محدود کردن موضوعاتمحدود کردن محاوره به موضوعات کمتر شخصیتعامل کوتاهکوتاه کردن مکالمه ها تا حد ممکن

۲-۲-۱۳ جو ارتباطی چگونه به وجود می‌آید

زمانی که دو نفر شروع به برقراری ارتباط می‌کنند ، جو ارتباطی شروع به ایجاد می‌کند. اگر پیام ها تأییدی باشد، جو ارتباطی مثبتی به وجود می‌آید. اگر این پیام ها از نو عدم تأیید باشند، جو ارتباطی احتمالاً خصمانه، سرد و تدافعی خواهد شد. پیام های کلامی مطمئناً به فضای حاکم بر ارتباط کمک می نمود، اما بسیاری از پیام های شکل دهنده جو ارتباطی غیر کلامی هستند. عمل نزدیک شدن به دیگران بسیار تأیید کننده است، در حالی که اجتناب می‌تواند حاکی از عدم تأیید باشد. لبخند و یا اخم کردن ، وجود یا عدم وجود تماس چشمی، تن صدا، استفاده از فضای شخصی، همه این ها و نشانه های دیگری، پیام هایی را درباره چگونگی احساس راحتی طرفین ارسال می‌کند. پس از اینکه این جو ارتباطی شکل گرفت، می‌تواند حیات مستقلی پیدا کند و در یک مارپیچ دائمی رشد یابد: یک الگوی ارتباطی متقابل است که هر شخص دیگران را تقویت می کند(نگاه کنید به ویلموت[۲۳۵]، ۱۹۸۷؛ اندرسون و پیرسون، ۱۹۹۹؛ اولسون و بایتویت، ۲۰۰۴).

در مارپیچ های مثبت، پیام مثبت یک فرد به پاسخ مشابه از سوی فرد دیگر منجر می‌گردد. این واکنش مثبت باعث می‌گردد فرد دیگر حتی بیشتر هم تقویت گردد. مارپیچ های منفی قوی تر هستند، در این مارپیچ ها آن ها شریک خود را با احساس بدتری نسبت به یکدیگر ترک می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که چگونه مارپیچی در روابط کار برای تقویت این اصل که “آنچه رفته است باز خواهد گشت”، به کار می رود.

در یک مطالعه بر روی زوج های ازدواج کرده، پاسخ همسر در موقعیت تعارضی شبیه وضعیت دیگری بود(بورگراف[۲۳۶] و سیلارز، ۱۹۸۷؛ نیوتون و بورگن، ۱۹۹۰). وضعیت های مصالحه (مانند، حمایت، پذیرش مسئولانه، توافق) با پاسخ های مصالحه طرف دیگر همراه می شد.

اعمال مقابله (مانند انتقاد، سؤالات خصمانه، عیب جویی) احتمالاً پاسخ های پرخاشگرانه را راه اندازی می نمود. همین الگو درباره سایر انواع پیام های نیز صادق بود: اجتناب باعث اجتناب می شد، تحلیل باعث تحلیل و الی آخر.

نردبان مارپیچی تعارض[۲۳۷] آشکارترین شیوه ای است که پیام های عدم تأیید یکدیگر را تقویت می‌کنند. یک حمله به حمله دیگری منجر می شود تا زمانی که کشمکش به یک نبرد تمام عیار مبدل شود. مارپیچ غیرنردبانی تعارض[۲۳۸] اگر چه غیر آشکارتر است می‌تواند مخرب باشد(هاکر و ویلموت، ۲۰۰۱). بیشتر از اینکه نزاع کنند، طرفین به آرامی وابستگی نسبت به یکدیگر را کم می‌کنند، عقب می کشند ، و کمتر در رابطه سرمایه گذاری می‌کنند. مارپیچ ها به ندرت نامشخص هستند. اغلب روابط از طریق چرخه های پیشرفت و پسرفت سپری می‌شوند. اگر مارپیچ منفی است، طرفین ممکن است تبادل آنچنان نامطبوع رشد یابد که آن ها بدون اینکه درباره موضوع مباحثه نمایند آن را از پیام های منفی به پیام های مثبت تغییر دهند. در موارد دیگر آن ها ممکن است درگیر ارتباط گردند. ممکن است بگویند “صبر کن”.”ما به جایی نمی رسیم”. اگر چه، در برخی موارد، طرفین به “نقطه بی بازگشت” می‌رسند، به فروپاشی رابطه منجر می شود. حتی مارپیچ های منفی نیز محدوده خود را دارند: حتی بهترین روابط هم به دوران تعارض و کناره گیری می‌رسند، با این وجود ترکیبی از زمان و مهارت‌های ارتباطی می‌تواند طرفین را به همسازی بهتری بازگرداند.

