مقالات و پایان نامه ها – ۲-۱-۱۰- عملکرد تحصیلی و باورهای غیرمنطقی – 9 |
۲-۱-۹- عملکرد تحصیلی و کمالگرایی
لینارز[۴۷] و لیستر[۴۸] در سال (۲۰۰۶) در پژوهشی به بررسی رابطه عملکرد تحصیلی و کمالگرایی پرداختند. نتایج حاکی از آن است که عملکرد تحصیلی همبستگی قوی با نمرههای کمالگرایی داشت. اس.پیل واپیگان[۴۹] در سال (۲۰۰۵) تأثیر مؤلفههای فردی کمالگرایی را بر عملکرد تحصیلی دانشجویان در کلاس آمار بررسی کردند، نتایج حاکی از آن است که یک رابطه مثبت و روشنبین استانداردهای شخصی یک دانشجو و عملکرد تحصیلی وجود دارد. برومباخ[۵۰]، لیپ سیک[۵۱] والینگر[۵۲] (۲۰۰۷) در پژوهشی به بررسی رابطه میان کمالگرایی و عملکرد تحصیلی پرداختند، یافته ها نشان میدهد که رابطه معنیداری میان کمالگرایی و عملکرد تحصیلی وجود نداشت. این یافته میتواند به دلیل باورهای مذهبی و پیوندهای خویشاوندی میان شرکتکنندگان باشد که رفتارهای کمال گرایانه را تحت تأثیر قرار میدهد (مسعودی و محمدی، ۱۳۸۵).
آلیسون[۵۳] (۲۰۰۵) در مطالعهای به بررسی رابطه میان کمالگرایی مثبت و منفی با عملکرد تحصیلی، انگیزش عملکرد و بهزیستی پرداخت. نتایج حاکی از آن بود که کمالگرایی مثبت رابطه معنیداری با عملکرد تحصیلی، انگیزش عملکرد و بهزیستی داشت؛ در حالی که کمالگرایی منفی رابطه منفی معناداری با عملکرد تحصیلی، انگیزش عملکرد و بهزیستی دانشجویان نشان داد. دیکسترا[۵۴] در سال (۲۰۰۶) در مطالعهای به بررسی سطوح کمالگرایی و جنسیت و رابطهشان با کارکردهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی پرداخت. نتایج نشان داد که نوجوانان دارای کمالگرایی خودمدار نسبت به سایر گروهها، نمره معدل بالاتری داشته و عملکرد تحصیلی ادراکشده و تلاش تحصیلی ادراکشده بیشتری گزارش میکنند؛ از سویی کمالگرایان تحت تأثیر جامعه، نسبت به سایر گروهها معدل پایینتر، تلاش تحصیلی کمتر و مهارتهای اجتماعی نامطلوبتری را گزارش نمودند (به نقل از بختیار پور و همکاران،۱۳۸۷).
۲-۱-۱۰- عملکرد تحصیلی و باورهای غیرمنطقی
در تحقیقی که توسط معتمدین و عبادی در سال (۱۳۸۶) انجام شد یافته ها نشان داد که هرچه میزان باورهای غیرمنطقی فرد بالا باشد، عملکرد تحصیلی وی پایین خواهد بود و چنین دانشآموزی از معدل درسی پایینی برخوردار خواهد بود. این یافته نظریه الیس[۵۵] (۱۹۶۱) را تأیید میکند که میگوید رفتارهای فرد مانند عملکرد تحصیلی وی که از روی معدل نمرات دانشآموز قابلسنجش و اندازهگیری است، محصول باورها و ایده های فرد در مورد خود مانند خود پندارهی تحصیلی، مدرسه و غیره است. اینکه دانشآموز در مورد خود چه فکری میکند و نسبت به درس، مدرسه و آموزشگاه چه نوع نگرشی دارد (B)، بر رفتار وی یعنی درس خواندن و نخواندن ©، تأثیر میگذارد. این یافته با یافته پژوهشهای قبلی(بریجز ورویگ،۱۹۹۷، گاست و برین[۵۶]، ۱۹۹۳، سالیوان[۵۷]،۲۰۰۲ و احیایی،۱۳۷۶) همسو میباشد (به نقل از معتمدین و عبادی،۱۳۸۶).
