• توگاد و فردریکسون[۶۸](۲۰۰۴) نشان دادند که تاب آوری با هیجان های مثبت رابطه مستقیم و با هیجان های منفی رابطه معکوس دارد

    • کوهن[۶۹] و همکاران (۲۰۰۹) با بررسی دانش آموزان نشان دادند که هیجان های مثبت، افزایش تاب آوری و رضایت از زندگی را پیش‌بینی می‌کند

    • در پژوهش دیگری جوب (۲۰۰۶) به بررسی تاثیر تاب آوری بر شادکامی افراد مسن پرداخته است و او ‌به این نتیجه رسید که آموزش تاب آوری باعث ایجاد سطح بالای شادکامی می شود

      • نتایج پژوهش های مدی و خوشابا (۲۰۰۵) نشان می‌دهد که افراد با تاب آوری پایین آسیب پذیرند و فاقد جسارت، انگیزه تشویق و راهبردهای لازم برای تغییر شرایط فشارزا به فرصت ها می‌باشند و همیشه درگیر مشغله های ذهنی بوده و مشکلات خود را به صورت مبالغه آمیز بزرگ کرده و خود را قربانی حوادث می دانند و از شرایط موجود ناله و شکوه دارند. خود را کم توان و ضعیف جلوه می‌دهند و از تلاش برای حل شرایط تنش زا اجتناب می‌کنند. نحوه برخورد آن ها خشک و انعطاف ناپذیر است و نسبت به آینده احساس نگرانی می‌کنند و به مرور این نگرانی تبدیل به ترس می شود و به جای داشتن احساس مسئولیت و راهکاری خلاق و نوآور برای حل مشکلات خود را سردرگم و ناتوان احساس می‌کنند و برعکس افرادی که تاب آئری بالایی دارند حس قوی برای پیشرفت دارند و اعتمادبه نفس و خودباوری آن ها بالا است.

    • سلیگمن و همکاران(۲۰۰۵ و ۲۰۰۶) در پژوهشی به کارگیری راهبردهای بهبود شادکامی و تاب اوری روی جمعیت بالینی نشان داده است که تمرینات بهبود خلقی و حرمت خود بر کاهش علائم افسردگی کمک می‌کند

    • کوان آنت،جانسون چانک و آنه کریستین در سال ۲۰۱۰ میزان تاب آوری فرد را در مواجهه با آسیب جسمی شدید بررسی کردند هدف آنان در پژوهش شناسایی مشخصات تاب آوری و بهبودی و پریشانی بوده و نتایج بررسی آنان نشان داد ۵۴% در گذرگاه تاب آوری و ۲۵% در خط مسیر بهبودی و ۲۱% مسیر پریشانی را تشکیل می‌دهند و این عوامل به خوشبینی و حمایت اجتماعی و درد ارتباط دارد

    • در پژوهش دیگری استیینهارد و دولیبر(۲۰۰۸) با عنوان مداخله در زمینه تاب آوری دریافتند که برنامه افزایش تاب آوری برای دانشجویان گروه آزمایش که شامل درمان شناختی – رفتاری است باعث افزایش راهبردهای مقابله ای موثرتر ، عواطف مثبت، اعتماد به نفس و خودرهبری و کاهش عواطف منفی استرس و افسردگی می شود

    • راتر(۱۹۸۵،۱۹۷۹) مطالعاتی همه گیر شناختی در شهر لندن انجام داد و دریافت که یک سوم افراد علی‌رغم تجربه عوامل خطرآفرین ، تاب اور بودند. ویژگی های تاب آوری که راتر به آن ها دست یافت، عبارتند از: داشتن خوی نرم، مونث بودن، فضای مثبت مدرسه، تسلط بر خود، خودکارآیی، مهارت های برنامه ریزی و یک رابطه گرم و نزدیک با یک بزرگسال (ریچاردسون، ۲۰۰۲)

    • کوئن[۷۰] (۱۹۹۲) بنابر پژوهش های خود، چهار مفهوم را که می‌توانند سلامت روان شناختی را افزایش دهند، مشخص نمود. این چهار مفهوم عبارتند از شایستگی، تاب آوری، اصلاح سیستم های اجتماعی و اختیار دادن می‌داند.

