تحقیقات بندورا (۱۹۷۳) نشان داده که پرخاشگری کاملا جنبه تقلیدی دارد و از راه مشاهده کسب می شود و نمی تواند پایه ذاتی داشته باشد . در آزمایش معروف بندورا عده ای از کودکان به مشاهده شخصی پرداختند که با عروسکی رفتار کلامی و عملی پرخاشگرانه داشت این حالت هم به صورت زنده یعنی مدل واقعی و هم به صورت فیلم و هم به صورت کارتون برای کودکان نشان داده شد و مشاهده گردید که کودکان تماشاچی وقتی با عروسک مذبور تنها گذاشته شوند همان رفتار پرخاشگرانه را که مدل و سر مشق با عروسک انجام می‌دهند و در این میان تاثیر کارتون و مدل واقعی به ترتیب از همه بیشتر بود . علاوه بر این مشخص شد که وقتی مدل یا سر مشق به خاطر پرخاشگری خود با عروسک مذبور مورد تشویق و پاداش قرار می‌گیرد اثر آموزش پرخاشگرانه او بر روی بچه ها بیشتر می شود و هنگامی که مدل را به خاطر پرخاشگری مورد تنبیه قرار می‌دهند تقلید کودکان از وی کاهش می‌یابد . بدین ترتیب پرخاشگری نه به عنوان یک پدیده ذاتی بلکه به عنوان رفتاری که آموختنی بوده و از الگوهای یادگیری تبعیت می‌کند مطرح می شود .

پرخاشگری به طور کلی به تخریب ، قتل ، هتک حرمت ، اعتراض اجتماعی ، دفاع از خود و به همه ی رفتار های تهاجمی اطلاق می شود . خواهر و برادری که با هم زد و خورد می‌کنند ، زدو خوردهای پلیس با مجرمین ، والدینی که فرزند خود را می‌زنند ، بچه هایی که در خیابان با هم دعوا می‌کنند ، زن و شوهری که با هم نزاع می‌کنند همگی رفتار پرخاشگرانه خوانده می‌شوند ( کاپلان سادوک ۱۹۸۸) .

متخصصین بهداشت روانی هنگام مطالعه در زمینه پرخاشگری با سئوالهایی روبرو می‌شوند که چرا پرخاشگری روی می‌دهد ؟ علت آن چیست ؟ برای آن چه می‌توانیم بکنیم ؟ در تلاش برای جواب ‌به این سئوال صاحب نظران حد اقل به دو حقیقت رسیده اند :

۱- پرخاشگری می‌تواند در کسانی وجود داشته باشد که اعتدال روانی ندارند .

۲- پرخاشگری به غیر از علتهای اجتماعی و اخلاقی دلیل بیولوژیکی نیز دارد .

در زمینه تعریف پرخاشگری توافق نظر وجود ندارد . موضع اصلی اختلاف این است که پرخاشگری را بر اساس پیامدهای قابل مشاهده آن تعریف کرد یا بر اساس مقاصد شخصی که آن رفتار نشان می‌دهد .

بعضی روان شناسان بین پرخاشگری حضمانه که تنها به قصد صدمه زدن انجام می شود و پرخاشگری وسیله ای که هدفش به دست آوردن پاداش است ، نه صدمه به دیگری فرق می‌گذارند ( هینگارد و همکاران ۱۳۶۶) .

به همین دلیل محققان پرخاشگری نوع وسیله ای را مربوط به کودکان و نوع خصمانه آن را بیشتر ‌در مورد بزرگسالان به کار می‌برند .

۱۱-۱-۲: پرخاشگری از دید روان شناسان اجتماعی :

