«مَن نَصَبَ نَفسَهُ للناس إِمَامًا فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلِیمِ غَیرِهِ، وَلیَکُن تَأدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبلَ تأدِیبِهِ بِلِسَانِهِ؛ وَ مُعَلِّمُ نَفسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالإِجلَالِ مِن مُعَلِّمِ النّاس وَ مُؤَدِّبِهِم.»

آن که خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خویش بپردازد، و پیش از آن که به گفتار تعلیم فرماید، باید به کردار ادب نماید؛ و آن که خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایسته‌تر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد[۶۱].

‌بنابرین‏ در تحقق اخلاق اداری در هر مجموعه ای، بیش از هر کس باید بر اخلاق مدیران ارشد تأکید شود؛ و مدیران ارشد پیش از آن که از دیگران انتظار رفتار و سلوک مبتنی بر اخلاق اداری داشته باشند، خود باید جلوه گر چنین امری باشند؛ و نیز پیش از آن که با زبان و فرمان، خواهان اخلاق اداری باشند، به کردار و رفتار خود چنین امری را سامان دهنده باشند(دلشاد تهرانی،۱۳۸۹).

امروزه در زمینه اخلاق در مدیریت دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. این اهمیت ناشی از تولد نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه ۱۹۶۰ می‌باشد که در پی آن توقعات مردم از شرکت‌ها بالا رفت و این انتظار در بین مردم ایجاد شد که شرکت‌ها باید از امکانات وسیع مالی و نفوذ اجتماعی خود برای رفع مشکلات اجتماعی مانند فقر، بهداشت، تساوی حقوق و خشونت استفاده کنند (عطاریان،۱۳۸۶). عوامل مختلفی چون رقابت بین سازمان‌ها، دانشگاه‌ها، فشار برای موفق بودن و کمبود آمادگی برای تصمیم‌گیری اخلاقی باعث شده است که انگیزه برای تصمیم‌گیری غیراخلاقی افزایش پیدا کند در حالی که رهبری اخلاقی باعث ‌پاسخ‌گویی‌ مدیر و سازمان به مشتری‌ها و موفق بودن در رقابت و موفقیت سازمان می‌شود (وینستون، ۲۰۰۷). اعمال مدیران نشأت گرفته از اعتقادات و اعمالی است که ترکیبی از اهداف کاری و اخلاق حرفه‌ای است. براین اساس اخلاقیات به عنوان سیستمی‌از ارزش‌ها و بایدها و نبایدها تعریف می‌شود و با اتکا ‌به این اصول مدیران می‌توانند تشخیص دهند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است (صمدی و مهدی خو، ۱۳۸۸).

در مدیریت قابل قبول از نظر اسلام تنها هماهنگی نیروها و امکانات جهت تحقق اهداف سازمانی و ایجاد حداکثر کارایی در محیط سازمانی کافی نیست، بلکه مدیر علاوه بر هماهنگی فعالیت‌ها باید زمینه ساز رشد و تعالی افراد در سازمان(بعد معنوی و مادی) باشد. در ارتباط با چنین طرز تلقی از مدیریت افرادی که عهده دار چنین وظایف و مسئولیت‌هایی می‌شوند باید ویژگی‌هایی داشته باشند از جمله:

۱- ایمان به خداوند متعال

۲- اعتقاد و تعهد در کار

۳- تخصص و مهارت

۴- انعطاف پذیری و پرهیز از خودمحوری

۵- تقوی و اخلاص

۶- عفو و اغماض و بخشندگی

۷- قدرت تفکر و ابتکار

۸- خوش رفتاری و صبر و شکیبایی

۹- سعی و جهد

۱۰- صداقت

۱۱- متعادل بودن (تعادل اخلاقی)

۱۲- وفای به عهد و پیمان‌ها(مجرب و معتمدی،۲۰۰۵)

