دانلود فایل ها با موضوع بررسی تحریم بخش نفت و گاز ایران با استفاده از نظریه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
{C1},{C2} = مجموعه اطلاعاتی بازیکن C
(۴-۱۳) SC = {GG,HH,GH,HG}
مجموعه ترکیب استراتژی بازیکنان نیز به صورت زیر خواهد بود:
S = SA × SI × SC = {(D,CC,GG),(D,BC,GH),(D,CB,HH), … , (E,BB,HG)} (4-14)
که سه تاییهای مرتب میباشند به طوریکه اولین عنصر متعلق به A، دومی متعلق به I و سومی متعلق به C است، و تعداد سه تاییهای مرتب برابر با ۳۲ میباشد (۴×۴×۲).
پیامد بازیکنان:
بررسی حالت ۱ تا ۶ برای امریکا:
در شرایطی که امریکا استراتژی اعمال فشار بیشتر را اتخاذ می کند چون هدف امریکا از تشدید تحریمها منزوی کردن ایران است، پس اگر دولت ایران استراتژی واگذاری به شرکتهای داخلی را انتخاب نماید پیامد بیشتری عاید امریکا می شود. در غیر این صورت امریکا باید فشار تحریمها را بیشتر کند تا حداقل شرکتهای بین المللی این واگذاری خارجی ایران را نپذیرند که باعث تحمیل هزینه های بیشتری بر امریکا خواهد شد. پس در همین شرایط در صورت انتخاب استراتژی مشارکت کمتر توسط شرکتها پیامد بیشتری عاید امریکا می شود.
از سویی دیگر اگر امریکا استراتژی فشار کمتر را برگزیند به ضرر امریکاست که ایران استراتژی واگذاری به شرکتهای داخلی را اتخاذ نماید، زیرا هدف اصلی ایران در شرایطی که فشار وارده از تحریمها کمتر است جذب سرمایه های خارجی برای رشد و توسعه منابع نفتی میباشد و میخواهد که در این شرایط با توجه به فزونی تجهیزات از وابستگی خود به شرکتهای خارجی بکاهد. از طرفی دیگر چون امریکا خود نیز در این شرایط خواهان مشارکت در توسعه میادین نفتی ایران به عنوان یک رقیب برای دیگر شرکتهای بین المللی است پس برای این بازیکن مطلوبتر آن است که ایران استراتژی واگذاری به شرکتهای بین المللی را انتخاب نماید. و در همین شرایط اگر شرکتهای بین المللی نیز استراتژی مشارکت کمتر را انتخاب نمایند برای امریکا مطلوب است.
برای بازیکن I (دولت ایران) اگر امریکا استراتژی اعمال فشار بیشتر را اتخاذ نماید به نفع ایران است که استراتژی واگذاری به شرکتهای بین المللی را انتخاب کند چون در غیر این صورت رابطه ایران با شرکتهای بین المللی گسیخته خواهد شد و امریکا به هدف خود از تشدید تحریمها که منزوی کردن و عدم تحقق اهداف ایران است خواهد رسید. از سویی بهترین حالت برای ایران این است که به نوعی بتواند شرکتهای بین المللی را در توسعه میادین خود مشارکت دهد. یعنی شرکتهای بین المللی استراتژی مشارکت بیشتر را انتخاب کنند. و این به این دلیل است که مشارکت شرکتهای بین المللی برای ایران- همانطور که در فصل دوم بدان پرداخته شد- حسنهایی همچون موارد زیر در بر دارد:
الف) شرکتهای بین المللی نفتی در مقایسه با شرکتهای داخلی از تکنولوژی بالاتری بر خوردار میباشند.
ب) از لحاظ مدیریتی در سطح بالاتری از شرکتهای داخلی قرار دارند. پس به علت بر خورداری از مدیریت بالاتر، با صرف هزینه کمتری میتوانند کار را به اتمام برسانند.
ج) زمانی که شرکتهای بین المللی اقدام به مشارکت در توسعه نمایند نسبت به ماهیت قرارداد ممکن است که بخشی از سرمایه این کار را نیز قبول نمایند.
د) به علت ظرفیت مالی و فنی بالای شرکتهای بین المللی، این شرکتها قادر خواهند بود که با صرف وقت کمتر کار را به اتمام برسانند.
