فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲-۲- مشارکت از دیدگاه اسلام – 10 |
۲-۲-۲- مشارکت از دیدگاه اسلام
مشارکت و مشورت، نظرجوئی و رایزنی در فرهنگ غنی اسلامی و تاریخ کهن ایرانی جایگاهی بس بالا و رفیع دارد و به مدد به کارگیری این شیوه در مدیریت و تصمیم گیری است که می توان به طریق صواب در انجام امور دست یافت و از میان راه های مختلف راه درست تر را برگزید و با یاری جستن از مشارکت و مشورت است که مخاطرات تصمیم گیری کاهش یافته، ضمانت اجرایی تصمیمات افزایش یافته، دامنه بصیرت و آگاهی مشورت کننده گسترده تر شده و روحیه کاری تقویت میگردد. علاوه براین با مشارکت دادن افراد در امور، بهتر می توان تفکر و شخصیت آن ها را رشد داد. از این رو بررسی و مطالعه آیات و بیان ائمه معصومین علیهم السلام (قول، رفتار و تقریر) به روشنی بیانگر نگرش مثبت اسلام به مشارکت میباشد (اختری، ۱۳۷۴).
علما استدلال کردهاند که پیامبر خدا با آنکه از طریق وحی مستقیماً از خداوند دستور می گرفت، اجرای شوری را واجب نمود. بنابرین، پیروان آن حضرت ناگزیرند شوری را اجرا کنند، زیرا جایگزینی برای آن ندارند (در حالی که پیامبر داشت). از سیر تاریخ اسلام کاملاً روشن است که چگونه تصمیم های مهم به وسیله شورا گرفته می شد.
در قرآن شوری بین دو فریضه واجب یعنی نماز و زکات ذکر شده (سوری شوری آیه ۳۸ ) که نشان دهنده اهمیت مشورت میباشد. بدین صورت است که مشخص می شود چرا شوری و مشورت کردن با افراد و یا مشارکت دادن آن ها در ارائه پیشنهادات در اسلام لازم و بلکه یک فریضه میباشد (افندی حسن، ۱۳۷۶). تواناییهای فکری انسان با توجه به گستردگی اطلاعات و وسعت موضوعات، محدود است و او به تنهایی قادر بهتصمیمگیری در همه زمینهها نیست. یک مدیر هر قدر هم آگاهیهای زیادی داشته باشد، باز هم نمیتواند به همه ابعاد مسائل پی ببرد. اعتقاد به محدودیت فکری انسان موجب آمادگی مدیر برای استفاده از نظرات دیگران میشود. کسی که گمان کند همه چیز را میداند، نیازی به مشورت با دیگران نمیبیند و خود را از دستیابی به نظرات و پیشنهادهای خوبدیگران محروم میکند. یکی از شعارهای ژاپنیها آن است که هیچ یک از ما به خردمندی همهمان نیست و ما میگوئیم: همه چیز را همگان دانند (علی آبادی،۱۳۷۷). هیچ کس به تنهایی و بدون مساعدت فکری دیگران نمیتواند به نتایج بزرگ برسد. مشورتحالت دو سیم مثبت و منفی را دارد که از برخورد آن ها جرقه ایجاد میشود. از برخورد دو فکر نیز فروغ جدیدی حاصل شده و انسان راهنمایی میشود. مشورت و نظرخواهی از انسان های دانا و با تجربه لازمه حسن انجام خدمت و مدیریت میباشد (نبوی،۱۳۷۲). مشورت به مدیر یا فرد کمک میکند تا راه حل مناسب مشکلات خود را بیابد. در واقع، بشر با مشاوره به خودکمک میکند. بیشتر زیان هایی که به انسان و جامعه وارد شده، در اثر عدم مشورت بوده است (علامه، ۱۳۷۸).
در همه جوامع، مشورت یک ضرورت مهم زندگی اجتماعی و یک اصل مدیریتی است و در اسلام نیز یک امردینی (واجب) و یک ضرورت مهم اجتماعی است. شور و مشورت از پایه های مهم حکومت اسلامی است و در فرهنگ اسلامی، هر گونه تصمیمی باید با مشورت اتخاذ شود (علی آبادی، ۱۳۷۷).
