دانلود پایان نامه درباره : اثبات امامت خاصه امام حسن، امام حسین و امام … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
البته اینها غیر از احادیثی است که اوصاف یا تعداد ائمه را ذکر نموده است مثلاً احادیثی که فرمودهاند :«خلفای من به تعداد نقباء بنی اسرائیل است» یا «. . . دوازده نفرند اولشان علی است» ویا «. . .دوازده نفرند و مهدی آخرینشان است.»[۵۸] که با احتساب این احادیث تعداد آنها به بیش از سیصد حدیث میرسد.
بدین ترتیب صغرای قیاس یعنی منصوص بودن نام ائمه (+) در لسان پیامبر (*) ثابت میگردد. اما اثبات کبرای قیاس که حجیت نقلی گفتار پیامبر (*) است توسط آیه شریفه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ[۵۹]» صورت میگیرد. در این آیه فرمان الهی به اطاعت مطلق وبی چون و چرای از پیامبر(*) تعلق گرفته است و این فرمان در کنار دستور به اطاعت مطلق از خداوند متعال قرار گرفته است و این مطلب گواه وجوب اطاعت و حجیت کلام پیامبر (*) به طور مطلق است.
بنابراین قیاس و صغرا و کبرای آن چنین شکل میگیرد:
امامت ائمه سهگانه (+)منصوص پیامبر اکرم (*) است.
منصوص پیامبر اکرم (*) به امر قرآن حجت است.
امامت ائمه سهگانه به امر قرآن حجت است.
گفتار دوم : ادله عقلی
همانگونه که در مقدمه این فصل اشاره شد در این گفتار به بیان دو دلیل عقلی بر امامت خاصه امام حسن امام حسین، امام سجاد (+) میپردازیم.
دلیل اول :
مقدمه اول این دلیل عبارتست از اینکه امامت امام حسن، امام حسین، امام سجاد (+) منصوص پیامبر است؛ که اثبات این مقدمه با استناد به روایات در گفتار پیش از نظر گذشت.
اما کبرای آن عبارت است از اینکه منصوص پیامبر به حکم عقل حجت است. مراد از حکم عقل در این دلیل عصمت پیامبر (*) است گر چه عصمت انبیاء امری مسلم نزد متکلمان شیعه است ولی به طور اجمال به اثبات آن میپردازیم.
خواجه نصیر طوسی برای اثبات وجوب عصمت پیامبران چنین میفرماید : «و یجب فی النبی العصمه لیحصل الوثوق فیحصل الغرض و لوجوب متابعته و ضدها و الإنکار علیه[۶۰]»، یعنی واجب است که پیامبر معصوم باشد تا به حرفش اعتماد گردد و [لازم است معصوم باشد زیرا اگر معصوم نباشد] لازم میآید هم وجوب متابعت وی و هم ضد آن و انکار وی.
علامه حلی در توضیح فقرهی اول کلام خواجه (لیحصل الوثوق. . ) میفرماید :
«چناچه مردم کذب و گناه را درباره انبیاء محتمل وجایز بدانند، کذب وگناه را در اوامر ونواهی آنها نیز جایز میدانند، آنگاه دیگر فرمانبردار پیامبران نخواهند بود و این مطلب یعنی نقض غرض [الهی] از بعثت[۶۱]»[ونقض غرض از حکیم محال است والتالی باطل فالمقدم مثله].
اما درباره فقره دوم (لوجوب متابعته …)، علّامه شعرانی میفرماید: «اگر فعل آنها معصیت باشد پیروی آنها جایز نیست یا گوییم هم متابعت آنها واجب است چون پیغمبرند وهم مخالفت واجب است چون گناهکارند، دیگر آنکه اگر پیغمبر گناه کند باید او را نهی کرد و عمل او را منکر شمرد با آنکه رد پیغمبر وآزار او جایز نیست.»[۶۲]
به این ترتیب صغرا و کبرای قیاس مورد نظر چنین شکل میگیرد:
امامت ائمه سهگانه (+) منصوص پیامبر اکرم (*) است
منصوص پیامبر به حکم عقل حجت است(به دلیل عصمت)
امامت ائمه سهگانه (+) به حکم عقل حجت است.
