دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – جدول (۱-۱) مدل جهت گیری هدف دوک (۱۹۹۹، به نقل از پنتریچ و شانک ،۲۰۰۲) – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
اهداف عملکردی معمولا در مقابل اهداف یادگیری و تبحری قرار میگیرد. این جهت گیری بر اثبات شایستگی یا توانایی تأکید دارد. محور جهت گیری عملکردی این است که چگونه توانایی فرد به وسیله دیگران مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. برای مثال کوشش برای بهتر از دیگران بودن، کوشش برای تفوق در تناسب با معیارهای هنجاری، به کارگیری معیارهای اجتماعی برای مقایسه خود با دیگران، سعی برای برجسته بودن در گروه یا کوشش برای برتری در انجام تکالیف کلاسی، اجتناب از مورد قضاوت واقع شدن به عنوان فردی با توانایی ضعیف و یا اجتناب از مشخص شدن به عنوان فردی کند فهم و جستجوی این موضوع که فرد به عنوان شخصی دارای توانایی بالا مورد قضاوت قرار گیرد (ایمز،b1992، دوک و لگت،۱۹۸۸، میگلی و همکاران[۳۷]،۱۹۹۸). در برخی پژوهش ها بجای استفاده از واژه جهت گیری عملکردی یا جهت گیری من از واژه جهت گیری توانایی مرتبط[۳۸] استفاده شده است (نگاه شود به یوردن،۱۹۹۷). جهت گیری من و جهت گیری عملکردی همپوشی دارند. ذکر این نکته لازم است که در مدل ها و مطالعات آغازین تمایزی بین اهداف عملکرد گرایشی و عملکرد گریزی وجود نداشته است (برای مثال میگلی و همکاران،۱۹۹۸).
انواع دیگر جهت گیری هدف که همسو با جهت گیری عملکردی هستند در پژوهش های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. برای مثال پنتریچ و همکاران (پنتریچ،۱۹۸۹، پنتریچ و دی گروت، a1990، پنتریچ و گارسیا،۱۹۹۱) جهت گیری هدف بیرونی را مورد ارزیابی قرار میدهند. در این جهت گیری تأکید بر کسب نمره خوب، انجام تکلیف مدرسه، کسب پاداش و دوری گزینی از شکست مطرح است. همچنین یوردن (۱۹۹۷) نقش جهت گیری هدف بیرونی در یادگیری و پیشرفت را مورد بحث قرار میدهد. جهت گیری هدف بیرونی مشابه با انگیزش بیرونی در تئوری دی سی و رایان (۱۹۷۸) است. نیکولز و همکاران (نیکولز،۱۹۸۹ و نیکولز و همکاران،۱۹۸۹) دو جهت گیری هدف دیگر با عناوین کارگریزی[۳۹] و بیگانگی تحصیلی[۴۰] را نیز مطرح میکنند. اهداف کارگریزی با احساس موفقیتی همراه است که در ان کار و تکلیف بسیار آسان است، در حالی که اهداف بیگانگی تحصیلی احساس موفقیتی است که در ان یاد گیرنده احساس میکند که میتواند اطرافیان خویش را فریب دهد و تکالیف کلاسی را انجام ندهد. بعبارتی از زیر کار در برود. میس و همکاران[۴۱](۱۹۸۸) اهداف کار گریزی را به عنوان خواسته و میل فرد برای انجام تکالیف بدون صرف کوشش و تلاش مورد توصیف قرار میدهند.
مدل های متعددی در تئوری جهت گیری هدف مطرح شده است. لیکن این مدل ها به لحاظ مفهومی و واژگانی مشابهت هایی دارند. در برخی از پژوهش های مرتبط با این مدل ها تنها به پیامدهای جهت گیری هدف توجه شده است و در برخی دیگر هم پیش آیندها و هم پیامدهای این جهت گیری ها مورد توجه بوده است. در این مدل ها جهت گیری هدف یا به صورت دوبخشی و یا سه بخشی مطرح شده است. در ادامه به اختصار برخی از این مدل ها مورد توجه قرار خواهند گرفت. در انتخاب این مدل ها کوشش شده است که از ذکر مدل های همپوش با یکدیگر خودداری شود و به مدل هایی توجه شود که پیش زمینه ای برای طرح مدل مطرح در این پژوهش هستند.