روان شناسان اجتماعی به مطالعه پرخاشگری پرداخته و کوشیده اند تا ماهیت و دلیل آن را درک کرده و روش های کنترل رفتار پرخاشگرانه را دریابند ‌به این امید که دستاوردهای علمی آن ها در این زمینه به ساختن جهانی صلح آمیز کمک کند . تروریسم ، قتل ، جنگ ، بچه آزاری ، تجاوز به عفت ، و خشونت و پرخاشگری همیشه بخش مشترکی از زندگی اجتماعی انسان را تشکیل می‌دهد در این میان پرخاشگری رفتاری است که قصد آن آزار رسانیدن به فرد دیگری است ( مقدم ۱۹۹۸، بارون و بیرن ۱۹۸۷، اروسون ۱۳۶۷) پرخاشگری بخش مشترکی از زندگی اجتماعی است زیرا کمتر کسی را می توان یافت که با بیان هایی تند و انتقادهای شدید به دیگران آزار نرساند یا در هنگام خشم ، رفتار خشن نداشته باشد و یا ممکن است فردی برای تلافی از دشمن منتظر فرصت مناسبی باشد تا کینه خود را خالی کند . افزون بر این شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد بیشتر مردم تا کنون سبب ارتکاب برخی از اشکال پرخاشگری در خانواده شده اند ( بارون و بیرن ۱۹۸۷، نقل از احمدی ۱۳۸۲) .

پرخاشگری یکی از واکنشهایی است که در برخورد با ناکامی و محرومیت از خود نشان می‌دهد و همیشه با به هم خوردن تعادل جسمی و روانی حتی به طور موقت هم که شده با علائمی مانند تپش قلب ، بالا رفتن فشار خون ، ازدیاد تعداد ضربان قلب ، زیاد شدن نیروی جسمانی همراه است .

واتسون ، موسس و بنیان گذار مکتب رفتار گرایی ، عقیده دارد که انسان با سه غریزه پرخاشگری ، عشق و ترس به دنیا می‌آید . به تجربه ثابت شده است که نخست : شدت پرخاشگری اغلب با شدت ناکامی رابطه مستقیم دارد . مثلا کودک هر چه گرسنه تر باشد بیشتر گریه می‌کند .

دوم : پرخاشگری در مواقع رسیدن به هدف و نزدیک شدن به ان شدت بیشتری دارد . ( در مسابقات ورزشی این موضوع کاملا به چشم می‌خورد ) .

سوم : شدت تهاجمی به دفعات تکرار ناکامی بستگی دارد . مسلم است کسی که چندین بار شکست خورده در دفعات بعدی بیشتر احساس ناراحتی می‌کند .

چهارم : شدت حالات تهاجمی به نوع ناکامی بستگی دارد . مثلا اگر کسی زور بگیرد و حق کسی را پایمال کند حالت تهاجمی فرد متقابل بیشتر خواهد شد . برخی می‌گویند : تنبیه کردن ممکن است باعث جلوگیری از پرخاشگری شود که صحیح به نظر نمی رسد ، زیرا تنبیه کردن باعث شدت ناکامی و در نتیجه شدت پرخاشگری می شود که ممکن است به صورت مختلف تظاهر کند مانند جبران ، تلافی ، فرار و … ( میلانی فر۱۳۷۰) .

تجربیات سی برس نشان داده که کودکان کودکستانی که نسبت به همسالان خود رفتار پرخاشگرانه تری بروز می‌دهند دارای والدینی پرخاشگر بوده و بیشتر مورد تنبیه و شمانت انان قرار می گیرند . کودکان افسران ارتش و نیروهای مسلح و انتظامی پرخاشگری را بیشتر از سایر کودکان نشان می‌دهند .

۱۲-۱-۲: تغییرات رشدی :

کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله می‌کنند رفتار پرخاشگرانه آن ها غالبا به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود . کودکان همچنان که به سال‌های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می‌شوند کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می شنند و در نوع پرخاشگری انان هم تغییراتی ایجاد می شود یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالبا خصمانه است و کمتر وسیله ای است و وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می شود بیشتر احتمال دارد که با قصدی خصمانه این کار انجام شده باشد . پرخاشگری لفظی ، دست کم در سال‌های قبل از مدرسه با افزایش سن افزایش می‌یابد .

کودکانی که به شدت پرخاشگرند نه تنها به دفعات بیشتری پرخاشگری می‌کنند بلکه رفتارشان از لحاظ کیفی هم با سایر کودکان تفاوت دارد و رفتار پرخاشگرانه شان شدید تر و طولانی تر از کودکان دیگر است

۱۳-۱-۲: ثبات پرخاشگری :

هر چند که پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می‌کند ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرقد دارند . کودکانی که در سال‌های اولیه به شدت پرخاشگرانه به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود و کودکانی که پرخاشگر نیستند به احتمال زیاد در بزرگسالی هم پرخاشگر نخواهند بود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...