توانایی ابراز خود به عنوان فردی همکار، کمک رسان و سازنده در گروههای اجتماعی تحت عنوان مسئولیتپذیری مشخص میشود. این توانایی مستلزم مسئول بودن شخص است. افراد مسئول در روابط بین فردی خود مسئولاند و میتوانند دیگران را بپذیرند و استعدادهایشان را به نفع جمع به کار گیرند.
۹٫ انعطاف پذیری
منظور از انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیتها و شرایط و توانایی کلی در سازگاری با شرایط نا آشنا، غیرقابل پیشبینی و پویا است. در عصر کنونی که با حضور تکنولوژی؛ تغییر، از ویژگیهای غیرانکار زندگی است، عدم انعطافپذیری و انطباق با شرایط جدید، مشکلات زیادی را برای فرد ایجاد میکند. افراد منعطف از تعصب و پیشداوری جلوگیری میکنند و در برابر شیوه های جدید گشادهرو و صبورند.
۱۰٫ حل مسئله
توانایی شناسایی وتعریف مشکل وخلق و انجام راه حلهای مؤثر و انگیزه برای به کارگیری حداکثر توان مقابله با مشکلات تحت عنوان حل مسئله مشخص میشود. برخی افراد یک راه حل را در ذهن دارند و برای حل تمامی مشکلات خود بیتوجه به بقیه مسایل همان یک راه را به کار میگیرند و مسلماً نمیتوانند نتایج خوبی را حاصل کنند.
۱۱٫ واقعیت سنجی
واقعیت سنجی شامل درک موقعیت کنونی، تلاش برای حفظ شرایط درست وتجربه رویدادها آنگونه که واقعا هستند، به دور از خیالبافی و رویا پردازی است. به عبارت کلی واقعیت سنجی به معنای توانایی درک موقعیت جدید است.
۱۲٫ تحمل فشار
توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیتهای فشارزا بدون توقف، همراه با سازگاری فعال و مثبت بدون از پا درآمدن را، تحمل فشار میگویند.
به عبارت دیگر “تحمل فشار” قابلیت انتخاب روشهایی برای سازگاری با فشار و چاره جویی و یافتن راه حلهای مناسب و داشتن نگرش خوشبینانه به توانایی خود در برخورد با موقعیتهای جدید برای غلبه بر مشکل به دور از هیجانات شدید است.
۱۳٫ کنترل تکانه
بارها شاهد عصبانیتهای شدید اطرافیان خود بودهاید، طوریکه تعجب شما را بر انگیخته، که چرا این موضوع تا این حد او را خشمگین کردهاست و یا چرا او نامتناسب با موقعیت و این چنین تند واکنش نشان داد؟ توانایی به تأخیر انداختن تکانه، وسوسه انجام عملی، تحت عنوان کنترل تکانه نامگذاری شده است. این توانایی شامل قابلیت پذیرش تکانههای پرخاشگرانه، خودداری وکنترل خشم است. در واقع خویشتنداری و توانایی مهار احساسات و به تعویق انداختن کامروایی درجهت رسیدن به هدف مشخص را کنترل تکانه گویند.
۱۴٫ خرسندی
منظور توانایی لذت بردن از زندگی خود و دیگران و داشتن رضایت از زندگی است. به طور کلی خرسندی با شادی و نشاط رابطه دارد. به عبارت دیگر زمانی که افراد از زندگی خود احساس رضایت داشته باشند، شادی را تجربه خواهند کرد
۱۵٫ خوش بینی
توانایی روشن دیدن زندگی و داشتن نگرش مثبت، حتی در زمان بداقبالی که نشان دهنده امید به زندگی است. منظور از خوش بینی، ساده انگاری نیست؛ مهم این است که واقعیتها را زیبا دید.
هوش هیجانی (عاطفی)، یک نوع مهارت اجتماعی است، همراهی با مردم، مدیریت عواطف و احساسات در روابط و توانایی ترغیب و رهبری دیگران. “هوش هیجانی (عاطفی) یا هوش اجتماعی شامل ۴ مهارت است (خود[۲۰]–دیگران[۲۱]–اگاهی[۲۲]–اقدام[۲۳]) که با ترکیب این ها, مؤلفه های بنیادی هوش هیجانی (عاطفی) به دست میآید .
