می کند. این نظارت، خصوصا وقتی که به صورت غیر منتظره و بدون اطلاع قبلی صورت بگیرد، باعث دقت و توجه بیش تری به کار و فعالیت می شود. همچنین از کم کاری و کاستن از کیفیت کارها می کاهد. زیرا کارکنان همواره این احتمال را خواهند داد، مدیر بدون اطلاع قبلی از بخش آن ها بازدید کند و عملکرد آنان را مورد بررسی قرار دهد. این ذهنیت باعث می شود، که آن ها با جدیت و دقت کار کنند و از کم کاری بپرهیزند. در نتیجه بهره وری به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر بازدید مدیران و مسئولان و نظارت مستقیم آن ها موجب خواهد شد، که کارکنان احساس کنند مدیران به آن ها توجه دارند. وسبب دلگرمی بیش تر آنان می شود و رضایت شغلی آنان را افزایش می دهد.
بررسی سیره مدیریتی امیرالمؤمنین ۷بیانگر این نکته است که آن حضرت توجه خاصی به این نوع نظارت داشته و علاوه بر این که در برخی از موارد، شخصا بر عملکرد کارگزاران نظارت داشت (نظارت بی واسطه)، در مواردی نیز این کار را بر عهده افراد دیگری که مورد اعتماد ایشان بودند، واگذار می فرمود (نظارت با واسطه).
نمونه ای از نظارت مستقیم بدون واسطه، نظارت حضرت بر بازار بود .آن حضرت هر روز صبح به بازار کوفه می رفت و بر نحوه رفتار فروشندگان و تجارت نظارت می کرد.(تفصیل آن گذشت)
در نظارت مستقیم با واسطه، از جمله افرادی که آن حضرت، نظارت بر کارکرد کارگزاران را بر عهده او گذاشت، مالک بن کعب ارحبی است. در نامه ای به مالک بن کعب ارحبی (که از یاران و کارگزاران امام ۷و فرماندار عین التَّمر و بهقبادات بود و علاوه بر آن، مسئولیت بازرسى از عملکرد سایر کارگزاران منطقه کوفه و جزیره را هم بر عهده داشت) [۲۲۰] این گونه نوشت :
«أمّا بَعدُ؛ فَاستَخلِف عَلى عَمَلِک، وَاخرُج فی طائِفَهٍ مِن أصحابِکَ حَتّى تَمُرَّ بِأَرضِ کورَهِ السَّوادِ، فَتَسأَلَ عَن عُمّالی، وتَنظُرَ فی سیرَتِهِم فیما بَینَ دَجلَهَ وَالعُذَیبِ، ثُمَّ ارجِع إلَى البِهقُباذاتِ فَتَوَلَّ مَعونَتَها، وَاعمَلِ بِطاعَهِ اللّهِ فیما وَلّاک مِنها.وَاعلَم أنَّ کُلَّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ مَحفوظٌ عَلَیهِ مَجزِیٌّ بِهِ، فَاصنَع خَیرا صَنَعَ اللّهُ بِنا وبِکَ خَیرا، وأعلِمنی الصِّدقَ فیما صَنَعتَ. وَالسَّلام‏[۲۲۱]
کسى را به جاى خود بگمار و با گروهى از یارانت، از شهر خارج شو تا به روستاهاى سواد برسى. در آن‏جا از کارگزاران من در منطقه دجله وعُذَیْب‏ پرس‏وجو کن و در رفتار آنان بنگر. آن‏گاه به بِهْقُبادات‏ برگرد و کار آن را بر عهده گیر، و در دایره سرپرستى‏اى که خداوند به تو داده، از او پیروى کن و بدان که کار فرزند آدم، بایگانى شده و بدان، پاداش داده مى‏شود. نیکى به جا آر. خداوند، ما و تو را به نیکى موفّق دارد؛ و در کارهایت راستى را نشانم ده. و السلام!»
