نقش لسوتو

تا پیش از سال ۱۹۸۰ آموزش و پرورش برای کودکان با نیازهای ویژه تحت حمایت سازمان‌های غیردولتی، کلیسا و افراد بود. اما از سال ۱۹۸۰ وزارت آموزش وپرورش به طور فعال وارد عمل شد و در سال ۱۹۸۷ فردی به نام دکتر ساپو پژوهشی ‌در مورد آموزش عملی[۱۸] برای کودکان با نیازهای ویژه انجام داد. این پژوهش روی ۴۰۰ کودک و نوجوان با نیازهای ویژه انجام شد. ۷۰ نفر از این تعداد فقط تحت حمایت آموزش ویژه قرار گرفتند ولی بقیه تحت مراقبت‌های شبانه روزی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مراقبت‌های شبانه روزی هم به لحاظ اقتصادی بسیار گران و پر هزینه بود و هم باعث محرومیت عاطفی[۱۹] کودکان از جامعه و خانواده می‌شد. بنا ‌به این پژوهش توصیه شد که کودکان با نیازهای ویژه در کنار خانواده خود بمانند و از امکانات جامعه استفاده کنند و معلمان برای آموزش این کودکان دوره های خاص را بگذرانند. همچنین برنامه ها و سیاست‌های مربوط ‌به این کودکان تدوین و منابع مالی آن با حمایت دولت فراهم شود. بر اساس بیانیه آموزش برای همه که در سال ۱۹۹۰ تصویب شد در کشور لسوتو نیز مقرر شد که کودکان با نیازهای ویژه در مراکزی که دارای کمترین محدودیت و بدون موانع فیزیکی باشد به یادگیری بپردازند (ماریگا و فاچاکا[۲۰]: ۱۹۹۳).

نقش آمریکا

در آمریکا توجه به کودکان نابینا از سال ۱۸۲۶ با تأسیس نوانخانه‌ی پرکینز[۲۱] و نوانخانه‌ی نابینایی ماساچوست[۲۲] شروع شد. در سال ۱۸۳۲ دکتر ساموئل کرکلی هال[۲۳] به عنوان مدیر نوانخانه برگزیده شد و در همین سال عملاً کار خود را با آموزش به دو دختر نابینا شروع کرد. نوانخانه‌ی پرکینز در سال ۱۸۷۷ به صورت یک مدرسه درآمد که البته در سال ۱۹۵۵ در حد یک مدرسه‌ی پیشرفته با عنوان مدرسه‌ی نابینایان پرکینز نامگذاری شد. در سال ۱۸۳۴ مؤسسه‌ی پین سیلوانیا[۲۴] در فیلادلفیا[۲۵] تأسیس گردید. این مؤسسه بعدها در سال ۱۹۰۰ به اوربروک[۲۶] تغییر مکان یافت و به نام مدرسه‌ی نابینایان اوربروک تغییر نام یافت. در حال حاضر بیش از ۸۵۰ سازمان رفاهی و آموزشی در کشور آمریکا برای نابینایان وجود دارد (شریفی درآمدی، ۱۳۷۹: ۱۷).

نقش بنگلادش

در کشور بنگلادش اعتقاد بر این است که همه‌ دانش‌آموزان معلول باید در کلاس‌های عادی حضور داشته باشند و آموزش آن‌ ها از کیفیتی عالی برخوردار باشد؛ هر چند ممکن است در ابتدا این کیفیت در حد مطلوب نباشد، ولی می‌توان به مرور آن را افزایش داد و معلم در ایجاد و افزایش این کیفیت نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند و دانش و نگرش معلمان از جمله مواردی است که تعیین کننده‌ نقش معلمان در اجرای برنامه‌ آموزش فراگیر است (محبوب الرحمن، ۲۰۱۱).

