۳-۷-۱- اتحادیه اروپا
در حال حاضر اتحادیه اروپا یکی از بزرگترین مصرف کنندگان نفت و گاز طبیعی در جهان به شمار می رود، در حالی که از لحاظ ذخایر نفت خام و گاز طبیعی جزء فقیرترین مناطق جهان محسوب می شود. بر اساس گزارش پورتال انرژی اروپا در سال ۲۰۰۹ ، هیچ یک از ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا، از لحاظ ذخایر نفت خام و گاز طبیعی در میان ۲۰ کشور برتر جهان جایی ندارند (www.energy.eu). سهم اعضای این اتحادیه از مصرف انرژی هسته ای، نفت، گاز طبیعی و ذغال سنگ جهان به ترتیب ۳۴، ۱۸، ۱۶ و ۱۰ درصد است. در دهه اخیر با انتخاب گاز طبیعی به عنوان سوخت برتر، سهم این حامل انرژی در سبد مصرف انرژی این کشورها به سرعت افزایش یافته و از سهم زغال سنگ کاسته شده است (سعیدآبادی، ۱۳۹۰: ۸۵ ). بنابراین اتحادیه اروپا بخش اعظم نفت و گاز مصرفی خود را از طریق واردات تامین می کند. در سال ۲۰۰۸ اتحادیه اروپا، بیشتر گاز طبیعی مورد نیاز خود را به ترتیب از کشورهای روسیه، نروژ، الجزایر و نیجریه و بیشترین مقدار نفت خام مصرفی را نیز به ترتیب از کشورهای عضو اوپک، روسیه، نروژ، قزاقستان، آذربایجان و مکزیک وارد کرده است (Europe energy position 2010 annual report) . از آنجایی که اتحادیه اروپا یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت و گاز طبیعی در جهان است، شاهد مقاومت این اتحادیه در برابر درخواست های آمریکا جهت عدم سرمایه گذاری و فعالیت کشورهای عضو در صنعت نفت و گاز ایران هستیم. همزمان با تصویب قانون ایلسا در کنگره آمریکا وزیر امور خارجه ایتالیا اعلام کرد که آمریکا با وضع این قوانین علیه ایران و لیبی به منافع اتحادیه اروپا زیان وارد می کند ( آقایی،۱۳۸۶ : ۱۳۱ ). بر این مبنا بود که برغم اعمال تحریم های آمریکا، شرکت توتال[۱۱] فرانسه با مشارکت گازپروم[۱۲] روسیه و پتروناس[۱۳] مالزی قراردادی دو میلیارد دلاری جهت سرمایه گذاری در توسعه میدان گازی پارس جنوبی ( فازهای ۲و ۳ ) منعقد ساختند ( جعفری، ۱۳۸۹ : ۱۸۶). ایران یکی از تامین کنندگان عمده نفت اتحادیه اروپا محسوب می شود، در حالی که هیچ نقشی در صادرات گاز طبیعی به این اتحادیه ندارد. بر اساس گزارش کمیسیون اروپا[۱۴]، ایران در سال ۲۰۰۸ ،۲۰۵ میلیون و ۱۳۸ هزار بشکه ، در سال ۲۰۰۹ ، ۱۷۷ میلیون و ۵۸۱ هزار بشکه، در سال ۲۰۱۰ ، ۲۱۲ میلیون و۷۴۹ هزار بشکه و در سال ۲۰۱۱ ، ۲۱۸ میلیون و۳۷۴ هزار بشکه نفت خام به کشورهای عضو اتحادیه اروپا صادر کرده و در این چهار سال متوالی همواره ششمین صادرکننده عمده نفت خام به اتحادیه اروپا بوده است (European commission market observatory for energy). سرمایه گذاری و حضور شرکت های اروپایی در عرصه نفت و گاز ایران در سالهای اخیر بیشتر تحت تاثیر روابط سیاسی طرفین قرار داشته است، بطوری که با روی کار آمدن دولت اصلاحات در ایران شاهد افزایش سرمایه گذاری و فعالیت اروپایی ها در صنایع نفت و گاز ایران هستیم. از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ سرمایه گذاری کشورهای عضو اتحادیه اروپا در صنعت نفت و گاز ایران به ۹ میلیارد و ۲۴۰ میلیون دلار رسید که این حجم سرمایه گذاری در برهه تاریخی پس از انقلاب اسلامی در ایران بی سابقه بوده است ( katzman ,2007: 6). با تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن اصول گرایان اوضاع حاکم بر کشور کاملا تغییر کرد. به طور کلی با ظهور دولت نهم شاهد بازگشت به شعارها و آرمان های انقلابی بودیم و رئیس جمهور با طرح قضیه هولوکاست و تکرار شعار نابودی اسرائیل معادلاتی را که دستخوش تغییرات تاکتیکی شده بود، به وضعیت اولیه خود بازگرداند . در واقع پس از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران و تغییر اساسی در رویکرد سیاست خارجی کشور، کشورهای اروپایی در روابط خود با ایران تجدیدنظر کرده، و متعاقب آن فعالیت بسیاری از شرکت های اروپایی در صنایع نفت و گاز ایران متوقف شد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۷-۲- چین
جمهوری خلق چین به عنوان پرجمعیت ترین کشور جهان، از لحاظ ذخایر نفت و گاز طبیعی از جایگاه مناسبی برخوردار نیست. هرچند این کشور از ذخایر غنی ذغال سنگ بهره می برد اما یکی از عمده ترین مصرف کنندگان نفت و گاز جهان نیز محسوب می شود. این کشور از لحاظ ذخایر نفت خام در رتبه چهاردهم و از لحاظ ذخایر گاز طبیعی در جایگاه پانزدهم جهان قرار دارد و در عین حال دومین مصرف کننده بزرگ نفت خام و پنجمین مصرف کننده گاز طبیعی در جهان محسوب می شود (www.energy.eu). نیاز چین به واردات عمده نفت و گاز سبب شده است که این کشور با وجود فشارهای وارده از سوی آمریکا به سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران ادامه داده و بخش عمده ای از نفت خام مصرفی خود را نیز از ایران وارد کند. شرکت های چینی از سال ۲۰۰۲ به بعد بیشترین مشارکت را در طرح های نفت و گاز ایران داشته اند که از جمله آنها می توان به طرح های میدان نفتی یادآوران در اکتبر ۲۰۰۴ با سرمایه گذاری ۲ میلیارد دلاری شرکت سینوپک[۱۵]، تولید گاز طبیعی در پارس جنوبی در دسامبر ۲۰۰۶ با سرمایه گذاری ۱۶ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت فلات قاره چین[۱۶]، طرح گسترش پالایشگاه آبادان در آگوست ۲۰۰۹ با سرمایه گذاری ۶ میلیارد دلاری شرکت سینوپک و عملیات اجرایی فاز ۱۱ پارس جنوبی در فوریه ۲۰۱۰ با سرمایه گذاری ۴٫۷ میلیارد دلاری شرکت سی ان پی سی[۱۷] اشاره کرد (katzman , 2012: 53-56 ). علاوه بر این در حال حاضر چین بزرگترین خریدار نفت خام ایران در بازار های جهانی محسوب می شود بطوری که در سال ۲۰۱۱ روزانه ۵۵۰۰۰۰ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است (katzman, 2012: 35). حضور کمرنگ شرکت های اروپایی و آمریکایی در طرح ها و صنایع نفت و گاز ایران ، زمینه را برای حضور فعال شرکت های چینی در ایران فراهم آورده است. هرچند که این شرکت ها از لحاظ فناوری و تکنولوژی برتر نسبت به شرکت های آمریکایی و اروپایی در سطح پایین تری قرار دارند.