۲-۲-۱۳-۱ ایجاد جو ارتباطی مثبت

به آسانی می توان دید چگونه پیام های عدم تأیید می‌تواند یک جو ارتباطی را آلوده نماید. اما روش پیشنهادی که می‌تواند روابط مثبت را تقویت نماید کدام است؟ کار ژاک گیب[۲۳۹] تصویری از آنچه انواع پیام ها را به مارپیچ مثبت و منفی سوق می‌دهد ارائه داد(گیب[۲۴۰] و ادی[۲۴۱]، ۱۹۸۲). بعد از مشاهده گروه ها برای چندین سال، گیب موفق شد شش نوع از ارتباط دفاعی – برانگیزنده و شش نوع رفتار متضاد که به نظر می رسد سطح ترس و دفاع را کاهش دهد متمایز نمود. مقوله بندی گیب در جدول ۲-۳ آمده است. استفاده از انواع حمایتی ارتباط و اجتناب از انواع دفاعی آن ، شانس ایجاد و حفظ جو ارتباطی مثبت در رابطه شما افزایش می‌یابد.

۲-۲-۱۳-۱ -۱ ارزیابی[۲۴۲] در مقابل توصیف[۲۴۳]

اولین نوع رفتار برانگیزاننده – دفاعی که گیب ذکر نموده است ارتباط ارزیابانه[۲۴۴] است. اغلب مردم در اثر عبارتهای قضاوتی برانگیخته می شوند، که احتمالاً نشانگر فقدان توجه تفسیر می‌گردد. زبان ارزیابانه اغلب با زبان “تو” توصیف می‌گردد زیرا اغلب چنین عبارتهایی شامل کاربرد اتهامی آن کلمه است. برای مثال:

    • تو نمی دانی درباره چی حرف می زنی.

    • تو سعی خودت را نکردی.

    • تو بیش از حد سیگار می کشی.

برخلاف زبان “تو” ارزیابانه ، ارتباط توصیفی بجای ارزیابی شنونده بر افکار و احساسات گوینده متمرکز است. یکی از اشکال ارتباط توصیفی زبان “من” است (پروکتور[۲۴۵] و ویلکاکس[۲۴۶]، ۱۹۹۳؛ پروکتور، ۱۹۸۹). این زبان بجای تأکید بر قضاوت دیگران، گوینده توصیف گر تأثیر شخصی عمل دیگران را شرح می‌دهد.

مثلاً بجای اینکه بگوید “تو زیاد حرف می زنی” ، یک پیام دهنده توصیف کننده می‌گوید “وقتی تو به من فرصت نمی دهی آنچه در ذهن دارم بیان کنم، احساس ناامیدی می کنم”. توجه کنید که عبارت هایی مانند این یک دلیل موجه برای رفتار دیگر اشخاص به اضافه بیان تأثیر آن بر گوینده و یک توصیف از احساسات گوینده را در شامل می شود.

جدول ۲-۳ : مقوله بندی گیب از رفتارهای دفاعی و حمایتی

ردیف

رفتارهای رفاعی

رفتارهای حمایتی

۱

ارزیابی

توصیف

۲

کنترل

مسأله مداری

۳

راهبرد

خلاقیت سازنده

۴

خنثی بودن

همدلانه بودن

۵

برتری

تساوی

۶

یقینی

موقتی نگری

۲-۲-۱۳-۱-۲ کنترل[۲۴۷] در مقابل مسأله مداری[۲۴۸]

پیام دفاع برانگیز دوم شامل برخی تلاش ها برای کنترل سایر اشخاص است. یک پیام کنترلی[۲۴۹] زمانی رخ می‌دهد که به نظر می‌رسد گوینده یک راه حل را بدون توجه به نظر شنونده با کمترین توجه به نیازها یا علایق شنونده به او تحمیل می‌کند. کنترل می‌تواند دامنه ای از مسائل نسبتاً کم اهمیت (مثلاً خوردن شام یا تماشای یک نمایش تلویزیونی) تا مسائل با اهمیت (مانند باقی ماندن در یک رابطه یا چگونگی خرج کردن مقدار زیادی پول) را در بر گیرد. با وجود این شرایط، افرادی که به شیوه کنترلی عمل می‌کنند جو دفاعی به وجود می آورد. محققان دریافتند که مشخصه ارتباط زوجین بدزبان مخالفت با دیدگاه یکدیگر است (سابورین[۲۵۰] و استامپ[۲۵۱]، ۱۹۹۵). پیام ناگفته چنین رفتاری چنین است “من می دانم چه چیز برای تو بهتر است و اگر آن گونه که من می گویم عمل کنی، با تو خواهم ماند”.

در مسأله مداری، پیام دهنده بر یافتن یک راه حل که نیازهای هر دو را برآورده می‌سازد تمرکز می‌کند. هدف در اینجا این نیست که به قیمت شکست یکی از طرفین یک احساس “برد” نماید بلکه هدف بیشتر استفاده از برخی تدابیر است که در آن هر دو نفر احساسی شبیه یک برنده داشته باشند.

۲-۲-۱۳-۱ -۳ راهبرد[۲۵۲] در مقابل خلاقیت سازنده[۲۵۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...