دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۳-مدل مراحل تغییررفتاراعتیادی: – 8 |
-
- مرحله غفلت و نا آگاهی (یا پیش از تأمل)،
-
- مرحله تفکر و تأمل،
-
- مرحله عمل یا اقدام
- مرحله ماندن در ترک (نگهداری)
۶ .مرحله بازگشت به اعتیاد.
به طور کل، در سال های اخیر بیشتر به آن دسته از برنامه های درمانی توجه شده است که درآنها موضوع “انگیزه” مراجع از اهمیت خاصی برخوردار بوده است (میلر و رالینک، ۱۹۹۱).معتادان به الکل و مواد مخدر اغلب در باره ترک اعتیاد خویش تردید دارند. این تردید و احساس دودلی باعث می شود معتادان به سرعت درصدد درمان برنیایند یا حتی هرگز به درمان خودنیندیشند. عده ای دیگراز معتادان نیز به این نتیجه میرسند که باید درمان شوند، اما خیلی زوداز این فکر منصرف میشوند و فرایند درمان را رها میکنند. بسیاری نیزبه طورجدی می کوشندکه خودراتغییر دهند، اما پس از مدتی عهد و پیمان خویش را می شکنند و مصرف مواد را از سرمی گیرند. همه این ها مشکلات مربوط به ایجاد “انگیزه” و حفظ آن برای ترک اعتیاد است (دنیس، ل، توماس[۳۲] ،۱۹۹۹ ). این در حالی است که معتادی با پشت سر گذاشتن مشکلات مربوط به انگیزه و رسیدن به مرحله اقدام برای ترک، با نبودن امکانات مناسب درمانی در سطح کشور ، اعم از دوری راه، نوبت های چند ماهه، ضعیف بودن نظام تحویل دارو، تغییر مداوم کارشناسان، مسؤولان ودرمانگران خبره در مراکز درمانی و … مواجه می شود. از سوی دیگر، همیشه این طور بوده است که درمانگران بالینی، مراجعانی را که « انگیزه » ترک اعتیاد را از دست میدهند، مقصر بدانند. به عبارت دیگر، معمولا وقتی مراجعی پیش از اتمام درمان از ادامه شرکت در آن سرباز می زند، این گرایش دیده می شود که مراجع را تقصیر کاربدانند نه برنامه درمان را. اما، بتازگی هر چه بیشتر معلوم شده است که برنامه های درمانی انعطاف ناپذیر، به این مشکل دامن میزنند و یکی از هدف های روشن درمانِ روانی- اجتماعی باید افزایش انگیزه مراجع باشد (میلرو همکاران، ۱۹۹۲) مطلب فوق را می توان به طور دیگری نیز تعبیر کرد و گفت نه فقط ویژگی ها و خصوصیات شخصی مراجعان در انگیزه او مؤثرند بلکه شرایط بیرونی نیز حایز اهمیت اند. بر طبق این الگوی نظری، دیدگاه مراجع قابل احترام است و باید با آن ها همدلی و همنوایی کرد تا خودشان از بین چند گزینه درمانی یکی را انتخاب کنند.
