۲-۱-۲ دیدگاه رایان و دسی

از دیدگاه رایان و دسی[۲۷]۴(۲۰۰۱) دو رویکرد اصلی در تعریف سلامت روانشناختی (بهزیستی) وجود دارد. لذت گرایی[۲۸]۵و فضیلت گرایی[۲۹]۶٫

۲-۱-۲-۱ رویکرد لذت گرایی

برابر دانستن بهزیستی با خوش لذت­گرایانه یا شادکامی پیشینه­ای طولانی دارد. برای مثال اپیکور[۳۰]۷ فیلسوف یونانی بر این باور بود که لذت هدف اصلی زندگی است. لذت گرایی فلسفی وی توسط اندیشمندان متعددی دنبال شد؛ از جمله توماس هابز[۳۱]۸، فیلسوف انگلیسی که معتقد بود شادکامی محصول تحقق موفقیت آمیز امیال است. یا جان استوارت میل[۳۲]۹، فیلسوفی که معتقد بود عمل درست عملی است که به ارتقاء سطح شادکامی در فرد منجر می شود (انگ، هو ، وانگ و اسمیت [۳۳]۱۰ ،۲۰۰۳ ، به نقل از جوشن لو، ۱۳۸۵).

دیدگاه غالب روشانشناسان لذت گرا آن است که بهزیستی برابر با شادکامی فاعلی و مرتبط با تجربه لذت در مقابل تجربه ناخشنودی است که ‌می‌توان چنین برداشتی را بهزیستی هیجانی نامید. البته گروهی از محققان (مانند دنیر، ساه، لوکاس و اسمیت،۱۹۹۹؛ دینر، لوکاس،۲۰۰۲؛ لوکاس و دینر، ۲۰۰۴) عنوان بهزیستی شخصی را برای این برداشت بر می­گزیند. اما کیز[۳۴]۱۱عنوان بهزیستی فاعلی را به نحو گسترده­تری به کار ‌می‌گیرد. از دید وی بهزیستی شخصی صرفاً شامل بعد هیجانی بهزیستی نیست و دو بعد دیگران یعنی بهزیستی روانشناختی و اجتماعی را نیز در بر ‌می‌گیرد (جوشن لو و همکاران، ۱۳۸۵). بهزیستی هیجانی شامل تعدادی از نشانه­ های بیانگر وجود یا فقدان احساس­های مثبت نسبت به زندگی است. بهزیستی هیجانی را ‌می‌توان از طریق سه مقیاس ساخت یافته وجود عواطف مثبت (مانند شادی و سر حالی)، فقدان عواطف منفی (مانند اضطراب و ناامیدی) و رضایتمندی از زندگی سنجید (کیز ،۲۰۰۲). البته رایان و دسی (۲۰۰۵) نیز دیدگاه بهزیستی لذت­گرا را برابر شادکامی شخصی و مرتبط با تجربه لذت در مقابل تجربه ناخشنودی است و چنین برداشتی از بهزیستی شخصی، نامیده است و آن را متشکل از تعدادی از نشانه­ها می­داند. بهزیستی شخصی را ‌می‌توان از طریق ۳ مقیاس حضور عواطف مثبت، غیاب عواطف منفی و رضایتمندی از زندگی سنجید. بالانس عاطفی میزان کثرت تجارت عاطفی مثبت فرد از نمره عواطف منفی وی ایجاد می­ شود (قائدی و یعقوبی، ۱۳۸۷).

در این قسمت از یک مفهوم چند نام بیان شده است که شامل بهزیستی شخصی و بهزیستی فاعلی و بهزیستی هیجانی است که هر ۳ نام به شرح این مفهوم می­پردازند. سازه بهزیستی فاعلی، به صورت چند وجهی مفهوم سازی شده است و دارای دو مفهوم شناختی و عاطفی است. مؤلفه شناختی آن رضایتمندی از زندگی نام دارد. این مؤلفه ارزیابی و داوری کلی شخصی از کیفیت زندگی را در بر ‌می‌گیرد. مؤلفه عاطفی شامل عاطفه مثبت، نشان دهنده خوشایند بودن، داشتن شور و نشاط، آرامش، آسودگی خاطر و امید به زندگی است. عاطفه منفی نیز با بی­قراری، غمگینی، دل­مشغولی، احساس عصبانیت و احساس بی­ارزشی و ناامیدی تجلی می­یابد. ‌بنابرین‏ افراد دارای بهزیستی فاعلی با حس رضایتمندی از زندگی عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین شناسایی می­شوند (دنیر، اسکالون[۳۵]۱ و لوکاس، ۲۰۰۴).