دلیل دوم :
مطابق دلایل عقلى ونقلى عصمت و افضلیت امام از شرایط امامت است و از کسانى که در زمان امام حسن وامام حسین (×) مدعى امامت بودند ، کسى جز او داراى صفات مزبور نبود و در زمان امام حسن (×) جز معاویه کس دیگرى ادعاى امامت نداشته است و با اثبات فسق ، بلکه کفر معاویه ، امامت امام حسن(×) مطابق با اوصاف مذکور ثابت میگردد .[۶۳]
فصل سوم:پاسخ به شبهات
فصل سوم :پاسخ به شبهات
به اعتقاد شیعه همه امامان دوازدهگانه معصوم و تمامی تصمیمات و افعال آنها معصومانه و عاری از هرگونه خطاست. این مطلب مورد مناقشه بسیاری از دانشمندان اهل سنت قرار گرفته است. از جمله این اندیشمندان میتوان به ابن تیمیه متفکر اصلی وهابیت و در سبز فایل به فیصل نور اشاره نمود. ابن تیمیه در کتاب معروف خود «منهاج السنه» سخنان علامه حلی در کتاب منهاج الکرامه را مورد نقد قرار داده است. فیصل نور نیز از علمای سلفی مسلک معاصردر کتاب خود «الامامۀ والنص» ایراداتی را به زعم خود به مبانی شیعه وارد نموده است. گر چه دربیشتر موارد نمیتوان صغری وکبرای اشکال را به صورت مشخص ویا حتی نتیجه اشکال را به صورتی واضح در کلام او یافت، اما چیزی که به روشنی میتوان دید این است که «منصوص بودن» امامت ائمه معصومین (×) مورد تخریب ونقد قرار گرفته است.
یکی از امامانی که حرکات او به طور ویژه مورد توجه اندیشمندان اهل سنت قرار گرفته است، امام حسن مجتبی (×) است و در زندگی امام مجتی (×) نیز آنچه که بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است مسأله صلح امام حسن (×) با معاویه است.
اینکه غرض اندیشمندان سنّی از بررسی این حادثه چه بوده است امری است که در این فصل به آن رسیدگی میشود لکن جا دارد این رویداد تاریخی بزرگ از ابعاد مختلف مورد کاوش قرار گیرد تا از هرگونه بهرهبرداری سوء جلوگیری شود.
در زندگانی امام حسین × نیز بزرگترین رویداد همانا مقابله ایشان با یزید و فاجعه کربلاست. گرچه این حادثه در نظر همه آزادگان جهان، نمونه بارز مظلومیت حق در برابر ظلم باطل است ولی همین حادثه نیز از هجمه اتهامات ابن تیمیّه در امان نمانده است و به عکس، مسببان و قاتلان اصلی آن حادثه یعنی یزید بن معاویه تطهیر گردیدهاند.
اما امام سجاد (×) که اصلیترین حربه سیاسی اجتماعی و اخلاقی خویش را سلاح دعا قرار داد گرچه مورد مدح و ستایش فراوان اهل سنت قرار گرفته است لکن بازهم توسط متفکرنمایان وهابی هدف سؤالات و شبهاتی مثل اتهام عدم آگاهی خودایشان از امامت خود قرار گرفته است، و بدینوسیله خواستهاند تا منصوص بودن ایشان را هم به نحوی مورد خدشه قرار دهند.
پس از بررسی مجموعه شبهات دو کتاب «منهاج السنه»و «الامامۀ والنص» ، معلوم شد برخی از آنها اختصاص به یکی از سه امام بزرگوار دارد ولی پارهای از آنها به صورت مشترک در مورد هر سه امام بزرگوار است گرچه بصورتهای متفاوت تکرار گردیده است.
لذا گفتار اول از این فصل به بررسی شبهات مشترک اختصاص یافت، سپس در گفتار دوم با رعایت سیر تاریخی ائمه معصومین،به بررسی شبهات مختص به امام حسن (×) امام حسین (×) و امام سجاد(×)پرداخته است.
گفتار اول: شبهات مشترک
شبهه اول: عدم آگاهی اصحاب و فرزندان و خود ائمّه از امامتشان!
خلاصه شبهه:
جمع زیادی از بزرگان اصحاب حسن بن علی (×) در ماجرای صلح شدیداً به ایشان اعتراض میکنند، در حالی که اگر امام منصوب از جانب خدا باشد کسی به او اعتراض نمیکند. شیعیان حسین بن علی (×) در کوفه به او نامه مینویسند که ما پس از حسن بن علی (×) امامی نداریم ، عبدالله فرزند علی بن ابیطالب (×) از امام بعد از حسن بن علی خبر ندارد، اصحاب خاص امام سجاد (×) مثل کابلی از اصلیترین رکن اسلام (در اعتقاد شیعیان) یعنی امامت امام سجاد تا مدتها بی خبر هستند. وضعیت اقوام و خویشان هم بهتر از اصحاب نیست؛ محمد بن حنفیّه برادر امام حسین(×)در مساله امامت با امام سجاد منازعه میکند و از موضع خود عقب نمینشیند تا وقتی که معجزه حجر الاسود را میبیند.
عمر عموی امام سجاد نیز منکر امامت امام است. از همه مهمتر آنکه خود ائمه نیز از امامت خود بی اطلاعند. حسین بن علی (×) از پیامبر (*) درباره اسامی ائمه میپرسد و امام سجاد (×) در حادثه کربلا از وقایع آنروز از جمله شهادت پدر خود و به تبع آن از امامت خودش بی خبر بود. با تأمّل در موارد فوق باید گفت اگر نصب وجود میداشت بایستی اصحاب ائمه و یا خویشان ائمه و یا حداقل خود ائمه از آن مطلع میبودند ولی از گزارشات تاریخی فوق معلوم شد که چنین نصوصی وجود نداشته است.
تفصیل شبهه :
این شبهه توسط فیصل نور در کتاب الامامه و النصّ مطرح شده است و محور اصلی آن عدم آگاهی نسبت به نصوص امامت میباشد.
این عدم آگاهی گاهی به اصحاب ائمّه (×)، گاهی به خویشان ائمّه (×) و حتّی گاه به خود ائمّه نسبت داده شده است.
فیصل نور مدّعی است اصحاب هر سه امام یعنی امام حسن (×)، امام حسین (×) و امام سجاد (×) از نصوص امامت بی خبر بودهاند و برای هر کدام شواهدی را نقل می کند، سپس همین ادّعا را در مورد خویشان و در مورد خود ائمّه + تکرار می کند و برای هر کدام از آنها مواردی را ذکر می کند. این شواهد به ترتیب سیر تاریخی ائمه + بیان میشود.
شواهد فیصل نور بر عدم آگاهی اصحاب ائمه از نصوص امامت!
شاهد اول: اعتراض اصحاب به صلح امام حسن(×)
فیصل نور دربارۀ اعتراض اصحاب، به امام حسن (×)میگوید:
این سلیمان بن صرد خزاعی است که به وی میگوید: همواره از کار تو در تعجبیم زیرا همراه تو چهل هزار مرد جنگی از اهل کوفه بودند که همگی مُزد بگیر و آماده باش بر در خانههایشان بودند و علاوه بر آن فرزندانشان و پیروانشان نیز با آنها بودند. اینها همه غیر از شیعیانت از اهل بصره و حجازند.[۶۴]
سپس اینچنین ادامه میدهد :«ودیگری میگوید: روی مؤمنان را سیاه کردی و دیگری همانا سفیان بن لیلی است که به او میگوید یا مذلّ المؤمنین و این سفیان از ممدوحین نزد شیعه است بلکه از حواریین حسن رضی الله عنه است»[۶۵]
و پس از آن اعتراض حجر بن عدی را اینگونه نقل میکند: «و این حجر بن عدّی رضی الله عنه است که به او [حسن بن علی ع] میگوید: به خدا قسم که دوست داشتم تو در آنروز میمردی و ما هم همراه تو میمردیم و چنین روزی را نمیدیدیم!»[۶۶]
به این ترتیب فیصل نور میخواهد بگوید این اعتراضات شدید نمیتواند از کسی صورت بگیرد که امام را منصوص میداند و چنین بر میآید که اگر نصبی وجود میداشت اصحاب به خود جرأت به کار بردن این الفاظ را در مواجهۀ با فرمانده وامامشان میدادند. گرچه فیصل نور در این شبهه به این نتیجه گیری صراحتا اشاره نمیکند ولی در بخش مربوط به اعتراضات اصحاب امام سجاد به این مطلب تصریح می کند.
شاهد دوم: منصرف شدن اصحاب از قول به امامت امام حسن (×)
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:50:00 ب.ظ ]
|