نقش ژاپن

فکر تأسیس کلاس‌های ویژه معلولین در ژاپن برای نخستین بار در سال ۱۸۷۱ به ذهن یک افسر عالی رتبه‌ی ژاپنی به نام یوزپامااو[۲۷] خطور کرد. این ایده در سال ۱۸۷۳ با برقراری کلاس‌های ویژه برای یک دانش‌آموز نابینا و دو دانش‌آموز ناشنوا در توکیو جنبه عملی به خود گرفت. در سال ۱۸۷۷ آموزش و پرورش کودکان نابینا با تسهیلات بیشتری در اوزاکا[۲۸] که بعداً به عنوان مدرسه‌ی جدید شناخته شد، شروع گردید. در سال ۱۸۸۵ مسئولیت آموزش و پرورش کودکان معلول، به ویژه کودکان نابینا که به عهده افراد خیرخواه و انسان دوست بود به دولت ژاپن سپرده شد. از این رو ساختمانی که قبل از این توسط افراد خیر‌اندیش برای نابینایان ساخته شده بود به عنوان مدرسه‌ی دولتی نابینایان توکیو تغییر یافت و در سال ۱۸۹۹ بحث جدیدی ویژه کودکان ناشنوا به آن اضافه شد. به طور کلی آموزش و پرورش کودکان معلول به ویژه کودکان نابینا و ناشنوا با سرمایه گذاری اولیه مردم ژاپن شروع شد و سپس توسط دولت ژاپن ادامه یافت، به نحوی که امروزه شکل مطلوبی به خود گرفته است (شریفی درآمدی، ۱۳۷۹: ۱۹).

نقش هندوستان

مقررات در کشور هند نشان می‌دهد که زمینه‌ی سیاست پیش رو به قبل از دهه ۱۹۷۰ بر می‌گردد. در طول دهه ۱۸۸۰ مبلغان مسیحی مدارسی را بر اساس مؤسسه‌ی خیریه بنیان نهادند و پس از آن زمان، دولت هند مدارسی ویژه که با بهره گرفتن از مدل خط بریل اداره می شد را بنیان نهاد، با این حال این روش در حال تغییر از مدل خیریه به مدل‌های حقوق بشر بوده است. در سال ۱۹۷۰ دولت هند طرحی را به منظور ادغام منظم دانش‌آموزان نابینا با دانش‌آموزان عادی تصویب کرد که دانش‌آموزان در یک مدرسه به تحصیل بپردازند (آپال[۲۹]،۲۰۰۶).

در هندوستان آموزش و پرورش کودکان نابینا ابتدا توسط قدیسین مورد توجه و احترام قرار گرفت. از سال ۱۸۷۷ تا ۱۹۴۷ پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در آموزش و پرورش کودکان نابینا به وقوع پیوست. به طور کلی طی قرون ۱۸ و ۱۹ موج جدیدی از ایده های انسان دوستانه نسبت به معلولیت فیزیکی به ویژه نابینایی در گوشه و کنار سرزمین هندوستان نه تنها از لحاظ فیزیکی بلکه از نظر تحولی که در اذهان مردم به وجود آورد به جریان افتاد. در سال ۱۸۷۷ اولین مدرسه‌ی ویژه نابینایان توسط آنیشا[۳۰] تأسیس شد و سپس در سال ۱۹۰۳ به دهرادان منتقل شد. ولی امروزه آن را به نام مدرسه‌ی شارپ[۳۱] و به عنوان پیشتاز آموزش و پرورش نابینایان هند می شناسند. در هندوستان مدارس ویژه نابینایان در سال ۱۹۴۴ به ۳۲ مدرسه افزایش یافت. چون مدارس از کدها یا خطوط بریل مختلف که تعداد آن‌ ها لااقل به ۱۰ نوع می رسید استفاده می‌کردند؛ از این رو اولین تلاش جدی برای تدوین یا ترمیم یک بریل متحدالشکل در سال ۱۹۰۲ شروع شد. در این میان فردی به نام آدوانی[۳۲] فرصتی به دست آورد و عقاید خود را راجع به ترسیم یک خط بریل عمومی ارائه کرد. از طرفی آموزش و پرورش مرکزی هند که در برابر یک موضوع حیاتی قرار گرفته بود یک کمیته ۱۴ نفری برای این مهم تشکیل داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...