در شرایط اعمال فشار کمتر، با بیان این نکته که اعمال تحریم هزینههایی را برای شرکتهای بین المللی به دنبال خواهد داشت، شرکتهای بین المللی با اتخاذ استراتژی مشارکت بیشتر به دنبال افزایش سود دریافتی خود به دنبال کاهش شدت تحریمها هستند. اما دولت ایران اجازه نخواهد داد که این شرکتها بیشترین سود را از ایران بگیرند بلکه با توجه به اینکه در این شرایط ایران راحتتر می تواند با آنها مشارکت نماید به دنبال دریافت تکنولوژی و تجهیزات پیشرفته و جذب سرمایه گذاری بیشتر آنها برای توسعه میادین نفتی خود است. به عبارت دیگر ایران در این شرایط به دنبال ارتقای سطح شرکتهای داخلی و ظرفیت آنها است. پس در این شرایط به نفع ایران است که شرکتها استراتژی مشارکت بیشتر را اتخاذ نمایند.
حال به بیان ترجیحات بازیکن C (شرکتهای بین المللی نفتی) میپردازیم. در شرایطی که امریکا استراتژی اعمال فشار بیشتر را اتخاذ کند، اگر ایران استراتژی واگذاری به شرکتهای بین المللی را انتخاب کند با توجه به اینکه فرض شده است که تحریمها باعث ایجاد هزینههایی برای این شرکتها شده است، این شرکتها به تحلیل هزینه فایده خواهند پرداخت و با توجه به افزایش هزینه های خود به نفع آنهاست که استراتژی مشارکت کمتر را انتخاب کنند. در این شرایط در صورت انتخاب استراتژی واگذاری به شرکتهای داخلی توسط ایران، هیچ پیامدی عاید شرکتهای نفتی نخواهد شد.
در شرایط اعمال فشار کمتر از سوی امریکا از آنجا که این شرکتها به دنبال کسب حداکثر سود در ایران هستند اگر ایران استراتژی واگذاری به شرکتهای بین المللی را انتخاب کند بیشترین پیامد برای این شرکتها به دست خواهد آمد. چون در هر صورت شرکتها خواهان مشارکت بیشتر و در پی آن کسب سود هستند. نتیجه بدست آمده از این قسمت نشاندهنده این است که در هر صورت به نفع شرکتهای بین المللی است که ایران استراتژی واگذاری به این شرکتها را انتخاب کند.
بنابراین بهترین حالت برای این شرکتها این است که امریکا استراتژی اعمال فشار کمتر را انتخاب کند، ایران استراتژی واگذاری به شرکتهای بین المللی را و این شرکتها نیز استراتژی مشارکت بیشتر را انتخاب نمایند. زیرا بدون افزایش هزینه های ناشی از اعمال تحریم به سود مورد نظر خود دست خواهند یافت.
برای پیدا کردن تعادل نش برگشت به عقب (SPE)، باید تعادل نش را در هر بازی فرعی پیدا کرد. در نمودار درختی این بازی، چهار بازی فرعی وجود دارد که با خود بازی اصلی پنج بازی فرعی وجود خواهد داشت. تعادل نش در بازی g1(که از گره c1 شروع می شود) G، در g2 (که از گره c2 شروع می شود) G، در بازی g3 (که از گره b1 شروع می شود) (G,BG) ، و در بازی g4 (که از گره b2 شروع می شود) عبارت است از(G,BG) . تعادل نش در بازی فرعی g5 عبارت است از(D,BB,GG) که همان تعادل SPE بازی میباشد. بنابراین میتوان نوشت:
(۴-۱۵) SPE(g5=G) = {S*A,S*I,S*C} = (D,BB,GG)
که در فرم بسط یافته به صورت پر رنگ نشان داده شده است. پیامد بازیکنان در تعادل SPE عبارت است از:
UA (D,BB,GG) = 4
UI (D,BB,GG) = 3
(۴-۱۶) UC (D,BB,GG) = 2
نتیجه بازی پویا را می توان به صورت زیر تشریح کرد:
در تعادل، بازیکن A (امریکا) استراتژی D را انتخاب می کند، بازیکن I (ایران) استراتژی B را اتخاذ می کند و بازیکن C (شرکتهای بین المللی) با توجه به استراتژی های انتخابی بازیکنان قبلی استراتژی G را انتخاب می کند. البته این نتیجه در صورتی درست است که هر سه بازیکن این بازی ریسکهایی را مدنظر قرار دهند که در این تحلیل مورد توجه قرار گرفتند.
۴-۴- معادلات رفتاری بازیکنان
تمام شرایط بازی که در آن بازیکنان به طور همزمان یا در زمانهای مختلف عمل خود را انتخاب می کنند، ولی انتخابهای آنها برای همدیگر معلوم نباشد، و از طرفی پیامد بازی برای تمام ترکیب انتخابها (ترکیب عملها) و برای هر یک از بازیکنان معلوم باشد، به وسیله بازی ایستا با اطلاعات کامل قابل مدلسازی و حل است.
