همان‌ طور که در بالا نیز تأکید گردید ،یکی از گروه‌های در معرض خطر، دانشجویان هستند. آن ها از هوشمندترین افراد جامعه و سازندگان فردای جامعه در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده و بخش قابل توجهی از جوانان را تشکیل می‌دهند. (فاضل میبدی، ۱۳۷۵) دانشجویان در مرحله انتقال از دوره نوجوانی به بزرگ‌سالی، علاوه بر مشکلات ناشی از زندگی جدید، باید سعی کنند تا از خانواده استقلال مالی و عاطفی پیدا کرده و یک مجموعه از ارزش‌های جدید زندگی اجتماعی را بپذیرند. (کوانگ و همکاران،۱۹۹۷ – عمران نسب، ۱۳۷۸) و در چنین شرایطی است که نیاز به انطباق مجدد احساس می‌شود.

افراد این گروه، فشارهای درسی و مسائل اجتماعی خاصی را تجربه می‌کنند و بدیهی است که به دلیل عدم تجربه از یک سو و شدت و فراوانی فشارهای روانی از سوی دیگر، بیش از سایر اقشار جامعه درگیر تنیدگی‌های گوناگون می‌گردند (خزائیلی،۱۳۷۶). ناخشنودی، عدم رضایت، ناامیدی، ناکامی و خشونت،روابط بین فردی ضعیف، درماندگی حالات و احساسات منفی هستند که می‌توانند عملکرد آن ها را شدیداًً تحت تأثیر قرار ‌دهند (نیکجه، ۱۳۷۶).

تقریباً عموم مردم در قالبی از روابط زندگی می‌کنند. در روابط، مردم ریشه‌های راحتی، پیوستگی و شادی ‌را پیدا می‌کنند هر چند که روابط منبع تعهد ،مسئولیت نیز می‌باشد سلامت روانی و احساسی راحتی هر کس به میزان قابل توجهی به کیفیت زندگی او معطوف است.

سلامت روان نقش مهم و اساسی در زندگی افراد دارد و اصولاَ دانشجویان به دلیل شرایط خاص سنی می‌توانند مستعد از دست دادن سلامت روان بوده و با توجه به مشکلات خاص خود دچار فشار های روحی و روانی هستند. در نوجوانان عدم برخورداری از آینده شغلی روشن، تغییر در شرایط زندگی و نگرانی نسبت به آینده،از جمله تنش ها و فشارهای روحی و روانی در این سن به نظر می‌رسد . با توجه به تهدیدها و فرصت های جدی در این دوره، پرداختن به بحث سلامت روانی -که می‌توانند متاثر از جهت گیری مذهبی و بینش دانشجو باشد-و کیفیت زندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته یکی از متغیر هایی که رابطه نزدیکی با سلامت روان در فرد دارد مقوله کیفیت زندگی است که قرار داشتن آن در محدوده قابل قبو.ل و طبیعی بر سلامت روان افراد تاثیر می‌گذارد. و نهایتاً اینکه متغیرهای مذکور تاثیر غیرقابل اجتنابی بر عملکرد تحصیلی دانشجو خواهند داشت.

دانشجویانی که از الگوهای قوی جهت گیری مذهبی و سلامت روان بیشتری برخوردارند درمطالعه دروس با علاقه و هدف والاتری شرکت می‌کنند .شناخت وتوجه به دانش جویان مشکل دار از نظر سلامت می‌تواند درحل مشکل آن ها کمک نماید واین نتایج می‌تواند در پویایی هر چه بیشتر دانشگاه ،مراکز مشاوره مورد استفاده قرار داد .

یقینا شناخت عوامل مختلفی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تاثیر نامطلوبی بر جهت گیری مذهبی ، بهداشت روانی و کیفیت زندگی دانشجویان دارد ، می‌تواند باعث جهت گیری آموزش های مداوم به دانش جویان، برنامه های تفریحی و فرهنگی ،در دستورکار قرار گرفتن واحدهای مشاوره دانشجویی و سایر برنامه ریزی های مراکز آموزشی در راستای کاهش این عوامل گردد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی کشف و شناسایی هرچه بهتر تأثیر جهت گیری مذهبی و سلامت روان بر کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان می‌باشد.

