مقاله های علمی- دانشگاهی – – 1 |
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی و اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است که هر چه بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد.تشکیل خانواده و ارتباطات زناشویی با ازدواج آغاز می شود. ازدواج هسته ی اصلی خانواده را تشکیل میدهد. زوجهای سالم خانواده های سالم را شکل میدهند و خانواده های سالم جامعه ای سالم را تشکیل میدهد. ازدواج را می توان به عنوان یکی از مراحل رشد انسان ها در نظر گرفت. اگر ازدواج موفقیت آمیز باشد، کمک زیادی به رشد روانی- اجتماعی زوج میکند. [۱]موفقیت در ازدواج وابسته به میزان آمادگی افراد برای درک واقع بینانه ی آن ها از روابط زوجی است(فورمن،۲۰۰۲).
به طور کلی از هر چه فاصله بگیریم از خانواده نمی توانیم فاصله بگیریم چون که بدون وجود خانواده در هر شکل و صورتی که باشد مفهوم زندگی و حیاتی انسان مصداقی نخواهد داشت.مهمترین نکته در تبیین فلسفه ازدواج در قرآن، این است که خداوند آن هنگام که حکمت ازدواج و تشکیل خانواده را بیان میکند، به حکمت خلقت همسر و تشکیل خانواده، بقای نسل با فرزند صالح یا پیشگیری از فساد یا سازندگی اخلاقی و اجتماعی و یا توسعه ارزشهای اسلامی اشاره نمیکند، بلکه به حکمتی اشاره دارد که بدون آن، هیچ یک از اهداف خلقت انسان، قابل تحقق نیست و آن آرامش روانی است. بدون آرامش روانی، نمیتوان از جوان، انتظار تقوا داشت. بدون این آرامش، نه نسل سالم و صالح پدید میآید و نه سازندگی اخلاقی و اجتماعی اتفاق میافتد و نه ارزشهای دینی و آرمان توحید، گسترش مییابد. متون دینی مؤلفه های مؤثری را در این زمینه ارائه میدهند. برای مثال، یکی از مولفه های رضامندی زناشویی در متون دینی، نقش هایی است که هر یک از زوجین باید ایفا کنند.
ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تأیید بوده است . همچنین توجه به کانون خانواده با محیط سالم و سازنده و روابط گرم و تعاملات میان فردی و صمیمی ای که میتوانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب میشوند (برنشتاین و برنشتاین،[۲] ۱۹۸۹). ازدواج پدیده ای است که میتواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد باشد؛چنان که میتواند به جایی برسد که به جای تأمین انرژی روانی زوجین،انرژی زیادی از آنان بگیرد و باعث بروز انواع اختلالات روانی شود. در این صورت،تنها دو راه حل باقی می ماند:اول اینکه گرچه زندگی زناشویی آن ها آکنده از آشفتگی هاست،آن را تحمل کنند و دومین راه حل،طلاق است؛راهی که در سال های اخیر،بسیاری کسان آن رابر می گزینند(همان).
قرآن کریم نقش اصلی مرد را قوام بخشی به زندگی میداند. «الِّرجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ . . . »(نساء: ۳۴)این قوام بخشی بیشتر دردو حوزه تامین معیشت زندگی (۳۴/ نساء)و حسن معاشرت و ارضای نیازهای عاطفی همسر«عاشِروُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»(نساء: ۱۹) نمود پیدا میکند. همچنین قرآن کریم و متون روایی، نقش اصلی زن را در زندگی، مهرورزی به شوهر و خانواده میداند.(۱۴) «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً»(روم: ۲۱).
رابطه زناشویی یک ارتباط انسانی منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط بین فردی دیگر قابل مقایسه نیست.فقط در این شکل ارتباط است که تمام ابعاد زیستی،معنوی،اجتماعی و عاطفی انسان مورد توجه قرار میگیرد.پژوهش ها نشان میدهند زن و شوهرهایی که روابط رضایت بخش و حمایت کننده دارند،کمتر احتمال دارد به بیماری سخت مبتلا شوند و در صورت ابتلا به بیماری،سریعتر بهبود مییابند.رضایت زناشویی بالا با وقوع خیانت در زندگی مشترک رابطه معکوس دارد.بدین معنا که زوج های دارای رضایت زناشویی بالا،کمتراحتمال دارد که درگیر روابط خارج از ازدواج شوند.علاوه بر این،رضایت زناشویی با کاهش بروز اختلالات روانی مانند اضطراب در هر دو زوج،افسردگی در زنان،سوء مصرف الکل در مردان،مشکلات جنسی در هر دو طرف،مرتبط است(نظری،۱۳۹۳).به طور کلی می توان دلایل اصلی بروز طلاق را فقدان تفاهم شخصیتی و ناهمسانی های فرهنگی و اجتماعی،مطلوب نبودن فرایند همسریابی،نارضایتی های جنسی،فقدان آموزش در خصوص مهارت های زندگی،نا سازگاری سبک های دلبستگی زوجین،باورها و نگرش های ناکارآمد و انتظارات غیرمنطقی از ازدواج دانست (گلادینگ،ترجمه اسمعیلی،۱۳۹۲). الیس[۳] معتقد است که نگرش هاو تصورات غیرمنطقی افراد میتواند در ایجاد رابطه عاطفی نا کارآمد نقش بسزایی ایفا کند. از دیدگاه شناخت درمانگران ریشه بسیاری از سوء تفاهم ها در زندگی زناشویی،اندیشههای تعصب آمیز و غیرمنطقی زوج هاست(ژانت[۴]،ترجمه رحمتی،۱۳۸۰).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 09:56:00 ق.ظ ]
|