچیدگی، تمرکز و رسمیت است (هچ،۱۳۸۷؛ دفت،۱۳۸۷؛ رابینز، ۱۳۷۸؛ علاقه بند،۱۳۸۴). منظور از پیچیدگی، تعداد کارها یا سیستم‌های فرعی است که در درون یک سازمان انجام می‏ شود یا وجود دارد (دفت،۱۳۸۷). رسمیت، به حدی که قوائد، مقررات، خط مشی ها و رویه ها در سازمان اعمال می شود، اشاره دارد و تمرکز، پاسخ به سوال “در چه سطحی در سازمان تصمیم گیریمی شود؟” را نشان می‌دهد (هچ، ۱۳۸۷، ۲۶۹). بر اساس تحقیقاتی که در حوزه سازمان های آموزشی گردیده هوی و سویتلند ساختار سازمان را دارای دو بعد رسمیت و تمرکز دانستند (۲۰۰۰، ۲۰۰۱). هوی و میسکل (۲۰۰۵ و ۲۰۰۸) نیز با بسط تحقیقات پیشین دو بعد فرایند و زمینه را هم به آن اضافه نمودند و در نهایت چهار بعد رسمیت، تمرکز، فرایند و زمینه برای ساختار برشمردند. رسمیت، مجموعه قوانین و مقررات و رویه های جاری در سازمان است. تمرکز در بردارنده سلسله مراتب سازمانی و قدرت تصمیم گیری است، فرایند بیانگر نحوه اتخاذ تصمیمات سازمانی و حل مسائل سازمانی است و زمینه معرف ویژگی های زمینه ای نظیر میزان اعتماد، صداقت و اعتبار، تعارض، یکپارچگی و احساس قدرت در افراد است (هوی و سویتلند، ۲۰۰۰ و۲۰۰۱؛ هوی و سیندن، ۲۰۰۴ ؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸؛ گیلمور[۲۶]، ۲۰۰۷، مک گوگان[۲۷]، ۲۰۰۵).

۲-۱-۱-۳- انواع ساختار سازمانی

همزمان با ظهور مکاتب مدیریتی، توجه به ابعاد سازمان و ساختار آن مورد توجه قرار گرفت. همان‌ طور که در گذر زمان این مکاتب جهت سازواری با محیط سیر تکاملی خود را می پیمودند، ساختار سازمان‌ها نیز با تاثیر از عوامل محتوایی، ابعادی و محیطی خود جهت بقا، افزایش بهره وری و ‌پاسخ‌گویی‌ به محیط در واکنش نسبت بهتغییرات محیطی تحول پیدا می نمودند (چندلر، ۱۹۶۲).

۲-۱-۱-۳-۱- ساختار کارکردی[۲۸]

این نوع از ساختار سازگار با محیط های سازمانی با ثبات و مطمئن می‌باشد. ساختار آن بسیار عمودی می‌باشد و قوانین و رویه ها دقیق اجرا می‌گردد. تقسیم کار و رعایت سلسله مراتب سازمانی در آن بسیار بالا است (هچ،۱۳۸۷؛ دفت،۱۳۸۹).

۲-۱-۱-۳-۲- ساختار بخشی[۲۹]

در این نوع ساختار، با بهره گرفتن از شیوه طراحی پیوندی تعدادی « واحد داخلی نسبتاً مستقل» تحت پوشش سازمان فعالیت می‌کنند. این بخش ها ‌بر اساس انواع محصول، مشتری یا ناحیه جغرافیایی شکل می گیرند و به طور نسبتاً مستقل همانند بروکراسی های ماشینی فعالیت می‌کنند و مدیریت عالی به کمک « ستاد پشتیبانی نسبتاً بزرگ کل سازمان» بخش های مذکور را هماهنگ می‌کند. استفاده از بروکراسی های بخشی برای شرکت‌های بزرگ و گسترده ای که در بازارهای متنوع و محیط های نسبتاً پایدار فعالیت می‌کنند، بسیار مناسب است و کارکرد بسیار مطلوبی دارد(رضائیان، ۱۳۸۸).

۲-۱-۱-۳-۳- ساختار ساده[۳۰]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...