هدف کلی: محقق سعی دارد در این تحقیق به بررسی رابطه بین فشار روانی با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان ابهر بپردازد.

هدف کاربردی: با تشخیص رابطه فشار روانی و پیشرفت تحصیلی، می‌توان با بهره گرفتن از شیوه های درست تحصیلی و تربیتی در خانواده ها و نیز در مدارس به هرچه بیشتر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان کمک نمود.

سؤالات تحقیق:

الف- سؤال اصلی تحقیق:

  1. آیا بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای شهرستان ابهر رابطه‌ای وجود دارد؟

ب- سؤالات فرعی تحقیق:

    1. آیا پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دختر و پسر متفاوت است؟

    1. آیا فشار روانی بین دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه در شهرستان ابهر متفاوت است؟

    1. آیا بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پسر رابطه وجود دارد؟

    1. آیا بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دختر رابطه وجود دارد؟

  1. آیا فشار روانی دانش‌آموزان در پایه های مختلف تحصیلی متفاوت است؟

فرضیه‌ها:

    1. بین میزان فشار روانی دانش‌آموزان متوسطه دختر و پسر شهرستان ابهر تفاوت وجود دارد.

    1. بین میزان فشار روانی و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه رابطه وجود دارد.

    1. بین میزان فشار روانی و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه رابطه وجود دارد.

    1. میزان فشار روانی دانش‌آموزان دختر و پسر در سطوح سه گانه تحصیلی متفاوت است.

  1. میزان پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه متفاوت است.

تعاریف عملیاتی متغیرها:

فشار روانی: فشار روانی عبارت است از واکنش‌های جسمی و روانی که افراد در مقابل وقایع «محیطی ایجادکننده‌فشارهای عصبی و روانی» یا استرسور ازخود بروز‌می‌دهد.[۱] (الوانی ، سید مهدی ، فشارهای عصبی و سازمان و راه های مقابله با آن ، مجله مدیریت دولتی)

در این تحقیق منظور از فشارروانی، نمره‌ای است که فرد از مقیاس سنجش فشار روانی اورسولا مارکهام[۲]به دست می‌آورد.

پیشرفت تحصیلی: پیشرفت تحصیلی عبارت است از یادگیری و تغییری که به طور عمیق در اثر آموزش در فرد ایجاد می شود و برای مدت طولانی اثر آن باقی می‌ماند. پس پیشرفت تحصیلی تنها به حفظ کردن مطالب درسی اطلاق نمی‌شود و نتیجه پیشرفت تحصیلی همان افزایش معلومات و مهارت دانش‌آموزان است.[۳] (گروسی ، اعظم ، بررسی رابطه بین اضطراب و پیشرفت تحصیلی ، ۱۳۸۷)

منظور محقق از پیشرفت تحصیلی در این تحقیق، معدل کل هر پایه دانش آموزان در پایان سال تحصیلی ۸۷-۸۶ است.

فصل دوم :

ـ تاریخچه فشار روانی

ـ تعاریف و نظریه های فشار روانی

ـ علل استرس

ـ عوامل مؤثر در تشدید فشار روانی

ـ عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی

ـ ارزشیابی و آزمون‌های پیشرفت تحصیلی

ـ تحقیقات انجام در داخل و خارج

تاریخچه فشار روانی

واژه فشار روانی را اولین بار هانس سلیه[۴]۱، روانپزشک و روانشناس اتریشی در سال ۱۹۳۶ در دانش پزشکی به کار برد. بعد از سلیه دانشمندان دیگر از جمله « کانن»[۵]۲، «بن فین»[۶]۳ و«دلی»[۷]۴ آثار فشار روانی در حیوانات را نیز ثابت کردند، در حالی که هنوز هم شعور در حیوانات مسجل نشده بود. قبل از « کانن» ، « بن فین» و «دلی» ، هرچند که «فروید»[۸]۵ و « بلولر»[۹]۶ در اهمیت روان درمانی تأکید داشتند ولی تا آن زمان سبب همه بیماری‌ها را ضایعات فیزیکی و جسمی می‌شناختند.

تحقیقات و بررسی‌های «سلیه» این اصل را علمی تر و به زبان و بیان دانش امروزی بیان داشت. او ثابت کرد که ناراحتی‌های روانی و هیجانی نیز موّلد ضایعات جسمی و عضوی هستند. در سال‌های بعد از جنگ جهانی اول به خصوص جنگ جهانی دوم مطالعاتی در خصوص فشارهای عصبی و روانی نیز صورت گرفته است، که اکثر این مطالعات در ارتباط با جنگ جهانی و اثرات آن بر روی افراد، صورت گرفت. اما در سال‌های بعد از ۱۹۶۰ گرایش بیشتری به مطالعات فشار عصبی در محیط کار و محیط‌های صنعتی یافته است. محققی به نام فیلگی[۱۰]۱ در سال ۱۹۸۷ در بررسی دقیق که درباره سیر تغییرات در واژه‌گذاری ‌آسیب‌های عصبی و روانی ناشی از جنگ انجام داده است، چنین اظهار می‌دارد:« مجروحان جنگی را قبل از جنگ جهانی اول که غالباً دچار ضعف و یا نداشتن نظم و یا هردو بود به عنوان « آسیب دیدگان روانی» می‌نامیدند». به دنبال جنگ جهانی اول علائم همراه با فشارهای عصبی در مجروحان جنگی را « اختلالات عصبی روانی ناشی از جنگ » یا « اختلالات عصبی روانی ناشی از ضربه » نامیدند. در جنگ جهانی دوم و بعد از آن عوارضی که ‌در مورد مجروحان روانی ناشی از جنگ وجود داشت تحت عنوان « افسردگی و فروماندگی» و سپس « فروماندگی جنگی » نامیده شد، که بعد از جنگ کره به خستگی ناشی از جنگ تبدیل گردید.

سلیه و همکارانش در سال ۱۹۵۲ میلادی یک نظریه تفضیلی برای نشان دادن چگونگی واکنش موجود زنده به استرس[۱۱] ارائه دادند. سلیه در این نظریه تشریح کرد که چگونه تعادل حیاتی از هم می‌پاشد و واکنش استرس[۱۲] تحت شرایط شدیدآشکار می‌گردد که به آن واکنش کلی سازگاری (G.A.S) می‌گویند. در اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی، روانپزشکی به نام توماس هلمز[۱۳]در پژوهش‌های خود ‌به این نتیجه رسید که تنها عامل مشترک در ایجاد هرنوع استرس، لزوم، ضرورت و اجبار در ایجاد تغییر و تحول مهم، در روند زندگی فرد است. به منظور نشان دادن تأثیر استرس ناشی از « تغییرات عمده زندگی» که گفتیم عامل مشترک بین تمام انواع استرسها است ، هلمز و ریه در سال‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی از پنج هزار نفر پرسشهایی مبنی بر اولویت دادن به اتفاقات و تغییرات مهم زندگی پرسیدند، که بر اساس آن، مقیاس معروف هلمزـ ریه برای اندازه گیری درجه اهمیت وقایع زندگی ساخته شد. که مرگ همسر بالاترین استرس (۱۰۰) و خرید خانه، کمترین استرس (۳۰) را به خود اختصاص داده بود. همچنین لئونارد سایم[۱۴]۱ نیز به سال ۱۹۷۸ در پژوهشی که به عمل آورد اهمیت « حمایت‌های اجتماعی» را در سلامت جسم و روان تأکید کرد. در سال‌های اخیر پژوهشگران عامل روانی دیگری را که سبب افزایش شدید آسیب‌پذیری در برابر حملات قلبی و سایر بیماری‌های مربوط به استرس می‌شود، کشف کرده‌اند. این عامل روانی را رفتار نوع A2 نامیده‌اند. این پدیده را دو متخصص قلب به نام « می‌یر فریدمن »[۱۵]۳و « روی روزمن»[۱۶]۴٫ اولین وجه مشخصه این گونه رفتار این است که شخص سعی‌ می‌کند، در زمان بسیار محدود فعالیت زیاده از حد انجام دهد. دوم اینکه احساس خشم سیالی در وجود چنین فردی در جریان است. (شاملو، ۱۳۸۱)

تعاریف و نظریه های فشار روانی:

علی‌رغم تحقیقات وسیعی که در زمینه استرس انجام شده است و برخلاف استفاده گسترده‌ای که در مکالمات روزمره از این مفهوم می‌شود، هنوز هم استرس دقیقاً تعریف نشده است. بعضی اشخاص وقتی ‌در مورد استرس صحبت می‌کنند در واقع به یک محرک محیطی اشاره می‌کنند. بعضی آن را به عنوان پاسخی به محرک محیطی می‌بینند. عده‌ای هم آن را در تعامل بین محرک محیطی و پاسخ جستجو می‌کنند. نظریه‌پردازان و محققان مختلف نیز هرکدام استرس را از زاویه متفاوتی تحلیل کرده‌اند و در این میان دیدگاه های سلیه و لازاروس نقطه عطفی برای تمام نظریات پیش از خود محسوب می شود.[۱۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...