کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



  • عدم کنترل و نظارت اجتماعی در هدفمند نمودن فرهنگ ها

عدم کنترل حکومت ها بر فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی، موجب ایجاد ناهنجاری های فرهنگی در سطح جامعه می شود. بدین روی نظارت و کنترل اجتماعی و هدفمند نمودن فرهنگ ها، مسأله ای جدی در توانمندی زنان در ایفای نقش محوریت جامعه می باشد.

  • کار مضاعف در خانه

شرایط زنان هنگامی که مجبور شدند، برای کمک به تأمین نیازهای خانواده در بیرون از خانه کار کنند، سخت تر می گردد. در کشورهای صنعتی، زنان پنجاه و شش ساعت در هفته و در کشورهای غیر صنعتی بیش از این کار می کنند.[۲۹۰]برخی از محققان بیان می دارند وضعیت اجتماعی فروتر زن، نتیجه ساخت زیست شناختی آن ها نیست، بلکه زنان فقیر با دو وظیفه متضاد مراقبت از فرزندان در خانه و همزمان با کار در بیرون خانه برای نگهداری خانواده، ناتوان می گردند.[۲۹۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • زندگی ملال آور

برخی معتقدند زندگی منزوی، ملال آور و وضعیت رقت انگیز، زنان را به سوی زندگی با فرزندانشان کشانده و سبب ایجاد بسیاری از بیماری های عصبی گردانده است. آنان در تلاش برای رهایی از زندگی ملال آورشان گرفتار سودجویان کالاهای مصرفی می شوند.[۲۹۲]

  • مصارف در آمد زنان

عده ای بر این عقیده اند که زنان درآمد خود را برای فرزندانشان هزینه می نمایند، در حالی که مردان به منافع شخصی خویش می اندیشند. به عنوان نمونه طبق بر آورد پژوهشگران در هند، مردان هشتاد در صد از درآمدی را که کسب می نمایند، صرف خودشان می کنند؛ خرید موتورسیکلت، رادیو، ساعت، رفتن به سینما، خرید مشروبات الکلی. . .و در مقابل زنان هندی نودوپنج در صد در آمد خود را صرف فرزندانشان می کنند.[۲۹۳]

  • کمبود فرصت های کسب دانش

زن در همه جوامع دچار ستم و کمبود هایی است که بر او تحمیل می شود، کمبود میدان ها و فرصت ها برای کسب علم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایی استعدادها.[۲۹۴]

  • نابرابر بودن شرایط جزائی بین زنان و مردان

در قوانین قضایی، بدون رعایت عدالت بین زنان و مردان در اجراء حکم، تفاوت هایی وجود دارد. بررسی سیستم قضایی ماساچوست نشان داد که قضات، زنان را به محکومیت های بیشتر و دوران آزمایشی طولانی تری از مردهایی که همان جرم را مرتکب شده اند، محکوم می کنند. در ماساچوست مردان در زندان های بخش و زن ها در زندان مرکزی که غیر قابل دسترسی است، قرار داده می شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:58:00 ب.ظ ]




شکل۴-۲٫ بخشی از نقشه‌ی شهر warsaw، اعمال شده به ابزار شبیه‌ساز ترافیکیTSF در راستای تولید پایگاه داده‌ی مسابقه‌ی ICDM 2010 که در این پایان نامه نیز استفاده شده است. در این نقشه، موقعیت ۲۰ مسیر مورد بررسی که نرخ ترافیکی مربوط به آنها در نظر گرفته شده است، بارنگ قرمز در نقشه نشان داده شده است.

در این فرمول نمایانگر ترافیک مربوط به tاُمین رکورد (tاُمین دقیقه) و نشانگر نرخ ترافیک rاُمین خیابان در طول tاُمین دقیقه است.
از آنجا که این داده مربوط به داده‌ی مسابقه است، داده ­ها بطور مشخص به دو مجموعه‌ی آموزشی[۱۶۲] و آزمایشی[۱۶۳] تقسیم شده اند. با بهره گرفتن از داده‌ی آموزشی مدل ارائه شده یادگیری و سپس روی داده ­های آزمایشی ارزیابی می­شوند. به منظور ایجاد شرایط مساوی برای مقایسه تکنیک پیشنهادی با دیگر روش­های ارائه شده روی این داده، آنالیزهای این پایان نامه نیز همین روند را دنبال کرده ­اند تا بتوان نتایج مربوطه روی داده‌ی آموزشی و آزمایشی را با دیگر روش­های مشارکت کنندگان مسابقه مقایسه کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

داده‌ی آموزشی

در راستای فراهم آوردن داده‌ی آموزشی ، شبیه ساز TSF، ۱۰۰ سایکل مستقل اجرا شده است که هر سایکل داده مربوط به ۱۰ ساعت (۶۰۰-دقیقه) پشت سر هم را ارائه می­دهد. از آنجا که داده ­ها در بازه های ۱ دقیقه‌ای ارائه شده اند، مجموعه‌ی داده‌ی آموزشی شامل ۶۰۰۰۰ رکورد می­باشد. همان طور که پیشتر توضیح داده شد، هر رکورد ترافیک مربوط به ۲۰ مسیر را در بر می­گیرد. بنابراین درنهایت، یک ماتریس ۶۰۰۰۰ در ۲۰ بعنوان داده آموزشی، در اختیار خواهیم داشت که برای وضوح بیشتر، به صورت برداری و نمایشی به ترتیب در فرمول (۴-۲) و شکل (۴-۲) نشان داده شده است :

(۴-۲)

داده‌ی آزمایشی

به منظور ارزیابی بهتر و طبق روال داده‌های مقایسه‌ای، مجموعه‌ی دیگری از داده ­ها شامل ۱۰۰۰ ساعت از ترافیک شبیه سازی شده، بعنوان داده‌ی آزمایشی فراهم شده است. این داده به پنجره­های ۶۰-دقیقه­ای تقسیم شده است که از هر پنجره، ۳۰ دقیقه‌ی اول آن در اختیار گذاشته شده، در حالیکه ۳۰ دقیقه‌ی بعدی، بعنوان معیار ارزیابی دقت پیش‌بینی، در نظر گرفته شده است. بطور واضح تر، با دادن نیم ساعت اول هر پنجره‌ی داده‌ی آزمایشی، هدف پیش ­بینی مجموع تعداد ماشین­ها در پریود زمانی ۱۰ تا ۲۰ دقیقه بعدی ، یعنی بازه‌ی بین دقیقه ۴۱ تا ۵۰ آن پنجره، می­باشد. بدین ترتیب بردار هدف متشکل از ۲۰ مقدار متناظر با نرخ ترافیک ۲۰ مسیر در طی ۱۰ دقیقه آینده خواهد بود. در فرمول‌های (۴-۳) و (۴-۴) به ترتیب یک پنجره تست و بردار هدف آن آورده شده است.

(۴-۳)

(۴-۴)

شایان ذکر است که پنجره‌های داده شده بعنوان داده‌ی تست، به دنبال هم نیستند و جابجا[۱۶۴] می­شوند. این بدان معناست که که این پنجره‌ها ترتیب زمانی ندارند و در واقع از پنجره­های بعدی که بدنبال پنجره‌های فعلی می‌آیند، نمی­ توان استفاده‌ای برای پیش ­بینی وضعیت ترافیکی آینده داشت. به منظور دنبال کردن بهتر ترم­های استفاده شده مربوط به داده‌های آموزشی و آزمایشی، جدول (۴-۱) آورده شده است.

جدول۴-۱٫ شرح مفاهیم و معادل ترم‌های مورد استفاده در طول متن، به­منظور ارجاع ساده‌تر وسریع‌تر به آنها. از این ترم­ها در توصیف پایگاه داده و مراحل اعمال تکنیک پیشنهادی مکرراً استفاده شده است.

