در صورتی که افراد در محیط خانه و با اعضای خانواده ارتباط مؤثر رضایتبخش نداشته باشند، در درازمدت این افراد از ارائه بازخوردهای مثبت و تشویق شدن برای برقراری رابطه مؤثر با دیگران باز می مانند، و با احساسات منفی، تنهایی و افسردگی روبرو می‌شوند که آن ها را در شرایط روانی آسیب زا گرفتار می‌سازد.

د- ساختار خانوادگی ناسازگار
۱ -خانواده بی کفایت
در برخی از خانواده ها سست بودن پایه های اقتصادی، عاطفی، فرهنگی والدین و اعضای ‌خانواده باعث رشد نامطلوب شخصیت افراد خانواده و فرزندان می شود.
۲ – خانواده از هم پاشیده
از هم پاشیدگی خانواده و جدایی والدین خصوصاًً اگر در سنین پایین اتفاق بیفتد سبب رشد ناسالم انسان از بعد عاطفی و ناتوانی برای رسیدن به کمال شخصیتی می شود .
۳ – خانواده ضداجتماعی
اگر والدین در محیط خانه به هنجارشکنی و ناسازگاری با محیط اجتماعی بپردازند بر فرزندانشان و چگونگی تعاملات افراد با آن ها اثر می‌گذارد ، در نتیجه باعث می شود که فرزندان و خود آن ها امنیت روانی مطلوب را جهت برقراری ارتباط مؤثر با محیط اجتماعی کسب ننمایند.
۴ – آسیب روانی اولیه
عدم توجه به محبت کافی و توجه به فرزند در ماه ها و سال‌های اولیه تولد باعث وابستگی ناایمن در فرزند شده و اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روان وی می‌گذارد.
هـ- فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی
۱ – رقابت ناسالم
رقابت های ناسالم و نامشروع و غیرقانونی اقتصادی در افراد می‌تواند زمینه ساز فشارهای روانی و اختلافات بین فردی در افراد شود، در نتیجه سلامت روانی آن ها را به خطر بیندازند.
۲ – خواسته های شغلی
توجه بیش از حد به رقابت­های تسلیحاتی و فن آوری پیشرفته صنعتی، باعث ایجاد توقعات نامعقول و بالاتر از توانایی در افراد و در نتیجه فشار روانی شدید بر آن ها می شود.
۳ – پیچیدگی زندگی جدید
مشکلات زندگی شهرنشینی باعث غفلت از توجه به نیازهای روانی- اجتماعی افراد می شود که اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روانی آن ها می‌گذارد.
و- عوامل اجتماعی- فرهنگی
-۱ جنگ و جنایت:
بروز جدال های بین اقوام صدمات جبران ناپذیری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد می‌گذارد که در نتیجه باعث برآورده نشدن نیازهای مادی و معنوی افراد می شودواین امر که سلامت روان آن ها را به مخاطره می اندازد.
۲ – تبعیض نژادی و پیش داوری
گروهی باعث ایجاد مشکلات روحی و اختلافات برای گروه اقلیت و در نتیجه عدم آرامش و امنیت می شود.
۳ – مشکلات اقتصادی و استخدامی
که به دلیل عدم برآورده شدن نیازهای افراد باعث بروز فشارها و تنش های روانی شدید در افراد می شود که این امر سلامت روانی آن ها را به مخاطره می اندازد ( رجبی ، ۱۳۸۹ ) .

سلامت روان و نظام ارزشی

 

یکی از شروط لازم برای دستیابی به سلامت روان ، برخورداری از یک نظام ارزشی است و همان گونه که چاهن می‌گوید : بهره مندی از یک سلسله ارزش‌های شخصی و فلسفه ای مبتنی بر باورها ، آرزوها و آرمانهایی که با سعادت و تحقق خود و اطرافیان فرد پیوندی نزدیک دارد ، شرط لازم برای کسب سلامت روان است .

 

مازلو ، اصول و ارزش‌های افراد مأیوس و درمانده و افرادی را که واجد سلامت روانی هستند ؛ دست کم در برخی موارد ، متفاوت می‌داند ؛ زیرا آنان دارای ادراکات و طرز تلقی های متفاوتی از جهان مادی ، اجتماعی و جهان روان شناختی خصوصی هستند که همین ادراکات و طرز تلقی های متفاوت ، نظام ارزشی فرد را رقم می‌زنند ( مازلو ، ترجمه رضوانی ، ۱۳۷۲ ) .

