" دانلود پروژه و پایان نامه – گفتار سوم: قاعدههای صلاحیت نسبی دادگاهها برای تعیین صلاحیت بین المللی آنها – 5 " |
“
گفتار اول: صلاحیت ذاتی و صلاحیت نسبی
«صلاحیت ذاتی در لغت به معنای صلاحیت مطلقه دادگاه است و صلاحیت نسبی در لغت به معنای اختیار یک دادگاه معین است نسبت به دادگاه معین دیگر که از حیث نوع وصنف و درجه شبیه یکدیگرند مثلاً وقتی که معلوم شد که دعوی معین در صلاحیت دادگاه شهرستان است باید دید دادگاه شهرستان کدام محل صلاحیت رسیدگی به آن را دارد.»[۴۲]
صلاحیت ذاتی مراجع حقوقی، حق و تکلیف این مراجع با توجه به صنف نوع و درجه آنها در رسیدگی به دعاوی و صدور رأی، به حکم قانون است. برای تشخیص صنف مرجع صالح باید توجه داشت که در حال حاضر، مراجع قضاوتی تشکیلدهنده سازمان قضایی ایران در یک طبقه بندی کلی به دو صنف یعنی مراجع قضایی (حقوقی-کیفری) و مراجع اداری تقسیم میشوند. مراجع حقوقی به معنی اخص (مدنی) نیز از جهت نوع به مراجع عمومی و استثنایی تقسیم میشوند. علیالاصول در هر نوع از مراجع (عمومی یا استثنایی) از هر صنفی که باشد (قضایی یا اداری) درجاتی وجود دارد که مرجع قضاوتی، در سلسله مراتب، در آن قرار دارد و بدین ترتیب مرجع حقوقی بدوی (درجه اول) از مرجع حقوقی تجدید نظر(درجه دوم)که از پایین در نظر گرفته می شود، متمایز است.[۴۳]
در حال حاضر، دعاوی، صرف نظر از نوع یا میزان و بهای خواسته در صلاحیت دادگاه عمومی است. بنابرین در تشخیص صلاحیت نسبی دادگاه عمومی باید تنها به قواعد مربوط به صلاحیت محلی توجه شود. در حقیقت پس از تشخیص این امر که دعوای مورد نظر در کدام یک از شعب دادگاه عمومی باید اقامه شود موضوع صلاحیت محلی مطرح می شود و آن بررسی این امر است که دعوا در دادگاه عمومی کدام یک از نقاط ایران باید اقامه شود.[۴۴]
در کشورهایی مانند ایران، که کشور به لحاظ وسعت خاک به حوزه های قضایی تقسیم گردیده صلاحیت دادگاهها در حوزه های مختلف قضایی برای رسیدگی به انواع دعاوی مدنی باید به دو سبب احراز گردد. نخست آنکه رسیدگی به آن با توجه به موضوع دادخواست در صلاحیت دادگاه باشد و دیگر آنکه در دعوی عاملی یافت گردد که آن را به حوزه قضایی دادگاه مرتبط سازد. صلاحیت نوع نخست در قانون آیین دادرسی مدنی ایران صلاحیت ذاتی نام گرفته و صلاحیت نوع دوم صلاحیت نسبی. در صلاحیت ذاتی موضوع مورد اختلاف، یعنی ذات دعوی، تعیینکننده صلاحیت است و در صلاحیت نسبی ارتباط دعوی به لحاظ وجود عامل ربط در آن، با حوزه قضایی معین که امری نسبی است در این باره تعیینکننده است.
گفتار دوم: ویژگی صلاحیت بین المللی دادگاهها نسبت به صلاحیت داخلی آنها
هنگامی که دادگاه های داخلی به بررسی و تعیین صلاحیت خود برای رسیدگی به دعوای دارای وصف بین المللی میپردازند نخستین مسألهای که آنها را به خود مشغول میدارد وجود وصف بین المللی در دعوی است، وصفی که سبب تمایز آن از دعاوی داخلی میگردد. در دعاوی داخلی صلاحیت دادگاهها در هر کشور در برابر صلاحیت دادگاه های دیگر در همان کشور که همگی به یک نظام قضایی تعلق دارند سنجیده می شود درحالیکه در دعاوی بین المللی، در آغاز، سنجش میان صلاحیت نظام قضایی کشور مقر دادگاه و نظام قضایی کشورهای دیگر که قضیه به آنها مربوط است، صورت میگیرد.
با این وصف اگر این گونه دعاوی در ایران قابل طرح باشند طرح آنها در دادگاه های ایران هنگامی جایز است که در آنها عاملی یافت گردد که آنها را به سرزمین ایران ربط دهد، عاملی که متمایز از موضوع دعوی است و تغییری در طبیعت آن نمیدهد. به این ترتیب، میتوان گفت با وجود برخی همانندیها میان این نوع صلاحیت و صلاحیت ذاتی دادگاه های داخلی، آنچه در واقع و در عمل تعیینکننده صلاحیت بین المللی آنها است عامل ربط دعاوی دارای وصف بین المللی به سرزمین ایران است که خود از مبانی صلاحیت نسبی دادگاه های ایران برحسب قاعدههای پیش بینی شده در قانون آیین دادرسی مدنی ایران میباشد.[۴۵]
به نظر میرسد از لحاظ ویژگی، صلاحیت بین المللی نزدیک به ویژگیهای صلاحیت ذاتی است. اگر خواسته شود درباره صلاحیت بین المللی دادگاه های داخلی قانونگذاری شود جا دارد از همان برهان که در وضع قاعدههای داخلی صلاحیت ذاتی به کار رفته، بهره گرفته شود زیرا در اینجا بیش از هر مسأله دیگر در برابر دادگاه این مسأله مطرح است که چگونه میتوان صلاحیت خود را در دعاوی دارای پیوند با حقوق کشور دیگر احراز کرد. ایراد نظریه قبل آن است که موضوع قاعدههای صلاحیت داخلی عبارت است از تعیین دادگاه صالح در درون یک نظام قضایی و حال آنکه موضوع قاعدههای صلاحیت بین المللی دادگاه های یک کشور برگزیدن نظام قضایی صالح از میان دو یا چند نظام قضایی متمایز از یکدیگر است.
گفتار سوم: قاعدههای صلاحیت نسبی دادگاهها برای تعیین صلاحیت بین المللی آنها
قاعدههای صلاحیت بین المللی دادگاه های ایران را، میتوان همان قاعدههای عام منعکس در قانون آیین دادرسی مدنی درباره صلاحیت نسبی دادگاهها دانست. در این قاعدهها به اقتضای گوناگون بودن دعاوی قابل طرح در دادگاه های قضایی، عاملهای ربط گوناگونی پیش بینی گردیده است که دادگاه های مستقر در هر حوزه قضایی که هم عرض دادگاه های مستقر در دیگر حوزه های قضایی کشور است برای احراز صلاحیت خود برای رسیدگی به هر دعوی، از آنها استفاده کرده و دعاوی در سطح کشور خود به خود میان آن حوزه ها تقسیم میشوند. در نتیجه، از یک سو از تراکم دعاوی در یک محل پیشگیری و از سوی دیگر برای همگان در هر ناحیه کشور دسترسی به دادگاه های صالح حاصل و به طور کلی رسیدگی به دعاوی با سرعت بیشتر و صرف هزینه کمتر در سراسر کشور امکان پذیر میگردد.
“
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-09-20] [ 03:52:00 ق.ظ ]
|