ترم‌های مورد استفاده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:58:00 ب.ظ ]




مطالعه همه گیرشناسی و اجتماعی، میزان شیوع اختلال را در همه سنین در همه دوره‌های زندگی بین ۴ تا ۱۳٪ در جمعیت کلی گزارش کرده‌اند (ملسون و مارچ ۲۰۰۰) در راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی، ۱۹۹۴ سن شروع آن را از ۱۰ تا ۲۰ سالگی ذکر کرده‌اند، سیر آن را اغلب پیوسته و مدت زمان متوسط آن ۲۰ سال و بهبودی آن به خودی خود غیرمحتمل است.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تنها یک چهارم مبتلایان بهبود می‌یابند. ضمن آنکه میزان بهبودی در بیمارانی که دارای تحصیلات بالاتر، سن شروع بالاتر و دیگر اختلالات توأم روانی نیستند بیشتتر است. شیوع این اختلال در زنان بیش از مردان است (سلیگمن و روزنمان،۱۹۷۶)
۲-۳-۶٫ بحران اضطراب در نوجوانی
به ندرت اتفاق می‌افتد که در خلال فرایند نوجوانی، بحران‌های اضطراب مشاهده نشود. گواهی این اضطراب به طور ناگهانی و زمانی به صورت تدریجی ظاهر می‌شود، گاهی فراگیر است و زمانی به احساس مبهم و پراکنده‌ای محدود می‌گردد. گاهی هفته‌ها طول می‌کشد و زمانی بالعکس ما فقط در خلال چند ساعت پایان می‌پذیرد، اما صرف نظر از چگونگی بروز، شدت و مدت آن، اضطراب یک احساس بنیادی است که کمتر نوجوانی با آن بیگانه است (دادستان، ۱۳۷۸).
نوجوانی که دچار اضطراب حاد است احساس ترس ناگهانی بر او چیره می‌شود ما گویی قرار است برایش حادثه بدی رخ دهد. ممکن است بی‌قرار و ناآرام شود، به سادگی از جا بپرد و علایم جسمانی مثل تهوع، سردرد، سرگیجه و استفراغ در او ظاهر شود. فراحنای توجه و حواسش منحرف می‌شود. اختلال در خواب معمول است، ممکن است نتواند به راحتی به خواب رود، در خواب هم بی‌قرار است و به طور کلی دچار کم خوابی است و زیاد غلت می‌خورد و گاهی هم کابوس می‌بیند و در خواب راه می‌رود. اگر هیچگونه دلیل بیرونی آشکاری برای اضطراب حاد نوجوانی وجود نداشته باشد ممکن است نگران شود که این حالات او از کجا سرچشمه می‌گیرد و در اوضاع و وقایع بیرونی و نسبتا جزئی به دنبال علت آن می‌باشد. البته با بررسی دقیق‌تر معمولا روشن می‌شود که به عوامل به مراتب اساسی‌تر و پراهمیت‌تری دخیل‌اند. عواملی که ممکن است نوجوان به آن آگاهی نداشته باشد، مانند اختلال در روابط فرزند و والدین، نگرانی در مورد مشکلات بزرگ شدن و ترس و احساس گناه در مورد سائق‌های جنسی و پرخاشگری (ماسن و دیگران، ۱۳۷۷)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۴٫ احساس تعلق
قبل از پرداختن به مفهوم احساس تعلق به مدرسه باید به مفهوم مهم­تر و کلی­تری احساس تعلق اجتماعی پرداخت. انسان طبیعتاً مخلوقی اجتماعی است و از این لحاظ تثبیت شده است، نه اینکه از روی عادت، اجتماعی شده باشد، پس نمی­تواند در حالت جدا از بستر اجتماعی شناخته شود. ما در خانواده و جامعه به دنبال جایگاهی هستیم تا نیازهای اساسی خود را به امنیت، پذیرش، و شایستگی ارضا کنیم. بسیاری از مشکلاتی که تجربه می­کنیم به ترس از پذیرفته نشدن در گروههایی که برای آنها ارزش قایلیم مربوط می­شوند. تعلق اجتماعی ظاهرا یک مفهوم واحد نیست بلکه مجموعه ای از احساسات و رفتارهاست که اکتسابی بوده و در کودکی تحت تاثیر تربیت خانوادگی و آموزشهای والدینی قرار دارد. از طریق بررسی چگونگی برخورد فرد با دیگران و نوع عضویت فرد در جامعه می توان شخصیت فرد را ارزشیابی کرد. تعلق اجتماعی[۶۵] در نوع احساسات ما نسبت به دیگران و روابط با آنها تأثیر بسزایی دارد و بشاشیت و جذابیت ما تا حد زیادی از همین تعلق اجتماعی متأثر است (آدلر[۶۶]، ۱۹۵۹).
تعلق اجتماعی باعث کمک مداوم فرد به جامعه می شود تا جامعه سریعتر رشد کند و به هدفهای خود بیشتر نزدیک شود. به عبارت دیگر تعلق اجتماعی، احساس نیاز به پذیرفته شدن در یک گروه است به این امید که به فرد کمک شود تا بتواند بر ضعفهای طبیعی خود در یک قالب اجتماعی غلبه کند. انسان از اولین روز تولدش در یک زمینه اجتماعی خاص قرار می گیرد و دائما با شبکه ای از روابط اجتماعی متقابل سروکار دارد که فرد تحت تأثیر این شبکه افکار، احساسات، رفتار و هیجاناتش شکل می گیرد.
رشد و پرورش تعلق اجتماعی، باعث افزایش عزت نفس، سازگاری با محیط بیرونی، داشتن ارتیاط سازنده با دیگران، عضویت فعال در گروه های اجتماعی، افزایش آگاهی، قبول مسئولیت شخصی، رفتار مبتنی بر طیب خاطر و داشتن علاقه و صمیمیت در رابطه با دیگران می شود، که اینها خود بر سلامت روانی دلالت دارند.
بنابراین می­توان گفت که تعلق خاطر به جامعه به عنوان حسی بالنده میان مردمی که از منافع و سرنوشت مشترک برخوردارند بسیار حیاتی است و وجود جامعه متضمن علاقه و وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به رمای، کلی است (پولیوی ، ۲۰۰۰). این همان پاسخ عاطفی نسبت به (مای) بزرگ‌تر است که تجلی عینی آن این است که فرد خود را جزئی از (مای) بزرگ‌تر و جامعه را خانه خود می‌داند، به عبارتی این احساس تعلق اجتماعی است که ریشه تفاوت یک فرد از یک جامعه با افرااد جوامع دیگر است و آنچه اساس تمییز یک ایرانی از غیر ایرانی می‌شود، همین است؛ چرا که در هویت‌یابی ملی، مردم یک جامعه در این احساس با هم اشتراک دارند و به هم پیوند می‌خورند.
از نظر مارکوسکی ولاوور، وابستگی احساسی موجب تقویت و تثبیت همبستگی گروهی می‌شود، زیرا حس تعلق گروهی، به عنوان عنصر اساسی و سازنده گروه، زمینه پیوند اعضای گروه و در نتیجه پویایی گروهی را تضمین می‌کند (هومانس، ۱۹۷۲). به نقل از هومانس[۶۷] از آنجا که حس تعلق گروهی به کنش اجتماعی افراد جهت می‌دهد، مسیر دوام و توسعه گروه را نیز هموار می‌کند و از این دو، هرگونه تضعیف آن موجب تضعیف بنیان‌های اجتماعی گروه می‌شود. از آنجا که کلی‌ترین (مایی) که فرد به آن تعلق دارد جامعه است، احساس تعلق نسبت به این (ما) شرط بقا و پویایی زندگی اجتماعی است. (رفیع‌پور،۱۳۷۷)
شرایط اجتماعی از جمله عوامل تأثیرگذذار بر افزایش تعلقات اجتماعی است ما چرا که شرایط اجتماعی نامتعادل همانند وجود تبعیض و محرومیت می‌تواند سبب تصور و ادراک منفی در افراد نسبت به جامعه شود که نتیجه این ادراک، نارضایتی اجتماعی و سرخوردگی و بی‌اعتمادی عمومی است که بر احساس تعلق اجتماعی افراد مؤثر است . همچنین برخورداری از مزایای اجتماعی برابر، برای هر شهروندی لازمه ایفای نقش و حیات اجتماعی است؛ زیرا بدین صورت، مسیر فرار از تعاملات ملی و محیط اجتماعی مسدود می‌شود.
نقطه مقابل حس تعلق اجتماعی، خودخواهی و منفعت طلبی فردی است که در کنش‌های فردی جلوه‌گر می‌شود. و منع کنونی جامعه به گونه‌ای است که افراد بر اساس نیازها و علایق فردی خودشان، در جامعه رفتار می‌کنند و در حقیقت می‌توان گفت نوعی فردگرایی منفی در جامعه گسترش یافته که شرایط اجتماعی زمینه‌ساز این مسئله بوده است. (موحدی، ۱۳۸۶).
۲-۴-۱٫ نظریه­ های احساس تعلق
۲-۴-۱-۱٫ نظریه آدلر
تئوری آدلر با مفاهیم برجسته­ای هم­چون تلاش برای موفقیت و برتری، برد اشت­های ذهنی افراد، علاقه اجتماعی، سبک زندگی، و نیروی خلاق شناخته شده است. در بحث پژوهش حاضر دو مفهوم از مفاهیم فوق پیوند تنگاتنگی با موضوع احساس تعلق دارند و آن­ها عبارتند از علاقه اجتماعی و سبک زندگی.
۲-۴-۱-۱-۱٫ علاقه اجتماعی
اصل چهارم تئوری آدلر آدلر (۱۹۶۴) علاقه اجتماعی[۶۸] است. به عبارتی ارزش تمام فعالیت­های انسان را باید از زوایه­ی علاقه اجتماعی در نظر گرفت. از علاقه اجتماعی با تعابیر مشابهی مثل احساس اجتماعی، احساس جامعه نیز یاد شده است. به طور کلی این احساس وحدت با کل بشریت است و به عضویت همه افراد اجتماعی اشاره دارد. به عقیده آدلر (۱۹۶۴) کسی که علاقه­ اجتماعی رشد یافته­ای دارد، برای برتری خودش تلاش نمی­کند، بلکه برای کمال تمام انسان­ها در یک جامعه ایده­ال تلاش می­ کند. علاقه اجتماعی را می­توان به صورت نگرش ارتباط داشتن با کل بشریت و همین­طور، همدلی با هر عضو نژاد انسان تعریف کرد. علاقه اجتماعی به صورت همکاری با دیگران برای پیشرفت جامعه به جای نفع شخصی آشکار می­ شود.
به عقیده آدلر علاقه­ اجتماعی در هرکسی به صورت بالقوه وجود دارد. اما قبل از این­که بتواند به سبک زندگی سودمند کمک کند، باید پرورش یابد. علاقه­ اجتماعی از رابطه­ والد و فرزند در ماه­های اولیه نوباوگی سرچشمه می­گیرد. هرکسی از نوباوگی جان سالم به در برده، فرد مهرورزی که از مقداری علاقه اجتماعی برخوردار بوده، او را زنده نگه داشته است. بنابراین بذرهای علاقه­ اجتماعی در ماه­های اولیه زندگی کاشته می­ شود (فسیت و فیست[۶۹]، ۲۰۰۲).
