۲-۸) پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیقات، شامل تحقیقاتی است که در خصوص نقش متغیرهای اقتصادی در بازار سهام و تحقیقاتی که عوامل مؤثر بر بازده غیرعادی سهام انجام شده است. این تحقیقات، در دو بخش تحقیقات خارجی و تحقیقات داخلی به شرح زیر ارائه شده است.
۲-۸-۱) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
توسعه و تکامل تحلیل های همجمعی امکان آزمون روابط بین متغیرهای اقتصادی و بازارهای سهام به شیوه های دیگر را فراهم کرد. چن و همکاران (۱۹۸۶) مبنایی برای این عقیده که یک توازن بلند مدت[۲۱] بین قیمتهای سهام و متغیرهای کلان اقتصادی وجود دارد، فراهم کردند. گرنجر[۲۲] (۱۹۸۶) پیشنهاد کرد که بررسی این ارتباط از طریق تحلیل های همجمعی صورت گیرد. مجموعهیی از متغیرهای سری زمانی هنگامی هم جمع هستند که دارای مرتبه یکسان باشند و ترکیب خطی آنان ایستا است. چنین ترکیب خطی وجود یک رابطه بلندمدت میان این متغیرها را نشان میدهد (یوهانسون و جوسیلیوس[۲۳]، ۱۹۹۰). گسترش تحلیل های همجمعی شیوه های دیگری را برای آزمون روابط بین متغیرهای اقتصاد کلان و بازدههای سهام فراهم کرد.
گلنور مراد اوغلو و کیویلسیم متین[۲۴] (۱۹۹۶) رابطه بلندمدت شاخص قیمت سهام بورس استانبول با نرخ بهره، نرخ ارز (دلار)، نرخ تورم و حجم پول را برای دوره زمانی ۱۹۸۶ لغایت ۱۹۹۳ به صورت دادههای ماهانه در اقتصاد ترکیه بررسی کردند. اجرای روش انگل گرنجر و روش یوهانسون بیان کننده این مطلب بود که شاخص قیمت سهام با متغیرهای پولی دارای رابطه بلندمدت است به طوری که رابطه شاخص قیمت سهام بورس با حجم پول مثبت، اما رابطه آن با نرخ ارز، نرخ بهره و نرخ تورم منفی است.
لی لی و زولیوف هو[۲۵] ( ۱۹۹۸) در مطالعه جدید خود با عنوان “واکنشهای بازار سهام نسبت به اعلام خبرهای اقتصادی، در شرایط مختلف اقتصادی” به بررسی تاثیر خبرهای کلان اقتصادی در اوضاع و احوال متفاوت اقتصادی بر بازار سهام ایالات متحده آمریکا پرداختند. آنان به بررسی شواهد تاثیر تغییرات پیش بینی نشده در متغیرهای اقتصادی از قبیل عرضهی پول، نرخ تنزیل و فعالیت واقعی اقتصادی بز بازار سهام پرداختند. در زمینه عرضهی پول یافته های آنان حاکی از آن بود که افزایش پیش بینی نشده در عرضهی پول منجر به افزایش فوری در نرخ بهره می شود. افزایش نرخ بهره باعث کاهش ارزش فعلی جریان های نقدی آینده و در نهایت کاهش قیمت سهام می شود.
لگ[۲۶] (۱۹۹۷) بازار سهام سنگاپور را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که شاخص سهام سنگاپور به شکل مثبتی با تقاضای پول ارتباط دارد. فانگ و لی[۲۷] (۱۹۹۰) نتایج مشابه تحقیق لگ را در بازار سهام تایوان به دست آوردند. جرد و ساتم[۲۸] (۱۹۹۹)، آچسانی و استرو[۲۹] (۲۰۰۲)، بازارهای منطقهیی کوچک از قبیل بازار نروژ و اندونزی را مورد بررسی قرار دادند. آنان دریافتند که بازدههای سهام با تغییرات در نرخ بهره ارتباط منفی، و با تغییرات قیمت نفت و فعالیتهای واقعی اقتصادی ارتباط مثبت دارد. تحقیق آچسانی و استرو نشان داد که رابطه بین قیمت سهام و نرخ تورم یک رابطه منفی است. این در حالی است که رابطه بین قیمت سهام با نرخ تورم مبهم و دو پهلوست. علاوه براین، محققان نتوانستند وجود یک رابطه قوی و مؤثر بین قیمت سهام و صادرات و نرخهای بهرهی بلندمدت را شناسایی کنند. با این وجود، آنان توانستند به یک رابطه مثبت بین قیمت سهام با تولید ناخالص داخلی، عرضهی پول و نرخ ارز دست پیدا کنند. یونگ سولی[۳۰] (۱۹۹۲) آزمون روابط علی بین بازدههای دارای فعالیت واقعی و تورم را با بهره گرفتن از داده های کشور آمریکا انجام داد و به این تیجه رسید که بر خلاف فرضیه فیشر، بازده اسمی سهام و تورم همبستگی منفی ضعیفی دارند اما، رابطه میان نرخ های بهره اسمی و تورم مثبت است. رحمان و کوزیر[۳۱] (۱۹۸۸) طی تحقیقی به رابطه معکوس میان بازده واقعی سهام و تورم در کانادا دست یافتند. در حالی که لئونارد هرناندز[۳۲] (۱۹۹۰) به رابطه معناداری میان بازده واقعی سهام و تورم رسیدند. آنرو لی[۳۳] (۱۹۹۶) در تحقیقی به این نتیجه رسید که بین بازدهی واقعی سهام و تورم رابطی منفی معناداری وجود دارد. سونگ، رمچندر و چاترات[۳۴] (۱۹۹۷) به رابطه منفی بین بازده واقعی سهام و اجزای تورم غیرمنتظره دست یافتند.
موریندل[۳۵] و عبدا… (۱۹۹۷) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که در کشورهای کره، هند و پاکستان نرخهای تبدیل ارز موجب تغییر در قیمتهای سهام می شود، اما در مورد فیلیپین به این نتیجه رسیدند که قیمت بازار سهام، موجب هدایت نرخهای تبدیل ارز می شود که این نتیجه گیری با یافته های اسمیت (۱۹۹۳) در کشورهای آلمان، ژاپن و ایالات متحده آمریکا هم خوانی داشت.
چانگ و ان چی[۳۶] (۱۹۹۸)، آزمون همجمعی یوهانسون را برای داده های فصلی از کشورهای کانادا، آلمان، ایتالیا، ژاپن و آمریکا، به کار گرفتند و نتیجه گرفتند که بین شاخص سهام ملی و برخی متغیرهای اقتصادی خاص از قبیل قیمت نفت واقعی، مصرف واقعی، عرضهی پول واقعی و تولید ناخالص داخلی واقعی در این پنج کشور یک هم سویی بلندمدتی[۳۷] وجود دارد.
کان و شن[۳۸] (۱۹۹۹) آزمونهای علیت گرانجر و همجمعی انگل- گرانجر[۳۹] را به واسطه مدل تصحیح خطای برداری به کار گرفتند و دریافتند که بازار سهام کره با متغیرهای اقتصادی از قبیل شاخص تولید، نرخ ارز، موازنه تجاری و عرضهی پول همجمع هستند. به هر حال، با بهره گرفتن از آزمون علیت گرانجر برای متغیرهای اقتصاد کلان و شاخص سهام بازار کره، محققان دریافتند که شاخص سهام کره مقدم بر متغیرهای اقتصادی نیست.
[جمعه 1401-09-25] [ 09:53:00 ق.ظ ]
|