همچنین آن حضرت سفارشاتی به کارگزاران و استانداران مبنی بر نظارت مستقیم بر امور مناطق تحت فرمانشان داشتند:
«ثمَّ أُمُورٌ مِنْ أُمُورِکَ لَا بُدَّ لَکَ مِنْ مُبَاشَرَتِهَا مِنْهَا إِجَابَهُ عُمَّالِکَ بِمَا یَعْیَا عَنْهُ کُتَّابُکَ وَ مِنْهَا إِصْدَارُ حَاجَاتِ النَّاسِ یَوْمَ وُرُودِهَا عَلَیْکَ بِمَا تَحْرَجُ بِهِ صُدُورُ أَعْوَانِکَ [۲۲۲]
قسمتى از امور است که باید خودت به انجام آنها بر خیزى، از جمله پاسخ دادن به کارگزاران دولت آنجا که منشیانت از پاسخ گویى ناتوانند. و نیز جواب دادن به حاجات و مطالب مردم در همان روزى که حاجاتشان به تو مى‏رسد و پاسخش همکارانت را تنگدل و ناراحت مى‏کند.»
در جایی دیگر می فرماید:
«وَ اجْعَلْ لِذَوِی الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَکَ وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِیهِ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَکَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَکَ وَ أَعْوَانَکَ مِنْ أَحْرَاسِکَ وَ شُرَطِکَ حَتَّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُمْ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ [۲۲۳]
از جانب خود وقتى را براى آنان که به شخص تو نیازمندند قرار ده و در آن وقت وجود خود را براى آنان از هر کارى فارغ کن، و جلوست براى آنان در مجلس عمومى باشد، و براى خداوندى که تو را آفریده تواضع کن، و لشگریان و یاران از پاسبانان و محافظان خود را از این مجلس برکنار دار، تا سخنگوى نیازمندان بدون ترس و نگرانى و لکنت و تردید با تو سخن بگوید.»
یکی از مصادیق نظارت مستقیم، کنترل و نظارت والی بر امور خویشاوندان است، تا خویشاوندانش از هرگونه امتیاز خواهی و برتری طلبی دور مانده و برای مردم الگو باقی بمانند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حضرت امیرالمؤمنین در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می‏نویسد:
«ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّهً وَبِطَانَهً، فِیهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَتَطَاوُلٌ، وَقِلَّهُ إِنْصَافٍ فِی مُعَامَلَهٍ. فَاحْسِمْ مَادَّهَ أُولئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الْأَحْوَالِ. وَلَا تُقْطِعَنَّ لاِحَدٍ مِنْ حَاشِیَتِکَ وَحَامَّتِکَ قَطِیعَهً، وَلَا یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی اعْتِقَادِ عُقْدَهٍ، تَضُرُّ بِمَنْ یَلِیهَا مِنَ النَّاسِ، فِی شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ، یَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَی غَیْرِهِمْ،[۲۲۴]
سپس والیان را نزدیکانى است که آنان را خوى خود خواهى و دست درازى به مال مردم، و کمى انصاف در داد و ستد است، به جدا کردن اسباب و وسایل این حالات ماده و ریشه آنان را قطع کن. به هیچ یک از اطرافیان و اقوام خود زمینى از اقطاع مسلمین واگذار مکن. نباید در تو طمع ورزد کسى به گرفتن مزرعه‏اى که در آبشخور آن به همسایه زیان رساند، یا کارى که باید با شرکت به سامان رسد مشقّت کار مشترک را به همسایگان تحمیل کند »
در قسمتی دیگر از این نامه مجددا سفارش به نظارت بر یاران و دوستان می نماید:
«تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَى خِیَانَهٍ ………. فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَه[۲۲۵]
از یاران و یاوران بر حذر باش، اگر یکى از آنان دست به خیانت دراز کند ………او را به جرم خیانت‏کیفر بدنى بده»
آن حضرت از کارگزان و مسئولین حکومتی نیز خواسته است، که نظارت مستقیم بر امور زیر مجموعه خود داشته باشند.