آدلر (۱۹۶۴) باور داشت که پدو مادر به صورت متفاوتی بر علاقه­ اجتماعی تاثیر می­گذارند. وظیفه-ی مادر برقرار کردن رابطه­ای است که به علاقه­ اجتماعی پخته­ی کودک کمک می­ کند و حس همکاری را پرورش می­دهد. پدر در محیط اجتماعی کودک در جایگاه دوم اهمیت قرار دارد. او باید نسبت به همسرش، شغلش و جامعه نگرشی متعهدانه داشته باشد. علاوه براینف علاقه­ اجتماعی او باید در رابطه با فرزندش آشکار شود. به عقیده آدلر پدری که از جدایی عاطفی و خودکامگی برخوردار است، از رشد و گسترش علاقه­ اجتماعی جلوگیری می­ کند(فسیت و فیست، ۲۰۰۲).
علاقه­ اجتماعی معیار آدلر برای ارزیابی سلامت روانی بود و بنابراین تنها ملاک ارزش­های انسان است. از نظر آدلر علاقه­ اجتماعی تنها مقیاسی است که می­توان برای قضاوت کردن ارزش یک نفر به کار برد. علاقه­ اجتماعی معیار بهنجاری است که می­توان براساس آن ثمربخش بودن زندگی را تعیین کرد. هرچه فرد علاقه اجتماعی بیشتری داشته­ باشد از لحاظ روانی پخته­تر است. افرادی که از علاقه اجتماعی بی­بهره­اند، خودمحور هستند، و برای قدرت و برتری شخصی بر دیگران تلاش می­ کنند.
۲-۴-۱-۱-۲٫ سبک زندگی
مفهوم دیگری با احساس اجتماعی ارتباط نزدیک دارد، سبک زندگی[۷۰] است. به عقیده آدلر (۱۹۶۴) ساختار شخصیت منسجم از از سبک زندگی سالم به وجود می ­آید. سبک زندگی اشاره­ به حال و هوای زندگی دارد. سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساس­های فرد نسبت به دیگران، و نگرش نسبت به دنیا را شامل می­ شود. افرادی که سبک زندگی سالم و از لحاظ اجتماعی مفیدی دارند، علاقه اجتماعی خود را در عمل نشان می­ دهند. آن­ها فعالانه می­کوشند به عقیده آدلر سه مساله مهم زندگی یعنی، عشق صمیمانه، عشق، و شغل را از طریق همکاری، جسارت، و اشتیاق به مشارکت داشتن در رفاه دیگران حل کنند. آدلر معتقد بود افرادی که سبک زندگی مفیدی دارند، عالی­ترین شکل انسانیت را در فرایند تکامل نشان می­ دهند و احتمالاً به دنیای آینده را رونق می­بخشند.
به عقیده آدلر (۱۹۵۶) شالوده همه­ نوع ناسازگاری، علاقه­ اجتماعی رشد نایافته است که به سبک زندگی معیوب منجر می­ شود. افراد روان­رنجور غیر از اینکه فاقد علاقه-ی اجتماعی هستند، هدف­های بلندپروازانه تعیین می­ کنند، در نیای خصوصی خودشان زندگی می­ کنند و سبک زندگی خشک و جزمی دارند. ایم سه ویزگی الزاماً از فقدان علاقه­ اجتماعی سرچشمه می­گیرند. خلاصه این­که افراد به این علت شکست می­خورند که بیش از اندازه به خودشان مشغول­اند و به دیگران کمی اهمیت می­ دهند. افراد ناسازگار برای جبران کردن احساس­های بی­کفایتی خودشان، به صورت انعطاف ناپذیر عمل می­ کنند.
۲-۴-۱-۲٫ نظریه آبراهام مازلو[۷۱]
بارزترین بخش نظریه مازلو دیدگاه مازلو پیرامون انگیزش است. مازلو براین باور است که همه افراد در هر جایی به وسیله­ نیازهای اساسی یکسانی برانگیخته می­شوند. مازلو (۱۹۷۰) معتقد است که انسان با مجموعه‌ای از نیازها متولد می‌شود که به رفتار او نه تنها انرژی بلکه جهت نیز می‌دهد. او معتقد است که این نیازها سلسله مراتبی سازمان یافته‌اند و ابتدا باید نیازهای پایین‌تر ارضا شود. این نیازها تا وقتی که ارضا نشده‌اند توجه فرد را تحت الشعاع قرار می‌دهد. وقتی این نیازها ارضا شدند نیازهای طبقه بعدی توجه شخص را به خود معطوف می‌کند. اگر همه نیازهای اصلی ارضا شوند شخص به بالای این سلسله مراتب که نیازهای تعلق است می‌رسد. وقتی نیازهای ایمنی کاملا ارضا شد، نیاز به تعلق ظهور پیدا می‌کند. در مدرسه و محیط کار می‌بینیم که چگونه افراد در وقت استراحت یا غذا گرد هم جمع می‌شوند. وقتی مردم برای مدتی در انزوا باشند، اغلب نیاز به نوعی تبادل اجتماعی حس می‌شود. به نظر می‌رسد که نیاز به تعلق موجب گرد آمدن افراد خانواده به دور یکدیگر می‌شود. به­ طور کلی مازلو تقسیم ­بندی­های متفاوتی از سلسله نیازهای انسانی ارائه داد که مشهورترین آن تقسیم بندی سلسله مراتب نیازها[۷۲] است. این نیازها عبارتند نیازهای فیزیولوژیکی[۷۳]، ایمنی[۷۴]، محبت و تعلق­پذیری[۷۵]، احترام[۷۶] و خودشکوفایی[۷۷].
از آنجایی که همه نیازهای مطرح شده توسط مازلو به صورت سلسله مراتبی و زنجیره­وار به هم مربوط­اند و پرداختن به آن­ خود نیازمند پژوهش مستقلی است. در این بخش برای اجتناب از طولانی شدن بحث به نیازهای محبت و تعلق­پذیری پرداخته می­ شود. بعد از این­که افراد تا اندازه­ای نیازهای نیازهای فیزیولوژیکی، و ایمنی را ارضاء کردندف نیازهای محبت و تعلق­­پذیری، مانند میل به دوستی، میل به همسر و فرزند، نیازه به علق داشتن به خانواده، محله، یا ملت برانگیخته می­ شود. اگر نیازهای محبت و تعلق افراد در همان سن کودکی ارضاء شوند، آنان احساس عزت نفس می­ کنند و حتی بزرگسالان خودشکوفایی می­شوند که دیگر به محبت مستمر دیگران وابسته نیستند. آن­ها به عنوان بزرگسالان خودشکوفاف حتی درصورتی که تحقیر شوندف طرد شوند، و فراموش شوند، احساس-های عزت نفس خود را حفظ می­ کنند. به عبارت دیگر عزت نفس و خودشکوفایی از آن پس به ارضای نیازهای محبت و تعلق وابسته نیستند، یعنی اکنون به نیازهای سطح پایین که به آن­ها هستی بخشیده­اند وابسته نیستند. مازلو روابط میان فردی عمیق و نزدیک را به عنوان یکی از ملاک­های خودشکوفایی برشمرد، بنابراین ارزیابی­های خودشکوفایی باید از روابط میان فردی سالم را پیش بینی کنند
مازلو معتقد است که تمایل به پیوستن به سازمان‌ها از نیاز به تعلق برمی‌خیزد. اگر چه نیاز به تعلق‌پذیری به اندازه نیازهای ایمنی و بدنی، بنیادی نیست ولی هیچ شکی درباره قدرت آن وجود ندارد. مردم جان خود را به خاطر افراد مورد علاقه‌شان، یا حتی برای افراد غریبه، به خطر می‌اندازند. مردم برای حفظ سازمان‌هایی که از آنها حمایت می‌کنند، مانند دانشگاه و مدرسه تلاش می‌کنند. حفظ روابط خانوادگی از ابتدای تاریخ از ویژگی‌های انسان‌ها به شمار می‌آمده است. انسان‌ها در روابط خود با دیگران معنای زندگی را پیدا می‌کند
۲-۴-۱-۳٫ نظریه ویلیام گلاسر[۷۸]
گلاسر (۲۰۰۳) ابتدا تئوری واقعیت درمانی[۷۹] را مطرح کرد و سپس برای تکمیل دیدگاه واقعیت درمانی نظریه انتخاب[۸۰] را مطرح کرد. در واقعیت درمانی واژه­ی شخصیت و واژه هویت تقربیاً مترادف هم آمده­اند. واقعیت درمانی هویت را جزء لازم و اساسی تمام انسان­ها در همه فرهنگ­ها می­داند که از لحظه تولد تا مرگ ادامه می­یابد. گلاسر معتقد است که هر فردی یک هویت متصور دارد، بدان وسیله احساس موفقیت یا عدم موفقیت نسبی می­ کند. گلاسر هویت را به دو بخش هویت توفیق[۸۱] و هویت شکست[۸۲] تقسیم می­ کند. در اغاز هویت همه کودکان هویت توفیق است ولی بعداً مقارن سن به مدرسه رفتن هویت شکست نیز ظاهر می­ شود. افرادی که هویت شکست دارند بی کسی را به شدیدترین وجه ممکن احساس می­ کنند و در حل مشکلات و معضلات زندگی با دشواری­های بسیاری روبرو هستند. در عوض کسانی که هویت موفقی دارند یا اصلاً احساس تنهایی نمی­کنند یا اینکه حداقل آن را احساس می­ کنند. به علاوه این گروه به نحو سازنده­ای با مشکلاتشان درگیر می­شوند و احساس ارزشمندی و عشق می­ کنند. بنابراین از نظر گلاسر افراد موفق دو خصیصه­ی بارز دارند. یکی آن­که مطمئن هستند که شخص دیگری در این دنیا آن­طوری که هستند به دلیل خصوصیاتی که دارند دوست می­دارد، و آن­ها نیز متقابلاً فرد دیگری را در زندگی خود دارند که نسبت به او عشق می­ورزند. دوم این­که آن­ها این درک و احساس را دارند که انسان­های با ارزشی هستند، و حداقل یک نفر در این دنیا آن­ها را با ارزش می­انگارد.
به عقیده گلاسر هویت به طرق مختلفی رشد می­یابد. یکی از راه­های تکوین هویت داشتن ارتباط و درگیری عاطفی با خود و دیگران است. رشد هویت براساس آن چیزهایی است که دوست داریم مارا ارضاء می­ کنند. زیرا در مواردی که مورد محبت قرار می­گیریم در ما تاثیر روانی عمیقی برجای می­گذارند. اساس تشکیل هویت تلاش­ها و فعالیت­هایی است که علاقه­مند به تعقیب آن­ها هستیم و بر اثر تلاش­ها و فعالیت­های خود در می­یابیم که ما که هستیم و چگونه عمل می­کنیم. برخلاف سایر مکاتب که در آن­ها انواع مختلف غرایز و کشش­ها به مثابه اجزای اصلی تشکیل دهنده شخصیت مورد بحث قرار می­گیرند، در واقعیت درمانی اعتقاد بر آن است، یکی از نیازهای برجسته انسان، نیاز به اساسی اجتماعی به هویت است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می­ شود. این نیاز همان نیاز هویت فردی است که با هویت اجتماعی فرد ارتباط نزدیکی دارد. نیاز به درگیری عاطفی جز لایتجزای لرگانیزم یه حساب می ­آید که نیروی کشش درونی اولیه برای هدایت تمام رفتار لست. مبادله محبت، قبول مسئولیت، داشتن هدف، و پذیرش واقعیت در تکوین هویت مؤثرند (شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۹۰).
۲-۴-۱-۳-۱٫ گلاسر و نظریه نیازها