  • مگانس و همکاران(۱۹۹۹) بیان کردند ؛ بحث های نظری فراوانی در زمینه تاب آوری وجود دارد، اما به طبیعت پیچیده تاب آوری شواهد اندکی درباره جریان تاب آوری و این که چگونه آن را در دیگران پرورش دهیم به دست آمده است( به نقل از اویسی، ۱۳۹۰).

۲-۲۱سبک های فرزند پروری

خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین فرزند و محیط را به وجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را درباره جهان فرا می‌گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می‌یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می‌گیرد و سرانجام نگرش ها، اخلاق و روحیاتش شکل می‌گیرد و به عبارتی اختصاصی می شود .( (اقلیدس؛ نقل از حسینی نسب و همکاران، ۱۳۸۳ رفتار هر عضو خانواده بر رفتار دیگر اعضاء تاثیر دارد و سیستم خانواده یک سیستم پویا است و دائماً با رویدادهای تازه، تغییرات رشدی اعضای خانواده و تغییرات اجتماعی سازگار می شود. اما علی رغم این تغییرات می توان ویژگی های باثباتی را در عملکرد خانواده ها یافت که نحوه رفتار والدین با فرزندان را با یکدیگر تعیین می‌کنند.

تقریباً همه والدین از این که همه فرزندان شان چگونه باشند، یک تصویر آرمانی می‌سازند و برای سوق دادن فرزند به سوی این هدف (تصویر آرمانی) روش های زیادی را مورد آزمایش قرار می‌دهند فرزندان خود را تشویق یا تنبیه می‌کنند، برای آن ها سرمشق و الگو ارائه می‌دهند، انتظارات و باورهای خودشان را توضیح می‌دهند و سعی می‌کنند فرزندان شان را به مراکز آموزشی و تربیتی خاصی بسپارند و برای آن ها دوستانی انتخاب کنند که با اهداف و ارزش های آن ها هماهنگ باشند(بخشانی، ۱۳۸۹ ). امروزه نوجوانان و جوانان به الگوهای رفتاری مناسب در جمعیت .( احراز شخصیت و برگزیدن صفات لازم برای تعالی و موفقیت پیش از پیش نیاز دارند (نجفی، ۱۳۸۱ رابطه والدین با نوجوانان یا شیوه های فرزند پروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بردارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جمله این اهداف می‌باشند. پارنسنزنید دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می‌گیرد (عزازی، ۱۳۷۶ ). با نگاه گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عاملی در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان، ارائه ارزش های مطلوب، ایجاد مهارت های لازم در افراد برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الی الله، اهمیت این نهاد اجتماعی را پیش از پیش نشان می‌دهد(صافی، ١٣٨٠ ). از آنجایی که دانش آموزان به طور کلی سرمایه های انسانی و توان بالقوه جامعه هستند هر نظام آموزشی برای ترسیم دورنمای روشنی از حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود و جامعه اش باید بر این نیروی

انسانی تمرکز کرده و شرایط لازم برای رشد و بالندگی همه جانبه آن ها را فراهم نماید تا در آینده شاهد بهره وری بهینه از این سرمایه گذاری ها باشد(پاشایی، ۱۳۸۷ ). ‌بنابرین‏ برای رسیدن به چشم انداز و اهداف آموزش و پرورش که فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان، ارائه ارزش های مطلوب، ایجاد مهارت های لازم در افراد برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الی الله است (صافی، ۱۳۸۰ ). باید تدابیری اتخاذ شود تا در این راستا بتوان شرایطی ایجاد کرد این اهداف تحقق یابد. در این بین مشاوران با توجه به نقش و جایگاه ویژه ای که در بین دانش آموزان دارند می‌توانند با برخورداری از مهارت های ارتباطی که از مهمترین ابزارهای برقرای رابطه می‌باشد گامی مؤثر در این جهت بردارند.(کریمی، ۱۳۸۹ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...