افراد سازمان یک حس قوی از انصاف و عدالت دارند و رهبران نیاز دارند که ادراک آنان را در هنگام اتخاذ تصمیم مورد ملاحظه قرار دهند.[۷۶].

باید توجه داشت که ادراک بی عدالتی اثرات مخربی بر روحیه کار جمعی دارد ، زیرا اهتمام نیروی انسانی و انگیزش کارکنان را تحت الشعاع قرار می‌دهد. بی عدالتی و توزیع غیر منصفانه دستاوردها و ستاده های سازمان ، موجب تضعیف روحیه کارکنان و تنزل روحیه تلاش و فعالیت در آنان می شود ؛ ‌بنابرین‏ رعایت عدالت و رمز بقا و پایداری جریان توسعه و پیشرفت سازمان ، کارکنان آن است ‌بنابرین‏ از جمله وظایف اصلی مدیریت ، حفظ توسعه و رفتارهای عادلانه در مدیران ، واحساس عدالت در کارکنان است . رعایت عدالت بویژه در برخی رفتارهای مدیریت با کارکنان (توزیع پاداش ها ، روابط سرپرستی ، ارتقا ها و انتصاب) برای کارکنان حائز اهمیت است. (سید جوادین ، فراحی ، طاهری عطار ؛ ۵۶:۱۳۸۷)

عدالت اسلامی:

خداوند در قرآن می فرمایند«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» این آیه برپاداشتن عدالت را هدف بعثت انبیاء معرفی می‌کند. در واقع«دعوت به خدا و شناختن او و نزدیک شدن به او، یعنی دعوت به توحید نظری و توحید عملی اجتماعی» هیچ چیز به اندازه پایمان شدن حق مظلومی، دل انسان را به درد نمی آورد و هیچ چیز به اندازه ی ضایع شدن حق، کینه و دشمنی را در قلب ها پدید نمی آورد. در واقع علت بسیاری از قیام ها و انقلاب ها فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است چنان که شعار انقلاب فرانسه آزادی،برابری و برادری بود. در انقلاب مشروطیت ایران نیز که در سال۱۳۸۵ .ش رخ داد. برقراری عدالت و تأسیس عدالت خانه از شعارهای اصلی و اساسی مردم بود. پس از آن نیز برپایی عدالت از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی ایران گردید و این گونه بود که به پیروزی رسید.(مطهری،۱۳۷۳،ص۳۲)

شیخ انصاری عدالت را به معنای«استوار استقامت یا هر دو آن ها» تعریف ‌کرده‌است(انصاری،۱۴۱۰ق،صص۴۸،۴۷)مرحوم علامه طباطبائی در تعریف عدالت می‌فرماید:«در حقیقت عدل برپاداشتن مساوات است و برقراری موازانه بین امور به‌طوری که هر چیزی سهم مورد حق استحقاق خویش را داشته باشد و در همه امور که در این نکته در جایگاه مستحق خویش هستند عبادی گردد (طباطبائی،۱۴۵۳ق،ص۳۵۳) استاد مطهری در این باره می نویسد: «قطع نظر از اجتماع عدالت عبارت است از اعطا حق به ذی حق یا عدم تجاوز به حق ذی حق» (مطهری،۱۴۰۳ق،ص۱۶)همچنین گاهی عدالت را در«رفتار مطابق قانون» تعریف کرده‌اند(مرتضوی،ص۱۴۸) عدالت عبارت از حد وسط بین افراد و تفریط و آن از راه های فضایل اخلاقیه است بلکه عدالت مطلقه تمام فضایل باطنیه و ظاهریه و روحیه و طبیعیه و نفسیه و جسمیه است زیرا که عدل مطابق مستقیم به همین معنی است( خمینی، ۱۳۷۸، ص۲۳)عدل، تساوی و نفی هر گونه تبعیض است گاهی می‌گویند فلانی عادل است، منظور این است که هیچ گونه تفاوتی میان افراد قائل نمی شود. ‌بنابرین‏ این عدل یعنی مساوات(مطهری،۱۳۶۱،ص۶۱)

در سخنان حضرت علی(ع) عدالت در یک مورد به معنای«انصاف و میانه روی و اجتناب از افراط و تفریط در جای دیگر به مفهوم قرار دادن هر چیز در جای خود و در موری به معنای سیاست عمومی آمده است(جمشیدی،۱۳۷۷، ص۲۵۵) مرحوم علامه طباطبایی در تعریف عدالت می فرماید: حقیقت عدل برپا داشتن مساوات است و برقراری موازنه بین امور، به طوری که هر چیزی سهم مورد مورد استحقاق خویش را داشته باشد و در همه امور که در این نکته جایگاه مستحق خویش هستند مساوی گردد(طباطبائی،۴۵۳ق ص ۳۵۳) عدالت واقعی این است که در ارتباط با دل و معاشرت با مردم و معاملات با مردم و داوری و قضا و تقسیم درآمد مانند حضرت امیرالمومنین(ع) رفتار کنیم(خمینی،۱۳۷۲، ص۴۷) عدالت عبارت است رعایت حد وسط و اعتدال در سلوک و رفتار(خمینی،۱۳۷۳،ص۴۷)

سر منشأ اصل عدالت:

ریشه ریشه‌های طرحهای علمی و تجربی مسأله عدل را در جامعه اسلامی، در درجه اول و در خود قرآن کریم باید جستجو کرد. قرآن است که بذر اندیشه عدل را در دلها کاشت و آبیاری کرد و دغدغه آن را چه از نظر فکری و چه از نظر عملی و اجتماعی در ‌روح‌ها ایجاد کرد. این قرآن است که مسأله عدم و ظلم را در چهره‌های گوناگونش: عدل تکوینی، عدل تشریعی ، عدل اخلاقی، عدل اجتماعی طرح کرد قرآن تصریح می‌کند که نظام هستی و آفرینش بر عدل و توازن و ‌بر اساس ‌استحقاق‌ها و قابلیت‌ها است. محمّد الله انه لا الا هو و الملائکه و اولو العلم قائما بالقسط(مطهری،۱۳۶۱،صص۳۵، ۳۶)

عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع می شود. در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد امام باید عادل باشد، مرجع تقلید باید عادل باشد. هیچ کس نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخودار نباشد. اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست می‌دهد. پس در حقیقت ارکان جامعه اسلامی به عدالت بستگی دارد(رسالت، صفحه ی۵)

سیر تاریخی عدالت:

صلحه و زبیر، دو شخصیت خدمتگزار اسلام در زمان پیامبر بودند، ولی در دوره عثمان به دلیل وضع مخصوص دستگاه خلافت و رشوه های کلانی به آن ها داد، به صورت ثروتمندان بزرگی درآمده بودند و حالا اینجا می دیدند که علی(ع) قصد مصادره اموالشان رادارد. زبیر که هر وقت بیت المال راتقسیم می‌کند، برای او سه یا چهار دینار می‌دهد، و همان مقدار هم به غلام او می‌دهند این مسئله برای زبیر قابل تحمل نبود. به دنبال جنگ جمل جنگ صفین به پا شد معاویه که از بستگان عثمان بود، حدود بیست سال فعال و حاکم مطلق منطقه سوریه بود و در این مدت توانسته بود پایه های حکومتش را به اندازه کافی مستحکم کند. علی(ع) بعد از بعثت فرموده بود، من به هیچ وجه حاضر نیستم ابلاغ معاویه را امضا کنم و او باید برکنار شود، مصلحت اندیشان می‌گفتند: آقا به طور موقت هم که شده مدتی او را بر سر کار نگذارید. فرمود هرگز این کار را نمی کنم و به دنبال این پاسخ، معاویه جنگ صفین را به راه انداخت. به دنبال جنگ صفین، جنگ خوارج برپا شد. نتیجه این شد که در مدت چهار سال و چند ماه خلافت علی(ع) به علت حساسیتی که حضرت در امر عدالت داشت، واقعاً در حال مبارزه بود او حکومت را برای اجرای عدالت می خواست و همین شدت عدالت خواهی بالاخره منجر به شهادتش در محراب شد.(جاودان،۸۸ ،ص۶)

اهمیت عدالت از دیدگاه اسلام و قرآن:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...