قرآن کریم شورا و مشورت را به عنوان نمودی از ایمان معرفی و تأکید میکند که مسلمانان امور خود را بر اساس مشورت متقابل انجام دهند. (سوره شورا:آیه ۳۸)
خالق انسان ها آخرین فرستاده اش حضرت محمد(ص) را فرمان میدهد که با مردم مشورت نماید(وشاورهم فی الامر – قرآن).
فلسفه مشارکت از دیدگاه اسلام عبارتند از:
-
- فراهم آوردن موجبات رشد و پرورش انسان
-
- ایجاد مسئولیت و تعهد درونی در فرد
-
- به وجود آوردن محیط کاری مبتنی براعتماد متقابل بین مدیران و کارکنان
-
- حرمت گذاشتن به ارزش های والای انسانی و شخصیت دادن به افراد
- ایجاد وحدت و یکپارچگی و همدلی و صمیمیت در محیط های کاری(صوفی، ۱۳۹۰).
۲-۲-۳- مبانی فکری مشارکت
مبانی فکری مدیریت مشارکتی را می توان در تئوری دموکراسی، تئوری سوسیالستی و در تئوری نئوکلاسیک و انسان گرایان مدیریت یافت(صیا دی، ۱۳۹۲).
یکی از ارکان اصلی تئوری دموکراسی، مشارکت مساوی کلیه افراد در تمامی امور تصمیم گیری ها است. فرض اصلی در این تئوری آن است که هنگامی که دانش تک تک افراد با هم ترکیب شود و از آن به طور جمعی و یک جا استفاده شود، انسان میتواند با خردمندی و هوشیاری بیشتری تصمیم بگیرد. در مکتب سوسیالیسم، موضوع مشارکت در یک چارچوب وسیعتری و به عنوان یک مکانیسم و حربه ای در مبارزه با طبقه کارگر علیه کارفرما میباشد. و در مکتب نئوکلاسیک نیز مشارکتی یکی از عناصر اصلی سازمان و مدیریت به شمار میآید این مکتب برای فعل و انفعالات گروهی اهمیت قائل است و تأکید آن مدیریت مشارکتی غیر قابل انکار است(صادقی فرد و دیگران،۱۳۸۲). با مقایسه تئوری های سوسیالیسم و انسان گرایان می توان گفت که مشارکت از دیدگاه انسان گرایان همان توزیع قدرت در سازمان است و در واقع به دنبال پشتیبانی از مشارکت در امور و رشد و تحول آن ها در چارچوب سازمان است و معتقدند که مشارکت افراد در امور و در تصمیم گیری ها میتواند بریکپارچگی گروههای کاری بیفزاید، باعث تقویت روحیه کارکنان شود و تعهد بیشتری در آن ها نسبت به اهداف سازمانی ایجاد نماید. در حالی که در مکتب سوسیالیسم هدف از مشارکت کارمندان در تصمیم گیری میتواند منجر به تعهد سازمانی بیشتری گردد.
۲-۲-۴- سطوح مشارکت
پانسفورد و کارپینتر(۱۹۸۸) در کتاب خود یک جدول دو بعدی را پیشنهاد کردهاند که پنج سطح عمده مشارکت را شامل میگردد:
-
- مشارکت در سطح فردی که جنبه هایی از روابط بین فرد و سازمان استخدام کننده وی اشاره دارد.
-
- مشارکت در سطح عملیاتی که به تصمیمات گروههای رسمی کوچک در خصوص محیط و عملیات کاری انان اشاره دارد.
-
- مشارکت در سطح جمعی که به جنبههای عمده روابط جمعی بین سازمان و کارکنان آن اشاره دارد.
-
- مشارکت در سطح سازمانی که به استراتژی ها و طرح های عملیاتی اشاره دارد که در جهت نیل به سیاست ها و اهداف لحاظ می شود.
- مشارکت در سطح استراتژیک که به فرمول بندی و تعریف اهداف و سیاست های سازمانی اشاره دارد (والایی شریف، ۱۳۸۴)
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 10:37:00 ق.ظ ]
|