طبق گزارش کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا تنها حدود ۹ درصد شرکت‌های پذیرفته شده در بورس آمریکا در سال ۲۰۰۶ صورت‌های مالی خود راتجدید ارائه کرده‌اند و این میزان را به عنوان یک نگرانی از کاهش اعتبارگزارشگری مالی مطرح ‌کرده‌است. تجدید ارائه حسابداری را می توان به عنوان گزینه هایی احتمالی برای تاثیر انتقال اطلاعات محسوب نمود.

حال آنکه واقعیت این است که اکثر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران طی سال‌های متمادی، صورت های مالی خود را تجدید ارائه می نمایند. با توجه به ماهیت گسترده تجدید ارائه صورت‌های مالی در بازار اوراق بهادار کشورمان طی سال‌های گذشته، طبیعی است چگونگی تاثیر ‌تجدید ارائه ها بر ارزش حقوق صاحبان سهام شرکت ها و همچنین برکیفیت سود های گزارش شده که توسط فعالان بازار سرمایه، در فرایندهای تصمیم گیری مورد توجه قرار می گیرند، مورد پرسش قرارگیرد.

طبق استاندارد حسابداری ایران، تعدیلات سنواتی یعنی تعدیل سود انباشته ابتدای دوره و تجدید ارائه اقلام مقایسه ای صور تهای مالی شرکت ها که از تغییر در رویه های حسابداری و اصلاح اشتباهات با اهمیت دوره های قبل ناشی می شود. تغییر در رویه های حسابداری زمانی قابل توجیه است که رویه جدید از نظر ارائه مطلوب تر صور تهای مالی واحد تجاری بر رویه قبلی رجحان داشته باشد؛ یا اینکه این تغییر به موجب قوانین آمره یا استانداردهای حسابداری جدید الزامی شود (سازمان حسابرسی،۱۳۸۸).

از سوی دیگر اگرچه ارائه مجدد صورت های مالی، پدیده ای جدید نیست اما به دلیل وجود روش های حسابداری متهورانه، بی نظمی های حسابداری یا تقلب در حسابداری، تعداد و مبلغ ارائه مجدد سود شرکت ها در طول چند سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. ‌بنابرین‏، توجه بسیاری از سرمایه گذاران، تحلیل گران و تدوین کنندگان مقررات به موضوع تجدید ارائه، جلب شده است.

با عنایت به موارد فوق در این فصل، ابتدا ادبیات موضوعی مربوط به اهداف گزارشگری مالی و ارائه مجدد صورت‌های مالی و رشد شرکت‌ها ارائه شده است و در ادامه مروری بر تحقیقات انجام شده در رابطه با هر یک از متغیرهای تحقیق بیان شده است.

بخش اول

ادبیات تحقیق

۲-۲ گزارشگری مالی

گزارشات مالی محصول نهایی سیستم حسابداری بوده و به علت اهمیتی که برای استفاده کنندگان به خصوص صاحبان سهام دارد روندی رو به رشد داشته و همواره مورد توجه انجمن های مختلف حسابداری بوده است. قبل از تشکیل کمیسیون بورس و اوراق بهادار (sec) اغلب مؤسسات و واحدهای تجاری به صورت داوطلبانه گزارشات مالی خود را تهیه و منتشر می‌کردند. علت این افشاهای ارادی را می توان جلب اعتماد عمومی، معرفی مؤسسه به عموم و سرمایه گذاران و در نهایت جلب اعتماد سهام‌داران و سرمایه گذاران دانست اما پس از بحران ۱۹۲۹ و پس از تأسیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار در سال ۱۹۳۳ گزارشگری مالی به صورت یک الزام قانونی برای مؤسسات درآمد. در رابطه با الزامات گزارشگری مالی این نکته نیز حائز اهمیت است که علاوه بر الزامات کمیسیون بورس و اوراق بهادار الزامات دیگری نیز جهت گزارشگری مالی وجود دارد که به الزامات بازار معروفند وعبارتند از الزامات بازار سرمایه (در بازار سرمایه شرکت‌ها در مواردی مانند جلب اعتماد عمومی، جذب سرمایه و … باهم به رقابت می پردازند و لذا این امر باعث الزام مؤسسات به گزارشگری مالی شده است) و الزامات بازارکار (مدیران با توجه به اختیاراتی که دارند می‌توانند از منابع مالی مؤسسه به نفع خود استفاده کنند اما جهت حفظ حس شهرت و حس اعتماد شغل خود از چنین موقعیتی دست می کشند اما جهت جلب توجه کارفرما، سهام‌داران و سرمایه گذاران، گزارشگری مالی را بسیار دقیق و با جزئیات کامل انجام می‌دهند و از این طریق می توان مدیریت با کیفیت بالا و فعال را از مدیران غیر فعال و غیر کارا تمیز داد) (فاستر[۶]، ۱۹۸۶، ۲۵).

پس از انقلاب صنعتی در اروپا، رفته رفته اندیشه جدایی مالکیت از مدیریت (تئوری نمایندگی) مطرح شد و در نتیجه مالکان همواره نگران اندوخته های خود و مدیران نیز در اندیشه رفع نگرانی صاحبان بنگاه های اقتصادی بودند و برای اینکه مالکان را به طور پیوسته در جریان امور این بنگاه ها قرار دهند به ارائه گزارشات مالی می پرداختند ( ایلخانی، ۱۳۸۰،۵۵). ‌به این ترتیب ساختار جدید مالکیت و مدیریت، دامنه مسئولیت حسابداری را افزایش داد و ارائه گزارش‌های مالی را بر اساس نیاز استفاده کنندگان ضروری ساخت (حساس یگانه، ۱۳۸۲). ‌بنابرین‏ گزارشگری مالی فراتر از آنکه گزارش مالی صرف باشند، وسیله ای برای برقرای ارتباط بین شرکت‌ها و صاحبان آن ها تلقی می شود (صیدی، ۱۳۸۴).

از دیرباز موضع شرکت‌ها ‌در مورد گزارشگری مالی این بوده که اطلاعات را در کمترین حد ممکن منتشر کنند تا از اعطای فرصت بهره برداری بیشتر به رقبا جلوگیری شود. ‌بنابرین‏ در رابطه با گزارشگری مالی همواره دو چالش بزرگ پیش روی مدیران واحد های تجاری وجود داشته که یکی از آن ها چگونگی برقراری تعادل بین شفافیت گزارشات مالی و عدم ارائه بیش از حد اطلاعاتی بوده و دیگری اینکه اطلاعات به چه میزان، برای چه کسانی و در چه مواقعی باید منتشر شود (همان منبع).

۲-۲-۱ اهداف گزارشگری مالی

طبق نظر هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۷] یکی از اهداف گزارشگری مالی فراهم ساختن اطلاعاتی پیرامون وضعیت مالی، عملکرد و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است و هدف دیگر ‌پاسخ‌گویی‌ مدیران به سرمایه گذاران و مالکان است تا معلوم شود که آیا مدیران بابت منابعی که به صورت امانت به آنان سپرده شده کوتاه کرده‌اند یا خیر. همچنین طبق نظر هیئت استانداردهای حسابداری مالی، گزارشگری مالی منحصر به تهیه و ارائه صورت‌های مالی نیست بلکه سایر طرق ارائه و تفسیر اطلاعات را که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با ‌اطلاعات مالی ارتباط دارد را نیز در بر می‌گیرد و صورت‌های مالی تنها بخشی از گزارشگری مالی است ( مکرمی، ۱۳۷۴ و کاظمی یزدی، ۱۳۷۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...