تحقیق پاتل(۱۹۷۶)

نتایج به دست آمده از تحقیق پاتل(۱۹۷۶)، بیان کننده این واقعیت است که افشای پیش‌بینی ها، تعدیل قیمت سهام را به همراه دارد . لذا داده های پیش‌بینی شده دارای بار اطلاعاتی، است.

تحقیق پنمن، ۱۹۸۰

پنمن(۱۹۸۰) نشان داد که پیش‌بینی های سود از سوی مدیریت، معتبر است. این مطالعات معنی‌دار بودن واکنش قیمت سهام نسبت به پیش‌بینی های سود را، گواهی می‌دهد و نشان از ارتباط مثبت بین بازده های غیر عادی سهام و اطلاعات سود غیر منتظره دارد که از طریق پیش‌بینی ها منتقل می شود

مطالعات انجام گرفته توسط کازنیک و لو (۱۹۹۵) نشان داد که سرمایه‌گذاران نسبت به پیش‌بینی سود هر سهم واکنش بیش از اندازه نشان می‌دهند. آن ها نشان دادند که وقتی شرکت تعدیلات شدید منفی را به سرمایه‌گذاران خبر داده است، شرکت‌ها واکنش منفی بسیار قوی را تجربه کردند و بازار برای مدت کوتاه قبل و بعد از انتشار رسمی ‌خبر، نسبت به قیمت سهام شرکت منتشرکننده خبر واکنش نشان می‌دهد.

تحقیق آنتونی فلین و همکاران(۲۰۱۰)

آنتونی فلین، آندراو تن و گری تیان (۲۰۱۰) به بررسی رابطه بین رشد سود آتی با نسبت پرداخت سود سهام در بازار سهام استرالیا پرداختند و بررسی های خود را در شرکت های استرالیایی انجام دادند. نتایج تحقیقات آن ها ابتدا با تجزیه تحلیل تک متغیره صورت پذیرفت که نشان دهنده ارتباط به شدت قوی نسبت پرداخت سود سهام با رشد سود آتی در دوره یک ساله و سه ساله و پنجساله می‌باشد؛ و در تجزیه تحلیل رگرسیون چند متغیره ارتباط نسبت پرداخت سود سهام با رشد سود آتی مثبت و بسیار با اهمیت می‌باشد.

تحقیق گیولیم و همکاران ( ۲۰۰۶ )

گیولیم و همکاران در سال ( ۲۰۰۶ ) در بررسی رابطه قابلیت پیش‌بینی سود با نسبت پرداخت سود سهام ‌به این نتیجه رسیدند که گرچه نسبت پرداخت سود سهام یک موضوع گسترده در مدل‌سازی نظری، توسط محققان شرکت مالی می‌باشد. با وجود نادیده گرفتن نسبت پرداخت سود سهام توسط محققان، بین نسبت پرداخت سود سهام و رشد سود آتی در طول ۱۰ سال ۲۰۰۱ یک رابطه مثبت پیدا شد. یک رابطه منفی یا ضریب منفی، در متغیر رشد سود با وقفه زمانی پیدا می شود؛ و با استناد به فرضیه جریان نقدی آزاد یک ارتباط منفی بین نسبت پرداخت سود سهام و سطح سرمایه گذاری ناخالص داخلی به تولید ناخالص داخلی پیدا شد.

تحقیق پارکر(۲۰۰۵)

پارکر در سال ( ۲۰۰۵ ) نشان داد که در سطح شاخص بازار در کشورهای امریکا، کانادا و استرالیا، نسبت پرداخت سود سهام با رشد سود آتی رابطه مثبت دارد. چرا که سود سهام و سود تقسیمی از ویژگی های شرکت های بزرگ می‌باشند، که این نتایج را محکم می‌کنند؛ و افزایش نسبت پرداخت سود سهام منجر به افزایش رشد سود آتی می‌گردد؛ و ضعیف ترین ارتباط در استرالیا در طول دوره۲۰۰۵- ۱۹۵۶ می‌باشد.