۲-۴-۸-۱- ضرورت اخلاق برای مدیران آموزشی

مدیران آموزشی علاوه بر اینکه مسئولیت مهارت‌های تحصیلی دانشجویان را بر عهده دارند در قبال آموزش اخلاقی آن ها نیز مسئول هستند (استریک، ۱۹۸۸). مدیران آموزشی در واقع مدیران اجتماع هستند و باید بیشتر از دیگران به استانداردهای سطح بالا و رفتار اخلاقی پایبند باشند. مدیران آموزشی باید به رفتار مبتنی بر اخلاق و تصمیم‌گیرهای مبتنی بر اصول اخلاقی پایبند باشند و استانداردهای صداقت، احترام، مسئولیت، اعتماد و مراقبت را به طور مداوم برای دانشجویان، استادان، کارکنان و جامعه بزرگتر الگودهی کنند(گرین فیلد، ۲۰۰۴) . مدیر یک مؤسسه آموزشی که نسبت به رفتارهای ارتباطی درون شخصی و بین شخصی مسئولیت اخلاقی نداشته باشد و به لحاظ اخلاقی خود را مکلف به ترک رفتارهایی که از نظر قانونی منافی با حقوق و اخلاق حسنه نبوده و قابل پیگرد قانونی نیست، اما محکمه وجدان آن رفتار را جزء فهرست الزامات نبایدها قرار می‌دهد، نکند، نمی‌تواند حافظ ارزش‌های انسانی و اخلاقی در محیط سازمان باشد با انتصاب مدیران فاقد مسئولیت در سازمان‌ها، تربیت انسان‌های به دور از فضیلت در چنین محیطی انتظاریست صحیح. به تعبیر ال‌ایکاف، از آنجا که هدف درست راه درست می‌طلبد، تمسک به راه‌های نادرست جهت نیل به اهداف صحیح، نادرست است (ایکاف، ۱۳۸۲).

مدارس در ایجاد رشد رفتاری و اخلاقی افراد و آموزش خودکنترلی به آن‌ ها نقش اساسی دارند (شاپیرو،۲۰۰۹). از مدیران آموزش انتظار می‌رود به دلیل مسئولیت خطیری که سازمان‌های آموزشی بر دوش آن ها نهاده‌اند افرادی اخلاق‌مدار باشند . آن ها اقتدار و اختیار اتخاذ تصمیماتی را دارند که برزندگی جوانان و اعتماد عامه به مدیران اثر گذارند. علاوه بر مسئولیت رفتاری به شیوه‌ای اخلاق مدار، مدیران آموزشی وظیفه دارند طوری بر همکاران و عامه مردم اثر بگذارند که به درستی و امانتداری آن ها باور داشته باشند (واکین، ۱۹۹۸). زمانی که مدیران آموزشی به طور غیراخلاقی رفتار کنند، به اعتمادی که مردم در جهت پرورش نسل جوان به آن ها دارند، لطمه می‌زنند (هاکلی، ۱۹۹۸). ‌بنابرین‏، اخلاق مداری مدیران آموزشی به اندازه کارآمدی عملی آن ها در تعیین صلاحیتشان نقش ایفا می‌کند (استریک، ۲۰۰۶).

شورای اسلامی‌شدن مراکز آموزشی ‌بر اساس مصوبه جلسه ۴۵۹ مورخ ۲۴/۲/۷۹ شورای عالی انقلاب

    1. – سفینه البحار، ص ۴۱۰ ↑

    1. – نهج‌البلاغه، خطبه ۳۱ ↑

    1. – Henry Adams ↑

    1. . Josefon ↑

    1. . Arme & Ashton ↑

    1. . Daft ↑

    1. – Effectivness ↑

    1. – Yukl ↑

    1. – Hamel ↑

    1. – اعراف، آیه ۱۷ ↑

    1. – Sergiovanni ↑

    1. – Mike Battery ↑

    1. – Lashway ↑

    1. – Beck & Morphy ↑

    1. – Walker ↑

    1. – Martin ↑

    1. – Christabel Man & Fong Ho ↑

    1. – Trevino & Brown ↑

    1. – Barrett ↑

    1. – Macnamara ↑

    1. -بقره:۱۵۶ ↑

    1. -مؤمنون، ۳۷ ↑

    1. – سعدی ↑

    1. – Hosmer ↑

    1. . آل عمران، ۱۵۹ ↑

    1. . سوره ص، آیه ۷۱ و ۷۲ ↑

    1. . المفردات ص ۳۸۲ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...