کشش به سوی غیر همجنس

خیلی از دانش آموزان در فاصله سال‌های راهنمایی – دبیرستان دل به ‌عشق‌های زودرسی می‌دهند که سبب انحراف فعالیت های ذهنی آن ها از مطالب درسی به احساسات زودگذر می شود. در چنین شرایطی دانش آموزان به جای صرف انرژی خود برای مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل می‌دهند و تمام تلاش خود را برای جلب توجه طرف مذکور متمرکز می‌کنند و از مسیر اصلی منحرف می‌شوند. باید دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان می‌دهد.

والدین می‌توانند برای بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسیر اصلی زندگی نقش مؤثری در این خصوص ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غیرهمجنس در طول تحصیل در سال های آخر دبیرستان که سال‌های سرنوشت سازی در آینده دانش آموزان هستند سبب تغییر هدف و علاقه می شود. به دانش آموزان خود بیاموزید که دوست داشتن درس و نه دوست داشتن دیگران آن ها را به پیروزی می رساند. دانش آموزانی که از درس راهی برای رسیدن به هدف نساخته اند انگیزه هم برای پیروزی ندارند.

۸) عدم وجود انگیزه تحصیلی در دانش آموز :

شاید به جرات بتوان گفت مهمترین عاملی که می‌تواند در نظام آموزشی ما اختلال ایجاد کند.این است که دانش آموزان نمی دانند چرا و با چه هدفی باید مدرسه بروند که این موضوع به عدم اطمینان دانش آموزان نسبت به آینده شغلی آن ها مربوط می شود .ترس از قبول نشدن در امتحانات عدم استفاده از برنامه غذایی مناسب در روستاها و حاشیه شهر ها به علت فقر مالی در خانواده و فقدان برادر و خواهر تحصیل کرده ارتباط دانش آموزان با افراد شکست خورده تحصیلی خارج از مدرسه که به نوعی او را ترغیب ، به ترک تحصیل می‌کنند ،عدم ارتباط عاطفی دانش آموز با دبیر خود که گاهی مجبور است در برابر روش غلط تدریس دبیرش سکوت کند ،عدم تشویق دانش آموز از سوی مدرسه حتی به صورت جزیی که این امر ‌در مورد دانش آموزانی که از اعتماد تشویق درونی نیز بی بهره اند آثار زیان بار بیشتری دارد.

نقش معلمان در افت تحصیلی دانش آموزان :

در گذشته معلم اساسأ منبع دانش و اطلاعات به شمار می‌رفت و نقش اصلی او عبارت بود از انتقال دانش و اطلاعات به ذهن دانش آموزان و وادار کردن آن ها به تمرین و تکرار برای به خاطر سپردن هر چه بیشتر این اطلاعات،تنبیه مهمترین روش برای وادار کردن دانش اموزان به یادگیری بود زیرا این اعتقاد وجود داشت که عدم یادگیری دانش آموز صرفا به سبب بی میلی او به یادگیری است و بعبارت دیگر نمی خواهد یاد بگیرد.اما در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی رادیو ، تلویزیون ،روزنامه ها ،مجلات ،فیلم‌ها و غیره به ‌عنوان منابع اطلاعات مهم به شمار می‌روند.‌بنابرین‏ در جهان امروز معلم نه به ‌عنوان منبع دانش و اطلاعات به شمار می رود و نه آنکه نقش او تنها انتقال دانش به ذهن دانش اموزان است .در چنین شرایطی نقش معلم آن است که به دانش آموزان بیاموزد که چگونه بیاموزند؟ به عبارت دیگر راه آموختن را به آن ها یاد بدهد.معلم مناسب ترین شرایط را برای یادگیری دانش آموزان فراهم می آورد .کنجکاوی طبیعی آنان و فعالیت هایشان را در جهت سازنده هدایت کند و فرصت هایی را فراهم سازد که هر دانش آموز تا حداکثر ظرفیت خود رشد کند و استعداد و توانایی هایش را پرورش دهد(شریفی ،حسن پاشا ،رشد معلم اذرماه ۶۹-۷۰)

معلم کارآمد کیست؟

هرگاه دانش آموزان متوجه شوند که آنچه معلم به هنگام وعظ و خطابه در کلاس بیان می‌دارد، با آنچه وی عملااز خود بروز می‌دهد متفاوت است، یعنی هماهنگی بین عقیده وعمل او وجود نداشته باشد، آنان به چنین موعظه هایی توجه نخواهند کرد و در پی عمل کردن به آن ها برنخواهند آمد. این تفاوت و ناهماهنگی ممکن است بین انتظارات معلم از دانش آموزان و امکاناتی که عملابه آنان داده می شود نیز مشاهده شود. اگر معلم به دانش آموزان گوشزد کند که مجاز نیستند قبل از آنکه زنگ تفریح زده شود کلاس را ترک کنند اما در عمل نتواند این قانون را جامه عمل بپوشاند اعتماد دانش آموزان نسبت به قدرت رهبری معلم به تدریج کاهش می‌یابد.

رفتار دانش آموزان همچنین تحت تاثیر اعمال معلم در موارد زیر است: معلم به اهمیت مطالعه و خواندن کتاب تأکید فراوان می‌گذارد، اما خود او حتی یک کتاب هم نمی خواند.

معلم رعایت اصول اخلاقی را محترم و مهم می شمارد ولی دائما بر سر مسائل جزئی با خشم و فریاد با دانش آموزان روبرو می شود. معلم تأکید می‌کند که احترام به عقاید و نظریات دیگران و بویژه دانش آموزان همواره موردنظر اوست، ولی مکررﭐ عقاید دانش آموزان را که به نظر خودش نادرست و احمقانه است به مسخره می‌گیرد. در تمام موارد دانش آموزان به جای توجه به آنچه معلم به شکل نظری بیان می‌دارد، به رفتارها و واکنش هایی که عملااز خود نشان می‌دهد گرایش پیدا می‌کنند. معلمان قاهر و زورگو با رفتارهای خصمانه اثرات زیان بخشی بر روی رفتار دانش آموزان دارند، در حالی که معلمان مهربان با رفتارهای غیرتهاجمی می‌توانند به سازگاری اجتماعی دانش آموزان خود کمک کنند. بعضی از نشانه های رفتارهای خصمانه عبارتند از اعمال قدرت، خجالت زده کردن و پافشاری در مطیع بودن دانش آموزان. برای رفتارهای ملایم و منطقی نیز می توان از تأیید نظرات دانش آموزان، تشویق دانش آموزان به شرکت در بحث های کلاسی، اظهار علاقه نسبت به فعالیت های دانش آموزان و همدردی و درک دانش آموزان نام برد. دانش آموزان در کلاس هایی که توسط معلم مهربان و منطقی اداره می شود رفتارهای سازگارتر و ملایم تری از خود نشان می‌دهند و عکس این قضیه نیز صادق است. ‌به این ترتیب نباید فراموش کرد که معلم می‌تواند تاثیر فوق العاده ای بر محیط کلاس و در نتیجه بر رفتار دانش آموزان داشته باشد. بین معلم و شاگرد نباید تاثیر دانش آموزان بر رفتار معلم را نادیده انگاشت، زیرا که این تاثیر و تاثر الزاماً در یک فرایند دوطرفه انجام می‌گیرد. در اغلب موارد الگوی رفتاری و واکنش های (مثبت و منفی) معلم در کلاس رابطه و هماهنگی قابل توجهی با نوع رفتارها و واکنش های دانش آموزان در کلاس دارد. به طور کلی تدریس در کلاس به شکل یک رابطه دو جانبه رخ می‌دهد که در آن، دانش آموزان و معلمان یک واحد در هم تنیده را تشکیل می‌دهند. مثلاهنگامی که دانش آموزان در کلاس بدرفتاری می‌کنند برنگرش معلم نسبت به آنان تاثیر گذاشته و این نیز به نوبه خود بر نگرش دانش آموزان نسبت به معلمشان اثر خواهد گذاشت. این تاثیر و تاثرها نقش اساسی در بالاو پایین بردن سطح یادگیری دارد. (شریفی ،حسن پاشا ،رشد معلم اذرماه ۶۹-۷۰).

معلم واقعی کیست؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...