کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



نظریه دوعاملی کتل با نظریات افراد قبل از خود دارای وجوه تشابه و اختلاف متعددی است از جمله اینکه هوش سیال کتل ازجهاتی با عامل G اسپیرمن همانند جلوه میکند در صورتی که اسپیرمن برخلاف کتل به موروثی بودن عامل G اشاره نکرده است. همچنین کتل معتقداست که هوش سیال در ۱۴ سالگی متوقف میشود. ولی در نظریات بینه وسیمون همین عقیده درباره هوش، به طور کلی ابزار شده است.
کتل نیز عوامل موجود در دو نوع هوشی را که باز شناخته است را استخراج نموده است او به فراخنای حافظه[۱۱۳]، حافظه تداعی[۱۱۴]، حافظه معنایی[۱۱۵]، وهدف گیری[۱۱۶] و توانایی مکانیکی وغیره اشاره کرده است.همچنین وی کوشیده است برای سنجش هوش سیال آزمونهایی ابداع کند.او سه آزمون در این زمینه به وجود آورده است که مقاطع سنی ۴ تا ۸ سالگی، ۸ تا ۱۲ سالگی و ۱۳ سال به بالا را مورد سنجش قرار میدهند (بهرامی، ۱۳۸۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه ورنون
فیلپ ورنون (۱۹۵۰، ۱۹۶۱، ۱۹۶۵) روانشناس انگلیسی، نظریۀ اسپیرمن و نظریههای چند عاملی را از لحاظی تأیید کرد.به نظر اوهوش، کلی ویکپارچه است و در عین حال از توانایی های خاص کوچک و بزرگ تشکیل شده است. در رأس الگوی ورنون، علم کلی (g) قرار دارد که تمامی توانایی های سطوح پایین را یکپارچه میکند. این عامل که در آزمون های مختلف هوش مشترک به دو دسته بزرگ با نام عوامل گروهی اصلی تقسیم می شود. هر یک از عوامل گروهی اصلی، به عوامل گروهی فرعی و عوامل گروهی فرعی نیز هر یک به عوامل اختصاصی تقسیم میشوند.
اگر چه ورنون اشکال متفاوتی را برای بیان الگوی خود مطرح کرده، ولی الگوی خود یکی از رایج ترین و کاربردی ترین آنهاست. درمدل سلسله مراتبی ورنون، عامل g اسپیرمن در بالاترین مرتبه و عوامل اختصاصی که با خطوط عمودی نزدیک به هم مشخص شدهاند. زیر پوشش عامل g قرار دارند و توانایی اختصاصی نامیده شده اند. توانایی هایی که با یکدیگر همبستگی زیادی دارند، در یک خوشه و زیر عامل گروهی فرعی قرار می گیرند. سپس خوشه ها زیر یکی از عوامل گروهی اصلی قرار می گیرند که ورنون آن را کلامی – آموزشی و مکانیکی – فضایی نامید. عالم مکانیکی – فضایی را عملی نیز می نامند. عوامل گروهی اصلی نیز با یکدیگر رابطه دارند و در کل، توانایی ذهنی را تشکیل می دهند. ورنون برای شناسایی عوامل گروهی فرعی تلاش چندانی نکرد و فقط به ذکر برخی از آنها اکتفا کرد. او عواملی مانند توانایی های کلامی و عددی را در طبقه کلامی – آموزشی و توانایی فضایی، اطلاعات مکانیکی و توانایی های روانی – حرکتی را در طبقه عامل مکانیکی – فضایی قرار داد. (هوگان، ۲۰۰۳).
نظریه کارول
جان کارول با تکیه بر روش تحلیل عاملی، پژوهش های زیادی انجام داد او در سال ۱۹۸۰ تحقیقات مربوط به تحلیل عوامل توانایی های ذهنی را بررسی و خلاصه ای از الگوی سلسله مراتبی را ارائه کرد (کارول، ۱۹۹۳).
کارول الگوی خود را در سه مرتبه مطرح کرد و آن را نظریه سه مرتبه ای نامید. در این الگو، هوش عمومی در بالاترین سطح قرار دارد که همان عامل (g) اسپیرمن است. کارول هوش سیال و هوش متبلور را در سطح دوم قرار داد. البته در سطح دوم عوامل دیگری هم وجود دارند که بعضی از آنها با توانایی های ذهنی اولیه ترستون مطابقت دارند. در مرتبه اول نیز مجموعه ای از توانایی های اختصاصی تر قرار دارد . کارول در تحقیقات خود متوجه شد که روابط میان توانایی های اختصاصی پیچیده است و هر یک از آنها را می توان به بیش از یک عامل گروهی نسبت داد.
برای مثال هوش سیال بیشترین رابطه را با هوش عمومی دارد. الگوی کارول در واقع خلاصه ای از عوامل هوش انسان است که در پژوهشهای متفاوت با روش تحلیل عاملی استخراج شده است.
نظریه های تحولی هوش
نظریه های کلاسیک و سلسله مراتبی که تاکنون شرح داده شد، از نظریه های روانسنجی هوش به شمار میآیند. اغلب این نظریه ها با تحلیل عاملی آزمون های خاص رابطه دارند. گروهی دیگر از نظریه های هوش از دیدگاه کاملاً متفاوتی مطرح شده اند. یکی از این نظریه ها، نظریه های تحولی است که بر چگونگی تحول فکر همزمان با افزایش سن و تجربه های فرد تاکید دارند. این نظریه ها ویژگی های مشترکی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱- این نظریه ها بر مراحل رشد مبتنی اند. به عبارت بهتر، رشد را در مراحل مختلف زندگی بررسی می کنند. هر مرحله دارای ویژگی هایی است که از نظر کیفی با سایر مراحل تفاوت دارد.
۲- توالی مراحل ثابت است و تمامی افراد به طور معمول با ترتیب یکسانی آن را طی می کنند، ولی ممکن است در متفاوتی مراحل رشد را طی کنند. بنابراین تمامی افراد الزاماً این مراحل را در ترتیب خود طی می کنند فرض کنید یکی از نظریه های تحولی چهار مرحله دارد (D,C,B,A) حرکت و رشد از A به B و C درانتها D است و انسان نمی تواند از مرحله A بلافاصله به مرحله D برود.
۳) مراحل برگشت ناپذیرند. هر گاه فردی به مرحله C برسد، دیگر نمی تواند به مرحله B برگشت کند؛
۴) به طور معمول (و نه همیشه) میان مراحل و سن رابطه وجود دارد.
نظریه های مرحله ای در حیطه سایر موضوع های روان شناسی بیش از هوش مطرح شده اند، برای مثال در زمینه رشد شخصیت نظریه های متفاوتی مطرح شده اند.
سطح رشد
سن/ تجربه
شکل۲-۴. نظریه های مبتنی بر مراحل
نظریه رشد شناختی پیاژه
یکی از مشهورترین نظریه های تحولی، نظریه رشد شناختی پیاژه است. این نظریه تأثیر بسیاری بر پیشرفت روان شناسی تحولی و آموزش کودکان داشته است. براساس نظریه پیاژه، ذهن انسان طی چهار مرحله اصلی زیر رشد می کند.
مرحله حسی – حرکتی (از تولد تا دوسالگی):
این مرحله به درون دادهای حسی محدود می شود. کودک با لمس کردن و به کارگیری دیگر اندام های حسی، به جمع آوری اطلاعات از محیط می پردازد. تا دو سالگی کودک با محیط سازگاری حسی – حرکتی خوبی پیدا می کند.
مرحله پیش عملیاتی (۲ تا ۶ سالگی):
طی این مرحله کودک به این توانایی دست می یابد که محیط پیرامون خود را به طور نمادین – از راه تصورات و افکار درونی – دستکاری کند و تغییر دهد.
مرحله عملیاتی عینی (۷ تا ۱۲ سالگی):
طی این مرحله کودک به نظام تفکر نمادین سازمان یافته دست یافته و آن را برای ایجاد تغییر درمحیط به کار می بندد. در این مرحله برون سازی و درون سازی به حد توان می رسد.
مرحله عملیاتی صوری (۱۲ سال به بالا):
در این مرحله تفکر انتزاعی در فرد شکل می گیرد و می تواند فرضیه هایی را سازماندهی و آزمون کند. نوجوان می تواند از واقعیت های موجود پا فراتر نهد.
اگر چه نظریه پیاژه (۱۹۵۰ و ۱۹۸۳) تاثیر بسیاری بر حیطه های روان شناسی تحولی و آموزش بر جای گذاشته، ولی نقش چندانی در آزمونگری ایفا نکرده است. پژوهش هایی که در چارچوب این نظریه صورت گرفته، با بهره گرفتن از تکالیف خاصی بوده است که به آزمون نیز شباهت هایی دارد.
پردازش اطلاعات و نظریه های بیولوژیک هوش
پردازش اطلاعات و نظریه های بیولوژیکی هوش انسان با یکدیگر تفاوت ها، شباهت هایی دارند. الگوی پردازش اطلاعات بر محتوای آنچه یاد گرفته می شود، تاکید ندارد، بلکه بر چگونگی پردازش آن توجه دارد. پردازش اطلاعات در رایانه مشابه با الگوهای پردازش اطلاعات در انسان است. بنابراین درمطالعه هوش باید آنچه را در مغز انسان می گذرد، بررسی کنیم در این نظریه کارکرد شبکه های عصبی در مغز نیز بررسی می شود، از همین روست که آن را نمی توان کاملاً از نظریه های بیولوژیک مجزا ساخت.
عنصر اساسی رویکرد پردازش اطلاعات، برای شناخت هوش انسان، تکالیف شناختی اولیه است، که تکالیف به نسبت ساده ای است که برای ارزیابی انواع پردازش ذهنی به کار می رود. به نظر پژوهشگران، عملکرد افراد در تکالیف شناختی اولیه ممکن است دریچه ای برای ارزیابی کارکردهای ذهنی باشد. این کارکردهای ذهنی شاخصی از هوش انسان تلقی می شوند، از آنجا که این تکالیف ساده اند، به تجارب فرهنگی و آموزش بستگی ندارند. طرفداران نظریه پردازش اطلاعات معتقدند آزمون های نابسته به فرهنگ، هوش را با سوگیری کمتری ارزیابی می کنند.
