در بازار رقابت شرکتها اجبارا باید شیوه هایی از تولید را به کار بگیرندکه از کمترین میزان هزینه و بالاترین میزان کارایی برخوردار باشند تا بدین ترتیب بتوانند به مصرف کننده در تحصیل کالایی با کیفیت بهتر و قیمت پایین تر کمک کنند.در این حالت منابع کل اقتصاد به شیوه کارآمدتر مورد استفاده قرار گرفته و باعث می شود تمام اقتصاد سود ببرند(داهالیوال و همکاران[۷۲]¸ ۲۰۰۸). رقابت بازار محصول در انتخاب بهترین تیم مدیریت استفاده می شود و شرکتهایی با مدیریت بد را حذف میکند. آن ها فرض کردند که شرکتهایی موفق هستند بخش زیادی از بازار محصول را کنترل کنند و احیای شرکتهای بازنده در رقابت مشکل است. بنابرین، رقابت در حقیقت مشابه کنترل است(آلن و گیل¸ ۲۰۰۰ ).
رقابت دربازار ابعاد متفاوتی دارد، ازجمله مهمترین ابعاد عبارتند از: (پورحیدری و غفارلو،۱۳۷۱; ۴۷ ).
«۱) قابلیت جانشینی کالاها: نخستین بعد قابلیت جانشینی است.درصورت بالا بودن قابلیت جانشینی کالاها گفته می شود محصول دارای شباهتهای زیادی با دیگر محصولات قابل جانشین است و این محصولات میتوانند به جای هم مصرف شوند و در این صورت تعداد مصرف کنندگان و تعداد تولیدکنندگان و حجم بازارها و در نتیجه شدت رقابت بیشتر خواهد بود.
۲)حجم تقاضا: بعد دوم حجم تقاضاست: اندازه بزرگتر بازار در نتیجه تقاضای بیشتر ایجاد می شود و در نتیجه تقاضای بالا رقابت را نیز بیشترمیکند، زیرا تا زمانی که بازار اشباع نشده، برای ورود رقبای جدید انگیزه لازم وجود دارد.
۳) میزان سرمایه گذاری لازم (شدت سرمایه گذاری): سومین بعدموانع ورود است. به علت این که منابع در اقتصاد محدود هستند، درصورتی که برای ورود رقبا، حجم بالای سرمایه گذاری در دارایی های ثابت مورد نیاز باشد،رقبا انگیزه چندانی برای ورود نخواهند داشت، زیرا هزینه فرصت سرمایه گذاری بالا است.
۴) نسبت تمرکز صنعت: بعد چهارم نسبت تمرکز است. درصورتی که حجم عمده تولید وفروش (نسبت تمرکز) در صنایع محدودبه یک یا چند بازیگر باشد، شدت رقابت در این صنایع کمتر خواهد بود.
۵) تعداد شرکتهای فعال درصنعت: آخرین بعد، تعدادشرکتهای فعال درهریک ازصنایع است. در صورتی که تعداد شرکتها بیشتر باشد،رقابت بین آن ها نیزبیشترخواهد بود.»
۲-۲۳)رقابت در بازار محصول و سیاست پرداخت سود سهام
چندین دلیل بالقوه وجود دارد که چرا رقابت بازار محصول و تقسیم سود بایکدیگر ارتباط دارند.شاید مهمترین دلیل¸ تعامل بین رقابت بازار و تعارضات نمایندگی باشد.شاید رقابت در بازار محصول از طریق اثراتش بر تعارضات نمایندگی¸ به عنوان یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده تصمیم های مدیریت برای پرداخت سود به سهامداران باشد (بوث و ژو[۷۳]¸۲۰۰۹).
رقابت بازار محصول به واسطه تاثیرش بر هزینه نمایندگی میتواند به گونه بالقوه داراری دو تاثیر متضاد بر سیاست پرداخت سود سهام باشد.در واقع پرداخت سود سهام توسط شرکت میتواند پیامد رقابت شدید در بازار محصول یا به گونه ای جایگزین¸ جانشینی برای رقابت باشد (هی[۷۴]¸ ۲۰۰۹ ).
از دیدگاه تجربی‚ به نظر میرسد که دیدگاه متعددی از این ایده حمایت میکند که رقابت‚ انگیزه های مدیران برای کاراتر شدن و همسو شدن مدیران با سهامداران را افزایش میدهد.گریفت[۷۵](۲۰۰۱) شواهدی فراهم نمود که نشان میدهد که افزایش رقابت در بازار محصول به افزایش بهره وری می انجامد‚ به ویژه در شرکتهایی با مدیران کمتر همسو با سهامداران.همچنین منافع خصوصی کنترل مدیران به عنوان یک اندازه گیری از تضاد منافع بین مدیران و سهامداران‚ با افزایش در میزان رقابت بازار محصول کاهش مییابد(گودالپ و پرزگونزالس‚ ۲۰۱۰).به تازگی برخی از پژوهشها نشان میدهد که رقابت در بازار محصول دارای اثر انضباطی است که نیاز به کنترل های درون سازمانی و برون سازمانی را کاهش میدهد(گیرود و مولر‚ ۲۰۱۰).رقابت در بازار محصول بر فرایند تصمیم گیری مدیران در خصوص تعیین سیاستهای سود نقدی شرکت به سهامداران تاثیر دارد.مدیران در بازارهای غیر رقابتی انباشته نمودن سودها را به پرداخت نقدی سود سهام ترجبح بیشتری میدهند(هی‚ ۲۰۱۲).رقابت به عنوان یک مکانیزم کنترل برون سازمانی عامل کنترل کننده ای در سیاست تقسیم سود نقدی شرکت ها و بازخرید سهام آن ها میباشد(بیون و همکاران‚ ۲۰۱۲).با افزایش رقابت بازار محصول‚ سود تقسیمی کاهش مییابد بنابرین شرکتهایی در بازار متمرکز و رقابت بالا‚ سود کمتری را پرداخت میکنند زیرا‚ آن ها به ذخیره وجه نقد برای مقابله با تهدیدها و رفتارهای مخرب رقبا نیاز دارند(خدادادی و همکاران‚ ۱۳۹۳).
۲-۲۴)مدل پیامد:
طبق این مدل مدیران موجود در بازارهای شدیداً رقابتی به این دلیل وجه نقد بیشتری را به سهامدارانشان توزیع میکنند که احتمال اینکه در صورت اداره نادرست منابع شرکت توسط نیروهای انضباطی رقابت جریمه شوند بیشتر است.این ایده مبتنی بر این فرض است که رقابت موجب افزایش ریسک و هزینه های سرمایه گذاری بیش از اندازه مدیران می شود.از دیدگاه تئوریکی به نظر میرسد که دو استدلال عمده برای توجیه این فرض وجود داشته باشد.استدلال نخست در ارتباط با فرضیه تهدید انحلال است.منطق اصلی در اینجا این است که اگر شرکت موجود در یک صنعت شدیداً رقابتی اقدام به سرمایه گذاری در پروژه های دارای ارزش خالص فعلی منفی نمایند آنگاه از قدرت رقابت وی کاسته می شود و در نتیجه به احتمال زیاد از بازار بیرون رانده می شود.دومین استدلال برای مدل پیامد به فرضیه رقابت معیار مربوط است.طبق این فرضیه¸ رقابت بازار محصول از طریق ایجاد فرصتهای بیشتر برای افراد برون سازمانی جهت محک زدن عملکرد شرکت با عملکرد رقبایشان موجب کاهش اطلاعات نامتقارن و هزینه های نظارت می شود.از نظر تجربی مدل پیامد دارای این مفهوم ضمنی است که یک رابطه منفی بین میزان تمرکز صنعت و پرداخت سود سهام توسط شرکت وجو دارد(لاپورتا و همکاران¸ ۲۰۰۰).شرکتها به علت شرایط رقابتی و به عنوان راهکارهای اجباری که فشاری را بر روی مدیران در جهت توزیع وجه نقد بین سهامداران وارد می آورد‚ اقدام به پرداخت سود کرده و از این طریق ریسک و هزینه سرمایه گذاری نیز افزایش مییابد.این شرایط باعث می شود که مدیران اقدام به تقسیم سود به جای سرمایه گذاری در طرح های غیر انتفاعی کنند(گاستا و رونی‚ ۲۰۱۲).
۲-۲۵) مدل جانشینی:
[جمعه 1401-09-25] [ 10:27:00 ق.ظ ]
|