ب: مدل نیکولز(۱۹۸۴)
در مدل نیکولز(۱۹۸۴) دو نوع جهت گیری هدف تحت عناوین جهت گیری تکلیف مشغولی و جهت گیری من مشغولی مطرح شده است. در این مدل فرض بر این است که جهت گیری هدف فرد با عقاید و باورهای وی درباره علل موفقیت رابطه تنگاتنگ دارد. نیکولز(۱۹۸۴) معتقد است که جهت گیری هدف فرد معیاری کلی برای داوری و قضاوت نسبت به علل موفقیت خواهد بود. بنابرین جهت گیری هدف عقاید فرد را نسبت به علل موفقیت به وسیله توجه به اسنادهای وی پیشبینی خواهد کرد. به عنوان مثال یادگیرنده ای با جهت گیری تکلیف مشغولی بر یادگیری به عنوان علت موفقیت تأکید خواهد داشت. این یادگیرنده بجای حفظ موضوع سعی در فهم مطلب خواهد داشت. اما یادگیرنده با جهت گیری من مشغولی بر توانایی و بهتر از دیگران بودن به عنوان علت موفقیت تأکید خواهد داشت. استدلال این فرد رد مورد موفقیت در مدرسه این است که در امتحان سعی داشته است، بهتر از دیگران باشد و کوشش کردهاست، دیگران را پشت سر گذارد (نگاه شود به دودا و نیکولز،۱۹۹۲).
ت: مدل میس و همکاران (۱۹۸۸)
میس و همکاران (۱۹۸۸) در مدل خود سه نوع جهت گیری هدف با عناوین جهت گیری و تبحری[۴۲]، جهت گیری من اجتماعی[۴۳] و جهت گیری کار گریزی[۴۴] را مطرح میکنند. در جهت گیری تبحری پیشرفت در شکل تبحریابی و فهمیدن موضوع متجلی می شود. تأکید بر خودآموزی هسته محوری در جهت گیری تبحری در این مدل است. این جهت گیری مشابه با جهت گیری تکلیف در مدل نیکولز(۱۹۸۴) است. اهداف یادگیری در مدل دوک (۱۹۹۹)، جهت گیری تبحری در مدل ایمز (b1992)، جهت گیری تکلیف محور در مدل میگلی و همکاران (۱۹۹۸)، جهت گیری تبحری در مدل الیوت و چرچ (۱۹۹۷) با این جهت گیری تشابه دارند. در جهت گیری من اجتماعی تأکید بر کسب امتیازات بالا و به دست آوردن تأیید اجتماعی است، این جهت گیری مشابه با جهت گیری من مشغولی در مدل نیکولز(۱۹۸۴) است. جهت گیری عملکرد گرایشی در مدل میگلی و همکاران (۱۹۹۸) و الیوت و چرچ(۱۹۹۷) با این جهت گیری تشابه دارند. هسته محوری در جهت گیری کارگریزی اجتناب از شکست است. در این جهت گیری انجام تکلیف با کمترین تلاش به عنوان پیشرفت تلقی می شود. تشابهاتی بین این جهت گیری عملکرد گریزی در مدل های میگلی و همکاران (۱۹۹۸) و لیوت و چرچ (۱۹۹۷) و الیوت و مک گریگور(۲۰۰۱) وجود دارد.
ث: مدل دوک (۱۹۹۹)
در مدل دوک (۱۹۹۹) دو نوع جهت گیری هدف با عناوین اهداف یادگیری[۴۵] و اهداف عملکردی[۴۶] مطرح شده است. دوک و همکاران (دوک۱۹۹۹، دوک و الیوت،۱۹۸۳) مدلی را مطرح میکنند (جدول۲-۱) که در آن فرض بر این است که جهت گیری هدف نتیجه دیدگاه های مختلف درباره ماهیت هوش است. در این مدل تئوری های هوشی به عنوان ادراک یادگیرنده درباره چگونگی تغییر توانایی و هوش در طول زمان تعریف می شود. در مدل دوک(۱۹۹۹) اعتقاد نسبت به ثبات هوش و توانایی طرحواره ای را برای تفسیر و ارزیابی اطلاعات درباره خود به وجود می آورد و این طرحواره معیار و ملاکی است که به وسیله ان اهداف، پیامدها و رفتار مورد قضاوت قرار میگیرد.
دوک (۱۹۹۹) فرض میکند که دیدگاه در مورد هوش موجب نوعی جهت گیری هدف می شود که یادگیرنده با آن انطباق مییابد. شواهد تجربی نیز این دیدگاه را مورد حمایت قرار داده است (دوک،۱۹۹۹، دوک و لگت ،۱۹۸۸). به نظر میرسد که پیوستگی علی بین تئوری هوش و جهت گیری هدف ان چنان که در مدل دوک آمده است، در مقابل آن چیزی قرار میگیرد که در مدل نیکولز(۱۹۸۴) پیشنهاد شده است.
جدول (۱-۱) مدل جهت گیری هدف دوک (۱۹۹۹، به نقل از پنتریچ و شانک ،۲۰۰۲)
تئوری هوش
جهت گیری هدف
باور نسبت به هوش
الگوهای رفتار ی
-تئوری ذاتی نگر
(هوش ثابت است)
-تئوری فزونی نگر
اهداف عملکردی
(کسب قضاوت مثبت)
اهداف یادگیری
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 10:04:00 ق.ظ ]
|