 

به اعقتاد مازلو ، نظام ارزش‌های فرد واجد سلامت روان بر پایه پذیرش فیلسوفانه طبیعت خود ، طبیعت بشری ، حیات اجتماعی و طبیعت و واقعیت جسمانی حیات استوار است . در واقع ، بخش عمده ای از قضاوت ها و ارزش گذاریهای هر روزه این گونه افراد ، از پذیرش واقعیتسرچشمه می‌گیرد . آنچه را فرد واجد سلامت روان ، که خواستار تحقق خود است ، تأیید یا تکذیب می‌کند ، بدان وفادار می ماند یا خوشایند یا ناخوشایندش می‌یابد ، اغلب می‌تواند همچون اشتقاقاتی که ریشه در خصیصه پذیرش دارد . ادراک شود ( مازلو ، ترجمه رویگریان ، ۱۳۶۷ ) .

 

ویژگی افرادی که از موهبت سلامت روان برخوردارند :

 

۱-قناعت

 

۲-علاقه زیاد به استفاده از توانایی ها و لذت بردن از زندگی

 

۳-توانایی کنترل و مدیریت اضطراب و دلشوره

 

۴-انعطاف پذیری و آموختن سریع مسائل

 

۵-ایجاد تعادل میان کار –بازی-فعالیت – استراحت

 

۶-اعتماد به نفس بالا

 

ویژگی های مثبت و سلامت روح و روان به افراد کمک می‌کند تا در فعالیت های گوناگون حضور فعال داشته باشند ارتباط قوی برقرار می‌کنند و بر مشکلات زندگی و اضطراب پیروز شوند.

 

هر انسانی که بتواند با مسائل عمیق خود کنار بیاید با خود و دیگران سازش یابد و در برابر تعارض های اجتناب ناپذیر درونی خود ناتوان نشود و خود را به وسیله جامعه مطرح نسازد دارای سلامت روانی است (صادقی موحد و همکاران ۱۳۸۷) . بهداشت روانی شاخه ای از طب است که روش های خاص حفظ تندرستی روانی را مورد توجه قرار می‌دهد و فعالیت های آن عبارتند از :

 

۱-شناخت علل اختلالات روانی-ارثی-اجتماعی-فرهنگی و خصوصی

 

۲-دادن اطلاعات به گروه هایی از مردم از طریق تشکیل کنفرانس ها و مباحث دسته جمعی و انتشار بروشورها و جزوه ها دربارۀ موضوعات مختلف

 

۳-انجام اقدامات پیشگیرانه ‌در مورد ضایعات شخصیتی و سایر نابهنجاری ها دو ناسازگاری ها توسط جلسات مشاوره طبی – روانی(کاوه ، ۱۳۹۱).

 

در واقع فردی که دارای سلامت روانی است از عملکرد و کیفیت زندگی بهتری در مقایسه با دیگران برخوردار است . به همین دلیل سلامت روان شاخصی است که با متغیرهایی مانند بازده تحصیلی بالا ،روابط زناشویی موفق و…. مرتبط است . موضوع سلامت روانی دانشجویان مسئله ای است حیاتی که امروزه چالش های اساسی را بر انگیخته است ( کادیسون ، ۲۰۰۴ ) .

بررسی رابطه بین هوش معنوی و سلامت روانی دانشجویان

 

دانشجویان هر جامعه دسترنج معنوی و انسانی آن جامعه بوده و از سرنوشت سازان فردای کشور ‌‌خویشند. با پیشرفت صنعت و فناوری جدید و مشکلات مربوط به آن، اختلالات و بیماری‌های روانی همانند مشکلات جسمانی، افزایش چشمگیری یافته و از آن­جا که سلامت روان قشر دانشجو اهمیت فراوانی دارد، لازم است که مسایل عاطفی و روانی این قشر عظیم جدی تلقی شده و مورد رسیدگی قرار گیرد. تحقیقات انجام شده در سال‌های اخیر بیانگر وجود اختلالات روانی در سطوح مختلف دانشجویان می‌باشد . افزایش مراجعه ی دانشجویان به بخش‌های مشاوره ی دانشجویی موید وجود مشکلات روانی، اجتماعی و تحصیلی روزافزون در آن ها می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...