چانگ و فرت و کیم(۲۰۰۲) ‌به این نتیجه رسیدند که در مؤسسات با مالکیت بیشتر سرمایه گذاران نهادی، مدیریت سود کمتری وجود خواهد داشت. چون نهادها یا به شرکت‌ها فشار وارد می آورند که روش های حسابداری محافظه کارانه ای را به کار ببرند و یا قادرند مدیران فرصت طلب را از سمتشان برکنار کنند.از نظر برخی از محققان درگیری سهام‌داران نهادی در فعالیت‌های نظارتی و کنترلی توانایی محدود کردن مشکلات نمایندگی را دارد. این نویسندگان استدلال می‌کنند که از آنجایی که همه سهام‌داران بدون تحمل هزینه، از فعالیت‌های سهامدار نظارت کننده بهره مند می‌شوند، فقط سهام‌داران نهادی انگیزه کافی برای نظارت دارند. نقش بالقوه دیگر برای سرمایه گذاران نهادی ایجاد سازوکارهای معتبر برای انتقال اطلاعات به بازارهای مالی، یعنی دیگر سهام‌داران است(هانگ، ۲۰۰۹).هانگ (۲۰۰۹) عقیده دارد ، سرمایه گذاران نهادی می‌توانند اطلاعات محرمانه حاصل از مدیریت را به دیگر سهام‌داران انتقال دهند. اما برای اینکه چنین نظارتی معتبر باشد، سهام‌داران نهادی باید سرمایه گذاری را برای یک دوره زمانی ادامه دهند که به اندازه کافی طولانی باشد و علاوه بر این، سهام کافی برای کاهش مشکل سواری مجانی نگهداری کنند (دای و همکاران، ۲۰۱۳).

لیو و پنگ(۲۰۰۶) صندوق های سرمایه گذاری را به سه طبقه، گروه بندی کردند و دریافتند که دقت اقلام تعهدی با سرمایه گذاران کوتاه مدت، ارتباط معکوس دارد، در حالی که سرمایه گذاران بلندمدت دقت اقلام تعهدی را افزایش می‌دهند. کوه(۲۰۰۷) نشان داد که سرمایه گذاران نهادی می‌توانند کاهش دهند مدیریت سود فرصت طلبانه را، در حالی که مالکیت نهادی زودگذر، باعث افزایش مدیریت سود در شرکتهایی که سعی در رسیدن به سود هدف دارند؛ می‌شوند(دای و همکاران، ۲۰۱۳). ‌بنابرین‏، بنظر می‌رسد چنانچه سهام شرکت در مالکیت صندوق‌های سرمایه گذاری بلندمدت باشد؛ در مقایسه با شرایطی که سهام در مالکیت صندوق‌های سرمایه گذاری کوتاه مدت باشد؛ مدیریت سود کمتری را داشته باشد.

۱-۵- نقش عدم تقارن اطلاعاتی در سطح نظارت صندوق های سرمایه گذاری بر مدیریت سود

رامالینگودا و یو(۲۰۱۲) نشان دادند که در شرکت‌های با سطح عدم تقارن اطلاعاتی بالا، مالکیت نهادی با محافظه کاری حسابداری ارتباط مثبت دارد و هرچه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر می شود؛ تقاضا برای محافظه کاری بالاتر می رود. آن ها استدلال نمودند که عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک سرمایه گذاری را افزایش داده و سهام‌داران نهادی را وادار به افزایش سطح نظارت می‌کند. در این خصوص، کوفی(۱۹۹۱) ادعا نمود چنانچه عدم تقارن اطلاعاتی پایین باشد، هزینه های نظارت صندوق های سرمایه گذاری کم است و آن ها انگیزه دارند که سهام خود را برای مدت بیشتری نگهداری نمایند(دای و همکاران، ۲۰۱۳).بر این اساس، بنظر می‌رسد که سطح عدم تقارن اطلاعاتی، رویه های نظارتی صندوق های سرمایه گذاری بر مدیریت سود شرکت‌های سرمایه پذیر را تحت تاثیر قرار دهد.

با توجه به مباحث فوق، سوال اساسی تحقیق حاضر به صورت ذیل مطرح می شود.