۳ـ۲ـ۲ـ نظارت مخفی
منظور از نظارت مخفی آن است که مدیر، نظارت بر زیرمجموعه و بررسی عملکرد کارکنانش را به وسیله دیگران انجام دهد، به نحوی که افراد مخصوصی را جهت نظارت انتخاب می کند، ولی سایر کارکنان متوجه این مسأله نمی شوند و این افراد را نمی شناسند، تا بر بخش های مختلف سازمان و عملکرد کارکنان بصورت مخفی نظارت کنند، و نتیجه نظارت و بررسی خود را در اختیار مدیریت اصلی قرار دهند.زیرا مدیران ارشد ، نمی توانند تمام وقت خود را صرف کنترل سازمان کنند و بر تمام مسائل ریز و درشت آن نظارت داشته باشند؛ بلکه باید با تعیین افراد امین، این وظیفه مهم را به انجام برسانند، و برای تصمیم گیری در مورد سازمان و کارکنان از گزارش های این افراد استفاده کنند.
سیره عملی امیرالمؤمنین ۷در زمان حکومت شان این بود، که همواره اعمال و رفتار کارگزاران خود را زیر نظر داشتند؛ برای انجام دادن این کار، مأمورانی را به صورت ناشناس به نقاط مختلف می فرستاد تا به طور دقیق بر عملکرد آنان نظارت کرده و گزارش کارهایشان را به اطلاع ایشان برسانند و ضمن رسیدگی به کیفیت کـار آنان، مسائل مالی و دخل و خرج آن ها را نیز کنترل می کرد و اگر خیانت مالی از هر کدام می دید، علاوه بر عزل وی اموالش را نیز به نفع بیت المال مصادره می کرد. و نه تنها خود از این طریق عملکرد کارگزارانش را بررسی می کرد، بلکه به کارگزاران ارشد خود دستور می داد جهت نظارت بر عملکرد مجموعه خود از مأموران مخفی استفاده کنند. آن حضرت در نامه خود به مالک اشتر می فرماید:
«ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُیُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَهٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَهِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّه[۲۲۶]
به کارهایشان رسیدگى کن، و جاسوسانى از اهل راستى و وفا بر آنان بگمار، زیرا بازرسى پنهانى تو از کارهاى آنان سبب امانت دارى ایشان و مداراى با رعیّت است.»
عیون جمع کلمه عین است؛ عین معانی متعددی در لغت عرب دارد. یکی از معانی آن، جاسوس و کسی است که به منظور بررسی و کسب اطلاعات و خبر، به جایی فرستاده می شود. روشن است که جاسوس، همواره به صورت پنهانی و ناشناس این مأموریت را انجام می دهد، نه به صورت علنی و آشکار.