تحقیق چانگ و یانگ(۲۰۰۳)

چانگ و یانگ(۲۰۰۳) تاثیر پیش‌بینی های سود و جریان وجوه نقد بر محتوای اطلاعاتی آن ها را مورد مطالعه قرار دادند. مطالعات آن ها حاکی از نقش ممکل جریان وجوه نقد عملیاتی در کنار سود ها برای ارزشیابی شرکت بود،آن ها تاثیر حد نهایی جریان وجوه نقد بر نقش مکملی صورت جریان وجوه نقد را با بهره گرفتن از داده های بازار های سرمایه آمریکا مورد بررسی قرار داده و ‌به این نتیجه رسیدند که نقش تکمیلی جریان وجوه نقد تنها زمانی که جریان وجوه نقد بالا نیست وجود ‌دارد از طرف دیگر نقش مکملی سود با جریان وجوه نقد را مورد بررسی قرار داده و مشابه با نتایج که در رابطه با جریان‌های نقدی به دست آمد، نتایج نشان داد که نقش مکمل سود ها تنها زمانی که سود ها بالا نیستند وجود دارد. ‌بنابرین‏ سرمایه گذاران و محققان هنگام ارزیابی این متغییر ها باید شدت( حدنهایی ) هر دو عامل سود و جریان وجوه نقد را مد نظر قرار دهند .

تحقیق کارمانو و وافیز ( ۲۰۱۰ )

کارمانو و وافیز ( ۲۰۱۰ ) با بررسی اثر تعدادی از معیارهای حاکمیت شرکتی مانند ویژگی های هیئت مدیره و کمیته حسابرسی ‌به این نتیجه رسیدند که حاکمیت شرکتی مؤثر باعث بهبود کیفیت افشا می شود. آنان در پژوهش خود معیار سود پیش‌بینی شده به وسیله مدیریت را به عنوان نماینده کیفیت افشا در نظرگرفته و نمونه ای از ۲۷۵ شرکت برتر مجله فورچن در آمریکا، بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ مورد بررسی قرار دادند.

تحقیق بیکز و براون ( ۲۰۰۶ )

بیکز و براون ( ۲۰۰۶ ) در استرالیا، رابطه بین شاخص حاکمیت شرکتی و معیارهای مختلف کیفیت افشا شامل دقت، یک سونگری و سطح ناسازگاری در تحلیل های پیش‌بینی سود را مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آنان نشان دادکه افشا به وسیله شرکت هایی که حاکمیت شرکتی خوب دارند، آگاهی بخش تر است.

تحقیق چنگ و کورتنی ( ۲۰۱۳ )

نتایج مطالعه چنگ و کورتنی ( ۲۰۱۳ ) نشان داد که شرکت هایی که دارای حاکمیت بهتر هستند سطح افشا اختیاری آن ها نیز بیشتر خواهد بود. در پژوهش آنان معیار حاکمیت شرکتی میزان درصد مدیران غیرموظف در هیئت مدیره در نظر گرفته شده بود. همچنین، بیزلی ( ۲۰۰۶ ) بیان می‌کند که وجود مدیران غیرموظف در هیئت مدیره، نظارت و کنترل بر افشا مالی را بهبود می بخشد.

تحقیق دوکاس و همکاران ( ۲۰۱۳ )

دوکاس و همکاران ( ۲۰۱۳ )، با بهره گرفتن از نمونه ای شامل بیش از ۷۰۰۰ مشاهده طی سال های ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۲ به بررسی تأثیر تحلیل گران بر هزینه های نمایندگی پرداختند. در تحقیق آن ها تعامل بین فرصت های رشد و جریان های نقدی آزاد به عنوان شاخص هزینه های نمایندگی در نظر گرفته شده بود. روش های آماری مورد استفاده آن ها نیز شامل مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی و مدل رگرسیون توبیت بود. به طور کلی، نتایج حاصل از تحقیق آن ها بیانگر این بود که تحلیلگران اوراق بهادار یکی از سازو کارهای کاهش هزینه های نمایندگی هستند.

تحقیق آنگ و همکاران( ۲۰۱۲ )

آنگ و همکاران( ۲۰۱۲ )، رابطه هزینه های نمایندگی و ساختارمالکیت را در ۱۷۰۸ شرکت کوچک آمریکایی مورد بررسی قرار دادند. در تحقیق آن ها، هزینه های نمایندگی به دو صورت نسبت گردش دارایی ها و نسبت هزین ههای عملیاتی به فروش اندازه گیری شد. نتایج تحقیق آن ها بیانگر این بود، که هزینه های نمایندگی دارای رابطه معکوس با نسبت مالکیت درونی هستند. همچنین، در صورت اندازه گیری هزینه ها به صورت نسبت گردش داراییها، بین هزینه های نمایندگی و تعداد سهام‌داران عمده مستقل از مدیریت، رابطه مستقیم وجود دارد.

۳-۱- مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...