تقریب

+

+

تشدید کننده

+

+

+

تقلیلی

+

+

اندازه و مقدار

+

+

در جمع بندی پایانی در مورد بندهای قیدی می‌نویسد: شاید بتوان گفت اکثر بندهای قیدی که نقش قید را ایفا می‌کنند با اشکال تصریف شده‌ی فعل ساخته می‌شوند. این نوع بندها اصولاً در مواردی استعمال می‌شوند که جمله خود دارای قید مستقلی است و جمله‌ای که به دنبال آن می‌آید صرفاً توضیحی به جمله‌ی پایه می‌افزاید و وجودش الزامی نیست مانند:
الف: من کودکی و جوانی ام را در تفلیس، جایی که آن همه خاطره از کودکی در آن نقش بسته است، گذراندم.
در مثال، جمله‌ی پایه دارای قید مکان مستقل (در تفلیس) است و بند پیرو مکانی در نقش قید مکان استعمال شده است. بدین ترتیب، می‌توان پیرو مکانی را حذف کرد، بدون اینکه به دستوری بودن جمله آسیبی وارد آید.
بندهای قیدی با اشکال تصریف نشده‌ی فعل، در اکثر موارد گروه‌های حرف اضافه‌ای هستند که از یک حرف اضافه + مصدر/ اسم مصدر ساخته شده‌اند.
ب: کم کم کار به جایی کشید که از کلیه‌ی دوستان و آشنایان سیر و بیزار گردید.
در مثال (ب) جمله‌ی پایه دارای قیود مکان مستقل نیست؛ بنابراین، به هیچ وجه نمی‌توان بند پیرو مکانی، یا به بیان دقیق تر، ساخت موصولی را حذف کرد. اصولاً صورت‌های بندی بیشتر در مواردی استعمال می‌شود که مکان واقعی نامعین است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و فقط در قید حالت است که به کمک بندهای بدون فعل نمود می‌یابند. به طور کلی، با توجه به نتایج به دست آمده، اکثر قیود می‌توانند به کمک گروه‌های حرف اضافه‌ای نمود یابند، به استثنای قیود تاکید، انحصار، تشدید کننده و تقلیلی. (۱۳۸۸ :۱۰۵-۱۲۵)
رحیمیان در مقاله‌ای با عنوان تجزیه وتحلیل توزیعی، نقشی و معنایی گروه قیدی در زبان فارسی بیان می‌کند، نباید برای گروه قیدی و حرف اضافه اصطلاح یکسان به کار برد چرا که گروه قیدی مقوله‌ای نحوی با ماهیتی مستقل است. رحیمیان چهار چوب نظری کار خود را اثری به نام دستور زبان انگلیسی کمبریج قرار داده است. از مبانی اساسی این چهار چوب اعتقاد به سه سطح توصیف در مباحث دستوری است که به ترتیب عبارت است از توصیف صوری، توصیف نقشی و توصیف معنایی مقوله‌های دستوری. بر این اساس بنیادیترین مفاهیم رویکردی این دستور زبان در تجزیه و تحلیل مقوله‌های زبانی را می‌توان در چهار جنبه دید: نخست، اعتقاد این رویکرد به حاکمیت نظام سلسله مراتبی بر زبان در ترکیب عناصر در قالب گروه، بند، و جمله و همچنین تجزیه‌ی جمله، بند و گروه به اجزا کوچکتر. دوم اینکه هر سازه متعلق به یکی از گروه‌ها یا طبقه‌های نحوی است. برای مثال در نمودار(۱)، سازه‌های (ب)، (پ) و(ت) را به ترتیب اسم خاص، گروه فعلی گسترده و گروه اسمی می‌نامیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...