خودآگاهی ( شامل: خود ارزیابی، اعتماد به نفس )
خودگردانی ( شامل: خویشتن داری و قابل اعتماد بودن، وجدان سازگاری، انگیزه پیشرفت و ابتکار )
آگاهی اجتماعی ( شامل: همدلی، آگاهی سازمانی و انگیزه خدمت )
مهارت های اجتماعی (شامل: توان تاثیرگذاری، رهبری، مدیریت تعارض ایجاد رابطه و کار گروهی)
خودآگاهی[۲۴]: یک نوع توانایی فردی است برای درک احساسات و حالات خلقی. خودآگاهی به شخص کمک میکند تا همیشه بر افکار و احساسات خود نظر داشته و بنابرین در جهت درک آن ها به فرد کمک میکند.
خودگردانی[۲۵]: یا مدیریت عواطف:[۲۶]مهارتی است که به افراد کمک میکند تا احساسات خود را به صورت مناسب و جامعه پسندانه نشان دهند. به زبان دیگر به فرد در کنترل عصبانیت، ناراحتی و ترس کمک میکند.
آگاهی اجتماعی:[۲۷] عبارت است از توانایی درک احساسات دیگران و استفاده از احساسات خود در جهت دستیابی به اهداف.
مهارت های اجتماعی[۲۸]: عبارت است از ارتباط با دیکران در موقعیت های مختلف اجتماعی و در اصل به معنای توانایی ادامه رابطه با توجه به احساسات افراد یا همان ظرفیت اجتماعی است.
هوش هیجانی چنانچه بیان شد، تواناییای همچون هوش کلی (IQ) است؛ با این تفاوت که با احتمال بیشتری امکان افزایش آن از طریق آموزش وجود دارد. هوش هیجانی به شناخت و تشخیص بهتر هیجانات، توانایی کنارآمدن مؤثر با استرسورها و ارتباط کارآمد با دیگران اشاره دارد.
برخی از مؤلفههای هوش هیجانی همپوشی زیادی با تکنیکهای درمان شناختی- رفتاری (موثرترین شیوه درمان در بسیاری از اختلالات روانی) دارند. از اینرو میتوانند بدون ایجاد ناهمخوانی، به عنوان یک مهارت در این نوع درمانها وارد شوند. “بک” پیشبینی میکند که اسنادهای افراد افسرده شخصی هستند؛ به این معنی که هر چیز خوب را به شانس و هر چیز بد را به خود نسبت میدهند. به نظر میرسد افراد افسرده علاوه بر احساس ناتوانی، دارای عزت نفس ضعیفی هستند. آنان به نسبت سایر بیماران روانی به احتمال بیشتری پیامدهای منفی را به علل درونی، پایدار و کلی نسبت میدهند. بنابرین عزت نفس و اعتماد به نفس آن ها کمتر میشود (بک، ۱۹۷۹). به همین دلیل آموزش مهارتهای درون فردی به افراد افسرده ازجمله عزت نفس، میتواند از شیوه های مؤثر برای کاهش افسردگی باشد.
بهزیستی از نتایج هوش هیجانی
روانشناسی امروز برخلاف دوره های قبل صرفا به دنبال توصیف و تبیین انواع بیماریها و اختلالات روانی و راههای درمان و چاره نیست. امروزه علم در هر زمینه ای در پی این است که علاوه بر درمان مؤثر بیماریها و ناراحتیها ، اعم از روحی و جسمی، شیوه ها و برنامه هایی جهت بالا بردن احساس بهزیستی و جلوگیری و یا لااقل کاهش ناراحتیها ارائه کند. درتایید این مدعا همین بس که” سلیگمن”، از نظریهپردازانی که معروفترین و مشهورترین نظریه او “درماندگی آموخته شده” است، در دو دهه اخیر ” روانشناسی مثبت” را طرحریزی نمود و به تدوین اثری به نام “شادیهای معتبر” پرداخته و در آن بر شادی و شاد زیستن تأکید میکند و حال نظریه های قابل قبولی در روانشناسی مثبت بیان میدارد.
[جمعه 1401-09-25] [ 10:18:00 ق.ظ ]
|