در قسمتی دیگر از همین نامه در مرد شرایط مأموران مخفی این چنین فرموده :
«ثُمَ‏ لَا تَدَعْ‏ أَنْ یَکُونَ لَکَ‏ عَلَیْهِمْ عُیُونٌ‏ مِنْ أَهْلِ الْأَمَانَهِ وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ عِنْدَ النَّاسِ فَیُثْبِتُونَ بَلَاءَ کُلِّ ذِی بَلَاءٍ مِنْهُمْ[۲۲۷]
پس فراموش نکن که باید بر آن ها مأموران مخفی از مردمان امین و حق گو که در میان . مردم به این صفت شناخته شده باشند ، بگماری»
دقت در نامه هایی که آن حضرت به کارگزاران خود در مناطق مختلف نوشته، گویای این حقیقت است، که ایشان همواره عده ای را به عنوان ناظر مخفی معین می کرده تا نحوه رفتار کارگزاران را به ایشان گزارش کنند. در این قسمت به برخی از این نامه ها اشاره می کنیم :
آن حضرت در نامه ای به مصقله بن هبیره شیبانی که از طرف ایشان فرماندار یکی از شهرهای فارس بود، می نویسد:
«بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَکَ وَ عَصَیْتَ إِمَامَکَ أَنَّکَ تَقْسِمُ فَیْ‏ءَ الْمُسْلِمِینَ‏ ……مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِکَ [۲۲۸]
خبر انجام کارى از تو به من رسیده که اگر آن را به جا آورده باشى خدایت را به خشم آورده، و امام خود را غضبناک کرده‏اى. خبر این است که غنایم مسلمانان را ……….در میان بادیه نشینان قبیله‏ات که تو را انتخاب نموده‏اند تقسیم مى‏کنى»
ابتدا امام ۷او را مطّلع ساخته است از آنچه که از وى سر زده به طور اجمال آن حضرت از آن با خبر شده است، تا هشدار داده و او را آگاه سازد که آن کار ناپسندى بود به دلیل پیامدى که داشته یعنى خشم پروردگار و غضب امامش، و او را با عبارت: اگر چنان کارى کرده باشى، متوجه ساخته که این امر هنوز ثابت نشده است. سپس این کار را براى او توضیح داده که بخشش مال مسلمانان است به خویشاوندان عرب خود که او را به ریاست برگزیده‏اند. و آن مال را معرّفى کرده است که فراهم آمده سرنیزه‏ها و اسبان آنهاست و به خاطر آن خونهایشان ریخته شده است، تا مطلب درست فهمانده شود و علت استحقاق آنها نسبت به این مال روشن گردد و به همان نسبت نادرستى تقسیم مال بین دیگران محقق شود. [۲۲۹]
امام علی ۷به یکی از فرمانداران خود می نویسد:
« فَقَدْ بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ وَ عَصَیْتَ إِمَامَکَ وَ أَخْزَیْتَ أَمَانَتَکَ بَلَغَنِی أَنَّکَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْک‏ [۲۳۰]
خبر برنامه‏اى از تو به من رسیده که اگر انجام داده باشى پروردگارت را به خشم آورده، و امام . خویش را نافرمانى نموده، و در امانت خیانت کرده‏اى. به من خبر رسیده که محصولات زمین را . برده و انچه زیر دو پایت ‏ بوده برگرفته اى. »
یکی دیگر از نامه های امام به منذر بن جارود عبدی است که در کار فرمانداری خود خیانت کرده بود. حضرت در قسمتی از نامه خود به او می نویسد:
«فَإِذَا أَنْتَ فِیمَا رُقِّیَ إِلَیَّ عَنْکَ لَا تَدَعُ لِهَوَاکَ انْقِیَاد[۲۳۱]
ناگاه به من گزارش رسید که در تبعیت از هواى نفس دست بردار نیستى‏»
این چند مورد و موارد مشابه دیگر، به وضوح بیانگر این واقعیت هستند که آن حضرت در مناطق مختلف، افرادی را جهت نظارت مخفی بر عملکرد کارگزاران خود، مشخص کرده بود، تا اعمال و رفتار کارگزاران را کنترل، و نتیجه را به آن حضرت گزارش کنند.
در نهج البلاغه موارد زیادی کلمه (بَلَغَنی) آمده که نشان می دهد، امام علی ۷کاملاً در امور وکارهای کارگزاران خویش نظارت داشته است؛ مثلاً در مواردی چون نامه های ۱۹ ـ ۲۰ ـ ۳۳ ـ ۳۴ ـ ۴۰ ـ ۴۴ ـ ۴۵ ـ ۶۳ و ۷۰ با عبارت مذکور یا کلماتی چون عَرَفْتُ ـ نُبِّئْتُ و… اطلاع یابی خود را به کارگزارانش گوشزد نموده است.
۳ـ۲ـ۲ـ۱ـ فوائد نظارت مخفی
۱ـ اگر نظارت بر عملکرد کارکنان، همیشه به صورت آشکار و علنی انجام شود، از دقت و صحت لازم برخوردار نخواهد بود؛ زیرا در این صورت ممکن است برخی از کارکنان با تظاهر به عملکرد خوب و ظاهر سازی، نظارت کنندگان را فریب دهند و عملکرد خود را خوب و مطلوب را نشان دهند. این کار ضریب صحت و دقت نظارت را پایین می آورد.آن حضرت می فرماید:
«فَإِنَّ الرِّجَالَ یَتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاهِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ خِدْمَتِهِمْ وَ لَیْسَ وَرَاءَ ذَلِکَ
مِنَ النَّصِیحَهِ وَ الْأَمَانَهِ شَیْ‏ء[۲۳۲]
مردان براى جلب نظر حاکمان خود را به ظاهر سازى‏و خوش خدمتى مى‏شناسانند، در حالى که پشت پرده این ظاهر سازى خبرى از خیر خواهى و امانت دارى نیست‏ »
۲ـ سب ترغیب و تشویق کارکنان به امانتداری می شود. این نوع نظارت باعث خواهد شد که کارکنان از دست زدن به خیانت بپرهیزد و امانتدار باشند.
۳ـ مدارا کردن کارکنان با ارباب رجوع: حضرت علی (ع ) بعد از سفارش به مالک اشتر مبنی بر نهادن مأموران مخفی برای نظارت، به این دو فاید اخیر اشاره کرده و می فرماید:
«فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَهٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَهِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّه[۲۳۳]
زیرا بازرسى پنهانى تو از کارهاى آنان سبب امانت دارى ایشان و مداراى با رعیّت است.»
۴ـ گزارش کنندگان در این روش در محذورهای گوناگون شیوه های مستقیم قرار نمی گیرند.
۳ـ۳ـ رفتار آن حضرت با هنجار شکنان
بعد از نظارت و کشف خلاف کاری ها، حال نوبت برخورد با متخلفان است . نوع برخورد امیرالمؤمنین۷با متخلفان متناسب با افرد و نوع خلافی بود که مرتکب شده بودند . مهمترین امر در این مرحله روش برخورد صحیح با متخلف است .
انسان موجودی است، که همیشه در معرض خطا و گناه است، ممکن است گاهى افرادی به دلیل غفلت، آشنا نبودن با کارها و یا نگرانى‏ها و مشکلاتى که براى آنها پیش مى‏آید، مرتکب لغزش و خطا ‏شوند و گاهی هم از سر عناد و لجاجت به طغیان و سرکشی دست زند . نحوه برخورد با هر کدام از این موارد متفاوت است . در مواردى نباید فورا شخص را متخلف و خطا کار دانست و آخرین برخورد و شدت عمل را داشت ، بلکه باید نسبت به آن لغزش چشم پوشى شود تا شخصیت و کرامت فرد مورد اهانت قرار نگیرد، باید با او مدارا کرد و فرصت داد تا اشتباه خود را جبران کند . ولی گاهی باید شدت عمل به خرج دادو او را مجازات کرد . در سیره امیر المؤمنین ۷تنبیه و مجازات متخلفین در آخرین مراحل و مراتب قرار داشت . آن حضرت بر حسب موارد ابتدا با چشم پوشی و عفو ، گاهی با موعظه و نصیحت ، مواردی با امر و نهی با ناهنجاریهای و قانون شکنی ها برخورد می کرد زیرا برخورد شدید با خلاف های جزئی و کوچک خواسته یا ناخواسته متخلف را در مسیر جسارت‏ها، برخوردهاى غرض آلود و لغزش‏هاى عامدانه سوق خواهد داد .
آن حضرت سفارش می کردند:
«لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَهٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَه [۲۳۴]
به خشمى که راه بیرون رفتن از آن وجود دارد شتاب مکن»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...