در تبیین احتمالی وجود رابطه منفی معنادار بین باورهای غیرمنطقی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی آن ها به نظر میرسد، دانشآموزانی که باورهای غیرمنطقی بالایی دارند از عملکرد تحصیلی خوب برخوردار نیستند که نتایج تحقیقات مختلف قبلی بر وجود رابطه بین خود پنداره و عملکرد تحصیلی این مطلب را تأیید میکند. به عنوانمثال: دانشآموزی که خود را ضعیف و کمتوان فرض میکند، این باور (B) و اندیشه وی بر رفتار تحصیلی او تأثیر خواهد گذاشت و بهتبع آن چنین دانشآموزی از عملکرد تحصیلی پایینی برخوردار خواهد بود. همچنین تفکرات کلیشهای و غلط رایج که بین بعضی از دانش آموزان در مورد آینده مبهم و بلاتکلیفی پس از تحصیل مطرح میگردد، میتواند دلیلی بر نوع باور دانشآموزانی باشد که غیرمنطقی فکر کرده و بهتبع آن در مورد تحصیل و مدرسه غیرمنطقی برخورد میکنند که گرفتن نمرات پایین میتواند بیانگر وجود این امر باشد (معتمدین و عبادی،۱۳۸۶).
۲-۱-۱۱- عملکرد تحصیلی و صفات شخصیت
مدل پنج عامل بزرگ شخصیت برای محققان علاقهمند به شناسایی تفاوتهای فردی زیربنایی در شخصیت، به مثابهای یک کشف بنیادی به نظر میرسد (کورت کاو[۵۸] و هانا[۵۹]، ۲۰۰۴). درمجموع مدل پنج عامل بزرگ یک سنخ شناسی فراگیر مشتمل بر پنج عامل نسبتاً پایدار گشودگی، وظیفهشناسی، برونگرایی، سازگاری و رواننژند خویی است (کوروت کاو و هانا، ۲۰۰۴). مدل پنج عامل شخصیت از طریق مطالعات بسیاری که با بهره گرفتن از تحلیل عاملی و با محوریت صفات شخصیت انجامشده است، به دست آمد (زانگ[۶۰]،۲۰۰۶). با بهره گرفتن از تحلیل عاملی به این نتیجه رسیدند که میتوان بین تفاوتهای فردی در خصوصیات شخصیتی، پنج بعد عمده را منظور کرد: رواننژند خویی[۶۱] (N)، به تمایل فرد برای تجربه اضطراب، تنش، ترحم جویی، خصومت، تکانش وری، افسردگی و عزتنفس پایین برمیگردد، در حالی که برونگرایی[۶۲] (E)، به تمایل فرد برای مثبت بودن، جرئت طلبی، پرانرژی بودن و صمیمی بودن اشاره میکند. گشودگی[۶۳] (O)، به تمایل فرد برای کنجکاوی، عشق به هنر، هنرمندی، انعطافپذیری و خود ورزی اطلاق میشود، در حالی که[۶۴] (A)، تمایل فرد برای بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی و همفکری، نوعدوستی و اعتماد ورزی را نشان میدهد. سرانجام اینکه وظیفهشناسی[۶۵] ©، به تمایل فرد برای منظم بودن، کارا بودن، قابلیت اعتماد و اتکاء، خود نظمبخشی، پیشرفت مداری، منطقی بودن و آرام بودن اطلاق میگردد.
لوین[۶۶] به نقل از کونارد[۶۷] (۲۰۰۶) خاطرنشان ساخت که ضرورت توجه به نقش صفات شخصیت در تبیین عملکرد تحصیلی افراد مطالعات فراوانی را به همراه داشته است. این در حالی است که پیشبینی عملکرد تحصیلی یکی از موضوعات محوری موردعلاقهی روانشناسی تربیتی است. تحقیقات اخیر تأکید کردهاند که عوامل شخصیتی بهویژه در سطوح بالاتر تحصیلات رسمی، در پیشبینی عملکرد تحصیلی، نقش بسزایی ایفا میکنند. علاوه بر این تعدادی از مطالعات نشان دادهاند که رابطه بین هوش روانسنجی و عملکرد تحصیلی بهویژه در محیطهای دانشگاهی، بهمراتب کمتر از اندازه مورد انتظار است. همچنین در بررسی دیگری رابطه بین صفات شخصیت و عملکرد تحصیلی در دو نمونه از دانشجویان انگلیسی نشان دادند که نمرات به دستآمده از صفات شخصیتی افراد در طول هفته های اول سال تحصیلی با نتایج آزمون نهایی، مرتبط است؛ بر این اساس آن ها دریافتند که عاملهای شخصیتی ۱۰ تا ۱۷ درصد واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین میکند (استیل،۲۰۰۷).
۲-۱-۱۲- عملکرد تحصیلی و مهارتهای تحصیلی
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 10:27:00 ق.ظ ]
|