۳-۷-۳- ژاپن و کره جنوبی
کشورهای ژاپن و کره جنوبی با وجود اینکه مصرف بخش زیادی از منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان را به خود اختصاص داده اند، تقریبا فاقد ذخایر نفت و گاز می باشند. ژاپن در سال ۲۰۰۹ سومین مصرف کننده نفت و هفتمین مصرف کننده گاز طبیعی در جهان بوده، در حالیکه از لحاظ ذخایر نفت و گاز در بین ۴۰ کشور برتر جهان جایی ندارد. در همین دوره کره جنوبی نهمین مصرف کننده نفت و بیست و چهارمین مصرف کننده عمده گاز طبیعی در جهان بوده است. این کشور نیز مانند ژاپن عملا فاقد منابع نفت و گاز می باشد و نیاز خود را از سایر کشورها تامین می کند (www.energy.eu). ژاپن و کره جنوبی در سال های اخیر به دلیل وابستگی شدید به واردات منابع انرژی، سرمایه گذاری هایی در ایران داشته اند که از آن جمله می توان به سرمایه گذاری شرکت های ژاپنی در پروژه هایی مانند: استخراج از میدان نفتی آزادگان، مشارکت در توسعه پالایشگاه اراک و مشارکت در میدان های نفتی سروش و نوروز و مشارکت کره ای ها در پروژه هایی نظیر: فاز ۶ تا ۸ پارس جنوبی، توسعه پالاشگاه اراک و فاز های ۹ و ۱۰ پارس جنوبی اشاره کرد ( katzman, 2012: 53-56). البته فشارهای آمریکا به ژاپن و کره جنوبی برای عدم سرمایه گذاری و خرید نفت خام از ایران اخیرا افزایش یافته است. در دسامبر ۲۰۱۰ این دو کشور اعلام کردند که همانند اتحادیه اروپا تحریم هایی را علیه ایران به اجرا می گذارند که شامل مواردی مانند: محدودیت در تامین مالی ایران، محدودیت در روابط بانکی با ایران، تحریم اشخاص ایرانی و همچنین محدودیت مشارکت در پروژه های جدید ایران در بخش نفت و گاز خواهد بود (katzman, 2012: 35). در حالی که در شش ماه نخست سال ۲۰۱۱ ژاپن با واردات روزانه ۳۴۱ هزار بشکه سومین و کره جنوبی با واردات روزانه ۲۴۴ هزار بشکه، پنجمین خریدار نفت خام ایران بوده اند (www.statista.com)، سفارش واردات نفت این دو کشور از ایران در ماه جولای۲۰۱۲ به ترتیب به ۲۶۱ و ۱۹۴ هزار بشکه در روز کاهش یافته است (katzman,2012:35). در مجموع می توان گفت که سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت وگاز ایران در دو دهه اخیر تحت تاثیر دو موضوع مهم قرار گرفته است. ابتدا تصویب قانون مشهور به ایلسا در کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۶ که تاثیر زیادی بر کاهش حجم سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت و گاز ایران داشت و دوم فشارهای فزاینده آمریکا بر کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی در جهت عدم سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران، که این مسئله خود نتیجه بحرانی شدن پرونده هسته ای ایران و طرح این موضوع در شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده است. روند کنونی نتایج نامطلوبی برای کشور به ارمغان آورده است به نحوی که با آغاز سال ۲۰۱۲ شاهد کاهش تولید و صادرات نفت خام ایران و مشکلات ناشی از آن بوده ایم.
جدول شماره ۷ : مهمترین سرمایه گذاری های شرکت های خارجی در صنایع نفت و گاز ایران از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱
تاریخ
پروژه
شرکت/ کشور
ارزش قرارداد
مارس ۲۰۰۱
اکتشاف نفت دریای خزر
GVA consultants سوئد
۲۲۵ میلیون دلار
ژوئن ۲۰۰۱
میدان نفتی دارخوین
انی ایتالیا
۱ میلیارد دلار
سپتامبر ۲۰۰۲
فاز ۹ و ۱۰ پارس جنوبی
شرکت مهندسی و ساخت و ساز LG کره جنوبی
۱٫۶ میلیارد دلار
اکتبر ۲۰۰۲
فاز ۶، ۷ و ۸ پارس جنوبی
استات اویل نروژ
۷۵۰ میلیون دلار
اکتبر ۲۰۰۴
میدان نفتی یادآوران
سینوپک چین
۲ میلیارد دلار
فوریه ۲۰۰۷