• پژوهشی را پناغی ، قهاری ، احمد آبادی و یوسفی(۱۳۸۷) با عنوان همسر آزاری و سلامت روانی : نقش حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله انجام دادند..یک گروه‌ از زنان آزاردیده(۴۵ نفر)و یک گروه از زنانی که قربانی نبودند(۷۲ نفر) به عنوان نمونه این مطالعه بودند. نتایج نشان داد که زنان آزار دیده در حمایت اجتماعی و سلامت روانی نمره‌های پایین‌تر و در راهبردهای مقابله‌ای نمره‌های‌ بالاتری کسب کردند.

    • مطالعه ای توسط شعبان زاده، زارع ، حاتمی و ‌زهرا کار(۱۳۹۲) با عنوان بررسی رابطه سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر تهران انجام شد نمونه پژوهش شامل۱۵۰ زن سرپرست خانوار منطقه ۱۶ شهر تهران بود… نتایج نشان داد که توانایی مقابله با رویدادهای استرس ­زا بویژه از طریق مقابله اجتنابی و برخورداری از حمایت خانواده می ­تواند کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. هم­چنین هیجان­مداری تأثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد.

    • پژوهشی را زاهدی و صالح (۱۳۹۳)با عنوان حمایت اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی همسران جانبازان اعصاب و روان شهر تهران انجام دادند.نمونه این مطالعه ۳۴۰ نفربود .یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که هرچه همسران جانبازان از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار باشند،متناسب با آن از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار خواهند بود.همچنین نتایج نشان داد که خانواده مهمترین منبع کسب حمایت اجتماعی از نظر همسران جانبازان محسوب می شود.

    • مطالعه اقدسی و عیدی (۱۳۹۰)با عنوان بررسی رابطه سلامت روانی و راهبردهای مقابله ای در بین جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز است که تعداد آن ها ۴۰ نفر بود. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از سبک های مقابله ای هیجان مدار و مسئله مدار توسط جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز را نمی توان از طریق متغیرهای سلامت روانی ،اختلال جسمانی ،اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی آن ها پیش‌بینی کرد و باید به دنبال عوامل دیگری به غیر از عوامل یاد شده بود.اما استفاده از این دو سبک ( هیجان مدار و مسئله مدار )از طریق متغیر افسردگی قابل پیش‌بینی است.

    • میکاییلی، مختارپور و میسمی(۱۳۹۱) پژوهشی را با عنوان نقش حمایت ادراک شده ،راهبردهای مقابله ای و تاب آوری در پیش‌بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام دادند.. نمونه این مطالعه ۱۰۰ نفر بودند.نتایج نشان داد که وجوه مختلف حمایت اجتماعی ادراک شده، راهبردهای مقابله ای و تاب آوری با کیفیت زندگی، همبستگی مثبت دارند و می توان کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام. اس را ‌بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده، راهبردهای مقابلهای و تاب آوری پیش‌بینی نمود. همچنین میزان حمایت اجتماعی ادراک شده، راهبردهای مقابله ای و تاب آوری مبتلایان به بیماری ام. اس می‌تواند سلامت روانی و جسمی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد.

  • مطالعه ای را اکوچکیان، روح افزا ،حسن زاده و شریفی(۱۳۸۷) با عنوان ارتباط حمایت اجتماعی با راهبردهای مقابله با استرس در پرستاران بخش روان پزشکی انجام دادند . این مطالعه بر روی ۴۷ نفر پرسنل پرستاری بخش های روانپزشکی بیمارستان های آموزشی اصفهان انجام شده است.نتایج نشان داد که هرچه حمایت اجتماعی بیشتر باشد استفاده از روش های مؤثر مقابله با استرس افزایش و استفاده از روش های غیر مؤثر کاهش می‌یابد.

    • پژوهشی را پارسامنش، برجعلی و منصوبی فر(۱۳۹۰) با عنوان اثربخشی آموزش برنامه مدیریت استرس بر کیفیت زندگی زنان شاغل انجام دادند .نمونه این پژوهش را ۳۰ نفر تشکیل می‌دادند نتایج به دست آمده بیانگر این بود که آموزش مهارت مدیریت استرس، میزان کلی کیفیت زندگی و دو مؤلفه‌ سلامت (جسمی و روانی) زنان شاغل را به طور معناداری افزایش داده است.