۲-۳-مدل مراحل تغییررفتاراعتیادی:
موضوع”انگیزه”[۳۳]، یکی از نکات بسیارمهم در درمان سوء مصرف کنندگان مواد است. در این زمینه، پروچاسکا و همکارانش( ۱۹۹۲) یک الگوی فرانظری معرفی کردهاند که نشان میدهد چگونه افراد رفتاری نامطلوب راتغییر میدهند ویا عادت های رفتاری جدید را در خود به وجود می آورند. با وجود این، الگوی “مراحل تغییر” نظریه ای جداگانه ای نیست، بلکه چارچوبی است برای سازماندهی نظریه های موجود تا توضیح دهد افراد چگونه با کمک یا بدون کمک متخصص، میتوانند خود را تغییر دهند. مدل مراحل تغییر، برای درمانگران و پژوهشگران بسیار جالب بوده است، زیرا ساختاری برای درک انگیزه مراجع فراهم می آورد. استفاده ازاین مدل درمورد درمان بیماری های مختلفی مانند ایدز(برادلی- اسپرینگر[۳۴]،۱۹۹۶)، ترک سیگار (دی کلمنت ودیگران، ۱۹۹۱)، ترک اعتیاد به الکل یا مواد(دی کلمنت،۱۹۹۱ )، کنترل وزن (پروچاسکا و دی کلمنت، ۱۹۸۵) و ناراحتی روانی (پروچاسکا و نورکراس,۱۹۸۳)نیز مثبت ارزیابی شده است. پروچاسکا و د ی کلمنت (۱۹۹۲)اظهار کردهاند که بسیاری از برنامه های درمان روانی- اجتماعی و همچنین درمان طبی نتایج رضایت بخشی در پی نداشته اند؛ زیرا در آن ها، این فرض بدیهی شمرده می شود که مراجعان(یا بیماران) جدید از انگیزه زیادی برای مشارکت در درمان خود برخوردارند . در واقع، در برنامه ریزی درمان معمولاموضوع انگیزه مراجع نادیده گرفته می شود. اما، واقعیت این است که اغلب مراجعان، در بسیاری از اختلال های رفتاری و طبی، در آغاز درمان، انگیزه زیادی برای تغییر یادرمان ندارند. نتایج مطالعات پروچاسکا و دی کلمنت ( ۱۹۹۲) نشان میدهد از میان افرادی که مشکلات بهداشتی جدی دارند، تقریباً ۱۰تا۱۵درصدآنهادر هنگام ورود به درمان این آمادگی را دارند که برای بهبود وضع خود دست به کاری بزنند. مطالعه انجام شده در باره ی اثربخشی درمان های موجود در ایران نشان میدهد که نگرش معتادان ایرانی بر تأثیر کم رویکردهای درمانی و ناتوانی درمانگران در درمان اعتیاد تأکید دارد. این مسأله ،به نوبه خود مهمترین عامل فقدان انگیزه در معتادان از یک سو ورشد بدون مطالعه شبه گروههای درمان اعتیاداز سوی دیگردر ایران شده است(قربانی، ۱۳۸۱).طبق نظریه پروچاسکا و دی کلمنت( ۱۹۹۲), الگوی مراحل تغییر از پنج مرحله به شرح زیر تشکیل می شود. ذکر این نکته مهم است که پیشرفت بیمار در این مراحل ممکن است به شکلی خطی صورت نگیرد.
-
- مرحله پیش تأملی[۳۵]: مرحله پیش تأملی، مرحله ای است که هنوز فرد معتاد تصمیم نگرفته است در آینده ای قابل پیشبینی برای تغییررفتار خود اقدام کند. اغلب افرادی که در این مرحله قراردارند هنوز رفتار خودرا مشکل آفرین نمی دانند (دی کلمنت، ۱۹۹۱).در این مرحله، قضیه فقط به ” انکار” اعتیاد و” مقاومت ” در قبول آن ختم نمی شود. بعضی افرادی که در این مرحله قرار دارند اصلا” هیچ اطلاعی از خطرات ناشی از رفتار نادرستشان ندارند .آن ها فکر میکنند که اقدام برای اصلاح رفتارشان خیلی دیر شده است. سر انجام، بعضی از افراد درهمین مرحله پیش از تصمیم گیری برای درمان، مشکل خویش به دلیل تراشی می پردازند،مثلا” میگویند: ” تو که فقط یک بارزندگی می کنی تحمل درد و رنج چه حاصلی دارد ؟ “.در این مرحله، شاید بهترین اقدام، آگاه ساختن معتادان از خطرات ناشی از رفتار نادرستشان باشد. این مسأله بویژه زمانی مصداق بیشتر پیدا میکند که هدف عمده مداخله درمانی (کوتاه مدت)، ایجاد انگیزه برای تعهد به تغییرو درمان در بیمار باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 09:37:00 ق.ظ ]
|