اما مسئله مهم در کاربرد این بازیها نحوه مدلسازی بازی است. در صورتی که پیامد بازی به صورت روشن قابل کمی شدن باشد (همچون سود، منفعت و درآمد و …) به راحتی میتوان بازی را تجزیه و تحلیل کرد، ولی در شرایطی که بازی کیفی است و پیامد بازی به راحتی قابل کمی شدن نباشد باید ترجیح بازیکنان از ترکیبهای عمل انتخابی آنها (یعنی برآیندها و نتایج مختلف) را رتبه بندی و بازی را قابل تجزیه و تحلیل کرد. با این توصیفات است که میتوان بازیهای ایستا با اطلاعات کامل را در بسیاری از حوزه های واقعی به کار برد.
در این قسمت نیز تمام شرایط بازی که در آن بازیکنان به طور همزمان و یا در زمانهای مختلف عمل خود را انتخاب می کنند، ولی انتخابهای آنها برای همدیگر معلوم نباشد، و از طرفی پیامد بازی برای تمام ترکیب انتخابها (ترکیب عملها) و برای تکتک بازیکنان معلوم باشد، به وسیله بازی ایستا با اطلاعات کامل قابل مدلسازی و حل است.
در قسمت قبل به صورت رتبه بندی به تجزیه و تحلیل بازی مورد نظر پرداختیم. حال در این قسمت با تعریف تابع برای هر کدام از بازیکنان ایران وامریکا بازی را به واقعیت نزدیکتر کرده و از لحاظ کمی به تجزیه و تحلیل آن خواهیم پرداخت. و در آخر نیز به مقایسه نتیجه بدست آمده از حل بازی و آنچه که در واقعیت وجود دارد خواهیم پرداخت.
اقتصادانان از زمانهای بسیار قدیم دریافتهاند که افراد جامعه عموما بر اساس انگیزه ها و امیال شخصی خود رفتار می کنند، یعنی آنها در رفتار و کردار خود منافع شخصی را دنبال می کنند. با این فرض که بازیکنان ایران و امریکا نیز به دنبال منافع خود هستند به تعریف تابع پیامد برای آنها میپردازیم.
UI: تابع پیامد ایران
UA: تابع پیامد امریکا
G: ظرفیت بالقوه تولید نفت ایران
g: تولید بالفعل نفت ایران (تعداد بشکههای تولید شده نفت ایران)
(G-g): تعداد بشکههای نفت تولید نشده ایران
v(g): ارزش هر بشکه نفت
c(g): هزینه استخراج هر بشکه نفت برای ایران
t: متغیر زمان
(G-g)(0): تعداد بشکههای نفت تولید نشده در زمان حال
(G-g)(t): تعداد بشکههای نفت تولید نشده در زمان t
P : هزینه سیاسی ناشی از اعمال تحریمها در طول زمان برای امریکا
K: نسبت کاهش
تابع پیامد ایران: تعداد بشکههای تولید شده نفت × ارزش هر بشکه – هزینه استخراج هر بشکه × تعداد بشکههای تولید شده نفت
تابع پیامد امریکا: تعداد بشکههای نفت تولید نشده ایران × ارزش هر بشکه – هزینه سیاسی استخراج نفت برای امریکا × ارزش هر بشکه
هر چه تعداد بشکههای نفت تولید شده ایران افزایش یابد، امریکا به دلیل عدم تحقق اهدافش اقدام به اعمال فشار قویتر خواهد کرد و در نهایت با انعکاس نتیجه تحریمها بر هزینه های سیاسی ایران، هزینه سیاسی برای استخراج هر بشکه نفت افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر با افزایش تعداد تولید بشکههای نفت توسط ایران مانند این است که ارزش هر بشکه کاهش مییابد. یعنی:
dv(g)/dG = v‘(g)<0 (4-17)
و هر چقدر تعداد بشکههای نفت بیشتر باشد افزودن تعداد بشکه بیشتر به دلیل افزایش فشار تحریمها از سوی امریکا و افزایش هزینهسیاسی استخراج نفت، ارزش بشکههای موجود را بیشتر کاهش میدهد. یعنی:
d2 (g)/dG2 = v“(g)<0 (4-18)
فضای استراتژی دولت ایران برای تولید نفت را میتوان به صورت زیر نشان داد:
Si = [۰, Gmax ) (۴-۱۹)
فرم استراتژیک بازی با توجه به مفروضات مذکور به صورت زیر خواهد بود:
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:40:00 ب.ظ ]
|