۲-۶- رضایتمندی برند
رضایت، یک پاسخ مؤثر است و متعاقب تجربه ای قابل انتظار و غیر مستحکم به دست میآید که شامل فرآیندی مشاهده ای است. مشتریان پس از ارزیابی عملکرد، نتایج را قبل از خرید یا مصرف مجدد با انتظارات خود مقایسه میکنند و هر گونه اختلاف منجر به پافشاری می شود. رضایت مندی عامل مهمی برای ایجاد روابط میباشد. رضایت در واقع یک واکنش احساسی یا شناختی به برند، پس از انجام فرایند خرید و استفاده نسبتاً طولانی از آن میباشد. رضایت نقش مهمی در ایجاد یک نگرش شناختی مثبت، ایفا میکند. به عبارتی رضایت مقدمه شناخت است، زیرا مشتریان راضی نسبت به تحقق نیازهای شخصی خود آگاه شده اند. مشتریان راضی از خدمات و محصولات، با احتمال بیشتری شناخت مثبت پیدا میکنند(Ningsih and Segoro,2014). رضایت یک شکل منحصر به فرد از مفهوم کیفیت بوده و فرض می شود که روی وفاداری مشتری به طور مستقیم تأثیر گذار باشد و منجر به خرید مجدد وی گردد. ویرتز و بیتستون[۹] اظهار داشته اند رضایت حاصل یک بخش شناختی و یک بخش عاطفی (احساسی) از ارزیابی یک فرایند مصرف میباشد که هر دوی آن ها در مدل سازی رفتار مصرف کننده در طراحی خدمات، با ارزش و ضروری میباشند. همچنین الیور عقیده دارد؛ احساس به موازات قضاوت های شناختی متنوع در ایجاد رضایت نقش ایفا می کند و برای درک فرایند مصرف مشتریان ضرورت دارد. بنابرین، بعضی شاخص های رضایت، بُعد شناختی و بعضی دیگر طبیعت احساسی و تأثیر پذیر آن را نشان میدهند. ولی در اکثر تحقیقات به عمل آمده دیدگاه عاطفی یا احساسی پذیرفته شده است. به طور کلی می توان ارتباط میان رضایت مشتریان با وفاداری مشتری و سودآوری سازمان را در شکل زیر خلاصه نمود(مؤمنی و محمدی، ۱۳۹۲).
رضایت مشتریان به این معنا است که آن ها از نحوه برخورد و ارائه خدمات سازمان راضی میباشند و سازمان در جذب و حفظ ایشان موفق عمل نموده است. این مشتریان به هر اندازه که زمان و مبلغ بیشتری را برای سازمان صرف نمایند انتظار کیفیت بالا در دریافت خدمات را خواهند داشت(Yu-Te and et al,2012).
رضایتمندی عبارت است از احساسات خوشایند یا ناخوشایند شخص که از مقایسه غملکرد ذهنی وی در مقایسه با انتظارات او ناشی می شود. چنان که به صراحت از این تعریف بر میآید رضایتمندی تابع عملکرد ذهنی و انتظارات است. اگر عملکرد کالا و خدمت کمتر از انتظارات ظاهر شود مشتری ناخشنود می شود. اگر عملکرد کالا و خدمت در حد انتظارات ظاهر شود، مشتری راضی و خشنود است و در صورتی که عملکرد کالا از انتظارات پیشی بگیرد مشتری بسیار خشنود یا بخ عبارت دیگر مسرور می شود(رشیدی و رحمانی،۱۳۹۲).
مشتری رمز موفقیت هر سازمان و هر گونه فعالیت تجاری اقتصادی میباشد. اعتبار یک سازمان موفق بر پایه روابط بلند مدت آن سازمان با مشتریان بنا گردیده است. کلیدی ترین عامل کسب رضایت و وفاداری مشتریان ارائه خدمات مناسب است. سازمانی که یکی از اهداف عملی خود را ارائه خدمات مناسب بر اساس انتظارات و نیازهای مشتری طرح ریزی نموده باشد، میتواند با تکیه بر سایر اصول تجارت سازمان موفقی باشد(Sahin and et al,2011).
۲-۷- وفاداری به برند[۱۰]
مفهوم وفاداری به برند به طور گسترده ای در ادبیات، خصوصاًً ادبیات بازاریابی مورد تحلیل قرار گرفته است. وفاداری به برند عبارت است از واکنش رفتاری نسبتاً متعصبانه در خرید که فرد در طول زمان نسبت به برند پیدا میکند و این رفتار باعث می شود که در فرایندهای تصمیم گیری و ارزیابی از مجموعه هایی که در ذهن دارد، گرایش خاصی به آن برند پیدا کند. این واکنش تابعی از فرایندهای روانشناختی و ذهنی فرد است(Yap and et al,2012). وفاداری به نام تجاری به معنی تکرار خرید است که دلیل این رفتار، فرآیندهای روانی است. به عبارت دیگر، تکرار خرید صرفاً یک واکنش اختیاری نیست بلکه نتیجه عوامل روانی، احساسی و هنجاری است. وفاداری مشتریان به نام تجاری باعث تبلیغات دهان به دهان مثبت، ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا، توانمندتر ساختن شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی، ایجاد فروش و درآمد بیشتر و کاهش حساسیت مشتریان به تلاش های بازاریابی رقبا می شود. تعداد زیاد مشتریان وفادار به یک نام تجاری، دارایی شرکت محسوب میشوند و به عنوان شاخص اصلی ارزش ویژه نام تجاری شناخته میشوند و همچنین حساسیت مشتریان وفادار به تغییر قیمت ها در مقایسه با مشتریان غیروفادار، کمتر است. در واقع وفاداری به تکرار خرید کالاهای مصرفی منجر میگردد(دهدشتی شاهرخ و همکاران،۱۳۹۱).
وفاداری نوعی نگرش مثبت به یک محصول است که بر اثر استفاده مکرر آن به وجود میآید که می توان دلیل آن را فرآیندهای روانی بیان کرد. به بیان دیگر، تکرار خرید تنها یک واکنش اختیاری نیست بلکه نتیجه عوامل روانی، احساسی و هنجاری است(Panchal and et al,2012). این مفهوم نقش مهمی را در ایجاد منافع بلند مدت برای شرکت ایفا میکند، چرا که مشتریان وفادار نیازی به تلاش های ترفیعی گسترده نداشته و با کمال میل حاضرند مبلغ بیشتری را برای کسب مزایا و کیفیت برند مورد علاقه خود بپردازند. در واقع، وفاداری به برند شالوده اصلی نظریات و کارکردهای بازاریابی، در ایجاد مزیت رقابتی پایدار بوده است. ریچارد الیور[۱۱] (۱۹۹۹) مفهوم وفاداری را به این شکل تعریف میکند: حفظ تعهد عمیق به خرید مجدد یا انتخاب مجدد محصول یا خدمات، به طور مستمر در آینده، به رغم اینکه تأثیرات موقعیتی[۱۲] و تلاش های بازاریابی، به صرت بالقوه میتواند باعث تغییر در رفتار مشتری شود. با ارئه تعریف از وفاداری مشتری، می توان اظهار داشت وفاداری با سه عنصر زیر همراه است(مؤمنی و محمدی،۱۳۹۲):
-
- عنصر رفتاری مشتری که همان تکرار عمل خرید است.
-
- عنصر نگرشی مشتری که همان تعهد و اطمینان مشتری است.
[جمعه 1401-09-25] [ 09:25:00 ق.ظ ]
|