فاکتوری که شاید مهم‌ترین بخش «مدیریت زنجیره تأمین» به خاطر ساخت و فرم آن باشد، «مدیریت روابط» است. مدیریت روابط، تأثیر شگرفی بر همه زمینه‌های زنجیره تأمین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیاری از موارد، سیستم‌های اطلاعاتی و تکنولوژی موردنیاز برای فعالیت‌های مدیریت زنجیره تأمین به سهولت در دسترس بوده و می‌توانند در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند؛ اما بسیاری از شکست‌های آغازین در زنجیره تأمین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که مابین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می‌پیوندد. علاوه بر این، مهم‌ترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تأمین، ارتباط مطمئن میان شرکای در زنجیره است، به گونه‌ای که شرکای اعتماد متقابل به قابلیت‌ها و عملیات یکدیگر داشته باشند.

مشارکت استراتژیک با تأمین‌کنندگان به عنوان رابطه طولانی مدت بین سازمان و فروشندگان آن توصیف می‌شود. این شاخص به منظور تعیین نسبت مشخص بین سیاست اقتصادی و قابلیت‌های عملکردی سازمان‌های سهامی خاص برای دستیابی به مزایای چشم‌گیر طراحی شده است (تان و همکاران[۵۱]، ۲۰۰۲).

شاخص مشارکت استراتژیک اقتصادی مستقیماً بر همکاری‌های طولانی مدت و تشویق برنامه‌ریزی‌ها و تلاش جهت حل مشکلات دو طرفه تأکید دارد. چنین مشارکت‌هایی به همراه سیاست اقتصادی باعث ارتقای مزایای تقسیم شده بین سهام‌داران و شریکان و در نتیجه موجب مشارکت در طرح‌های تکنولوژیکی، تولیدی و بازاریابی می‌شود (لیا و همکاران[۵۲]، ۲۰۰۶).

افزایش رقابت و تحولات بازار و محیط کسب و کار، روش‌های تأمین اقلام و ارتباط با خریداران و تأمین‌کنندگان را تغییر داده است. در شرایط جدید افزایش روابط با تأمین‌کنندگان و توسعه روابط مشارکتی و پایدار با آن‌ ها برای کاهش هزینه ها و افزایش انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات بازار ضروری است. در این راستا برخی از شرکت‌های بزرگ جهان با ارائه راه‌ حل ‌های جامع و مؤثر به نام «مدیریت تأمین» در این زمینه، بهبودهای چشمگیری را باعث شده‌اند. البته پدید آمدن چنین سیستم‌هایی به واسطه افزایش وابستگی به پیمانکاران و تأمین‌کنندگان در سازمان‌ها بوده است.برای افزایش سود، شرکت‌ها باید بتوانند در حداقل زمان ممکن، تأمین کننده مناسب را انتخاب نمایند، روابط استراتژیک را با تأمین‌کنندگان افزایش دهند و به صورت مؤثر با آن‌ ها در تعامل باشند. سیستم‌های مدیریت روابط تأمین‌کنندگان ابزارهایی را ارائه می‌کنند که به واسطه آن‌ ها می‌توان روابط تعاملی، گسترده و استراتژیکی را با تأمین‌کنندگان توسعه داد. این سیستم‌ها فرایند تدارکات و تأمین استراتژیک درون سازمان‌ها و بین چند سازمان را مدیریت می‌نمایند (لیا و همکاران، ۲۰۰۶).

روابط بازاریابی از مسائل کلیدی است که امروزه در بازارهای صنعتی مورد توجه قرارگرفته است. در بازاریابی صنعتی با رویکرد سنتی، عوامل آمیخته بازاریابی تنها به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت تأمین‌کنندگان به حساب می‌آمدند و تأمین‌کنندگان در معاملات صنعتی فعالانه عمل می‌کردند و خریداران صنعتی به صورت منفعل پذیرنده عوامل آمیخته بازاریابی بودند. در حالی که امروزه گفته می‌شود که طرفین در بازار صنعتی اغلب با همدیگر کار می‌کنند و خریداران صنعتی نقش فعال و تعیین‌کننده‌ای را ایفا می‌کنند. واقعیت بازاریابی صنعتی این است که بسیاری از سازمان‌های تأمین‌کنندگان و خریداران برای سال‌های متمادی با همدیگر معامله می‌کنند و روابط طولانی بین آن‌ ها شکل می‌گیرد. چنین روابط طولانی می‌تواند مزیت‌های قابل توجهی برای هر دو طرف در برداشته باشد (حقیقی نسب و شریعت زاده، ۱۳۸۹: ۳۸).

مدیریت زنجیره تأمین موجب نوآوری در فعالیت‌های بالادستی زنجیره تأمین می‌شود. دریافت مواد خام، قطعات و کالاهای ساخته شده موردنیاز برای پاسخ به تقاضای مشتری،هسته اصلی مدیریت زنجیره تأمین است. علاوه بر ارائه کالاهای موردنیاز جهت برآوردن تقاضای مشتری، تهیه موجودی‌ها نیز به طور مستقیم سودآوری و ثبات مالی شرکت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مدیریت اثربخش تهیه مواد خام، چیزی بیش از خرید کالاها و خدمات است. برای چند دهه شرکت‌ها فکر می‌کردند که خرید موجودی‌ها نمی‌تواند اثربخشی در هزینه ایجاد کند، اما روابط بین خریدار و فروشنده می‌تواند باعث ایجاد ارزش افزوده در تهیه و تدارکات شود. به موازات افزایش همزمان تقاضای مشتری و بالا رفتن توانایی ‌تامین کننده، مدیریت تهیه و تدارک باعث افزایش کارایی، کاهش هزینه، سرعت بخشیدن به جریان موجودی‌ها و مشارکت برای بهبود برنامه‌ریزی و تبادل اطلاعات محصول گردید. این باعث یکپارچگی بیشتر اطلاعات گردید و شرکای موجود در زنجیره تأمین توانستند همکاری را بین خودشان افزایش دهند. مدیریت ارتباط با تأمین‌کنندگان یعنی تحول مستمر و غنی کردن ارزش روابط کسب کار. در این زمان، تمرکز بر خرید بیشتر از فروش است. هدف از کارکرد خرید در محیط امروزی، هماهنگی بین زمان احتیاجات تأمین شرکت با قابلیت‌های شرکای تأمین برای پشتیبانی تقاضای مشتری در جهت انجام سفارش با کیفیت بالا، تولید به موقع کالاها و خدمات و پیگیری کاهش هزینه های تهیه و بهبود پایدار در عملکرد خرید است (زنگویی نژاد، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...