      • مطالعه ای را علی پور،سجادی،فروزان،نبوی و خدمتی (۱۳۸۸) با عنوان نقش حمایت های اجتماعی در کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان انجام دادند. نمونه این پژوهش ۱۰۰ نفر بودندو نتایج نشان داد که تمامی انواع حمایت های اجتماعی ) مادی، عاطفی، کارکردی و ساختاری) با اضطراب و افسردگی رابطه معکوس و معنی داری داشتند. حمایت های مادی ‌و ساختاری پیش‌بینی کننده های معناداری برای سالمندان دارای اضطراب و حمایت مادی پیش‌بینی کننده معنادار سالمندان افسرده بود.

    • مطالعه ای را طباطبایی، ‌رمضان خانی، قارلی پور،حیدرآبادی،توسلی،مطلبی،گیلاسی، رنجبر و فخارزاده(۱۳۹۲) با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر افسردگی، استرس درک شده و حمایت اجتماعی درک شده و ارتباط میان آن ها در دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام دادند که در آن ۳۹۰ نفر به عنوان نمونه بررسی شدند و نتایج نشان داد که بین استرس ادراک شده ، حمایت ادراک شده و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد.

    • پژوهش را رادی، مشایخی و نوری (۱۳۹۲)،با عنوان رابطه میان خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان انجام دادند.۲۲۴ نفر، نمونه های این تحقیق را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله دارای رابطه معنادار بوده و خوش بینی اسلامی و سبک های مقابله شاخص خوبی برای پیش‌بینی افسردگی هستند. همچنین افراد دارای خوش بینی اسلامی، کمتر دچار افسردگی می‌شوند و در برخورد با رویدادهای تنش زا از مقابله های مؤثر استفاده می‌کنند.

    • مطالعه ای را ثمری ،لعلی و عسکری (۱۳۸۵) با عنوان بررسی منابع حمایتی و شیوه های مقابله با عوامل استرس زا در دانشجویان انجام دادند. نمونه های مورد پژوهش ۳۴۰ نفر بودند. نتایج حاکی از عدم وجود رابطه معنی دار بین میزان استرس ادراک شده و شیوه مقابله مسئله مدار و رابطه معنی دار بین شیوه مقابله هیجان مدار و ادراک استرس بوده است. از لحاظ رابطه بین ادراک استرس با ادراک کلی حمایت اجتماعی، ادراک حمایت ،خانواده، ادراک حمایت افراد مهم و ادراک حمایت دوستان رابطه معنی دار به دست آمد. نقش بسیار مهم شیوه های مقابله با استرس برای برقراری سازگاری روانی- اجتماعی افراد در معرض استرس ضروری است.

    • مطالعه ای را نظری چگنی،بهروزی،مهرابی زاده و هاشمی در سال ۱۳۹۱ با عنوان رابطه دلبستگی ایمن،خوشبینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در دانشجویان دختر انجام دادند و ‌به این نتیجه رسیدند که بین متغیرهای سبک دلبستگی ایمن، خوشبینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی دانشجویان دختر رابطه مثبت معناداری وجود دارد و خوشبینی، حمایت اجتماعی، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دلبستگی ایمن به ترتیب بهترین پیش بین کننده های متغیر رضایت از زندگی می‌باشند.

    • پژوهشی را ریاحی،وردی نیا،پورحسین در سال ۱۳۸۹ با عنوان بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان انجام دادند و نتایج نشان داد که سلامت روان دانشجویان پسر بهتر از دختران بوده و رابطه مستقیم و معناداری بین میزان حمایت اجتماعی و سلامت روان مشاهده شد. این در حالی است که بین سلامت روان با میزان دین داری و طبقه اجتماعی رابطه معنا داری مشاهده نشد. علاوه بر آن، دانشجویان دختر، دانشجویان متعلق به طبقات اجتماعی بالاتر، و دانشجویان دین دارتر،حمایت اجتماعی بالاتری را گزارش کرده بودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...