از آن‌جایی که دیدگاه‌های فقها، در تقیّه مداراتی، متفاوت است و برای پرهیز از طولانی شدن این بحث، تنها به دیدگاه حضرت امام خمینی ◙ درباره تقیّه مداراتی می‌پردازیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دیدگاه امام خمینی ◙ درباره تقیّه مداراتی
امام خمینی ◙ با توجه به اهمیّت مسئله تقیّه مداراتی و نیاز جهان اسلام به وحدت که در سایه عمل به این تقیّه شکل می‌گیرد، این قسم از تقیّه را جداگانه مطرح کرده است و عبادت همراه تقیّه مداراتی را از برترین و با فضیلت‌ترین عبادات دانسته است. و از سیاق روایات بدست می‌آید که این نوع تقیّه اختصاص به تقیّه از عامه دارد. [۱۹۶]
فلسفه تقیّه مداراتی
امام خمینی ◙ می‌فرماید: «شاید سرّ این همه ترغیب و سفارش روایات به تقیّه مداراتی، در نظر گرفتن صلاح حال مسلمانان باشد که به وسیله تقیّه مداراتی به وحدت کلمه برسند و متفرق نشوند تا اینکه میان سایر ملت‌های دنیا، ذلیل نشده و تحت سیطره بیگانگان و سلطه کفار در نیایند و شاید این همه سفارش به تقیّه مداراتی به خاطر صلاح حال شیعیان باشد. به خاطر ضعف آن‌ها – مخصوصا در زمان‌های گذشته- که عدّه و عدّه آن‌ها ( یعنی قدرت و جمعیت آن‌ها) کم بود و اگر مخالفت با تقیّه می‌کردند در معرض نابودی و انقراض قرار می‌گرفتند[۱۹۷]
حضرت امام ◙ نظریه‌ی فقهی خود را درباره حکم این نوع تقیّه چنین بیان می‌دارد:
«همانا جواز تقیّه مداراتی- بلکه وجوب آن- وابسته به خوف و ترس برخود و دیگران نیست» بلکه علی الظاهر مصلحت‌های نوعی و همگانی سبب ایجاب و وجوب تقیّه از مخالفان گشته است، پس این نوع از تقیّه و پنهان نمودن اسرار، واجب است گرچه شخص در امان بوده و ترس برخود و دیگران نداشته باشد.[۱۹۸]
مبانی فقهی تقیّه مداراتی
آن‌چه در این قسمت تبیین می‌شود با این پیش فرض خواهد بود که مشروعیّت تقیّه مداراتی اجمالا در بین شیعه مسلّم است. و عمده دلیل بر تقیّه مداراتی روایات است که در این‌جا فقط به چند نمونه بسنده می‌کنیم.
الف- صحیحه هشام الکندی
«الْکِنْدِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ☻ یَقُولُ إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا یَسْبِقُونَکُمْ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَیْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْخَبْ‏ءِ قُلْتُ وَ مَا الْخَبْ‏ءُ قَالَ التَّقِیَّهُ »[۱۹۹]
مبادا عملی انجام دهید که بواسطه آن ما را سرزنش کنند، زیرا فرزند بد با اعمال بدش باعث سرزنش پدرش خواهد شد ( یعنی شما به منزله فرزندان مایید) شما برای رهبران خود زینت باشید. نه اینکه زشتی و عیب را برای آنان به ارمغان آوری. در میان جماعات آنان نماز گذارید ، بیمارانشان را عیادت کنید و در تشییع جنازه‌هایشان شرکت کنید. و مبادا در کار نیکی ، آن‌ها از شما سبقت گیرند. که شما بدان سزاوارترید. به خدا سوگند، او به هیچ چیزی عبادت نشده است که نزدش محبوب‌تر از تقیّه باشد.
از این حدیث شریف دو نکته قابل برداشت است
۱: تقیّه مداراتی در هر زمانی مطلوب است خواه شیعه در اقلیّت بوده و زمام حکومت بدست اهل سنّت باشد و از ترک آن خوف ضرر باشد. و خواه شیعه در اکثریّت بوده و حکومت بدست شیعه باشد و خوف ضرری در کار نباشد و دلیل بر مطلوب بودن این نوع تقیّه در هر زمانی این است که برای اجرای آن خوف از ضرر لازم نیست.
علاوه بر این، روایاتی که مشروعیّت تقیّه مداراتی را به اثبات می‌رسانند، اطلاق دارند. و به دلالت خود، هر زمانی را شامل می‌شوند.
۲: یکی از تفاوت‌های تقیّه مداراتی با تقیّه خوفی در این است که در تقیّه خوفی اگر مؤمن ناچار شود کار حرامی انجام دهد برای او جایز است مگر کشتن مؤمن اما در تقیّه مداراتی انجام کار حرام حلال نمی‌شود زیرا در اجرای تقیّه مداراتی خواسته شده است که شیعیان در اجتماعات دینی بقیه گروه‌ها شرکت کنند، در مساجد با آن‌ها باشند، مریض‌های آن‌ها را عیادت و امواتشان را تشییع نمایند پس مطلوب، انجام کارهای نیک و امور دینی است نه ترک واجب و یا انجام کار حرام.
ب- صحیحه عبدالله بن سنان
« مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَهِ لِلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ☻ یَقُولُ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ لَا تَحْمِلُوا النَّاسَ عَلَى أَکْتَافِکُمْ فَتَذِلُّوا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً ثُمَّ قَالَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ احْضُرُوا جَنَائِزَهُمْ وَ اشْهَدُوا لَهُمْ وَ عَلَیْهِمْ وَ صَلُّوا مَعَهُمْ فِی مَسَاجِدِهِم‏»[۲۰۰]
عبدلله بن سنان گفت شنیدم که امام صادق ☻ فرمود : شما را به تقوی خداوند بزرگ سفارش می‌کنم و این که مردم را بر خود چیره نکنید که خوار خواهید شد، خداوند در کتابش می‌فرماید: با مردم به نیکی سخن گویید . سپس ادامه داد: از بیمارانشان [ اهل سنّت] عیادت نمایید، در تشییع جنازه‌هایشان حاضر شوید به نفع یا علیه‌شان شهادت دهید و با آن‌ها در مسجدهایشان نماز گذارید.
ج- حدیث زید شحّام
« وَ رَوَى عَنْهُ ☻ زَیْدٌ الشَّحَّامُ أَنَّهُ قَالَ یَا زَیْدُ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلَاقِهِمْ صَلُّوا فِی مَسَاجِدِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَکُونُوا الْأَئِمَّهَ وَ الْمُؤَذِّنِینَ فَافْعَلُوا فَإِنَّکُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِکَ قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِیَّهُ رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً مَا کَانَ أَحْسَنَ مَا یُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ وَ إِذَا تَرَکْتُمْ ذَلِکَ قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِیَّهُ فَعَلَ اللَّهُ بِجَعْفَرٍ مَا کَانَ أَسْوَأَ مَا یُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ »[۲۰۱]
زید حشام از امام صادق ☻ روایت کرده که امام فرمود: ای زید! با مردم طبق اخلاق آن‌ها رفتار کنید . در مسجدهایشان نماز گذارید. بیمارانشان را عیادت کنید و در تشییع جنازه‌هایشان حاضر شوید و اگر توانستید امام جماعت یا مؤذن شوید. این کار را بکنید، که اگر شما چنین رفتار کنید. خواهند گفت : این‌ها جعفری هستند. خداوند جعفر را رحمت کند که چه نیکو اصحابی تربیت کرده است و اگر چنین رفتار نکنید، خواهند گفت: این‌ها جعفری هستند، خداوند جزای جعفر را بدهد که بد اصحابش را تربیت کرده است.
د- حدیث اسحاق بن عمّار
«عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الْمُثَنَّى الْخَطِیبِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ☻ یَا إِسْحَاقُ أَ تُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الْمَسْجِدِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَّ الْمُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»[۲۰۲]
اسحاق بن عمّار گفت: امام صادق ☻ به من فرمود: اسحاق! آیا با آنان (اهل سنّت) در مسجد نماز می‌خوانی؟ گفتم آری، فرمود: با آن‌ها نماز کن که نماز گذار با آنان در صف اول، چون مجاهد است که در راه خدا آماده شده است.
به این مضمون احادیث دیگری هم وجود دارد که ما به جهت اختصار از ذکرش خودداری می‌کنم.
با وجود این نوع احادیث نتیجه می‌گیریم که پایه استدلال به شکل مستحکم و قابل اعتماد است. تردیدی نیست که حکمت مدارا با آن‌ها در نماز و چیزهای دیگر، بدون آن‌که در صورت ترک، موجب ضرر باشد ملاحظه مصالح نوعیّه و وحدت کلمه مسلمانان است.
حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمان
یکی از مهم‌ترین اهداف تقیّه مداراتی، به جهت حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمانان می‌باشد. اهمیّت این مسئله بر کسی پوشیده نیست و قرآن کریم بر مبنای شعار محوری توحید، همه‌ی مسلمانان را دعوت به وحدت می‌کند و از پیروان خود تعبیر به «امت واحده» می‌کند و می‌فرماید:
« إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون‏»[۲۰۳]
و در راستای تقویت وحدت بین پیروان خود، در آیات متعددی به پیامدهای اختلاف و تفرقه پرداخته و پیروان خود را سخت از آنان بر حذر داشته است و می‌فرماید:
« وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ »[۲۰۴]
و یا چنین می‌فرماید:« وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیم‏»[۲۰۵]
پس اسلام، کلمه مشترک همه‌ی مسلمین است و همه‌ی مسلمانان، واحدی هستند که باید از موجودیّت خود دفاع کنند. با توجه به اهمیّت وحدت و یکپارچگی مسلمانان، تقیّه مداراتی روشی معقول در مبارزه برای حفظ بهتر و بیش‌تر نیروهای مسلمین است به همین دلیل، تقیّه با عنوان سپر دفاعی جامعه اسلامی از آن تعبیر و تفسیر گردیده است.[۲۰۶]
امامان بزرگوار شیعه بیش از همه به اهمیّت این وحدت و انسجام جامعه اسلامی واقف بودند و در سیره عملی خود ملتزم به رعایت آن شدند یکی از موارد بارز آن در تاریخ، سکوت عملی ۲۵ ساله حضرت علی ☻ نسبت به جانشینی پیامبر ☺ است. ایشان ابتدا از حق خودشان دفاع کردند و از بیعت با ابوبکر سرباز زدند ولی پس از آن‌که مجبور به بیعت شدند، راه تقیّه را در پیش گرفتند و برای حفظ وحدت مسلمانان که در آن زمان جامعه اسلامی نیاز شدیدی به آن داشت، سکوت اختیار نمودند و به این هم بسنده نکردند بلکه تا جایی که امکان داشت در جهت مصالح مسلمین با حکومت همکاری کردند و اشتباهات حاکمان را تذکر دادند،
به گونه‌ای که خلیفه دوم بارها به جمله (لولا علی لهلک‌ عمر) لب گشود[۲۰۷]
ایشان در سخنانی ضمن فرمان به «بریده» مبنی بر بیعت با متولّیان حکومت می‌فرمایند:
« یَا بُرَیْدَهُ ادْخُلْ فِیمَا دَخَلَ فِیهِ النَّاسُ فَإِنَّ اجْتِمَاعَهُمْ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنِ اخْتِلَافِهِمُ الْیَوْم‏»[۲۰۸]
ای بریده (بیعت کن) و در آن‌چه مردم داخل شده‌اند، داخل شو، زیرا امروز اجتماع مردم نزد من از اختلافشان دوست داشتنی‌تر است.