۲-۱-۲-۲ رویکرد فضیلت گرایانه

با وجود ماهیت جذاب لذت­گرایی، که بهزیستی را به معنای حداکثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد تلقی می­ کند، جمعی از متفکران شرق و غرب، مخالفت خود را با این برداشت از بهزیستی اعلام کرده ­اند (انگ، هو ، وانگ و اسمیت، ۲۰۰۳). از جمله ارسطو صراحتاً با برداشت لذت گرایانه از بهزیستی مخالفت می­ کند و سبک زندگی پیشنهادی این سنت را برده وارد و مشابه زندگی حیوانات می­داند (واترمن[۳۶]۲، ۱۹۹۳، به نقل از جوشن لو، ۱۳۸۵). در ازای برابر دانستن بهزیستی با شادکامی و لذت این اندیشمندان آن را با فضیلت برابر می گیرند. نظریات مبتنی بر فضیلت­گرایی بر این باورند که ارضای امیال به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را همراه ندارد و در نتیجه، بهزیستی نمی­تواند صرفاً به معنای تجربه لذت باشد. (رایان و دسی، ۲۰۰۱).

۲-۱-۳ مدل ریف

یکی از مهم­ترین مدل­هایی که بهزیستی روانشناختی را مفهوم سازی و عملیاتی کرده، مدل ریف و همکاران است. ریف بهزیستی روانشناختی را تلاش فرد برای تحقق توانایی‌های بالقوه واقعی خود می­داند. این مدل از طریق ادغام نظریه­ های مختلف رشد فردی عملکرد سازگارانه شکل گرفته و گسترش یافته است بهزیستی روانشناختی در مدل ریف و همکاران از شش مؤلفه تشکیل شده است: مؤلفه پذیرش خود به معنی داشتن نگرش مثبت به خود و زندگی گذشته خویش است. اگر فرد در ارزشیابی، استعدادها توانایی ها و فعالیت های خود در کل احساس رضایت کند و در رجوع به گذشته­ی خود احساس خشنودی کند، کارکرد روانی مطلوبی خواهد داشت. همه انسان­ها تلاش ‌می‌کنند علی رغم محدودیت­هایی که در خود سراغ دارند، نگرش مثبتی به خویشتن داشته باشند، این نگرش پذیرش خود است مؤلفه­ی خودمختاری به احساس استقلال، خودکفایی و آزادی از هنجارها اطلاق می­ شود. فردی که بتواند بر اساس افکار، احساسات و باورهای شخصی خود تصمیم بگیرد، دارای ویژگی خودمختاری است. در حقیقت، توانایی فرد برای مقابله با فشارهای اجتماعی، ‌به این مؤلفه، مربوط می­ شود داشتن ارتباط مثبت با دیگران، دیگر مؤلفه این مدل، به معنی داشتن رابطه­ باکیفیت و ارضاکننده با دیگران است. افراد با این ویژگی عمدتاًً انسانهایی مطبوع، نوع دوست و توانا در دوست داشتن دیگران هستند و می­کوشند رابطه­ای گرم بر اساس، اعتماد متقابل با دیگران، ایجاد کنند مؤلفه هدفمندی در زندگی، به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاه مدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. فرد هدفمند نسبت به فعالیت­ها و رویدادهای زندگی علاقه نشان می­دهد و به شکل مؤثر با آن ها، درگیر می­ شود. یافتن معنی برای تلاش­ها و چالش­های زندگی در قالب این مؤلفه قرار ‌می‌گیرد. تسلط بر محیط مؤلفه­ی دیگر این مدل به معنی توانایی فرد برای مدیریت زندگی و مقتضیات آن است. لذا فردی که احساس تسلط بر محیط داشته باشد، می‌تواند ابعاد مختلف محیط و شرایط آن را تا حد امکان دستکاری کند، تغییر دهد و بهبود بخشد مؤلفه رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته باز می­ شود. فردی با این ویژگی همواره درصدد بهبود زندگی شخصی خویش و از طریق یادگیری و تجربه است. (ریف، ۱۹۹۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...