نقش صندوق های سرمایه گذاری بلندمدت نسب به صندوق های سرمایه گذاری کوتاه مدت، در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی، در نظارت بر مدیریت سود شرکت‌ها، چیست؟

۱-۶-ضرورت انجام تحقیق

شرکت‌های سهامی نقش عمده ای در اقتصاد بازی می‌کنند. میلیون‌ها نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در این شرکت‌ها سرمایه گذاری می‌کنند و موفقیت این شرکت‌ها به میل سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان به سرمایه گذاری در این شرکت‌ها بستگی دارد. یکی از مهمترین عوامل مؤثر در موفیقت واحدهای انتفاعی، راهبردهای اتخاذ شده توسط آن ها در بازارهای رقابتی می‌باشد. از این رو، تبیین نقش صندوق های سرمایه گذاری در بازار سرمایه و تمرکز بر اندازه گیری این راهبردها، یکی از ضروریات تحقیق حاضر است. زیراکه یافته های تحقیق در این حوزه می‌تواند به طور بالقوه توسط مدیران و سرمایه گذاران مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، توجه به عوامل مؤثر بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت‌ها، یکی دیگر از ضروریات تحقیق است. زیراکه صورت‌های مالی مهمترین منابع اطلاعاتی شرکت‌ها می‌باشند و از اهمیت و جایگاه خاصی در تصمیمات سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان برخودار می‌باشند و تبیین عوامل مؤثر بر آن می‌تواند به استفاده کنندگان از اطلاعات مالی در جهت ارزیابی صحیح این اطلاعات، کمک کند.

۱-۷-اهداف تحقیق

هدف آرمانی:ارائه راهکارهای بهینه جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در فرایند گزارشگری

هدف کلی:بررسی روش های افزایش تقارن اطلاعاتی و کاهش مدیریت سود

اهداف جزئی:

تبیین نقش صندوق های سرمایه گذاری در نظارت بر شرکت‌های پذیرفته شده در بورس در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی

تفکیک سرمایه گذاران نهادی به دو گروه بلندمدت و کوتاه مدت و تبیین ارتباط آن ها با سطح مدیریت سود شرکت‌های سرمایه پذیر

توجه به صندوق های سرمایه گذاری به ‌عنوان مهمترین گروه از سرمایه گذاران نهادی و نقش آن ها در حفاظت از منافع مالکان شرکت‌های سهامی

۱-۸) فرضیه های تحقیق

فرضیه اول: بین عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود ارتباط معناداری وجود دارد.

فرضیه دوم: بین صندوق های سرمایه گذاری بلندمدت و صندوق های سرمایه گذاری کوتاه مدت، در کاهش سطح مدیریت سود، ارتباط معنادار وجود دارد.

فرضیه سوم: بین عدم تقارن اطلاعاتی و صندوق های سرمایه گذاری در کاهش سطح مدیریت سود ارتباط معنادار وجود دارد.

۱-۹)روش تحقیق

این پژوهش یک تحقیق تحلیلی از نوع تجربی می‌باشد و جزء تحقیقات اثباتی حسابداری طبقه بندی می‌گردد. همچنین تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از نوع همبستگی محسوب می‌گردد. آزمون همبستگی موردنظر این تحقیق معادلات رگرسیونی می‌باشد.

۱-۱۰)جامعه و نمونه آماری

در پژوهش حاضر به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از داده های مالی طبقه بندی شده و حسابرسی شده شرکت‌های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده می شود. جامعه آماری فوق با توجه به شرایط و ملاحظات ذیل محدود شده و نمونه آماری از آن استخراج می شود.

۱) پایان سال مالی شرکت ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.

۲)شرکت هادر طول سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ در بورس حضور داشته باشند.

۳)شرکت ها در دوره مورد مطالعه تغییر سال مالی نداشته باشد.

۴)نماد معاملاتی شرکت فعال و بیش از۶ ماه در سال توقف نماد معاملاتی نداشته باشد.

۵)اطلاعات مالی شرکت در دوره مورد مطالعه در دسترس باشد.

‌بنابرین‏، روش نمونه گیری در این تحقیق، غربالگری است که متناسب با شرایط ذکر شده تعدادی از شرکت‌های نمونه آماری انتخاب و داده های آن ها در آزمون فرضیه های تحقیق به کار می رود. دوره تحقیق ۶ ساله و شامل سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ است.

۱-۱۱)روش گرد آوری اطلاعات

جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده می شود.در این روش از کتابخانه‌های فیزیکی و دیجیتالی برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده خواهد شد. به منظور گردآوری اطلاعات از بانک های اطلاعاتی آماده، نظیر نرم افزار ره آورد نوین و سایت های رسمی بورس نظیر کدال ، rdis و irbouse استفاده خواهد شد.

۱-۱۲)قلمرو تحقیق

۱-۱۲-۱)قلمرو موضوع تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...