‏۲-۲-۱-۵-‏الف. به باور خطیب رهبر در دستور زبان فارسی (۱۳۰۰-ص۲۲۹)‏ « برای» در معانی زیر استفاده میشود:

‏۱-‏ اختصاص :
گوسفند از برای چوپان نیست بلکه چوپان برای خدمت اوست ص۴۶ گلستان سعدی، تصحیح فروغی
اما چون سوگند در میان است از جامه خانۀ خاص برای تشریف و مباهات یک تخت جامه … برگیرم
ص۲۷ منتخب ‏کلیله و دمنه
‏۲-‏ تعلیل :
میل جهانیان بدوستان برای منافع است و پرهیز از دشمنان برای مضار. ص۲۲۱ منتخب کلیله و دمنه

‏۲-۲-۱-۵-‏‏ب.‏ به گفته انوری و احمدی گیوی ص۲۶۱‏ مهمترین موارد کاربرد «برای» اینها هستند:
‏‌أ.‏ در بیان علت و در معنی (به سبب)، (به جهت)، (به منظور) به کار می رود : ‏
این سه کلاغ برای در آوردن در چشم میشی او آمده بودند. هدایت (سگ ولگرد، ص۲۸)‏
‌ب. ‏در معنی (نسبت به)، (در حق)، (دربارۀ) :
او احتیاج داشت که مهربانی خودش را به کسی ابراز کند برایش فداکاری بنماید. هدایت (سگ ولگرد، ‏ص۲۴)‏
‏‌ج. ‏به معنی (از بهر) : ‏
‏‌چیزی برایم باقی نمانده.‏
۲-۲-۱-۵-‏ج. شریعت :
شریعت حرف اضافه «برای» را نادیده گرفته است و تنها در بخش حروف اضافه مرکب به عنوان مثال به مواردی چون «از برای» اشاره کرده است و ظاهرا برای «برای» هویت حرف اضافه مستقل قائل نبوده است.
‏۲-۲-۱-۵-‏‏د. ‏دستور پنج استاد
در این اثر نیز همچون اثر شریعت «برای» جزو حروف اضافه مستقل محسوب نشده است و در بخش حروف اضافه مرکب به مواردی چون «از برای» اشاره شده است.
‏۲-۲-۱-۶.تقسیم معانی حرف اضافه «در»
‏۲-۲-۱-۶-‏الف. خطیب رهبر در دستور زبان فارسی (ص۳۳۳)‏ کاربردهای در را در معانی زیر می‏داند :
۱- الصاق :
‏‌أ.‏ الصاق حقیقی :
رسید آنگهی تنگ در شاه روم خروشید کای مرد بیداد شوم ص۱۲۱ج۱شاهنامه، چاپ بروخیم
‏‌ب. ‏الصاق مجازی :
خداوندا هرکه در تو رسید، غمان وی برسید. ص۲۰کشف الاسرار میبدی

۲-‏ تعلیل :
سپس یعقوب آن رای بپسندید و دانشمندی را هم برین جمله بسوی محمد ابراهیم فرستادند و محمدابراهیم درین پیغام ‏خوشدل شد و لشکر را بدان طرف برد. ص۳۰۸منتخب جوامع الحکایات عوفی
۳- ‏تکثیر در وصف :
امیر المؤمنین المستظهر بالله نامه در نامه و پیک در پیک روان کرده بود باصفهان. ص۵۴چهار مقالۀ عروضی
۴-‏ توضیح :
الحق هیچ باقی نگذاشت و سخن را بآسمان علیین برد و در عذوبت بماء معین رسانید. ص۴۰چهار مقالۀ نظامی ‏عروضی
‏۵-‏ حال :
امیر محمد را بقلعۀ کوهیز موقوف کردند، سپس آنکه همه لشکر در سلاح صف کشیده بودند.
ص۳تاریخ بیهقی، ‏تصحیح دکتر فیاض
‏۶-‏ رای مفعولی و تعدیه :
‏‌أ. ‏رای مفعولی :
بونصر در رکابش بوسه داد و گفت خداوند باقی باد. ص۳۴۱تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
‏‌ب. ‏تعدیه :
گرمای آفتاب ایشان را میرنجانید، در موسی بنالیدند. ص۱۲۶ج۱تفسیر ابو الفتوح، تصحیح طباطبایی
۷- ‏سوی و جانب :
چون گامی چند برفت سگان او را بدیدند، نشناختند در او دویدند. ص۱۹۸اسرار التوحید
‏۸- ‏ظرفیت :
‏‌أ.‏مکانی :
و من که بو الفضلم پیش از تعبیه لشکر در رفته بودم. ص۴۵۶ تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
‏‌ب. ‏زمانی :
امیر شهید آنجا برفت تا نزدیک لشکر او رسید. چون دیبال خبر یافت در وقت بگریخت. ص۸۳زین الاخبار ‏گردیزی
‏‌ج. ‏مجازی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...