تبصره ۲: قرار تعلیق تعقیب، ظرف ده روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در دادگاه کیفری مربوط است.

تبصره ۳: هر‌گاه در مدت قرار تعلیق تعقیب معلوم شود که متهم دارای سابق محکومیت کیفری مؤثر است، قرار مذبور بلافاصله به وسیله مرجع صادرکننده لغو و تعقیب از سر گرفته می­ شود. مدتی که تعقیب معلق بوده است، جزء مدت مرور زمان محسوب نمی­ شود.

تبصره ۴: بازپرس می ­تواند در صورت وجود شرایط قانونی، اعمال مقررات این ماده را از دادستان درخواست کند.

تبصره ۵: در مواردی که پرونده به طور مستقیم در دادگاه مطرح می­ شود، دادگاه می ­تواند مقررات این ماده را اعمال کند.

تبصره ۶: قرار تعلیق تعقیب در دفتر مخصوصی در واحد سجل کیفری ثبت می­ شود و در صورتی که متهم در مدت مقرر، ترتیبات مندرج در قرار را رعایت ننماید، تعلیق لغو می­گردد.»

۲-۱-۶-۲- آزادی مشروط

آزادی مشروط فرصت و مجالی است که پیش از پایان دوره محکومیت به محکوم در بند داده می‌شود تا در طول مدتی که دادگاه تعیین می‌کند چنانچه از خود رفتاری پسندیده نشان دهد و دستورات دادگاه را به موقع اجرا گذارد از آزادی مطلق برخوردار شود. [۱۱] آزادی مشروط در ماده ۵۸ ق.م.ا جدید مصوب ۱۳۹۲ پیش‌بینی شده است صدور حکم آزادی مشروط منوط به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری است.

نوع محکومیت حبس تعزیری باشد.

تحمل کردن نصف مجازات ‌در مورد حبس‌های بیش از ده سال و یک سوم مدت مجازات در سایر موارد

و وجود شرایط پیش‌بینی شده در ماده ۵۸ ق.م.ا[۱۲] از شرایط آزادی مشروط می‌باشد.

۲-۱-۶-۳- مقایسه تعویق صدور حکم با تعلیق اجرای مجازات

تعویق صدور حکم یعنی به تأخیر انداختن صدور حکم

۱- تعویق صدور حکم، محکومیت را به تأخیر می‌اندازد ولی تعلیق، اجرای حکم را معلق می‌کند.

۲- پس از گذشت مدت تعویق دادگاه اقدام به صدور حکم مجازات یا معافیت از آن اقدام می‌کند ولی پس از مدت تعلیق یا مجازات بلااثر می‌شود یا به اجرا در خواهد آمد.(مواد ۴۰ و ۴۶ و ۴۵و۵۴)

۳- تعویق در جرائم تعزیری درجه ۶ تا ۸ قابل‌اعمال است در حالی که تعلیق در جرائم تعزیری درجه ۳ تا ۸ قابل صدور رأی است.

۴- مدت تعویق صدور حکم ۶ماه تا ۲سال است در حالی که مدت تعلیق اجرای مجازات ۱سال تا ۵ سال است.

۵- شرایطی که به دادگاه اختیار می‌دهد که صدور حکم را معوق نماید یا اجرای حکم را معلق نماید یکی است و همان شرایط ذیل ماده ۴۰ است.(ماده۴۶)

۶- تعویق و تعلیق هر دو می‌تواند به شکل ساده یا به شکل مراقبتی اعمال شوند. تعویق یا تعلیق مراقبتی مستلزم اجرای تدابیر و دستورات دادگاه هستند.

۷- دستورات دادگاه در تعویق یا تعلیق مراقبتی وقتی باید صادر شوند که دستورات در زندگی مرتکب یا خانواده وی اختلال اساسی ایجاد ننمایند.

۸- جرائم ماده ۴۷ مشترکاً قابل تعلیق و تعویق نیستند.

۹- تعویق قبل از صدور حکم است و تعلیق همراه با صدور حکم یا پس از آن است. قاضی اجرای احکام یا دادستان یا متهم می‌تواند پس از اجرای یک سوم مجازات از دادگاه تقاضای تعلیق مابقی اجرای مجازات را بنمایند.

۱۰- در صورت عدم اجرای دستورات دادگاه، توسط فردی که صدور حکمش معوق شده است دادگاه اختیار می‌یابد که تا نصف مدت مقرر در قرار به مدت تعویق اضافه نماید یا اقدام به صدور حکم نماید. و در تعلیق اگر دستورات دادگاه اجرا نشوند برای بار اول دادگاه می‌تواند یک تا دو سال به مدت تعویق اضافه نماید یا قرار تعلیق را لغو نماید و برای بار دوم فقط می‌تواند قرار تعلیق را لغو نماید.

در ماده ۴۰ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ آمده: «در جرائم موجب تعزیر درجه شش تا هشت دادگاه می‌تواند پس از احراز مجرمیت متهم با ملاحظه وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی و سوابق و اوضاع و احوالی که موجب ارتکاب جرم گردیده است در صورت وجود شرایط زیر صدور حکم را به مدت شش ماه تا دو سال به تعویق اندازد:

الف- وجود جهات تخفیف

ب- پیش‌بینی اصلاح مرتکب

پ- جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران

ت- فقدان سابقه کیفری مؤثر»

همچنین ماده ۴۵ این قانون ‌در مورد اثر قرار تعویق صدور حکم این طور آورده: «پس از گذشت مدت تعویق با توجه به میزان پایبندی مرتکب به اجرای دستورهای دادگاه، گزارش‌های مددکار اجتماعی و نیز ملاحظه وضعیت مرتکب، دادگاه حسب مورد به تعیین کیفر یا صدور حکم معافیت از کیفر اقدام می‌کند.»

۲-۲) مبانی تعلیق مراقبتی

در این قسمت به مبانی تعلیق مراقبتی اجرای مجازات پرداخته خواهد شد.

۲-۲-۱- اهداف مجازات‌ها

دانشمندان حقوق جزا برای مجازات‌ها اهداف و کارکردهای مختلفی را مطرح کرده‌اند که انتقام‌جویی و تشفی خاطر بزه دیده از قدیمی‌ترین آ ن هاست؛ آن چنان که در خطابه ارسطو آمده است: کیفر نخست باید مجنی علیه را ارضا کند و بزه‌کار باید بداند که به خاطر بزه دیده آزار می‌بیند. [۱۳] شاید بتوان قصاص را بهترین مجازاتی دانست که می‌تواند این هدف را تأمین کند.

سزا دهی از دیگر اهداف مجازات‌ها به شمار می‌رود که گاه از آن به مکافات نیز یاد می‌شود. آن گاه که گفته می‌شود پاداش بدی، بدی است و عدالت اقتضا می‌کند که کار زشت، بی کیفر باقی نماند. از سزا دهی صحبت کرده‌ایم ؛ شاید بتوان این هدف را در آیه‌ای که مربوط به مجازات سارق است پیدا کرد:

«و السارِقُ و السارقه فاقطعوا ایدیهما جراء بما کسبا . . . »[۱۴] دستان مرد دزد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند و به واسطه و مجازاتی از ناحیه خدا، قطع کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...