امامان شیعه در راه استحکام بخشیدن به حفظ وحدت مسلمانان تا آن‌جا پیش رفتند که این نوع تقیّه را حتی در اعمال فقهی جاری ساخته و برای نمونه‌ می‌توان به روایاتی که شیعیان را به نماز خواندن در مساجد اهل سنّت فرمان می‌دهد و ثواب فراوانی برای این‌گونه نماز ذکر می‌کند، نام برد[۲۰۹] در صحیحه حماد بن عثمان از امام صادق ☻ نقل کرده است که فرمود:« مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ»
هر کس در صف اول با آنان نماز گزارد مانند کسی است که با رسول خدا در صف اول نماز بخواند.
امام خمینی ◙ تقیّه مداراتی را از این جهت مطلوب می‌شناسد که رعایت آن موجب دوستی مخالفان و جلب مودّتشان می‌گردد و این عامل برای وحدت کلمه بین مسلمانان و تقویت آنان است. ایشان در رابطه با کارکرد تقیّه بر این باور است که «همانا تقیّه گاهی برای دفع خطری است که انتظارمی‌رود بر حوزه‌ی اسلام واقع شود، چنان که ترک آن موجب پراکندگی و اختلاف در میان جوامع اسلامی می‌گردد. و یا از ناحیه‌ی این امر و در نهایت تفرقه‌ی مسلمانان ضرری متوجه حوزه‌ی اسلام شود.»[۲۱۰]
نگاهی هر چند گذرا به تاریخ اسلام به ویژه در دوران معاصر، نشان‌دهنده‌ی آن است که دشمنان اسلام همیشه از اتحاد و اتفاق مسلمانان ناخرسند و در نتیجه سعی در تفرقه و ایجاد اختلاف بین آن‌ها را داشته‌ و دارند و روشن است که در صورت تحقق اتحاد، هیچ قدرتی یارای برابری با مسلمانان را نخواهد داشت و در آن صورت سرزمین‌های اسلامی مصون از یورش قدرت‌های سلطه‌گر خواهد بود.
بر مبنای همین ضرورت، تقیّه می‌تواند راهبرد عملی وحدت امت اسلامی قرار گیرد. به ویژه در کشورهایی که بیداری اسلامی توانسته است زمینه‌ی بازگشت دوباره‌ی آن‌ها را در جهت حاکمیت اسلام فراهم سازد.
چنان که مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند:…
« مسأله این است که اگر ما برای مشکلات جهان اسلام، به دنبال چاره‌ای هستیم یا به تعبیر درست‌تر، اگر برای سربلندی و عظمت و عزت اسلام و قرآن مجاهده می‌کنیم این با اختلاف و درگیری بین مسلمین سازگار نیست»[۲۱۱]
با این بیان روشن می‌شود که مبنای اصلی و حقیقی تقیّه در دیدگاه رهبری حفظ وحدت امت اسلامی بر محور دین مبین اسلام است. بنابراین ارکان و مؤلفه‌های اصلی تقیّه حول محور تلاش برای یکی شدن نیروها و گسترش توانمندی‌های آن‌ها، نه تنها از برترین آرمان های دینی و عمل به فرامین الهی است بلکه عقل نیز پیوند عمیقی را میان آن و کرامت و عظمت امت اسلامی می‌بیند.
بر مبنای همین ملازمه عقلی بین وحدت و عزت امت اسلامی است که دشمن در تلاش است امروز با مصادره نمودن قیام‌های مردمی در کشورهای اسلامی به هر شکل ممکن آن‌ها را از مسیر اصلی خود منحرف نماید و عقل هم فرمان می‌دهد که بیش از هر زمان دیگر ضرورت ایجاب می‌کند که وحدتی فراگیر و عمیق صفوف از هم جدا افتاده‌ی امت اسلامی را گرد هم آورد.
ایجاد توسعه سیاسی برای شیعیان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...