واقعیت درمانگران معتقدند که مشکل اغلب درمانجویانی که به مشاوره مراجعه می­ کنند اغلب این است که آن­ها درگیر رابطه­ ناخوشایند یا فاقد چیزی هستند که بتوان رابطه نامید. بیشتر مشکل درمانجویان از ناتوانی آنان در برقراری رابطه، صمیمی شدن با دیگران یا برقرار کردن رابطه­ای رضایت بخش با حداقل با یک نفر در زندگی ناشی می­ شود. نظریه انتخاب گلاسر (۲۰۰۳) اعلام می­دارد که ما به صورت لوح سفید به دنیا نیامده­ایم که منتظر بمانیم تا نیروهای پیرامون ما را به صورت بیرونی باانگیزه کنند. بلکه ما با پنج نیاز که به صورت ژنتیکی رمزگذاری شده ­اند به دنیا می­آییم: نیازهای بقاء، محبت و تعلق­پذیری، قدرت یا پیشرفت، آزادی یا استقلال و تفریح، ما را در زندگی برانگیخته می­ کنند. هریک از ما از تمام این نیازها برخورداریم ولی نیرومندی آن­ها تفاوت دارد. برای مثال، همگی به محبت و تعلق­پذیری نیاز داریم ولی برخی بیشتر از دیگران به محبت نیاز دارند. نظریه انتخاب براین اصل استوار است که چون به طور ذاتی موجوداتی اجتماعی هستیم، نیاز داریم محبت کنیم و محبت ببینیم. گلاسر (۲۰۰۳) معتقد است که نیاز به محبت محبت کردن و تعلق­پذیری نیاز نخستین است زیرا ما برای ارضاء کردن سایر نیازها به افراد محتاج هستیم. در ضمن ارضاء کردن این نیاز از همه نیازها دشوارتر است زیرا باید فرد یاری بخشی داشته باشیم تا به ما کمک کند این نیاز را ارضاء کنیم.
۲-۴-۱-۴٫ نظریه بالبی
الگوهای فعال درونی درباره خود و دیگران، توسط بالبی در سال ۱۹۷۳، مطرح شدند. می‌خواهند سازمان درونی رفتار و احساسات دلبستگی را نشان دهند. در آزمون موقعیت بیگانه ماری اینثورث[۸۳] را نشان دهند. در آزمون موقعیت بیگانه اینثورث رفتار نوزادان طی مرحله بازگشت مجدد با نگاره‌های دلبستگی‌شان پس از جدایی مختصر، یک نمونه کلاسیک برای کیفیات مختلف راهبردهای دلبستگی است. مفهوم مورد نظر بالبی از الگوهای فعال درونی خود و دیگران تحول یک سازمان هیجانی درونی از دلبستگی و جستجوگری را به نظر می‌آورد. فرد در حال رشد، از اشخاص مورد دلبستگی به عنوان پایگاه ایمن برای امنیت روانشناختی استفاده می‌کند در همان حال که به دانستن دیدگاه سایر اشخاص از جهان، در مقایسه با دیدگاه‌های خویش دست می‌یازد ، تجارب دلبستگی اولیه، اطلاعاتی را درباره خود و مراقبین اولیه به کودک ارائه می‌نمایند که وی آن‌ها را به صورت بازنمایی‌های ذهنی یا در قالب الگوهای فعال درونی، سازماندهی می‌کند. الگوهای فعال درونی را می‌توان به عنوان قوانین هشیار یا ناهشیار برای سازماندهی اطلاعات مربوط به دلبستگی و دریافت یا محدودیت در دستیابی به چنین اطلاعاتی تعریف کرد. این اطلاعات به احساسات، تجارب و افکار مربوط به دلبستگی ربط دارد؛ بنابراین فرض بر این است که تحول و سازمان‌بندی این بازنمایی‌های درونی به تفاوت‌های فردی در کیفیت بهداشت روانی منجر می‌شود (پروین و جان، ۱۳۸۵).
۲-۴-۱-۴-۱٫ دلبستگی
دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می‌کنیم، طوری که باعث می‌شود وقتی با آنها تعامل می‌کنیم، احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم، احساس آرامش کنیم. نوباوگان در پایان سال اول زندگی، به افراد آشنایی که نیازهای جسمانی آنها را برآورده کرده‌اند، دلبسته می‌شوند (پروین و جان، ۱۳۸۵).
به بچه‌های این سن نگاه کنید که چگونه برای توجه خاص، والدین خود را انتخاب می‌کنند و روی آنها انگشت می‌گذارند. برای مثال، وقتی، که مادر وارد اتاق می‌شود، فرزند او لبخند دوستانه عمیقی می‌زند. وقتی مادر او را بغل می‌کند، صورت مادر را نوازش می‌کند، موی او را می‌کاود و تنگ به او می‌چسبد. وقتی احساس ترس یا اضطراب می‌کند، به آغوش او پناه می‌برد و به او می‌چسبد. (شریفی، حسین، ۱۳۸۶: ص ۱۹) تعریف معنی روانشناختی تعلق مدرسه‌ای این است که دانش‌آموزان تا چه اندازه خودشان را به عنوان افراد با ارزش و مورد احترام جامعه مدرسه درک می‌کنند (گودناو[۸۴]، ۱۹۹۲). یک معنی تعلق، انگیزش اصلی انسان برای رفتار تعریف شده است (بامیتسر، ۱۹۹۵). تعلق مدرسه‌ای یا احساس اینکه فرد به عنوان عضوی از جامعه مدرسه مورد ارزش و احترام است، با پیامدهای رفتاری شامل انگیزش و پیشرفت بالایی ارتباط دارد (گودناو و گرادی، ۲۰۰۲).
۲-۴-۱-۴-۱-۱٫ موضوعهای دلبستگی- به چه کسی دلبسته شویم؟
شافر و امرسون شف کردند که مادر معمولاً اولین فردی است که موضوع دلبستگی خاص قرار می­گیرد.۶۵ درصد موارد با این همه در ۵ درصد موارد اولین دلبستگی متوجه پدر یا پدر بزرگ می شود و ۳۰ درصد موارد اولین دلبستگی به طور همزمان مادر و شخص دیگری را در بر می گیرد.به علاوه تعداد دلبستگی ها به سرعت افزایش می یابد و در ۱۸ ماهگی تنها ۱۳ کودک از مجموعه ۶۰ کودک فقط به یک نفر دلبستگی نشان داده اند و نزدیک یک سوم آنها به چهار نفر یا بیشتر دلبسته بوده اند. در واقع مفهوم دلبستگی به صورتی که در ابتدا مطرح شده بود محدودتر شده است. چون کودکان با پدربزرگ و مادربزرگ وخواهران و برادران خود روابط دایمی دارند. این روانشناسان پیشنهاد می کنند که نظریه و تحقیق باید شبکه اجتماعی را در بر گیرد.شبکه روابط با اشخاصی که برای فرد اهمیت دارند با این هدف، لامب [۸۵] درباره دلبستگی تحقیقی انجام داده است. تحقیق او نشان می دهد که کودک ۸ ماهه آمریکایی بین پدر و مادر هیچ ارجحیتی قایل نمی شود (دبلیو، ۱۳۷۶).
جایگاه پدر در دلبستگی :نقشی متفاوت به علت اثر عمیقی که سنت روان کاوی به پژوهشگران آمریکایی گذاشته است. آنها مطالعات خود را تقریباً به روابط مادر – فرزند محدوده کرده اند و نقش پدر را خیلی کم به حساب آورده اند. در طول ۱۵ سال گذشته دیدگاه ها تا اندازه ای عوض شده است.در تفکر روانشناسان نسبت به اهمیت پدر در رشد کودک نوعی تحول به وجود آمده است در حال حاضر آنها معتقدند که وجود پدر برای تشکیل خود پنداری کودک عملکرد شخصیت و رضایت کلی او از زندگی کمکی بزرگی است. مردان بیش از پیش معتقدند که رابطه نزدیک با فرزندان برای هر دو طرف امتیازهایی دارد (آذربایجانی، ۱۳۸۲).
مدتهای طولانی متخصصان رشد کودک معتقد بودند که زنان بیشتر از مردان آمادگی دارند که وظایف مادری را بر عهده بگیرند. در حال حاضر پژوهشگران زیادی متقاعد شده اند که مردان به اندازه زنان توانایی رسیدگی و مراقبت از کودکان را به طور بالقوه دارند. پارک[۸۶] و همکارانش در بیمارستانها، رفتار والدین نوزادان را مطالعه کردند. پدران در مقابل صداهای آوایی و حرکات کودکان خود به اندازه مادران واکنش نشان می دهند. پدران به شیوه مادران به کودک دست می زنند، نگاه می­ کنند. با او حرف می زنند و او را تکان می دهند و می بوسند. با این همه واکنش نسبت به صداهای آوایی کودک خود پدران بیش از مادران تمایل دارند حرف بزنند، در حالی که مادران تمایل دارند کودک را لمس کنند پدران وقتی با کودک خود تنها می شوند، خود را بیش از مادران فداکار، حامی و مشوق نشان می دهند. پدران بیشتر از مادران تمایل دارند کودک را در بغل بگیرند و به او نگاه کنند.مادران تنها در نوع تحریک از پدران جلو می افتند.آنها برای فرزند خود بیشتر لبخند می زنند یا بیشتر می خندند.به علاوه پدران نیز به اندازه مادران می توانند تغییرات ناگهانی رفتار کودک را درست تفسیر کنند و نسبت به آنها واکنش نشان دهند.همچنین آنها می توانند به اندازه مادران در مقابل علائم ناراحتی مثل عطسه، سرفه و استفراغ واکنش سریع نشان دهند در این مورد پدران مانند مادران کودک را ورانداز می کنند و با او حرف می زنند.با این همه وقتی پدر و مادر هر دو حضور دارند پدر دوست دارد مراقبت بچه را به عهده مادر بگذارد (آذربایجانی، ۱۳۸۲).
مطالب یاد شده به این معنا نیست که پدر و مادر می توانند جای یکدیگر را بگیرند.هر یک در مورد تربیت و رشد کودک سهم منحصر به فردی دارد. تحقیقات نشان میدهد که روابط مادر و کودک و پدر و کودک از نظر کیفیت تفاوت دارند و رشد کودک را به شیوه متفاوت تحت تأثیر قرار می دهند.در صورتی که پدران بازیهای فیزیکی را دوست دارند با این همه نباید نتیجه گرفت که تحریکات والدین یکی به دیگری برتری دارند.آنها فقط با یکدیگر تفاوت دارند.هر والدی کودک را در معرض تجربه های مختلف قرار می دهد. به همین دلیل حضور پدر برای رشد عاطفی کودک اهمیت دارد. تحقیقات نشان می دهد که غیبت پدر ظاهراً پس بچه ها را بیش از دختر بچه ها آسیب می رساند.
پس بچه ای که پدرس غیبت دارد، در مقایسه با پس بچه های دیگر قضاوتهای اخلاقی ضعیف نشان می دهند.او تمایل دارد اهمیت یک جرم را بر اساس خطر گرفتار شدن یا تنبیه شدن ارزیابی کند نه بر اساس روابط اشخاص یا مسئولیت اجتماعی باز هم یافته ها نشان می دهد که نبود رابطه موزون پدر – پس بر کل نتایج تحصیلی و آزمونهای هوش پسر اثر منفی دارد. هر چه کودک پدر خود را در سن پایین­تر از دست بدهد یا هر چه غیبت پدر طولانی تر باشد پیامد منفی آن به همان اندازه بیشتر خواهد بود (آذربایجانی، ۱۳۸۲)