یکی از تکالیف شناختی اولیه، زمان واکنش ساده است. در این تکالیف فرد به محض مشاهده نور باید دکمه ای را فشار دهد. پاسخ به این تکلیف مستلزم طی مراحلی است. ابتدا فرد باید نور را مشاهده کند، سپس دکمه را فشار دهد و یک پاسخ حرکتی واقعی شود. دراین تکلیف سرعت واکنش فرد، شاخص هوش به شمار می آید. این تکلیف را می توان قدری پیچیده تری کرد؛ به این ترتیب که نور را به سمت راست و چپ برد و از آزمودنی خواست فقط هر گاه آن را در سمت راست می بیند، دکمه را بفشارد. در این تکلیف فرد پس از مشاهده نور، باید در صورت درست بودن مکان آن واکنش نشان دهد.
تکلیف شناختی دیگری که می توان به آن اشاره کرد، ارائه حروف الفبا به آزمودنی است. در این تکلیف چند زوج از حروف انگلیسی به آزمودنی ارائه می شود، او باید حروف با شکل مشابه را مشخص کند. به مثال زیر توجه کنید.
زمان کنترل، نمونه دیگری از تکالیف شناختی است. در این تکلیف دو خط موازی نورانی به سرعت از مقابل چشم آزمودنی می گذرند، او باید تشخیص دهد که کدام خط طولانی تر است. این تکلیف نیز مستلزم طی مراحلی است که عبارتند از: درون داد حسی، رمز گردانی، تعیین، مقایسه و واکنش. استوکس و بوهرس (۲۰۰۱) برای اندازه گیری زمان کنترل از حروف الفبا استفاده کردند. در تمامی مثال های یاد شده، پژوهشگر می تواند میانگین زمان واکنش و تغییرپذیری آن درمدت زمان محدود را محاسبه کند.
نظریه جنسن
آرتور جنسن، یکی از پیروان رویکرد پردازش اطلاعات است. او در زمینه ارتباط میان تکلیف شناختی اولیه و هوش عمومی، پژوهش های گوناگونی انجام داد. به نظر جنسن (۱۹۹۸)، کارکرد فرد در تکالیف شناختی اولیه بیانگر چگونگی پردازش اطلاعات اوست. وی در بررسی های اولیه خود به این نتیجه رسید که بین زمان واکنش سلول های عصبی به محرک ها و هوش رابطه وجود دارد. به نظر او واکنش سلول های مغزی که با سرعت پردازش اطلاعات رابطه دارد، در افراد گوناگون متفاوت است و بین سرعت پردازش اطلاعات، که با بهره گرفتن از آزمون های زمان واکنش اندازه گیری می شود و نمره های هوش افراد همبستگی وجود دارد (جنسن، ۱۹۶۹).
نظریه استرنبرگ
براساس نظریه استرنبرگ (۱۹۸۵)، هوش سه وجه دارد و هر وجه شامل چند زیر مجموعه است. این نظریه با بهره گرفتن از سه گروه از نظریه ها (مولفه ای، تجربی و بافتی) مطرح شده است نظریه های مولفه ای به فرآیندهای ذهنی اشاره دارد و شامل سه فرایند است، اولین فرایند شامل طراحی، نظارت و ارزشیابی است؛ این فرایندها را کارکردهای اجرایی می نامند که بر سایر فعالیت های نظارت دارد. دومین فرایند مولفه ای، عملکرد است که مستلزم اتخاذ راه حل مناسب برای حل مسائل است. سومین فرایند، دانش – اکتساب است که شامل رمزگردانی اطلاعات، ترکیب اطلاعات رمزگردانی شده ومقایسه است.
نظریه تجربه با مجموعه ای از تکالیف سر و کار دارد که بعضی از آنها بسیار پیچیده و بعضی ساده است. در نظریه های بافتی با زمینه ای، بر متغیرهای محیطی مانند روش های انطباق فرد با محیط، ایجاد تغییر در محیط و انتخاب راه حل های متفاوت در مواجهه با مسائل و مشکلات محیطی تاکید می شود.
نظریه استرنبرگ، بیشترین تاثیر را از نظریه های مولفه ای گرفته است، زیرا بخش اعظم آن بر فرایندها تاکید دارد. اگر چه نظریه استرنبرگ نظریه ای سه وجهی است، ولی در روش شناسی آن از تحلیل مولفه ای استفاده شده است.
نظریه هوش های چندگانه گاردنر
نظریه هوش های چندگانه گاردنر را به دلیل تاکید بر کارکردهای مغزی، در گروه نظریه های بیولوژیکی طبقه بندی کرده اند. گاردنر (۱۹۸۳، ۱۹۸۶) ابتدا هفت نوع هوش را شناسایی کرد: زبانی[۱۱۷]، موسیقیایی[۱۱۸]، منطقی – ریاضیایی[۱۱۹]، فضایی[۱۲۰]، بدنی – جنبشی[۱۲۱]، بین فردی[۱۲۲] و درون فردی[۱۲۳]. هوش زبانی، منطقی – ریاضیاتی و فضایی از مواردی است که درسایر نظریه های هوش نیز مطرح شده است، ولی انواع دیگر آن به نظریه گاردنر اختصاص دارد. بیشتر مردم این کارکردها را از هوش متمایز می دانند. برخی متخصصان نیز بخشی از آن را با حیطه روانی – حرکتی و بخشی دیگر را با شخصیت مرتبط می دانند. گاردنر (۱۹۹۹) چهار نوع دیگر هوش را نیز مطرح کرد: طبیعت گرا، معنوی، وجودی و اخلاقی. نظریه هوش های چندگانه گاردنر در حیطه آموزش کاربرد بسیاری دارد. حتی در برخی موارد برنامه های درسی مدارس به طور کامل با توجه به انواع هوش گاردنر تهیه و تدوین شده اند.
نظریه داس، ناگلیری و کربای
داس، ناگلیری و کربای (۱۹۹۴)، با بهره گرفتن از الگوی پردازش اطلاعات و کارکردهای بیولوژیکی، نظریه ای را درباره هوش ارائه دادند که به PASS معروف شده و در آن P به معنای طراحی، A به معنای توجه و SS به معنای پردازش همزمان و متوالی است. مولفه های اصلی این نظریه از کارهای لوریا (عصب شناسی روسی) بر روی افراد عقب مانده ذهنی و آسیب دیده مغزی استخراج شده است. شکل ۲-۵ ، بیانگر الگوی نظریه داس، ناگلیری و کربای است.
واحد کارکرد
سوم
دوم
اول
ترتیب
تبیششس
شکل۲-۵.
همانگونه که در شکل ملاحظه می کنید، در هر یک از مراحل سطوح خاصی از مغز فعال است. اولین مرحله، توجه به برانگیختگی است که موجب ورود اطلاعات به سیستم پردازش می شود. در دومین مرحله، اطلاعات پردازش می شوند. یکی از ویژگی های کلیدی این نظریه، در نظر گرفتن دو نوع پردازش (متوالی و همزمان) است. در پردازش همزمان، اطلاعات به صورت کلی و یکپارچه پردازش می شوند. ماده هایی که برای ارزیابی این نوع پردازش طراحی می شوند عبارتند از: درک معنای کلامی، استدلال ریاضی و روابط فضایی. در پردازش متوالی، اطلاعات به صورت زنجیره ای پردازش می شوند. ماده هایی که برای ارزیابی این نوع پردازش طراحی می شوند، عبارتند از: هجی کردن و حافظه کوتاه مدت. سومین مرحله، مستلزم طراحی است. این مرحله در سایر نظریه ها با عنوان کارکردهای اجرایی مطرح شده و شامل نظارت، ارزشیابی و راهنمایی است. داس، ناگلیری و کربای (۱۹۹۴)، طراحی را از مبانی هوش انسان تلقی کرده اند.
رابطه آزمون ها و نظریه های هوش
بیشتر آزمون های هوش، بر نظریه هایی که تاکنون از آن یاد کردیم، مبتنی اند و هر کدام ویژگی های مشترکی دارند. از اجرای آزمون هایی که با تکیه بر نظریه های کلاسیک تهیه شده اند، اغلب یک نمره اصلی، یا کلی و تعدادی نمره فرعی حاصل می شود. نمره کلی، در واقع معرف عامل (g) و نمره های فرعی، معرف عوامل گروهی است. عوامل گروهی به طور معمول، کلامی، غیرکلامی، فضایی، حافظه و عددی یا کمی نامیده میشوند.
تاثیر الگوهای پردازش اطلاعات بر طراحی آزمون های هوش، به اندازه نظریه های کلاسیک نبوده است. اگر چه فعالیت های استرنبرگ، گاردنر، جنسن و دیگران مورد توجه قرار گرفته اند، ولی هیچ کدام تاثیر عملی چندانی بر آزمونهای هوش بر جای نگذاشتهاند. شاید این مسئله را بتوان به فقدان همبستگی زیاد میان نمره های هوش و تکالیف مربوط به پردازش شناختی نسبت داد.
نظریه های تحولی هوش نیز تاثیر چندانی در اندازه گیری توانایی های ذهنی نداشته اند. اگر چه کارهای پیاژه بر روان شناسی تحولی تا مدتها تاثیر زیادی داشت، ولی بر آزمونگری و طراحی آزمونهای هوش تاثیر اندکی داشته و تکالیف پیاژه همچنان به آزمایشگاه های روان شناسی محدود شده است. علاوه بر اینها، در کاربرد آزمون های هوش باید به تفاوت های گروهی، جنسیتی، سنی، نژادی و اقتصادی- اجتماعی توجه کافی مبذول شود، چرا که این متغیرها در تفسیر نتایج نقش بسیاری دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:02:00 ب.ظ ]