۱-۳-اهمیت و ضرورت پژوهش:

امروزه با توسعه شهرنشینی و صنعتی شدن و از بین رفتن پیوندهای خانوادگی و آداب و رسوم و سنت ها ،جهان با مشکلاتی مثل تنش ،اضطراب،بی هویتی،‌فریب‌کاری ،تردید ،ناامنی فکری و اجتماعی درگیر است که اکثرکشورهای صنعتی و پیشرفته با توجه به امکانات فراوانی که دارند.ولی با مشکلات اجتماعی و فرهنگی زیادی دست به گریبان هستند مثل (فساد،تبانی،قتل،بزهکاری)و اکثر مردم آن ها دچار کمبودهایی در زمینه روحی و معنوی می‌باشند .به عقیده مذهب گرایان تمامی این مشکلات با نیروی توکل و ایمان به خدا جبران می شود.زیرا دین و ایمان به خدا به آدمی آرامش و قدرت تصمیم گیری می‌دهد و موجب حل بحران در سختی های زندگی می شود. روان‌شناسی سلامت، در سال‌های اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردی مقابله و سبک زندگی افراد در وضعیت سلامت جسمانی و روانی آن ها قایل شده است. شیوه های مقابله، توانایی‌های شناختی و رفتاری هستند که افراد به منظور برآوردن نیازهای خاص درونی و بیرونی به کار می‌برند.

رویکردهای مختلف، روش‌های مقابله‌ای متفاوتی را به کار می‌برند. در مقابله مذهبی از منابعی نظیر نماز، دعا، توکل به خدا و مواردی از این قبیل استفاده می‌شود. بدیهی است که استفاده از این منابع، مانع استفاده از سایر روش‌های مقابله مربوط به رویکردهای دیگر نمی‌گردد، بلکه همه این ها می‌توانند به موازات همدیگر مورد استفاده قرار گیرند تا هدف مشترک همه آن ها که رسیدن به سطح مطلوبی از سلامت جسم و روان است، تحقق یابد.روش مقابله مذهبی متکی بر باورها و فعالیت‌های مذهبی است و به نظر می‌رسد از این طریق در مهار مشکلات هیجانی و ناراحتی‌های جسمی به افراد کمک می‌کند. داشتن معنا و هدف در زندگی، احساس تعلق به منبعی والا، امید به کمک خدا در شرایط مشکل‌زای زندگی، و برخورداری از حمایت‌های اجتماعی و معنوی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آن ها می‌توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی، آسیب کمتری را متحمل شوند. نمازی که توأم با حضور و توجه باشد و پیوسته بالاترین معارف اسلام را به انسان بیاموزد، انسان را از پوچی و بی هدفی و ضعف می‌رهاند و افق زندگی را در چشمش روشن ساخته، به او همت، اراده و هدف می‌بخشد.

تحقیقات مختلف نشان داده‌اند افرادی که زیاد در فعالیت های مذهبی درگیر هستند یا افرادی که گزارش می‌دهند مذهب جنبه ی اصلی زندگی شان است، سلامت ذهنی نسبتاً بالا، نشانه های افسردگی نسبتاً کمتر و زندگی نسبتاً طولانی تری از همتایان کمترمذهبی شان دارند.

کیم و دیگران (۲۰۰۴) ‌به این نتیجه رسیدند که دین با هیجانات مثبت مانند خوش خلقی، مهربانی، اعتماد به نفس، توجه و آرامش رابطه مثبت دارد. دسموند و همکاران (۲۰۰۸) دریافتند که دین داری، حتی بعد از کنترل جنس، سن، نژاد، موقعیت اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات والدین، ساختار خانواده و دلبستگی والدین به طور مثبت و معناداری با خودکنترلی مرتبط است.

وقتی فرد نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگارش در مقابل او کرنش می‌کند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن امنیت (جسمی و روحی) وی را داشته باشد ایمن می‌یابد و ضمن تکرار باور اعتقادی خود طی نمازهای پنج‌گانه، این ایمنی را به روان خود تلقین می‌کند و سرانجام آرامش عمیق را در وجود خود حاکم می‌سازد. کاهش آمارهای جرم و جنایت و رفتار‌های ضد اجتماعی، کاهش میزان مراجعه بیماران به مراکز درمانی در ماه‌های محرم، صفر و رمضان (طبق آمارهای نیروی انتظامی و اورژانس کشور) می‌تواند حاکی از تأثیر اعمال مذهبی در کاهش این رفتارها باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...