۲-۴-۱-۴-۲٫ انواع دلبستگی
ماری انس و ورث و همکارانش برای درک کیفیت دلبستگی در رابطه والدین- فرزند روشی تحت عنوان موقعیت نا آشنا فراهم آوردند.این روش از یک سری هشت موقعیتی تشکیل می شود که در آن آزمایشگران کودکان را در سالن بازی- سالنی که قبلاً آن را ندیده اند مورد مشاهده قرار می دهند.آنها به کودک اجازه می دهند که درباره اسباب بازی به کنجکاوی بپردازد و در حضور و در غیاب مادر خود با یک فرد بزرگسال ارتباط برقرار کنند.
این روانشناس در جریان تحقیق خود تفاوتهای رفتاری کودکان، مخصوصاً شیوه واکنش آنها در مقابل بازگشت مادران را مورد توجه قرار داده است. تقریباً برای ۶۰ درصد کودکان از لحظه­ای که می­توانستند در محیط کنجکاوی کنند،مادر برای عقب نشینی آنها ارزش اساسی داشت. پس از پایان جدایی منبع قوت قلب بود. وقتی مادران اتاق را ترک می کردند و بلافاصله بر می گشتند کودکان از آنها به گرمی استقبال میکردند. کمتر عصبانی می شدند و نشان می دادند که دوست دارند بغل شوند و قوت قلب بگیرند. اینثورث، این گروه را (کودکانی که دلبستگی آرام بخش پیدا کرده اند نامیده است.)(دلبستگی نوع B) . تقریباً ۱۰ درصد کودکان نمی خواستند مادر خود را به هنگام بازگشت ببینند، این گروه( کودکان فراری) نامیده می شوند .(دلبستگی نوع A ) . تقریباً ۲۰ درصد کودکان از کنجکاوی در محیط تازه اجتناب می کردند از مادر خود اویزان میشدند و خود را از شخص بیگانه پنهان می کردند.با این همه در بازگشت مادر تمایل داشتند با او تماس بدنی داشته باشند و درعین حال به گریه کردن، وول خوردن و پس زدن مادر ادامه دهند. این گروه کودکان دو سوگرا نامیده شده اند (دلبستگی نوع C).
اخیراً پژوهشگران گروه دیگری تحت عنوان ( کودکان در هم ریخته و گم گشته) دلبستگی نوع D تشخیص داده اند. کودکان انواع A وB و C برای واکنش در مقابل استرس جدایی و بازییها راهبردی منسجم اتخاذ می کنند در حالی که کودکان نوع D ظاهراً از هر نوع راهبرد سازگاری منسجم محرومند. به عقیده انس و ورث دلبستگی نوع A وB وC متجلی شده در موقعیتهای تازه کیفیت مراقبتهای مادرانه در طول اولین سال زندگی کودک را منعکس می کنند. کودکی ه برای خود دلبستگی آرام بخش تشکیل داده است ( نوع B ) ظاهراً مراقبتهای مادرانه منسجم، حساس و عاطفی دریافت کرده است از طرف دیگر هر چند که مادران تحت تأثیر خلق کودکان خود قرار می گیرند به نظر می رسد که این تحت تأثیر قرار گرفتن، مهمترین عامل تعیین کننده شیوه واکنش مادر در مقابل علایم و نیازهای کودک خود باشد. در مجموع پژوهشگران دیگر مشاهدات انس و ورث را، هر چند که احتمالاً رابطه به اندازه ای که او در ابتدای کار پیشنهاد کرده بود قوی نیست تأیید کرده اند به علاوه کیفیت رابطه پس از آن که تشکیل می شود الزاماً پایدار نیست. رفتار دلبستگی کودک این پیش بینی را نیز ممکن می سازد که عملکرد او در زمینه های دیگر چگونه خواهد بود به نظر می رسد که انگیزش عمیقی با دلبستگی آرام بخش همراه باشد و طبق برخی مطالعات بین درجه استحکام دلبستگی و رشد شناختی رابطه وجود دارد. اما بین درجه استحکام در روابط اجتماعی بعدی نیز احساس می شود. مثلاً طبقاتی که در آزمایش موقعیت نا آشنا تشخیص داده شده است. رابطه اجتماعی کودک کودکستانی با مربیان و همسالان را پیش بینی می کند. کودکستانی هایی که با مادر خود دلبستگی محکم برقرار کرده اند اجتماعی ترند به آسانی شریک می شوند و در ایجاد و نگه داری رابط متقابل توانایی بیشتری نشان می دهند.همچنین این کودکان به آسانی می پذیرند که مادر به خواهران و برادران بزرگتر که دلبستگی آرام بخش با مادر خود برقرار کرده اند نسبت به دیگران آمادگی بیشتری دارند که به خواهران و برادران کوچکتر خود کمک کنند و از آنها مراقبت به عمل آورند.کودکان نوع B وقتی در موقعیت استرس آور یاد شده قرار می گیرند مقاومتر و پایدارتر به نظر می رسند. این مشاهدات با فرضیه های نظریه پردازان دلبستگی مطابقت دارد. طبق این فرضیه کودکی که به والدین خود دلبستگی عمیق پیدا می کند از آنها طرحواره هایی در معنای اشخاص مهربان و عاطفی فراهم می آورد.این کودک در مورد خود نیز طرحواره هایی در معنای کسی که شایستگی محبوبیت پرستاری و حمایت شدن را دارد فراهم می آورد. بر عکس کودکی که دلبستگی آرام بخش تشکیل نمی دهد و والدین خود را غیر عاطفی و نا مهربان و خود را برای محبوب و پشتیبانی شدن ناشایست تجسم می کند (دبلیو، ۱۳۷۶).
۲-۴-۱-۴-۳٫ ثبات دلبستگی
در تحقیقات انجام گرفته معلوم شد که اگر چند سال بعد هم کودک را در موقعیت نا آشنا مجدداً آزمایش کنند. نوع دلبستگی او کاملاً ثابت می ماند مگر آنکه وضعیت زندگی خانواده او تغییراهای عمده ای کرده باشد. رخدادهای پر فشار زدگی ممکن است بر نوع پاسخ دهی والدین کودک اثر بگذارد و این خود بر احساس امنیت کودک اثر می نهد.همچنین به نظر می رسد که الگوی دلبستگی کودکان به نحوه مدارای آنها با اتفاقات جدید در سالهای بعد بستگی داشته باشد. مثلاً یکی از بررسیها به این صورت بود که برای بچه های دو ساله مسئله ای را مطرح کردند به نحوی که حل آنها مستلزم استفاده از ابزار بود. برخی از این مسائل در حد قابلیت کودک و بقیه واقعاً دشوار بود.کودکان نوپایی که در دوازده ماهگی در طبقه دلبستگان دارای احساس امنیت قرار گرفته بودند با شوق و پشتکار به حل این مسائل پرداختند و هر گاه با مشکلی روبه رو شدند زاری یا خشم چندانی نشان نداند بلکه از بزرگسالان حاضر در محل کمک طلبیدند ولی آنهایی که در کودکی جزء دلبستگان بدون احساس امنیت بودند به نحوی کاملاً متفاوت عمل کردند. فوراً سر خورده و خشمگین شدند از دیگران کمک چندانی نگرفتند و راهنمایی بزرگترها را اغلب نادیده گرفتند یا رد کردند و خیلی زود از تلاش برای حل مشکلات دست کشیدند (ایتنکسون و دیگران، ۱۳۸۳).
در بررسی دیگری رفتار اجتماعی بچه های مهد کودک (۵/۲ ساله) را مطالعه کردند به این صورت که ارتباط های مبتنی بر دلبستگی آنها را در پانزده ماهگی سنجیدند و دیدند که بچه هایی که در این سن در گروه دلبستگان دارای احساس امنیت قرار می گیرند. اغلب رهبران اجتماعی می شوند، چون مشارکت و ابتکار عمل زیادی به خرج می دهند و اغلب کودکان دیگر از آنها پیروی می کنند. معلمهای این بچه ها آنها را خود هدایتگر و مشتاق یادگیری می دانستند..بچه های دلبسته بدون احساس امنیت اغلب از اجتماع کناره می گرفتند و نمی توانستند بر تردیدی که برای مشارکت در فعالیتها داشتند غلبه کنند. معلمانشان نیز کنجکاوی آنها را به پدیده های جدید و قدرت آنها در نیل به اهدافشان کم می دانستند این تفاوتها باهوش آنها ارتباطی نداشت (ایتنکسون و دیگران، ۱۳۸۳).
ماین و همکاران (۱۹۸۵) بیان داشتند در پژوهش از کودکان ۶ ساله خواسته شد تا روابط خود را با خانواده شان ترسیم کنن بازنمایی این کودکان از ارتباط خود با دلبستگی آنها در شیر خوارگی ارتباط معنی دار داشت. در نتیجه این پژوهشها استنباط می شود که کیفیت دلبستگی در این سنین ثابت باقی مانده است در تحقیق دیگری که روی کودکان خانواده های متوسط با محیطی ثابت انجام شده است نشان داده دلبستگی از لحاظ کیفیت در طول زمان کاملاً ثابت باقی مانده است. البته مدارک زیادی نیز وجود دارد که نشان می دهد که تغییر در الگوهای مراقبتی در طول شیرخوارگی و اوایل کودکی می ­تواند منجر به تغییر کیفیت ارتباط دلبستگی شود.گرچه سیستم های دلبستگی کودکان با تمرکز به مراقبین اولیه رشد می یابد. باید تأکید کرد که سیستمی پویاست و به سرعت گسترش می یابد تا کودکان بتواند با دیگران مانند مراقبین ثانویه معمولاً پدر، همچنین برادر و خواهر ارتباط برقرار کنند.به عبارتی همچنان که سیستم دلبستگی به دیگران توسعه پیدا می کند طبیعت اصلی آن ثابت باقی می­ماند (وفائیان، ۱۳۸۵).
اگر کودک دلبستگی ایمن با مراقبین اولیه خود برقرار کند احتمالاً دلبستگی ایمن را نیز با دیگران به دنبال خواهد داشت. بنابر این رابطه دلبستگی با مراقبت نخستین نوع الگوی دلبستگی فراهم می آورد این الگو به دیگر اعضا خانواده بسط داده می شود.کسانی که انتظار می رود پیوند هیجانی مشابه را با کودک برقرار کنند.علاوه بر این افراد معمولاً به دلبستگی بنا شده در زمان کودکی می پردازد. تا روابط زمان نوجوانی و بزرگسالی. پژوهش های دیگر نشان دادهاند که اگر سطح تنیدگی بالا باشد با اوضاع خانوادگی با تغییرات دردناکی مواجه می شود برخی تغییر جهتی از دلبستگی ایمن به دلبستگی نا ایمن نشان می دهند و اگر تغییر در موقعیت خانواده همراه با کاهش تنش باشد نوزادان در طول زمان به سمت دلبستگی ایمن تر گرایش پیدا می کنند ( وفائیان، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:57:00 ب.ظ ]




‏۲-۲-۱-۵-‏الف. به باور خطیب رهبر در دستور زبان فارسی (۱۳۰۰-ص۲۲۹)‏ « برای» در معانی زیر استفاده میشود:

‏۱-‏ اختصاص :
گوسفند از برای چوپان نیست بلکه چوپان برای خدمت اوست ص۴۶ گلستان سعدی، تصحیح فروغی
اما چون سوگند در میان است از جامه خانۀ خاص برای تشریف و مباهات یک تخت جامه … برگیرم
ص۲۷ منتخب ‏کلیله و دمنه
‏۲-‏ تعلیل :
میل جهانیان بدوستان برای منافع است و پرهیز از دشمنان برای مضار. ص۲۲۱ منتخب کلیله و دمنه

‏۲-۲-۱-۵-‏‏ب.‏ به گفته انوری و احمدی گیوی ص۲۶۱‏ مهمترین موارد کاربرد «برای» اینها هستند:
‏‌أ.‏ در بیان علت و در معنی (به سبب)، (به جهت)، (به منظور) به کار می رود : ‏
این سه کلاغ برای در آوردن در چشم میشی او آمده بودند. هدایت (سگ ولگرد، ص۲۸)‏
‌ب. ‏در معنی (نسبت به)، (در حق)، (دربارۀ) :
او احتیاج داشت که مهربانی خودش را به کسی ابراز کند برایش فداکاری بنماید. هدایت (سگ ولگرد، ‏ص۲۴)‏
‏‌ج. ‏به معنی (از بهر) : ‏
‏‌چیزی برایم باقی نمانده.‏
۲-۲-۱-۵-‏ج. شریعت :
شریعت حرف اضافه «برای» را نادیده گرفته است و تنها در بخش حروف اضافه مرکب به عنوان مثال به مواردی چون «از برای» اشاره کرده است و ظاهرا برای «برای» هویت حرف اضافه مستقل قائل نبوده است.
‏۲-۲-۱-۵-‏‏د. ‏دستور پنج استاد
در این اثر نیز همچون اثر شریعت «برای» جزو حروف اضافه مستقل محسوب نشده است و در بخش حروف اضافه مرکب به مواردی چون «از برای» اشاره شده است.
‏۲-۲-۱-۶.تقسیم معانی حرف اضافه «در»
‏۲-۲-۱-۶-‏الف. خطیب رهبر در دستور زبان فارسی (ص۳۳۳)‏ کاربردهای در را در معانی زیر می‏داند :
۱- الصاق :
‏‌أ.‏ الصاق حقیقی :
رسید آنگهی تنگ در شاه روم خروشید کای مرد بیداد شوم ص۱۲۱ج۱شاهنامه، چاپ بروخیم
‏‌ب. ‏الصاق مجازی :
خداوندا هرکه در تو رسید، غمان وی برسید. ص۲۰کشف الاسرار میبدی

۲-‏ تعلیل :
سپس یعقوب آن رای بپسندید و دانشمندی را هم برین جمله بسوی محمد ابراهیم فرستادند و محمدابراهیم درین پیغام ‏خوشدل شد و لشکر را بدان طرف برد. ص۳۰۸منتخب جوامع الحکایات عوفی
۳- ‏تکثیر در وصف :
امیر المؤمنین المستظهر بالله نامه در نامه و پیک در پیک روان کرده بود باصفهان. ص۵۴چهار مقالۀ عروضی
۴-‏ توضیح :
الحق هیچ باقی نگذاشت و سخن را بآسمان علیین برد و در عذوبت بماء معین رسانید. ص۴۰چهار مقالۀ نظامی ‏عروضی
‏۵-‏ حال :
امیر محمد را بقلعۀ کوهیز موقوف کردند، سپس آنکه همه لشکر در سلاح صف کشیده بودند.
ص۳تاریخ بیهقی، ‏تصحیح دکتر فیاض
‏۶-‏ رای مفعولی و تعدیه :
‏‌أ. ‏رای مفعولی :
بونصر در رکابش بوسه داد و گفت خداوند باقی باد. ص۳۴۱تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
‏‌ب. ‏تعدیه :
گرمای آفتاب ایشان را میرنجانید، در موسی بنالیدند. ص۱۲۶ج۱تفسیر ابو الفتوح، تصحیح طباطبایی
۷- ‏سوی و جانب :
چون گامی چند برفت سگان او را بدیدند، نشناختند در او دویدند. ص۱۹۸اسرار التوحید
‏۸- ‏ظرفیت :
‏‌أ.‏مکانی :
و من که بو الفضلم پیش از تعبیه لشکر در رفته بودم. ص۴۵۶ تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
‏‌ب. ‏زمانی :
امیر شهید آنجا برفت تا نزدیک لشکر او رسید. چون دیبال خبر یافت در وقت بگریخت. ص۸۳زین الاخبار ‏گردیزی
‏‌ج. ‏مجازی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:57:00 ب.ظ ]




4ـ حداقل میانگین امتیاز داده شده به متغیرقابلیت ها 1، حداکثر آن 5 و میانگین امتیاز این متغیر 9549/3 می باشد که از میانگین مورد انتظار ( امتیاز 3 ) بیشتر می باشد. همچنین انحراف معیار امتیازات داده شده به این متغیر برابر59418/0 می باشد. توصیف متغیر مزیت رقابتی در جدول (5-4) نشان داده شده است.
جدول (5-4) توصیف متغیر قابلیت ها

متغیر

میانگین

میانه

مد

انحراف معیار

واریانس

چولگی

کشیدگی

قابلیت ها

9549/3

8750/3

25/4

59418/0

353/0

219/0

221/0

5-2-2) نتایج آمار استنباطی
براساس نتایج حاصل از مدل ساختاری اولیه، می توان نتیجه گیری کرد:
فرضیه 1- بین سرمایه فکری و قابلیت ها ارتباط مثبت وجود دارد.
ضریب t برای این مسیر 27/4 می­باشد، بنابراین این فرضیه تأیید می­گردد. یعنی سرمایه فکری با قابلیت­ها رابطه دارد. با توجّه به تخمین استاندارد مدل، ضریب بتای استاندارد این مسیر 66/0 می­باشد که بیانگر تأثیر مستقیم و مثبت سرمایه فکری بر قابلیت­ها (مخصوصاً قابلیت ­های نوآوری) است. یعنی به ازای یک واحد افزایش در سرمایه فکری، به میزان 66/0 واحد بر قابلیت­ها افزوده می­گردد. ضریب تعیین این مسیر نیز 43/0 می­باشد. بدین معنی که 43 درصد از تغییرات قابلیت­ها توسط سرمایه فکری توضیح داده می­ شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرضیه 2- بین کارآفرینی و قابلیت ها ارتباط مثبت وجود دارد.
ضریب t برای این مسیر 64/2 می­باشد، بنابراین این فرضیه تأیید می­گردد. یعنی کارآفرینی با قابلیت­ها رابطه دارد. با توجّه به تخمین استاندارد مدل، ضریب بتای استاندارد این مسیر 39/0 می­باشد که بیانگر تأثیر مستقیم و مثبت کارآفرینی بر قابلیت­ها است. یعنی به ازای یک واحد افزایش در کارآفرینی، به میزان 39/0 واحد بر قابلیت­ها افزوده می­گردد. ضریب تعیین این مسیر نیز 15/0 می­باشد. بدین معنی که 15 درصد از تغییرات قابلیت­ها توسط کارآفرینی توضیح داده می­ شود.
فرضیه 3- بین سرمایه فکری و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.
ضریب t برای این مسیر 61/2 می­باشد، بنابراین این فرضیه تأیید می­گردد. یعنی سرمایه فکری با مزیت رقابتی رابطه دارد. با توجّه به تخمین استاندارد مدل، ضریب بتای استاندارد این مسیر 76/0 می­باشد که بیانگر تأثیر مستقیم و مثبت سرمایه فکری بر مزیت رقابتی است. یعنی به ازای یک واحد افزایش در سرمایه فکری، به میزان 76/0 واحد بر مزیت رقابتی افزوده می­گردد. ضریب تعیین این مسیر نیز 57/0 می­باشد. بدین معنی که 57 درصد از تغییرات مزیت رقابتی (مخصوصاً سازه­های زمان و هزینه) توسط سرمایه فکری توضیح داده می­ شود.
فرضیه 4- بین قابیلت ها و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.
ضریب t برای این مسیر 41/4 می­باشد، بنابراین این فرضیه تأیید می­گردد. یعنی قابلیت­ها با مزیت رقابتی رابطه دارد. با توجّه به تخمین استاندارد مدل، ضریب بتای استاندارد این مسیر 36/0 می­باشد که بیانگر تأثیر مستقیم و مثبت قابلیت­ها بر مزیت رقابتی است. یعنی به ازای یک واحد افزایش در قابلیت­ها، به میزان 36/0 واحد بر مزیت رقابتی افزوده می­گردد. ضریب تعیین این مسیر نیز 12/0 می­باشد. بدین معنی که 12 درصد از تغییرات مزیت رقابتی توسط قابلیت­ها توضیح داده می­ شود.
فرضیه 5- بین کارآفرینی و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.
ضریب t برای این مسیر 42/3 می­باشد، بنابراین این فرضیه تأیید می­گردد. یعنی کارآفرینی با مزیت رقابتی رابطه دارد. با توجّه به تخمین استاندارد مدل، ضریب بتای استاندارد این مسیر 21/0 می­باشد که بیانگر تأثیر مستقیم و مثبت کارآفرینی بر مزیت رقابتی است. یعنی به ازای یک واحد افزایش در کارآفرینی، به میزان 21/0 واحد بر مزیت رقابتی افزوده می­گردد. ضریب تعیین این مسیر نیز 04/0 می­باشد. بدین معنی که 4 درصد از تغییرات مزیت رقابتی توسط کارآفرینی توضیح داده می­ شود.
فرضیه 6- بین سرمایه فکری و کارآفرینی ارتباط مثبت وجود دارد.
ضریب t برای این مسیر 18/11 می­باشد، بنابراین این فرضیه تأیید می­گردد. یعنی سرمایه فکری با کارآفرینی رابطه دارد. با توجّه به تخمین استاندارد مدل، ضریب بتای استاندارد این مسیر 86/0 می­باشد که بیانگر تأثیر مستقیم و مثبت سرمایه فکری بر کارآفرینی است. یعنی به ازای یک واحد افزایش در سرمایه فکری، به میزان 86/0 واحد بر کارآفرینی افزوده می­گردد. ضریب تعیین این مسیر نیز 73/0 می­باشد. بدین معنی که 73 درصد از تغییرات کارآفرینی (مخصوصاً سازه­های ریسک پذیری و پیشگامی) توسط سرمایه فکری توضیح داده می­ شود.
5-3) بحث
با توجه به نتایج حاصل از آزمون مدل علی تحقیق و بحث های مرتبط با آن می توان گفت بانک ها برای دست یابی به مزیت رقابتی پایدار می توانند از تقویت سرمایه فکری، کارآفرینی و قابلیت ها در سازمان استفاده کنند.برای نیل به این هدف باید سه جز سرمایه فکری شامل سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای مورد توجه قرار گیرد.در عمل سرمایه فکری مجموع سرمایه انسانی و ساختاری نظیر دانش، تجربه کاربردی، فن آوری سازمانی، روابط و مهارت های تخصصی است که با خلق مزیت رقابتی، حیات سازمات را در بازار به ارمغان می آورد.کارآفرینی نیز فرآیندی است که در آن فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید و با بسیج منابع، مبادرت به ایجاد کسب و کار جدید، سازمان های جدید و نوآور و رشد یابنده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول جدید و یا خدمت جدید به جامعه می گردد . همچنین قابلیت ها عبارتند از مهارت های مورد نیاز یک شرکت برای کسب مزیت کامل از منابع در اختیارش .یک قابلیت توان و ظرفیت مجموعه ای از منابع جهت انجام یک وظیفه یا اقدام می باشد مانند قابلیت بازاریابی و توزیع . لذا باید تلاش کرد با بکارگیری سرمایه فکری، کارآفرینی و قابلیت ها موجب ایجاد مزیت رقابتی پایدار در بین رقبا شد.با توجه به یافته های تحقیق باید گفت سرمایه فکری می تواند موجب ایجاد مزیت رقابتی پایدار شود در این تحقیق رابطه بین سرمایه فکری و قابلیت ها ارتباط مثبت می باشد.ابعاد قابلیت ها شامل قابلیت های نوآوری و بازاریابی هستند.تحقیقی که توسط زرنلر و همکاران در سال 2008 ،کابریتا و همکاران در سال 2008 انجام شد نشان داد هر سه جز سرمایه فکری ارتباط مثبتی با قابلیت ها شامل بازاریابی و نوآوری دارند.در این تحقیق بین سرمایه فکری و کارآفرینی ارتباط مثبت وجود دارد.تحقیقی که توسط میچالسکی و همکارانش در سال 2008 انجام شد نیز نشان داد که کارآفرینی و اجزای سرمایه فکری بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند و موجب موفقیت شرکت می شوند.در این تحقیق بین کارآفرینی و قابلیت ها ارتباط مثبت وجود دارد.تحقیقی که توسط لی و هسیه در سال 2010 انجام شد نشان داد که کارآفرینی به طور مستقیم با نوآوری و بازاریابی ارتباط مثبت دارند. در این تحقیق بین سرمایه فکری و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.تحقیقی که توسط باتانی و همکاران در سال 2011 انجام شد نشان داد که بین سرمایه فکری و مزیت رقابتی ارتباط مثبتی وجود دارد. در این تحقیق بین قابلیت های سازمان و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.در تحقیقی که توسط لی و هسیه در سال 2010 انجام شد نشان داد که بین قابلیت های بازاریابی با مزیت رقابتی به طور مستقیم ارتباط وجود ندارد اما بر مزیت رقابتی به طور غیر مستقیم از طریق قابلیت نوآوری تاثیر می گذارد.همچنین این تحقیق نشان داد که بین قابلیت نوآوری و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.در تحقیق حاضر بین کارآفرینی و مزیت رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد.در تحقیقی که توسط لی و هسیه در سال 2010 انجام شد نشان داد که بین کارآفرینی و مزیت رقابتی ارتباط مستقیم وجود دارد.
5-4) پیشنهادها بر مبنای یافته های تحقیق
با توجه به نتایج و بحث های انجام شده در این تحقیق، برای دست یابی به مزیت رقابتی پایدار در صنعت بانکداری، پیشنهاد های زیر در نظر گرفته شده است:

    1. نتایج آزمون حاکی از آن بود که سرمایه با قابلیت ارتباط مثبت دارد.
  • با توجه به سوالات سازه های اندازه گیری شده پیشنهاد می گردد جهت تقویت نوآوری بانک ها انعطاف پذیر باشند، کیفیت محصولات و خدمات خود را پیوسته بهبود بخشند و بتوانند با ارائه محصوات و خدماتی جدید در بازار پر رقابت، مزیت رقابتی پایدار کسب کنند.در این حالت باید کارکنان را به نوآوری و ایجاد تغییر و تحول تشویق کنند و هم چنین به مشتریان خارجی توجه کنند.در واقع بانک ها باید شرایطی را فراهم سازند تا خلاقیت و نوآوری به شکلی مداوم و پیوسته ظهور یابد و ایجاد چنین شرایطی یکی از وظایف سرمایه فکری است.در واقع می توان گفت که تلاش های نوآورانه در سازمان، نتیجه سرمایه گذاری در سرمایه های فکری است.مدیریت سازمان می تواند با مدیریت صحیح خلاقیت و نوآوری کارکنان دانشی خود، این امکان را برای آن ها به وجود آورد که در مسائل سازمانی که نیاز به راه حل های جدید دارند، از این افراد و سرمایه های دانشی و فکری بهره گیرند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:57:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم