تقیّه و جایگاه آن در فقه سیاسی- … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
تقیّه در عرصه اجتماعی و سیاسی، به عنوان ابزار تشکیل حکومت و ابزار گسترش اندیشهای حکومت اسلامی است.
تقیّه حماسی کردن فکر و اندیشه در قالب پنهانکاری و نفوذ در دشمن، میتواند شرایط برای عمل نمودن طرح و برنامههای خویش، آماده کند، تا قدرت را کسب و تشکیل حکومت دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
امام صادق ☻ میفرماید: « اتَّقُوا اللَّهَ وَ صُونُوا دِینَکُمْ بِالْوَرَعِ وَ قَوُّوهُ بِالتَّقِیَّه»[۲۱۲]
نگاهی گذرا به تاریخ اسلام از لحظهی وفات حضرت رسول خاتم ☺ تا گذشت قرنها، پس از آن، به خوبی نشان میدهد که شیعیان روزگاران سخت پر از خفقان و خشنی را سپری نمودهاند، دقیقا از تشکیل سقیفه بنی ساعده و تغییر مسیر جانشینی پیامبر ☺ که در غدیر خم مشخص گردید، ردای مظلومیّت برتن امام علی ☻ پوشیده و محرومیّت از حق مسلّم او رقم خورد و به تبع آن پدیدهای ناگوار، انزوا و گوشهنشینی به سراغ ولی خدا و پیروان وی آمد و پس از شهادت او دامن مکتب تشیّع، امامان شیعه ♣ و رهروان مکتب آنان را فرا گرفت.
روزگار سختی که پس از فقدان آن بزرگوار متوجه امامان شیعه ☻ و پیروانشان گردید واقعیتهای تلخ و تأثر برانگیزی است که دل هر مسلمانی را نه تنها به درد، بلکه به آتش میکشاند و چشم او را نه پر از اشک بلکه پر از خون میکند.
ابن ابی الحدید از علی بن محمد بن ابی سیف المدائنی در کتاب الاحداث نقل میکند که معاویه، زیاد بن ابیه[۲۱۳] را علاوه بر بصره به حکومت کوفه گمارد زیرا میدانست که او از همه بیشتر شیعیان علی ☻ را میشناسد و او هم آنان را در هر جا بودند تعقیب میکرد و به انواع شکنجه، همچون قطع دست و پا، چشمها را از حلقه بیرون آوردن و مصادره اموال و تبعید و کشتار و ارعاب گرفتار میساخت.[۲۱۴]
شخصی بر امام سجاد ☻ وارد شد و پرسید: یابن رسول الله چگونه روزگار میگذرانید، حضرت در پاسخ فرمود: به گونهای که بنی اسرائیل در میان آل فرعون سپری میکردند، فرزندان را میکشتند و زنان را به کنیزی میبردند، اکنون نیز مردم با دادن دشنام به بزرگ و سید ما امیرالمؤمنین به دشمنان تقرب میجویند.[۲۱۵]
ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه از قول امام باقر ☻ روایت مفصلی را ذکر کرده است که در آن حضرت گزارشی از مظالم وارد بر شیعه را ارائه کرده و در بخشی چنین میفرماید: با به قدرت رسیدن حجّاج او گروه کثیری از شیعیان را به شهادت رساند و با کوچکترین تهمت یا گمانی آنان را دستگیر مینمود به گونهای که تهمت کافر یا زندیق برای اشخاص خوشایندتر از آن بود که به آنان شیعه گفته شود.[۲۱۶]
در این فشار و اختناقی که دستگاه حکومت جائر اموی و عباسی برای شیعیانی که در اقلیت به سر میبردند بوجود آورده بودند چه راهی به جز تقیّه وجود داشت؟
ائمه بزرگوار ♣ با تشویق و ترغیب شیعیان خود به امر تقیّه، حیاتی تازه به اقلیت خود بخشیدند تا آنها بتوانند در پناه سپر تقیّه نه تنها فرد را از گزند مخالفان و معاندان در امان نگه دارند بلکه با حفظ و اشاعه مکتب خود به دنبال فرصتی برای ایجاد و توسعه سیاسی برای شیعیان باشند
بهترین بیان، راهبردی است که در کلام امام حسن عسکری ☻ آمده است که میفرماید:
… وُسِّعَ لَهُمْ فِی التَّقِیَّهِ یُجَاهِرُونَ بِإِظْهَارِ مُوَالَاهِ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ مُعَادَاهِ أَعْدَائِهِ إِذَا قَدَرُوا وَ یُسِرُّونَ بِهَا إِذَا عَجَزُوا[۲۱۷]
… خداوند برای شیعیان آل محمد در تقیّه گشایشی قرار داد که هرگاه میتوانند آشکارا دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان او را اعلام دارند و هرگاه نتوانستند آن را پنهان نمایند.
در این بیان امام ☻ راهکار مناسب ارائه میدهد زیرا آنها با مخفی کردن اعتقادات قلبی و علایق و عداوت درونی و انجام فعالیتهای خود در قالب تقیّه قادر به تحمل مشکلات و سختیهای دوران ضعف و ناتوانی خود میشدند تا بدین وسیله بتوانند قوای از دست رفتهشان را جبران کنند تا زمانی که به توسعه قدرتی از لحاظ سیاسی برسند.
تقیّه در بعد سیاسی یک پوشش امنیّتی است. مبارزه بدون اینکه دشمن بفهمد و یک نوع مبارزه و جهاد است که با صلاح نرم در پیشبرد دین و ایجاد توسعه سیاسی استفاده میشود.
امام صادق ☻ در این رابطه میفرماید: الْمُؤْمِنُ عَلَوِیٌّ إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّهِ وَ فِی دَوْلَهِ الْحَقِّ بِالسَّیْفِ[۲۱۸]
مؤمن علوی است – تا آن که فرمود – و مؤمن مجاهد است چرا که با دشمنان خدای عزوجل، در دولت باطل با تقیّه میجنگد و در دولت حق، با شمشیر.
بعنوان نمونه توسعه اجتماعی و سیاسی شیعه را میتوان در اواخر قرن سوم اسلامی با تاسیس دولت فاطمیّه مثال زد که با بهرهگیری از تعالیم و اصول که از قرآن و ائمه ♣ سرچشمه میگرفت این توسعه سیاسی و اهمیّت ملی شیعه به اوج ترقی رسید، زیرا در غرب و جنوب عالم اسلامی دولت نیرومند فاطمیّه تأسیس شد و سواحل آفریقا از مراکش تا مصر زیر پرچم خود گرفت.[۲۱۹]
حفظ آبروی مذهب تشیّع
بعضی از شیعیان متعصّب که مذهب خود را حق میدانستند سعی داشتند تا همیشه و همه جا طبق آن عمل نمایند و این امر به علت نامأنوس بودن با مذهب اکثریت سنّی موجبات عیبجویی آنان را فراهم میآورد. [۲۲۰] لذا در روایاتی ائمه ♣ از شیعیان خود میخواهند در جامعه به گونهای عمل نمایند که برای مذهب تشیّع و رهبران آن کسب آبرو نمایند. به عنوان نمونه امام صادق ☻ میفرمود:
لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَلْزَمِ التَّقِیَّهَ وَ یَصُونُنَا عَنْ سَفِلَهِ الرَّعِیَّهِ.[۲۲۱]
کسی که رعایت تقیّه نکند و ما را از «شر» مردمان پست در امان ندارد از ما نیست.
در روایت دیگری از آن حضرت چنین نقل شده است:
صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَهَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَر…[۲۲۲]
در قبیله خود نماز گذارید و در تشییع جنازه آنان (مخالفان) شرکت کنید و از بیمارانشان عیادت نمایید و حقوق آنان را ادا کنید زیرا هرگاه یکی از شما در دین خود پرهیزکار بود و در گفتار راستگویی و امانتداری را رعایت کرد و با مردم با خلق نیکو رفتار نمود، مردم میگویند: این جعفری است و این کلام، مرا خوش میآید و باعث سرور من میشود ( که بگویند) این ادب جعفر است. و اگر خلاف این رفتار کنند، ننگ آن بر من وارد میشود و مردم خواهند گفت: این ادب جعفر است…
در حدیث دیگری آن حضرت ضمن بیان بعضی از موارد تقیّهی مداراتی همچون نماز با آنان، عیادت بیمارانشان و شرکت در تشییع جنازه آنان میفرماید:
… وَ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَیْهِمْ فَجُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّهٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ شَر.[۲۲۳]
باعث زینت ما باشید نه آنکه موجب آبروریزی برای ما گردید. ما را نزد مردم محبوب گردانید نه آن که ما «بوسیله شما» مبغوض مردم شویم. پس هر مودّتی را به سوی ما روان سازید و هر بدی را از ما دفع گردانید.
ادای حقوق مسلمانان و همزیستی مسالمت آمیز
یکی دیگر از اهداف تقیّه مدارتی، ادای حقوق مسلمانان و همزیستی مسالمت آمیز در کنار هم میباشد. امام کاظم ☻ در رابطه با تقیّه در موقعیت مدارا با اهل خلاف به منظور جلب آنها و داشتن زندگی مسالمتآمیز در کنار هم، در جواب نامهی علی بن محمد که پرسیده بود آیا میتوانیم با هم تعامل دینی در عمل بر طبق فتاوای یکدیگر داشته باشیم نوشتند:
«یَجُوزُ لَکُمْ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِذَا کَانَ مَذْهَبُکُمْ فِیهِ التَّقِیَّهُ مِنْهُمْ وَ الْمُدَارَاهُ لَهُمْ »[۲۲۴]
یعنی آری اگر در جهت تقیّه بخواهید با آنان مدارا داشته باشید ان شاء الله چنین کاری برای شما رواست.
امام صادق ☻ نیز در حدیثی ضمن برشمردن بعضی از موارد تقیّه مداراتی علت آن را نیاز متقابل شیعیان و اکثریت اهل سنّت بیان میکند و میفرماید:
… إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکُمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَا یَسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیَاتَهُ وَ النَّاسُ لَا بُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ [۲۲۵]
… شما به مردم احتیاج دارید و از آنان در زندگی خود بینیاز نیستید و مردم به همدیگر نیاز دارند.
چنانکه ملاحظه میشود در این حدیث به خوبی مسئله همزیستی مسالمتآمیز بین همه مسلمانان و نیاز متقابل آنها به یکدیگر مطرح شده است. از موارد دیگری که میتوان در این مورد ذکر کرد درخواست امام باقر ☻ از اصحاب خود مبنی بر رعایت اصول همزیستی مسالمت آمیز با مخالفان، همچون بازگرداندان امانات و گمشدههای آنان، حفظ خونشان و محترم شمردن احکام ازدواج و ارث آنها میباشد.[۲۲۶]
و حضرت تا آنجا پیشرفته که به یکی از یاران خود سفارش میکند: هیچگاه نماز پشت سر آنان را ترک مکن[۲۲۷]
و در دستور العمل کلی خط مشی زیر را برای اصحاب خود هنگام برخورد با مخالفان پیریزی می کند:
«خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّهِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّهِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَهُ صِبْیَانِیَّهً »[۲۲۸]
هرگاه حکومت بدست بچهها (کم عقلان) افتاد با مردم در آشکار معاشرت ( نیکو) داشته باشید و در نهان با آنها مخالفت کنید.
بنابراین اینکه بعضی از شیعیان تصور میکردند که چون در اقلیت هستند تنها موظف به رعایت حقوق متقابل بین خودشان میباشند و در مورد دیگر مسلمانان هیچ وظیفهای ندارند نادرست میباشد چنان که از امام سجّاد ☻ نقل شده است:
یَغْفِرُ اللَّهُ لِلْمُؤْمِنِ کُلَّ ذَنْبٍ وَ یُطَهِّرُهُ مِنْهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ مَا خَلَا ذَنْبَیْنِ تَرْکَ التَّقِیَّهِ وَ تَضْیِیعَ حُقُوقِ الْإِخْوَانِ[۲۲۹]
خداوند هرگناهی را برای مؤمن میبخشد و او را در دنیا و آخرت از آن گناه پاک میگرداند به غیر از دو گناه: ترک تقیّه و ضایع کردن حقوق برادران دینی.
امام صادق ☻ چنین میفرماید:«…عَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اشْهَدُوا الْجَنَائِزَ وَ عُودُوا الْمَرْضَى وَ احْضُرُوا مَعَ قَوْمِکُمْ مَسَاجِدَکُمْ وَ أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِکُمْ أَ مَا یَسْتَحْیِی الرَّجُلُ مِنْکُمْ أَنْ یَعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَا یَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ»[۲۳۰]
بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش( در راه دین ) شما در تشییع جنازه ها شرکت کنید، بیماران را عیادت نمایید و با قوم خود در مسجدهایشان حاضر شوید برای مردم چیزی را بپسندید که برای خود میپسندید آیا شما حیا نمیکنید که همسایهتان حق شما را رعایت کند و شما حق او را رعایت نکنید؟
تأمین امنیّت
واژهی امنیّت همانند بسیاری از واژههای سیاسی و اجتماعی تحولات زیادی را از سر گذرانده است به نحوی که نمیتوان تعریف خاصی از آن ارائه دارد، بلکه باید از عناصر اصلی آن سخن گفت.
عنصر اساسی در مفهوم امنیّت «فقدان تهدید یا به حداقل رساندن تهدیدهای اجتماعی » است و احساس آرامش در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ، ثمره امنیّت است.
از نظر اسلام امنیّت نخستین شرط یک اجتماع سالم است. و بقدری دارای اهمیّت است که در اسلام پاداشهای بزرگی برای حافظان امنیّت و نظم عمومی مشخص گردیده و برای افرادی که آن را به مخاطره بیافکنند مجازاتهای سختی پیشبینی شده است[۲۳۱]
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:42:00 ب.ظ ]
|