۲- ۱۲-۴) وجدان کاری و انگیزش ((Motivation
متخصصان و کارشناسان روانشناسی و مدیریت در موضوع انگیزش کارکنان نظریه های بسیاری ارائه دادهاند. ولی هنوز بین آنان درباره ی ماهیت انگیزش و نحوه عمل آن اختلافات زیادی دیده می شود. در مجموع می توان گفت که انگیزش عاملی است که موجب می شود تا انسان ها کاری را انجام دهند. بعضی بر این باورند که انگیزش سرچشمه در درون انسان دارد و برخی معتقد به بیرونی بودن آن هستند و هر گروه دلایلی برای خود دارد؛ ولی درباره ی ماهیت و نحوه عمل انگیزش توافق وجود ندارد. و آنچه در مورد آن توافق نسبی است آن است که انجام هر کاری مبتنی بر انگیزه ای است و بنابرین تحلیل انگیزه در بررسی مسئله وجدان کاری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار میباشد.
۲- ۱۲- ۵) وجدان کاری و تعهد (Commitment)
تعهد کردن در زبان فارسی به معنای ((گردن گرفتن شرط و پیمان و خود را ملزم به انجام عملی دانستن)) تعریف شده است.
رایلی و کادول، تعهد را به عوامل و انگیزه های درونی و برونی شغل تقسیم میکنند؛ و سامرز تعهد مؤثر را نوعی وابستگی و انضمام به سازمان میداند. که به صورت پذیرش ارزش های سازمان و تمایل به باقی ماندن در سازمان تظاهر می کند.
بلانچارد و هرسی تعهدات مدیر موفق را مجموعه اقداماتی می دانند که در ارتباط با هر یک از موارد زیر انجام می رساند:
– تعهد نسبت به مشتری – تعهد نسبت به سازمان
– تعهد نسبت به خویشتن – تعهد نسبت به مردم
– تعهد نسبت به وظیفه (بختیاری،۱۳۷۷،صص۱۰-۱۱).
۲-۱۳) مدیریت و شاخص های (نمایانگرها، معرف ها) وجدان کاری
انجام کار بیشتر و بهتر (کمی و کیفی) اثر بخشی و کارایی را به دنبال دارد. وجدان کاری که برخی مواقع در معنای کار بهتر و بیشتر به کار می رود، یکی از ویژگی های مدیر است. شاخص های (نمایانگرها، معرف ها و علایم) قوت وجدان کاری:
۱- آگاهی از دلایل و ضرورت وظیفه محوله؛
۲- اولویت بندی کارها بر اساس اهمیت و با برنامه کار کردن؛
۳- احساس خوشحالی بعد از انجام کارها و ناراحتی هنگام به تعویق انداختن کارها؛
۴- تقدم منافع سازمانی و جمعی بر منافع شخصی؛
۵- استفاده اثر بخش از وقت، منابع و امکانات؛
۶- به انجام رساندن کامل کار و ناقص رها نکردن آن؛
۷- سعی و تلاش در آگاهی از نقاط قوت و ضعف کارها و اجازه دادن به دیگران جهت نقد و ارائه پیشنهاد؛
۸- آینده نگری در انجام کارها و به نتایج دراز مدت اندیشیدن؛
۹- هماهنگی و همسویی کارهای در دست انجام با اهداف و رسالت های سازمان؛
۱۰- آگاهی از هماهنگی و همسویی کارها با وظایف سایر سازمان ها؛
۱۱- مسئولیت پذیری آگاهانه و نیز عدم قبول مسئولیت در وظایفی که مهارت، دانش و توان انجام آن را ندارد؛
۱۲- غالب بودن عقل و منطق بر احساسات و عواطف در هنگام انجام کار؛
۱۳- رعایت ضوابط سازماندهی هر چند به نفع فرد نباشد؛
۱۴- آگاهی از شرح وظایف، مقررات، دستورالعمل ها، آیین نامه ها و…
۱۵- مطالعه در خصوص وظایف و مسایل کاری و مشورت با افراد و توجه به یادگیری مداوم مسائل سازمانی؛
۱۶- سعی در آگاهی از کمیت و کیفیت وظایف محوله و ایجاد هماهنگی بین کمیت و کیفیت؛
۱۷- خود ارزیابی؛
۱۸- انجام وظایف و کارها بدون توجه به کم کاری دیگران و متذکر شدن انجام صحیح وظایف و کارها به همکاران؛
۱۹- آگاه کردن مافوق در مواقعی که دچار اشتباه می شود؛
۲۰- وفای به عهد و عمل به قول های داده شده از طرفی وعده های ضابطه مند به همکاران در خصوص وظایف یا کارها داده شود؛
۲۱- صراحت لهجه داشتن و عدم رودربایستی با همکاران در انجام کارها و وظایف؛
۲۲- خود را در خدمت ارباب رجوع دانستن و کار او را هر چه بهتر انجام دادن؛
۲۳- شرکت در کارهای جمعی و گروهی، هر چند نامی از او به میان نیاید؛
۲۴- خلاقیت و نو آوری در انجام کارها؛
۲۵- توجه مداوم به بهبود کارها وابداع روش های بهتر جهت انجام کارها؛
۲۶- به حداقل رساندن کارهای شخصی (ملاقات شخصی، تلفن شخصی و …) در سازمان؛
۲۷- ارائه پیشنهادهایی جهت بهبود کارها هر چند برای خودش دردسر و زحمت داشته باشد.
نگارنده بر این باور است که با معکوس فرض کردن شاخص های بالا می توان به علائم ضعف وجدان کاری پی برد. شاخص های مبین ضعف وجدان کاری:
۱- کم کاری؛
۲- انجام کار ضعیف؛
۳- مصرف بی رویه منافع سازمانی؛
۴- مسئولیت گریزی (شانه خالی کردن از مسئولیت)؛
۵- قبول مسئولیتی که دانش، مهارت و توان انجام آن را بدارد؛
۶- غیبت و مرخصی بیش از حد؛
۷- پارتی بازی و ترجیح روابط شخصی و گروهی به ضوابط سازمانی؛
۸- سیاه کاری؛
۹- سوء استفاده از منابع مالی، قدرت و …؛
۱۰- عدم توجه به رضایت ارباب رجوع و محول کردن کار ایشان به روزهای بعد با وجود توان انجام آن در همان روز؛
۱۱- نظارت خواهی؛
۱۲- عدم انتقاد از کار ناصحیح همکاران و ملاحظه منافع خود؛
۱۳- تقدم منافع فردی، شخصی در ساعات اداری؛
۱۴- انجام کارهای شخصی در ساعات اداری؛
۱۵- توجیه کارهای غلط و نادرست با دلایل غیر منطقی؛
۱۶- انجام کارهای روتین و عادی و عدم خلاقیت، ابداع و پویایی در انجام کارها؛
۱۷- قبول توأمان چند مسئولیت و انجام ناقص آن ها؛
۱۸- عدم توجه به وقت و استفاده بهینه از آن؛
۱۹- تأکید صرف بر کمیت و کیفیت فعالیت هایی که تنها آن ارتقاء و پاداش است (سلیمی دانشگر، ۱۳۸۴،صص ۱۶-۱۹).
۲-۱۳-۱) دیدگاه دوم از شاخص وجدان کاری
در این راستا، شناخت کافی از کار و هدف از انجام آن، امری ضروری به نظر میآید. زیرا با وجود چنین شناختی، می توان ملاک و معیار مناسب و همگنی را ارائه داد.
احساس سودمندی کار:
هنگامی فرد میتواند فعالیت های خویش را در جهت باورهایش شکل دهد که از انجام کار خویش لذت برده و برای کار دل بسوزاند.
لذت بردن از کار:
هنگامی فرد میتواند فعالیت های خویش را در جهت باورهایش شکل دهد که از انجام کار خویش لذت برده و برای کار دل بسوزاند.
نیاز اندک به کنترل های خارجی:
انجام کار و تداوم آن، با وجود انگیزه های قوی درونی و روانی، احتیاج اندکی به کنترل های خارجی دارد. زیرا فرد ناخودآگاه اقدام به خود کنترلی میکند.
راضی انگاشتن خداوند و مردم:
افرادی که خداوند را ناظر بر اعمال خود می دانند، نه تنها خود را در برابر خدا که در برابر مردم نیز مسئول می دانند؛ همه توان و امکانات خود را بسیج کرده تا به واسطه خدمت گذاری به مردم، جلب رضایت و خشنودی پروردگار کنند.
عجین شدن با کار:
در فردی که فعالیت در محیط کار را، بخشی از زندگی شخصی خویش به شمار می آورد و فعالیت خود را با ساعت کاری محصور نکرده و فراتر از مقررات اداری تلاش میکند، میتواند جلوه ای از وجدان کاری یافت.
حداقل مقررات و ضوابط:
[جمعه 1401-09-25] [ 09:43:00 ق.ظ ]
|