می کند. این نظارت، خصوصا وقتی که به صورت غیر منتظره و بدون اطلاع قبلی صورت بگیرد، باعث دقت و توجه بیش تری به کار و فعالیت می شود. همچنین از کم کاری و کاستن از کیفیت کارها می کاهد. زیرا کارکنان همواره این احتمال را خواهند داد، مدیر بدون اطلاع قبلی از بخش آن ها بازدید کند و عملکرد آنان را مورد بررسی قرار دهد. این ذهنیت باعث می شود، که آن ها با جدیت و دقت کار کنند و از کم کاری بپرهیزند. در نتیجه بهره وری به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر بازدید مدیران و مسئولان و نظارت مستقیم آن ها موجب خواهد شد، که کارکنان احساس کنند مدیران به آن ها توجه دارند. وسبب دلگرمی بیش تر آنان می شود و رضایت شغلی آنان را افزایش می دهد.
بررسی سیره مدیریتی امیرالمؤمنین ۷بیانگر این نکته است که آن حضرت توجه خاصی به این نوع نظارت داشته و علاوه بر این که در برخی از موارد، شخصا بر عملکرد کارگزاران نظارت داشت (نظارت بی واسطه)، در مواردی نیز این کار را بر عهده افراد دیگری که مورد اعتماد ایشان بودند، واگذار می فرمود (نظارت با واسطه).
نمونه ای از نظارت مستقیم بدون واسطه، نظارت حضرت بر بازار بود .آن حضرت هر روز صبح به بازار کوفه می رفت و بر نحوه رفتار فروشندگان و تجارت نظارت می کرد.(تفصیل آن گذشت)
در نظارت مستقیم با واسطه، از جمله افرادی که آن حضرت، نظارت بر کارکرد کارگزاران را بر عهده او گذاشت، مالک بن کعب ارحبی است. در نامه ای به مالک بن کعب ارحبی (که از یاران و کارگزاران امام ۷و فرماندار عین التَّمر و بهقبادات بود و علاوه بر آن، مسئولیت بازرسى از عملکرد سایر کارگزاران منطقه کوفه و جزیره را هم بر عهده داشت) [۲۲۰] این گونه نوشت :
«أمّا بَعدُ؛ فَاستَخلِف عَلى عَمَلِک، وَاخرُج فی طائِفَهٍ مِن أصحابِکَ حَتّى تَمُرَّ بِأَرضِ کورَهِ السَّوادِ، فَتَسأَلَ عَن عُمّالی، وتَنظُرَ فی سیرَتِهِم فیما بَینَ دَجلَهَ وَالعُذَیبِ، ثُمَّ ارجِع إلَى البِهقُباذاتِ فَتَوَلَّ مَعونَتَها، وَاعمَلِ بِطاعَهِ اللّهِ فیما وَلّاک مِنها.وَاعلَم أنَّ کُلَّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ مَحفوظٌ عَلَیهِ مَجزِیٌّ بِهِ، فَاصنَع خَیرا صَنَعَ اللّهُ بِنا وبِکَ خَیرا، وأعلِمنی الصِّدقَ فیما صَنَعتَ. وَالسَّلام‏[۲۲۱]
کسى را به جاى خود بگمار و با گروهى از یارانت، از شهر خارج شو تا به روستاهاى سواد برسى. در آن‏جا از کارگزاران من در منطقه دجله وعُذَیْب‏ پرس‏وجو کن و در رفتار آنان بنگر. آن‏گاه به بِهْقُبادات‏ برگرد و کار آن را بر عهده گیر، و در دایره سرپرستى‏اى که خداوند به تو داده، از او پیروى کن و بدان که کار فرزند آدم، بایگانى شده و بدان، پاداش داده مى‏شود. نیکى به جا آر. خداوند، ما و تو را به نیکى موفّق دارد؛ و در کارهایت راستى را نشانم ده. و السلام!»
همچنین آن حضرت سفارشاتی به کارگزاران و استانداران مبنی بر نظارت مستقیم بر امور مناطق تحت فرمانشان داشتند:
«ثمَّ أُمُورٌ مِنْ أُمُورِکَ لَا بُدَّ لَکَ مِنْ مُبَاشَرَتِهَا مِنْهَا إِجَابَهُ عُمَّالِکَ بِمَا یَعْیَا عَنْهُ کُتَّابُکَ وَ مِنْهَا إِصْدَارُ حَاجَاتِ النَّاسِ یَوْمَ وُرُودِهَا عَلَیْکَ بِمَا تَحْرَجُ بِهِ صُدُورُ أَعْوَانِکَ [۲۲۲]
قسمتى از امور است که باید خودت به انجام آنها بر خیزى، از جمله پاسخ دادن به کارگزاران دولت آنجا که منشیانت از پاسخ گویى ناتوانند. و نیز جواب دادن به حاجات و مطالب مردم در همان روزى که حاجاتشان به تو مى‏رسد و پاسخش همکارانت را تنگدل و ناراحت مى‏کند.»
در جایی دیگر می فرماید:
«وَ اجْعَلْ لِذَوِی الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَکَ وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِیهِ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَکَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَکَ وَ أَعْوَانَکَ مِنْ أَحْرَاسِکَ وَ شُرَطِکَ حَتَّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُمْ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ [۲۲۳]
از جانب خود وقتى را براى آنان که به شخص تو نیازمندند قرار ده و در آن وقت وجود خود را براى آنان از هر کارى فارغ کن، و جلوست براى آنان در مجلس عمومى باشد، و براى خداوندى که تو را آفریده تواضع کن، و لشگریان و یاران از پاسبانان و محافظان خود را از این مجلس برکنار دار، تا سخنگوى نیازمندان بدون ترس و نگرانى و لکنت و تردید با تو سخن بگوید.»
یکی از مصادیق نظارت مستقیم، کنترل و نظارت والی بر امور خویشاوندان است، تا خویشاوندانش از هرگونه امتیاز خواهی و برتری طلبی دور مانده و برای مردم الگو باقی بمانند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حضرت امیرالمؤمنین در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می‏نویسد:
«ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّهً وَبِطَانَهً، فِیهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَتَطَاوُلٌ، وَقِلَّهُ إِنْصَافٍ فِی مُعَامَلَهٍ. فَاحْسِمْ مَادَّهَ أُولئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الْأَحْوَالِ. وَلَا تُقْطِعَنَّ لاِحَدٍ مِنْ حَاشِیَتِکَ وَحَامَّتِکَ قَطِیعَهً، وَلَا یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی اعْتِقَادِ عُقْدَهٍ، تَضُرُّ بِمَنْ یَلِیهَا مِنَ النَّاسِ، فِی شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ، یَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَی غَیْرِهِمْ،[۲۲۴]
سپس والیان را نزدیکانى است که آنان را خوى خود خواهى و دست درازى به مال مردم، و کمى انصاف در داد و ستد است، به جدا کردن اسباب و وسایل این حالات ماده و ریشه آنان را قطع کن. به هیچ یک از اطرافیان و اقوام خود زمینى از اقطاع مسلمین واگذار مکن. نباید در تو طمع ورزد کسى به گرفتن مزرعه‏اى که در آبشخور آن به همسایه زیان رساند، یا کارى که باید با شرکت به سامان رسد مشقّت کار مشترک را به همسایگان تحمیل کند »
در قسمتی دیگر از این نامه مجددا سفارش به نظارت بر یاران و دوستان می نماید:
«تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَى خِیَانَهٍ ………. فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَه[۲۲۵]
از یاران و یاوران بر حذر باش، اگر یکى از آنان دست به خیانت دراز کند ………او را به جرم خیانت‏کیفر بدنى بده»
آن حضرت از کارگزان و مسئولین حکومتی نیز خواسته است، که نظارت مستقیم بر امور زیر مجموعه خود داشته باشند.
۳ـ۲ـ۲ـ نظارت مخفی
منظور از نظارت مخفی آن است که مدیر، نظارت بر زیرمجموعه و بررسی عملکرد کارکنانش را به وسیله دیگران انجام دهد، به نحوی که افراد مخصوصی را جهت نظارت انتخاب می کند، ولی سایر کارکنان متوجه این مسأله نمی شوند و این افراد را نمی شناسند، تا بر بخش های مختلف سازمان و عملکرد کارکنان بصورت مخفی نظارت کنند، و نتیجه نظارت و بررسی خود را در اختیار مدیریت اصلی قرار دهند.زیرا مدیران ارشد ، نمی توانند تمام وقت خود را صرف کنترل سازمان کنند و بر تمام مسائل ریز و درشت آن نظارت داشته باشند؛ بلکه باید با تعیین افراد امین، این وظیفه مهم را به انجام برسانند، و برای تصمیم گیری در مورد سازمان و کارکنان از گزارش های این افراد استفاده کنند.
سیره عملی امیرالمؤمنین ۷در زمان حکومت شان این بود، که همواره اعمال و رفتار کارگزاران خود را زیر نظر داشتند؛ برای انجام دادن این کار، مأمورانی را به صورت ناشناس به نقاط مختلف می فرستاد تا به طور دقیق بر عملکرد آنان نظارت کرده و گزارش کارهایشان را به اطلاع ایشان برسانند و ضمن رسیدگی به کیفیت کـار آنان، مسائل مالی و دخل و خرج آن ها را نیز کنترل می کرد و اگر خیانت مالی از هر کدام می دید، علاوه بر عزل وی اموالش را نیز به نفع بیت المال مصادره می کرد. و نه تنها خود از این طریق عملکرد کارگزارانش را بررسی می کرد، بلکه به کارگزاران ارشد خود دستور می داد جهت نظارت بر عملکرد مجموعه خود از مأموران مخفی استفاده کنند. آن حضرت در نامه خود به مالک اشتر می فرماید:
«ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُیُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَهٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَهِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّه[۲۲۶]
به کارهایشان رسیدگى کن، و جاسوسانى از اهل راستى و وفا بر آنان بگمار، زیرا بازرسى پنهانى تو از کارهاى آنان سبب امانت دارى ایشان و مداراى با رعیّت است.»
عیون جمع کلمه عین است؛ عین معانی متعددی در لغت عرب دارد. یکی از معانی آن، جاسوس و کسی است که به منظور بررسی و کسب اطلاعات و خبر، به جایی فرستاده می شود. روشن است که جاسوس، همواره به صورت پنهانی و ناشناس این مأموریت را انجام می دهد، نه به صورت علنی و آشکار.
در قسمتی دیگر از همین نامه در مرد شرایط مأموران مخفی این چنین فرموده :
«ثُمَ‏ لَا تَدَعْ‏ أَنْ یَکُونَ لَکَ‏ عَلَیْهِمْ عُیُونٌ‏ مِنْ أَهْلِ الْأَمَانَهِ وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ عِنْدَ النَّاسِ فَیُثْبِتُونَ بَلَاءَ کُلِّ ذِی بَلَاءٍ مِنْهُمْ[۲۲۷]
پس فراموش نکن که باید بر آن ها مأموران مخفی از مردمان امین و حق گو که در میان . مردم به این صفت شناخته شده باشند ، بگماری»
دقت در نامه هایی که آن حضرت به کارگزاران خود در مناطق مختلف نوشته، گویای این حقیقت است، که ایشان همواره عده ای را به عنوان ناظر مخفی معین می کرده تا نحوه رفتار کارگزاران را به ایشان گزارش کنند. در این قسمت به برخی از این نامه ها اشاره می کنیم :
آن حضرت در نامه ای به مصقله بن هبیره شیبانی که از طرف ایشان فرماندار یکی از شهرهای فارس بود، می نویسد:
«بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَکَ وَ عَصَیْتَ إِمَامَکَ أَنَّکَ تَقْسِمُ فَیْ‏ءَ الْمُسْلِمِینَ‏ ……مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِکَ [۲۲۸]
خبر انجام کارى از تو به من رسیده که اگر آن را به جا آورده باشى خدایت را به خشم آورده، و امام خود را غضبناک کرده‏اى. خبر این است که غنایم مسلمانان را ……….در میان بادیه نشینان قبیله‏ات که تو را انتخاب نموده‏اند تقسیم مى‏کنى»
ابتدا امام ۷او را مطّلع ساخته است از آنچه که از وى سر زده به طور اجمال آن حضرت از آن با خبر شده است، تا هشدار داده و او را آگاه سازد که آن کار ناپسندى بود به دلیل پیامدى که داشته یعنى خشم پروردگار و غضب امامش، و او را با عبارت: اگر چنان کارى کرده باشى، متوجه ساخته که این امر هنوز ثابت نشده است. سپس این کار را براى او توضیح داده که بخشش مال مسلمانان است به خویشاوندان عرب خود که او را به ریاست برگزیده‏اند. و آن مال را معرّفى کرده است که فراهم آمده سرنیزه‏ها و اسبان آنهاست و به خاطر آن خونهایشان ریخته شده است، تا مطلب درست فهمانده شود و علت استحقاق آنها نسبت به این مال روشن گردد و به همان نسبت نادرستى تقسیم مال بین دیگران محقق شود. [۲۲۹]
امام علی ۷به یکی از فرمانداران خود می نویسد:
« فَقَدْ بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ وَ عَصَیْتَ إِمَامَکَ وَ أَخْزَیْتَ أَمَانَتَکَ بَلَغَنِی أَنَّکَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْک‏ [۲۳۰]
خبر برنامه‏اى از تو به من رسیده که اگر انجام داده باشى پروردگارت را به خشم آورده، و امام . خویش را نافرمانى نموده، و در امانت خیانت کرده‏اى. به من خبر رسیده که محصولات زمین را . برده و انچه زیر دو پایت ‏ بوده برگرفته اى. »
یکی دیگر از نامه های امام به منذر بن جارود عبدی است که در کار فرمانداری خود خیانت کرده بود. حضرت در قسمتی از نامه خود به او می نویسد:
«فَإِذَا أَنْتَ فِیمَا رُقِّیَ إِلَیَّ عَنْکَ لَا تَدَعُ لِهَوَاکَ انْقِیَاد[۲۳۱]
ناگاه به من گزارش رسید که در تبعیت از هواى نفس دست بردار نیستى‏»
این چند مورد و موارد مشابه دیگر، به وضوح بیانگر این واقعیت هستند که آن حضرت در مناطق مختلف، افرادی را جهت نظارت مخفی بر عملکرد کارگزاران خود، مشخص کرده بود، تا اعمال و رفتار کارگزاران را کنترل، و نتیجه را به آن حضرت گزارش کنند.
در نهج البلاغه موارد زیادی کلمه (بَلَغَنی) آمده که نشان می دهد، امام علی ۷کاملاً در امور وکارهای کارگزاران خویش نظارت داشته است؛ مثلاً در مواردی چون نامه های ۱۹ ـ ۲۰ ـ ۳۳ ـ ۳۴ ـ ۴۰ ـ ۴۴ ـ ۴۵ ـ ۶۳ و ۷۰ با عبارت مذکور یا کلماتی چون عَرَفْتُ ـ نُبِّئْتُ و… اطلاع یابی خود را به کارگزارانش گوشزد نموده است.
۳ـ۲ـ۲ـ۱ـ فوائد نظارت مخفی
۱ـ اگر نظارت بر عملکرد کارکنان، همیشه به صورت آشکار و علنی انجام شود، از دقت و صحت لازم برخوردار نخواهد بود؛ زیرا در این صورت ممکن است برخی از کارکنان با تظاهر به عملکرد خوب و ظاهر سازی، نظارت کنندگان را فریب دهند و عملکرد خود را خوب و مطلوب را نشان دهند. این کار ضریب صحت و دقت نظارت را پایین می آورد.آن حضرت می فرماید:
«فَإِنَّ الرِّجَالَ یَتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاهِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ خِدْمَتِهِمْ وَ لَیْسَ وَرَاءَ ذَلِکَ
مِنَ النَّصِیحَهِ وَ الْأَمَانَهِ شَیْ‏ء[۲۳۲]
مردان براى جلب نظر حاکمان خود را به ظاهر سازى‏و خوش خدمتى مى‏شناسانند، در حالى که پشت پرده این ظاهر سازى خبرى از خیر خواهى و امانت دارى نیست‏ »
۲ـ سب ترغیب و تشویق کارکنان به امانتداری می شود. این نوع نظارت باعث خواهد شد که کارکنان از دست زدن به خیانت بپرهیزد و امانتدار باشند.
۳ـ مدارا کردن کارکنان با ارباب رجوع: حضرت علی (ع ) بعد از سفارش به مالک اشتر مبنی بر نهادن مأموران مخفی برای نظارت، به این دو فاید اخیر اشاره کرده و می فرماید:
«فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَهٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَهِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّه[۲۳۳]
زیرا بازرسى پنهانى تو از کارهاى آنان سبب امانت دارى ایشان و مداراى با رعیّت است.»
۴ـ گزارش کنندگان در این روش در محذورهای گوناگون شیوه های مستقیم قرار نمی گیرند.
۳ـ۳ـ رفتار آن حضرت با هنجار شکنان
بعد از نظارت و کشف خلاف کاری ها، حال نوبت برخورد با متخلفان است . نوع برخورد امیرالمؤمنین۷با متخلفان متناسب با افرد و نوع خلافی بود که مرتکب شده بودند . مهمترین امر در این مرحله روش برخورد صحیح با متخلف است .
انسان موجودی است، که همیشه در معرض خطا و گناه است، ممکن است گاهى افرادی به دلیل غفلت، آشنا نبودن با کارها و یا نگرانى‏ها و مشکلاتى که براى آنها پیش مى‏آید، مرتکب لغزش و خطا ‏شوند و گاهی هم از سر عناد و لجاجت به طغیان و سرکشی دست زند . نحوه برخورد با هر کدام از این موارد متفاوت است . در مواردى نباید فورا شخص را متخلف و خطا کار دانست و آخرین برخورد و شدت عمل را داشت ، بلکه باید نسبت به آن لغزش چشم پوشى شود تا شخصیت و کرامت فرد مورد اهانت قرار نگیرد، باید با او مدارا کرد و فرصت داد تا اشتباه خود را جبران کند . ولی گاهی باید شدت عمل به خرج دادو او را مجازات کرد . در سیره امیر المؤمنین ۷تنبیه و مجازات متخلفین در آخرین مراحل و مراتب قرار داشت . آن حضرت بر حسب موارد ابتدا با چشم پوشی و عفو ، گاهی با موعظه و نصیحت ، مواردی با امر و نهی با ناهنجاریهای و قانون شکنی ها برخورد می کرد زیرا برخورد شدید با خلاف های جزئی و کوچک خواسته یا ناخواسته متخلف را در مسیر جسارت‏ها، برخوردهاى غرض آلود و لغزش‏هاى عامدانه سوق خواهد داد .
آن حضرت سفارش می کردند:
«لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَهٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَه [۲۳۴]
به خشمى که راه بیرون رفتن از آن وجود دارد شتاب مکن»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]




۱) قصد طرفین و رضای آن‎ها.
۲) اهلیت موضوع.
۳) موضوع معین که مورد معامله باشد.
۴) مشروعیت جهت معامله.

۲-۳٫ شرایط شرط در بیع شرط

شرطی که درضمن چنین بیعی قرار می‎گیرد درصورتی صحیح خواهد بود که خود دو شرط را داشته باشد:
الف) همزمانی شرط و عقد
ایجاد شرط باید همزمان با انعقاد عقد بیع باشد. درصورتی که زمان ایجاد شرط با زمان انعقاد بیع متفاوت باشد؛ بیع شرطی ایجاد نمی‎گردد.
ب) مدت معین
برای ایجاد شرط به‎صورت صحیح بایستی برای شرط مدت معینی قرار داد در غیر این‎صورت شرط صحیح نیست زیرا درصورت مجهول بودن مدت شرط، انتقال مالکیت نیز مجهول می‎ماند و معلوم نیست که بیع در چه زمانی قطعیت می‎یابد. به همین دلیل برخی کشورها که چنین بیعی را پذیرفته‎اند برای شرط مدت دو ساله یا پنج ساله قرار داده‎اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۴٫ آثار بیع شرط

آثار بیع شرط عباتند از:
اول) انتقال مالکیت
در بیع شرط با انعقاد عقد مالکیت مبیع به خریدار منتقل می‎شود البته با شرط خیار فسخ برای فروشنده. در صورتی که مبیع عین خارجی باشد به وسیله عقد بیع به خریدار منتقل می‎شود و وجود خیار مانع از انتقال مبیع به مشتری نمی‎گردد. (ماده ۳۶۳ق. م) بلکه تنها اثر خیار فسخ برای فروشنده، تزلزل مالکیت مشتری نسبت به مبیع است چرا که فروشنده می‎تواند با فسخ عقد بیع مجدداً مالک مبیع شود. در صورتی‎که فروشنده از حق فسخ خود استفاده ننماید بیع قطعی شده و مالکیت مشتری بر مبیع استقرار می‎یابد اما فروشنده پس از انعقاد چنین بیعی به طور قطعی مالک ثمن می‎گردد زیرا مشتری در حالت عادی نمی‎تواند بیع را فسخ نماید و حق فسخ فروشنده هم تأثیری در انتقال مالکیت ثمن به او ندارد.
دوم) منافع مبیع
در بیع شرط منافع مبیع از آن خریدار است و بنابراین خریدار حق دارد در زمانی هم که بایع خیار دارد در مبیع تصرف نماید و مثلاً مبیع را به خود فروشنده و یا شخص دیگری اجاره بدهد.
مطابق ماده ۴۵۹ق. م در صورتی که فروشنده بیع شرط را فسخ نماید اثر فسخ از زمان اعمال حق فسخ است نه از زمان انعقاد عقد بیع. بنابراین پس از فسخ عقد بیع منافع حاصله از مبیع از زمان انعقاد عقد تا زمان فسخ عقد بیع متعلق به مشتری می‎باشد. البته با توجه به ماده‎ی ۲۸۷ ق. م باید بین منافع متصل و منفصل مبیع تفاوت قائل شد. یعنی منافع منفصل مبیع که از زمان عقد تا زمان فسخ بیع شرط ایجاد شده است متعلق به مشتری و منافع متصل متعلق به فروشنده است.
سوم) تصرف در مبیع
مشتری نمی‎تواند در مبیع تصرفاتی بنماید که با حق خیار بایع منافات داشته باشد مثلاً نمی‎تواند مبیع را به دیگری منتقل نماید. (ماده‎ی۴۶۰ق. م)زیرا مالکیت خریدار بر مبیع تا زمانی که حق خیار فسخ فروشنده باقی است قطعی نمی‎باشد و تصرفاتی که فروشنده می‎نماید باید به گونه‎ای باشد که در صورت اعمال فسخ توسط فروشنده، مبیع بدون وجود هیچ مانعی مسترد گردد.
تصرفات خریدار که با حق خیار بایع منافات دارد و بایع باید از انجام آنها بپرهیزد عبارتند از:
الف) اتلاف مبیع
خریدار نباید مبیع را از بین ببرد یا موجب از بین رفتن آن بشود مثلاً در صورتی که مورد معامله یک گاو باشد خریدار نباید آن را بکشد زیرا با کشتن آن فروشنده نمی‎تواند پس از فسخ بیع به مبیع دست پیدا کند. هم‎چنین تخریب و معیوب نمودن مبیع نیز در صورتی که موجب از بین رفتن ارزش مبیع شود مانند اتلاف است و با حق خیار بایع منافات دارد.
ب) تغییر کاربری مبیع
خریدار نمی‎تواند در مبیع تصرفاتی نماید که موجبب تغییر وضعیت و کاربرد مبیع گردد زیرا قصد فروشنده از قرار دادن حق فسخ برای خود در ضمن عقد بیع، باز گرداندن مبیع به خود، به همان نحوی که فروخته، می‎باشد و تصرفاتی که موجب تغییر وضعیت مبیع گردد با قصد بایع از شرط نمودن حق فسخ در بیع منافات دارد مثلاً در صورتی که مبیع در بیع شرطی زمین زراعی باشد خریدار نمی‎تواند با از بین بردن زراعت، مبیع را به زمین مسکونی تغییر دهد.
ج) نقل و انتقال مبیع
خریدار حق ندارد مبیع را به دیگری انتقال دهد زیرا مبیع مشروط به وجود خیار برای فروشنده به خریدار منتقل شده است. خریدار می‎تواند با قید وجود حق فسخ برای فروشنده مبیع را به شخص دیگری انتقال دهد. یعنی فروشنده (خریدار بیع شرطی) شرط نماید که درصورت حصول شرط در مدت معین عقد خود به خود از بین برود.
د) واگذاری منافع مبیع بیش از مدت خیار
مشتری نباید برای مبیعی که تا دو ماه برای فروشنده حق فسخ وجود دارد به مدت شش ماه اجاره دهد. ماده‎ی۵۰۰ق. م دراین باره مقرر میدارد:
«در بیع شرط مشتری می‎تواند مبیع را برای مدتی که بایع حق خیار ندارد اجاره دهد و اگر اجاره منافی با خیار بایع باشد بوسیله جعل خیار یا نحو آن حق بایع را محفوظ دارد والا اجاره تا حدی‎که منافی با حق بایع باشد باطل خواهد بود. »
ه) رهن گذاشتن مبیع
خریدار در بیع شرطی نباید مبیع را رهن بگذارد زیرا در عقد رهن مالی که به رهن گذاشته می‎شود (عین مرهونه) درصورت عدم پرداخت دین طلبکار (مرتهن) ملکیت به مرتهن در می آید.
از آنجا که عملکرد بخش مالی اقتصاد اثر تعیین کننده در بخش اقتصاد دارد بررسی ابزارهای مالی در مبحث تأمین مالی همواره توجه اقتصاددانان را به خود معطوف داشته است. از سوی دیگر به لحاظ آنکه در اقتصاد اسلامی (علی رغم آن که در اقتصاد غرب، (بهره) عاملی بسیار مهم برای تأمین مالی محسوب می شود) حذف بهره در عملیات اقتصادی مورد تأکید است، ضرورت بررسی ابزارهای مالی کارآمد در اقتصاد اسلامی بخوبی نمایان می گردد. (بررسی فقهی انواع بیع و نقش آن ها در تأمین مالی) گامی بسیار مؤثر در این خصوص می تواند باشد. در این رساله که به انجام این مهم پرداخته شده است ضمن تبیین چگونگی پیوند (فقه) با (اقتصاد) و دلایل غیرموجه بودن (بهره) از یکسو و موجه بودن (سود) از سوی دیگر (با تأکید بر این جهت که پول برخلاف کالای سرمایه ای منفعت مشخص قابل استیفاء * و بلکه صرفاً قابلیت انتفاع را دارد که فعلیت آن در گرو گذر موفقیت آمیز آن از بخش حقیقی اقتصاد است)، توانمندی های عقد بیع که متضمن سود و بدور از بهره است تشریح گردیده اند. در ارتباط با ماهیت بیع که مبادله با بهره گرفتن از ابزار تسهیلی پول (در مقابل مبادلات پایاپایی/ معاوضه کالا به کالا) است به ویژگی های پر رمز و راز پول و وظایف خطیر دولت در خصوص اهتمام ویژه نسبت به اتخاذ تدبیر صحیح برای گردش سالم پول در بخش حقیقی اقتصاد اشاره شده است. در این بررسی نقش بسیار ممتاز تأمین مالی از راه (بیع نسیه) در قالب (فروش اقساطی) مورد تأکید قرار گرفته است. همچنین تأمین مالی بوسیله (بیع سلف) و کاربرد وسیع آن در بخش های مختلف اقتصاد مطرح گردیده است. در خصوص تأمین مالی از راه بیع (بیع دین) طی تحلیلی که صورت گرفته خاطر نشان شده که بهتر است از این شیوه برای تأمین مالی استفاده نشود. همچنین نقش (بیع مشروط) در تأمین مالی و کاربردهای آن در طرح های اقتصادی ناتمام و اجاره واحدهای مسکونی (و تجاری) و نیز تأمین مالی ارزی از راه (بیع حق خرید) تبیین شده اند.(انصاری،جعفر،بررسی فقهی انواع بیع و نقش آنها در تأمین مالی،۱۳۷۸).

پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان خیار شرط کد پروژه(PA-400567). چکیده و خلاصه این پایان نامه به شرح زیر می باشد: در این تحقیق تعریف، مفهوم و اوصاف خیار شرط، دفاع از تعریف انجام شده، تحلیل حقوقی ماهیت خیار شرط، نسبت میان عقد و شرط، واقعیت خیار، هدف از خیار شرط، دلایل شیعه برای اثبات خیار شرط، امکان وجود خیار شرط در ایقاعات، امکان وجود خیار شرط در عقود لازم و امکان وجود آن در عقود جایز و…
درباره ی تعداد خیارها در فقه توافق وجود ندارد پنج و هفت و هشت و چهارو چهارده تعدادی است که در کتابها دیده می شود و چهارده عدد به شهید ثانی در شرح لمعه ( ج ۳ ص ۴۴۷) بر می گردد. اما این اختلافات در تدوین و گرد آوری است و ماهوی نمی باشد. در قانون مدنی ماده ی ۳۹۶خیارات از قرار زیر اند:۱- خیار مجلس ۲- خیار حیوان ۳- خیار شرط ۴- خیار تاخیر ثمن ۵- خیار رویت و تخلف از وصف ۶- خیار غبن ۷- خیار عیب ۸- خیار تدلیس ۹- خیار تبعض صفقه ۱۰- خیار تخلف شرط احکام این خیارات در مواد ۳۹۹ تا ۴۰۱ و ۴۱۰ تا ۴۴۳ بیان شده است. اما در ماده ی ۳۸۰ نیز امده است در صورتی که مشتری مفلس شود و عین مبیع نزد او موجود باشد بایع حق استرداد ان را دارد این حق نیز به معنی خیار فسخ است زیرا تا عقد به هم نخورد فروشنده نمی تواند مبیع را از خریدار که به موجب عقد مالک ان شده است پس بگیرد. هم اکنون خیار شرط مورد نظر در این تحقیق می باشد. در این خیار بیش تر بحث راجع به حقی که در معامله ی طرفین وجود دارد است و به رابطه طرفین با وجود این حق نوع استفاده از این حق و حتی گذشتن و فسخ این حق است که به ۲ فصل و چندین مبحث و گفتار در هر فصل تقسیم شده است و همینطور نوعی از خیار شرط وجود دارد که به بیع شرط معروف است و حقی است که به فروشنده داده می شود که مبحث جداگانه ای را پذیرفته است و با تمامی اوصاف مورد نظر به بحث در مورد آن پرداخته است. و به طور خلاصه می توان گفت خیار شرط حقی است که به شخص مشروط که که اختیار فسخ عقد را در زمان معین می دهد و به تحلیل حقوقی و دلایل حقوقی و دلایل شیعه برای این حق نیز پرداخته ایم و تفاوتهای موجود میان شرط خیار و شرط انفساخ و خیار تخلف از شرط نیز توجه کرده اند و چگونگی انتقال و اسقاط در خیار شرط و اوصاف بیع شرط که نوعی دیگر از خیار شرط است که به نفع فروشنده می باشد و نوع به ارث رسیدن و چند نمونه رای دیوانعالی کشور در این مورد نیز وجود دارد. فصل اول مفهوم اوصاف خیار شرط مبحث اول تعریف لغوی و اصطلاحی خیار شرط۱- در لغت اسم مصدر اختیار است یعنی نتیجه ی اختیار شخص است۲- در اصطلاح کلمه ی خیار به معنی مالکیت به فسخ عقد امده است. این تعریف در کتاب ایضاح الفواید ۱۴۸۲ می باشد بررسی تعریف اصطلاحی این تعریف ممکن است باعث ضرر شود. ۵- موردی وجود دارد که از موارد خیار اصطلاحی نیست ولی طبق تعریف فوق داخل در تعریف خیار است۱- مالکیت فسخ عقود جایزه مثل هبه در حال یکه فقها نام چنین قدرتی را خیار فسخ نمی گذارند۲- مالکیت فسخ ورثه در عقودی که میت در در مرض و مشرف به موت منعقد ساخته است۳- مالکیت فسخ عقد نکاح توسط زوجه در جایی که زوج بدون اطلاع او با دختر و خواهر یا دختر برادر او ازدواج کرده است۴- مالکیت فسخ عقد نکاح توسط هر یک از زوج یا زوجه در صورت وجود یکی از عیوبی که نکاح را می توان در اثر آن فسخ نمود. دفاع از تعریف انجام شده مراد از مالکیت در تعریف خیار سلطنت و قدرت نیست تا این مورد ایراد بر آن وارد باشد بلکه منظور حق است یعنی خیار یک نوع حق است که انسان در اثر داشتن ان می تواند یک عقد را فسخ کند بنابراین در این موارد حکم جواز فسخ است و نه حق فسخ تا مشمول تعریف خیار باشد. فرق حق و حکم حق در اختیار شخصی است در کل قابل اسقاط ( مثل حق شفعه ) فعل اختیاری و انتقال قمری به مرگ ( مثل حق خیار ) می باشد ولی حکم در اختیار شارع است و چنین اثری ندارد مثل اجازه و رد در عقد فضولی و تسلط انسان بر فسخ عقود جایزه حکم است و نه حق و لذا نه به ارث می رسند و نه به وسیله ی اسقاط ساقط می شوند. خلاصه تعریف مورد نظر اینگونه می شود که مالکیت یک نوع حق است و در اینجاهمان حق فسخ عقد است که وابسته به تراضی واقعی است و در صورتی ایجاد می شود که دو طرف اگاهانه درباره ی آن تصمیم گرفته باشند و به شخص ثالث نیز تعلق می گیرد بدون اینکه صاحب خیار قائم مقام یا نماینده ی یکی از دو نفع متقابل در قرار داد باشد در واقع معتمد و داور است و سمت و اختیار خود را از تراضی به دست می آورد و نه از اراده ی خاص یکی از دو طرف خیار شرط در معامله امری عقلایی بوده و درجامعه مورد عمل قرار می گیرد چنانکه در حدیث شریفی از امام صادق (ع) امده است« المسلمون عند شروطهم الاکل» شرط خالف کتاب ۱٫٫٫ عزوجل فلایجوز یعنی بر مسلمانان لازم است بر اساس شرط و تعهدی که کرده اند عمل نمایند مگر آنکه آن شرط بر خلاف دستورات الهی باشد در ان صورت عمل به آن شرط جایز نیست انجام شرط خود مشروط شده است بر اینکه مخالف کتاب و سنت نباشد و ما بر آن به طور منطقی نظم عمومی و مقتضای عقد را نیز که قبلا تعیین شده را نیز اضافه کرده اند. در خیار عقد مدت نیز باید معین باشد و اگر معین نشده باشدو یا در عقد ذکر نشود از تاریخ وقوع عقد به حساب می آید ( ماده ۴۰۰ ق. م)مبحث دوم تحلیل حقوقی خیار شرط این مبحث را در ۲ جز جداگانه مورد بررسی قرار داده اند. در جز اول آیا عقد و شرط چکیده ی واحدی دارند و در واقع یک حقیقت هستند و یا اینکه هر یک دارای وجود مستقلی می باشد در جز دوم واقعیت حق خیار چیست و هدف از اجرای آن چه می تواند باشد گفتار اول نسبت میان عقد و شرط بر این مطلب مکررا تاکید شده است که عقد خیاری از جمله عقود لازم است. بدین معنی که اگر خیار شرط همراه با عقد نباشد آن عقد غیر قابل فسخ و لازم خواهد بود بنابراین چون تصور عقد بدون شرط ممکن است می توان فهمید که بین عقد و شرط هیچ نوع وابستگی از نوع لازم و ملزوم وجود ندراد بطوری که هر یک جز لاینفک دیگری باشد و وجود هر یک بدون دیگری ناقص باشد و..
محمد چمن کریمی پایان نامه ای تحت عنوان احکام شرط صحیح و فاسد به راهنمایی استاد رحمانی سبزواری به رشته تحریر در آوردند که خلاصه آن به شرح زیر می باشد:
یکی از قراردادهای مهم عقلائی که با اراده و اختیار افراد منعقد می‌شود ودر شریعت اسلام نیز باشرایط خاصی مورد تأیید قرار گرفته است، شرط ضمن عقد می‌باشد. احکام شرط مزبور در رساله حاضر تحت عنوان «احکام شرط صحیح وفاسد» در طی شش فصل مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است‌.
در فصل اول پس از مقدمه‌ی کوتاه وطرح مسئله، واژه‌های کلیدی: شرط، حکم، حق، عقد، صحت و فساد از نظر لغت و اصطلاحات علوم مختلف مورد بررسی قرار گرفته است ودر معنای شرط که اهم آنها می‌باشد به این نتیجه منتهی شده که حقیقت شرط عبارت است از: إناطه، پیوند و نسبت خاصی بین دو چیز یا دو التزام، و این اناطه یک معنای حرفی وقائم به طرفین می‌باشد.
در فصل دوم تقسیمات مختلفی که بر شرط عارض می‌گردد و تعریف هریک با بیان ویژگیهای شرط صحیح و نیز شرط ضمن عقد جایز و ایقاع باذکر تعریف و فایده شرط ضمن عقد مورد تحقیق قرار گرفته است. آنگاه ادله ومبانی احکام شرط ضمن عقد از آیات وروایات با تحلیل ازمفردات و مفادآنها و تبیین کامل از سیره عقلاء در «فصل سوم» مورد تجزیه وارزیابی قرارداده شده وثابت گردیده که شرط مذکور مضافاً براینکه صحیح ولازم‌الوفا می‌باشد احکام دیگری نیز بر آن مترتب است.
در فصل چهارم و پنجم به احکام تکلیفی و وضعی شرط صحیح و فاسد اعم از اقسام سه گانه شرط فعل‌، وصف و نتیجه، با بهره گرفتن از ادله و مبانی آن با طرح انظار فقها پرداخته شده است. پس از بررسی و تحقیق همه جانبه علاوه برمباحث دیگر، پنج حکم از احکام تکلیفی و وضعی شرط صحیح ثابت گردیده و دو حکم دیگر رد شده است چنانکه چهار اثر از آثار شرط فاسد نیز به تفصیل مورد تحقیق قرار گرفته است.
درفصل ششم برخی از فروعات واحکام شرط ضمن عقد در طی شش مسئله از مسایل وشروط ضمن عقد نکاح با اشاره به تفاوت احکام شرط مزبور در عقد نکاح و عقود دیگر، و بیان راهکارها مورد بحث و تطبیق قرار گرفته است‌. (کریمی،محمدچمن،احکام شرط صحیح و فاسد،۱۳۹۱).
محمد میرزایی (پژوهشکده امام خمینی)در تحقیقی به نام احکام خیارات به بررسی خیارات و انواع آنها پرداخته است که خلاصه ای از نوشتار ایشان به شرح زیر می باشد:
منظور از احکام خیارات، احکامی است که در همه خیارات جاری و ساری است و الا هر یک از خیارات احکام خاص به خود را دارد مانند خیار مجلس و حیوان و غبن و…. و چون این احکام بر همه خیارات جاری می‌شوند می‌توان آنها را قواعد حاکم بر خیارات نامید، که در ذیل به ذکر آنها می‌پردازیم:
۱- خیار در اثر عقد بوجود می‌آید، و حقی است که در اثر آن یکی از متعاملین یا هر دو می‌توانند عقد لازم را بر هم زنند و آن را فسخ کنند. حق مزبور با عقد به وجود میآید مگر در خیار تأخیر ثمن، خیار تفلیس و خیار تخلف شرط که سبب پیدایش هر یک از آنها پس از عقد است.
۲- خیارات مختلف، ممکن است در یک عقد بوجود آیند مثلاً خیار مجلس و خیار حیوان در بیع حیوان بلافاصله پس از عقد به وجود می‌آیند. در این صورت می‌توان برای فسخ عقد به یکی از خیارات یا تمامی خیاراتی که در عقد موجود است متوسل شد و هرگاه یکی از آنها به جهتی از جهات ساقط گردد، بقیه خیارات را می‌توان اعمال نمود.
۳- وجود خیار در بیع مانع از تملیک مبیع بوسیله عقد نمی‌شود. در اثر عقد بیع، مشتری مالک مبیع می‌گردد و این امر در تمامی اقسام بیع از مطلق و مشروط و خیاری یکسان می‌باشد. به همین خاطر ماده ۳۶۴ قانون مدنی می‌گوید: « در بیع خیاری، مالکیت از حین عقد بیع است نه از تاریخ انقضاء خیار » در بیع خیاری ملکیت مشتری نسبت به مبیع در مدت خیار متزلزل است بدین جهت بدستور ماده ۴۶۰ ق. م. در بیع شرط مشتری نمی‌تواند در مبیع تصرفی که منافی خیار باشد از قبیل نقل و انتقال و غیره بنماید.
۴- خیار حقی است مالی و قابل انتقال:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]




۲-۲-۳- کودتای سوم اسفند :
این کودتا در تاریخ معاصر ایران اهمیت ویژه ای دارد در اینجا هدف ما بررسی و چگونگی وقوع این حرکت نیست بلکه انعکاس آن در شعراین دوره مورد بررسی قرار می گیرد. در این مورد تنها به ذکرهمین نکته اکتفا می گردد که در آغاز این حرکت نام سیدضیاالدین به عنوان شخصیت سیاسی کودتا، برجسته تراز نام رضاخان بود و سرایندگان بیشتر به نام او حساسیت نشان می دادند.
سیدضیا که نقش منجی ایران را بازی می کرد، در آغازوزارت خود بسیاری از شخصیت ها ورجال نامی ایران را زندانی نمود از میان شخصیّت های سیاسی قوام السلطنه و از میان ادبا بهار و فرخی یزدی از برجسته ترین افراد زندانی شده بودند، این حرکت سیدضیاء بسیاری از شخصیت ها و شاعران را فریب داد به گونه ای که حتی عده ای اورا نیز مدح کردند، در این میان ملک الشعرابهار یکی از شاعرانی است که کودتا و سیدضیاء برای او بسیار ناخوشایند بود. به خصوص این که از همان ابتدا به وسیله او زندانی هم شد، بهار که مخالف افکار و مشی سیاسی سیدضیاء بود قصیده(هیجان روح) را در زندان سرود :

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ای خامه دوتا شو و به خط مگذر
ای فکر، دگر به هیچ ره مگرای

و ی نامه دژم شو وزهم بر در
و ی وهم دگربه هیچ سو مگذر

در این قصیده طولانی، بهار بعد از شکایت از اوضاع زمانه، به ذکر کین توزی به مردمان دانشور و بیان ظلم و ستم کودتا گران از این حرکت و سران آن اظهار یأس و نا امیدی می کند و زبان به اعتراض می گشاید :

نه زور رضات می کند یاری
گیرند و زرت به سخره بستانند
وانگه به کلاتت اندر اندازند

نه نور ضیات می شود رهبر
آنان که توشان همی کنی تسخر
آنجا که عقاب افکند شهپر
(بهار، ۱۳۸۷ : صص۲۷۹-۲۸۱)

در این میان تنها بهار نبود که فریب مردان سیاسی و نظامی کودتا را نخورد ، فرخی نیز همچنان با اشعارش به رسواگری می پرداخت، وی در غزلی مخالفت خود را با سید ضیاء و کابینه اش چنین ابراز می کند :

با آنکه گشت((قبطی)) گیتی غریق((نیل))
کابینه ها عموم، سیاه است زآنکه هیچ
ای شیخ! از حصیر، فریبم مده به زرق
مالک، غریق نعمت و جاه و جلال و قدر

در مصر ما ((فراعنه)) فرمانروا هنوز
کابینه سفید ندیدیم ما هنوز
کاید زبوریای تو، بوی ریا هنوز
زارع، اسیر زحمت و رنج و بلا هنوز

(مسرت،۱۳۸۴: ۱۲۰)
نکته قابل ذکر در این دوره حمایت برخی از شاعران از کابینه سیدضیا است، مثلا عارف و میرزاده عشقی کابینه سیدضیاء را مدح گفتند به نظر می رسد که حرکت های عوام فریبانه سیدضیاء آنها را کاملا” تحت تاثیر قرار داده بود که حتی برخی از آنها بعد از سقوط کابینه، مدام خواستار بازگشت سیدضیاء بودند((میرزاده عشقی در هنگام کودتا جوانی بیست و هفت ساله بود که نه چون بهار مرد منطق و سیاست بود نه چون عارف اهل عمل و حضور در صحنه ها و نه چون فرخی کوشنده ایدئولوژی امّا از همه این خصلت ها، سایه ای در شخصیت او هست)) (سپانلو،۱۳۶۹ : ۱۹۱).
بی تجربگی سیاسی و سادگی عشقی باعث شده بود تا جریان های روز کشور را به خوبی درک نکند و از مسائل پشت پرده سیاست آگاهی نداشته باشد((عشقی در زمانه ای چپ و راست خود را شناخت که دادو ستدهای سیاسی در بالاترین سطوح حکومت روح ایمان و اعتماد را در جامعه ی ایرانی کشته بود)) (همان :۱۹۴ ) به خاطر همین بی تجربگی است که کابینه سیدضیاء را ناجی ایران می دانست و در قصیده((سایه یزدان)) به مدح او پرداخت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]




۱- لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من ی شور محلی
۲، ۶- بی تو دل و جان من، سیر شد از جان و دل د شور محلی
۴- هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان ع شور محلی
۵- شد دل بیچاره خون، چاره ی دل هم تو ساز م شور محلی
۳، ۷- گر تو نگیریم دست، کار من از دست شد م شور محلی م جمله اول رضوی
۸- هم نظری کن ز لطف تا دل درمانده را م شور محلی
چو گهر اشک من راه نظر چست بست هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان هست دل عاشقت منتظر یک نظر تو دل عطار را سوختۀ خویش دار .

زلف تو در هم شکست توبه و پیمان من ی
جان و دل من تویی، ای دل و ای جان من ن
بر رخ زردم فشاند، اشک در افشان من ن
زان که تو دانی که چیست، بر دل بریان من م
زان که ندارد کران، وادی هجران من ن م
بو که به پایان رسد راه بیابان من ن ن چون نگرد در رخت دیدۀ گریان من بر رخ زردم فشاند اشک در افشان من تا که برآید ز تو حاجت دو جهان من ز آنکه دل سنگ سوخت از دل سوزان من .

یکی از نقاط قوت این اثر در همین قسمت است. غزلی فاخر از عطار نیشابوری و در بحر سریع، (مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن) است. آقای شجریان با طرزی بدیع و خاص که برگرفته شده از الحان محلی خراسان می باشد ؛ این غزل را در مایه های شور، اما شور محلی اجرا کرده است.
این نوع غزلیات فاخر و سنگین که مضامین کاملاً صوفیانه و عارفانه دارند و در حلقه ذکر درویشان همراه با دف و دایره با حالتی ملودیک و ریتمیک با رقص و سماع صوفیانه اجرا می شوند، خود به خود در طول قرن ها و با گذر سالیان دراز، جایگاه خاص و ویژه ای در ادبیات عرفانی ما پیدا کرده اند و به شعر عرفانی معروف شده اند. انتخاب این غزل به طور کلی برای اجرای یک فضای غم انگیز محلی شجاعت خاصی می طلبد که اجرای آن در توان هر خواننده ای نیست. اما اتفاق مهمتری که در این قسمت آواز افتاده است، نیاز به درایت و شناخت عمیق از اوزان عروضی دارد. کار بسیار بدیع و قابل توجه ای که روی این غزل پیاده شده است، این است که استاد شجریان وزن سریع این غزل را به صورت شکسته و مقطع با لحنی محزون و برگرفته از الحان محلی خراسان اجرا کرده است که کار بسیار مشکلی است، البته با توجه به مضمون بیت اول «لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من زلف تو در هم شکست توبه و پیمان من» در مصراع دوم اشاره به شکستگی و در هم شکستن دارد، واژه های «زلف» و «توبه» مضمون شکستگی و شکستن را در ذهن متبادر می سازند و انتخاب این نوع اجرا در فرم بیان آواز به نظر می رسد مربوط به الحانی است که از واژه ها و مضمون مصراع دوم بیت اول گرفته شده است.

بر اثر این نوع تلفیق و شکستن و تقطیع واژه ها، با کمی دقت متوجه می شویم که اتفاق جالب توجه ای در وزن شعر و اوزان عروضی آن افتاده است. در شنیدار اول شنونده ی مطلع به وزن و افاعیل عروضی متوجه می شود که تغییری در وزن شعر افتاده است ؛ و در شنیدارهای بعدی کم کم متوجه می شود که در وزن کلی شعر تغیری حاصل نشده است. اما این تغیر در افاعیل عروضی آن صورت گرفته است مثلاً: مفتعلن به فاعلتن، تبدیل شده است . آنچه را که گوش می شنود نتیجه ی تغییری است که در مصوت ها و صامت ها به لحاظ نوع تأکید و آکسان گذاری آواز خوان است. این موضوع ، یکی از نقاط برجسته آواز این آلبوم می باشد و دلیل بارزی است بر تسلط و آگاهی های ادبی و موسیقایی آقای محمدرضا شجریان . با بررسی دقیق و موشکافانه، شاید بتوان این نکته را نتیجه گیری کرد که: بنا بر اختیاراتی که آوازخوان ماهر می تواند داشته باشد. در اجرای یک آواز استادانه و مبتنی بر اصول، تفاوتی در افاعیل عروضی ممکن است بوجود آید، که نه تنها هیچ آسیبی متوجه شعر نمی شود، بلکه در زیبائی و بیان احساسی و منطقی آن مؤثر هم می باشد. نتیجه دیگر اینکه افاعیل عروضی شعر، در هنر آواز به صلاحدید و نظر آواز خوان مطلع و صاحبنظر با بیانی زیبا و اثرگذار قابل تغیری لطیف می باشند و اینگونه به نظر می رسد که در نهایت به (افاعیل آوازی) تبدیل می شوند.
بیان و توضیح اینکه این گونه مطالب، اگرچه الزاماً باید همراه با استماع اثر و آواز مورد نظر باشد، لیکن در حد مقدور و حتی الامکان نزدیک به مقصود، به چند نمونه از ابیات غزل اشاره و توجه مخاطب محترم را به آن جلب می نمایم.
۱- لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من زلف تو در هم شکست توبه و پیمان من
وزن شعر: مفتعلن فاعلن، مفتعلن فاعلن
مصرع اول اینگونه بگوش می رسد: فاعلن مستفعلن – فعلتن مستفعلن
مصرع دوم فاعلاتن فاعلن – فاعلن مستفعلن
مصرع دوم تکرار فاعلاتن فاعلن – فاعلن مستفعلن
۲- تکرار بیت اول (لعل تو داغی ….) مفتعلن فاعلن – فاعلتن فاعلن
مصراع دوم مفتعلن فاعلن – فاعلتن فاعلن
تکرار مصرع دوم مفتعلن فاعلن – فاعلتن فاعلن
۳- شد دل بیچاره خون چاره ی دل هم تو ساز زان که تو دانی که چیست بر دل بریان من
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن فاعل مستفعلن فاعل فاعلتن
تکرار فاعلتن فاعلن فاعلتن فاعلن
۴- هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان بر رخ زردم فشاند، اشک در افشان من
فاعلن مستفعلن فعلتن فعلتن فاعلن مستفعلن، فاعلن مستفعلن
برای انتقال موضوع مورد نظر به مخاطبی که با عروض آشناست و یا حداقل صاحب گوش موسیقایی و حساسی می باشد، همین چند نمونه کفایت می کند، عروض و تشخیص افاعیل و به طور کلی شعر، ارتباط مستقیم با گوش دارد و مانند موسیقی است. دلیل بر این مدعا، افرادی هستند که عروض را فقط از طریق گوش یاد گرفته اند .
تصنیف: ای عاشقان
کلام: امیر هوشنگ ابتهاج (هـ . الف. سایه)

ای عاشقان ای عاشقان پیمانه ها پر خون کنید وز خون دل چون لاله ها رخساره ها گلگون کنید آمد یکی آتش سوار بیرون جهید از این حصار تا بر دمد خون خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید آن یوسف چون ماه را از چاه غم بیرون کشید در کلبه احزان چرا این ناله محزون کنید از چشم ما آیینه ای در پیش آن مهرو نهید آن فتنه فتانه را بر خویشتن مفتون کنید چندین که از خم در سبو خون دل ما می رود ای شاهدان بزم کین پیمانه ها پر خون کنید دیدم به خواب نیمه شب خورشید و مه را لب به لب تعبیر این خواب عجب ای صبحخیزان چون کنید دیوانه چون طغیان کند زنجیر وو زندان بشکند از زلف لیلی حلقه ای بر گردن مجنون کنید نوری برای دوستان، دودی به چشم دوستان من دل بر آتش می نهم، این هیمه را افزون کنید زین تخت و تاج سرنگون، تا کی روود سیلاب خون؟ این تخت را ویران کنید، این تاج را وارون کنید .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم