دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۱- سیر تحول و تاریخچه مدیریت دانش – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
در دهه های اخیر، انواع مؤسسات شاهد تغییرات اساسی در زمینههای ساختار، کارکرد و سبکهای مدیریتی خویش بودهاند. مؤسسات کنونی اهمیت بیشتری جهت درک و انطباقپذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قائل شدهاند و در کسب و به کارگیری دانش و اطلاعات روز به منظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوب تر به ارباب رجوعان پیشی گرفتهاند. چنین سازمانهایی نیازمند به کارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام مدیریت دانش میباشند (اورمزدی ، ۱۳۸۶).
امروزه در اوضاع رقابتی پیچیده و مبهم، سازمانها در حال تغییر و تحول مستمرند. موجودیت مادی که زمانی شرط اصلی موفقیت به شمار میرفت، به سر آمده به طوری که دارایی فیزیکی نسبت به دارایی فکری در کسب برتری از اهمیت کمتری برخوردار است. به عبارت دیگر امروزه هدف تغییر به صورت عمده به شکل نرم افزاری حادث می شود نه سخت افزاری که میتوان به صورت عینی یکی از این تحولات نرم افزاری را در به کارگیری فرایند مدیریت دانش در سازمانها مشاهده کرد (آراسته و رزقی شیرسوار،۱۳۸۹: ۷۲).
در این فصل ابتدا مبانی نظری تحقیق را تشریح و تببین میکنیم و سپس به پیشینه پژوهش حاضر میپردازیم.
۲-۱- سیر تحول و تاریخچه مدیریت دانش
مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح گردید. با نزدیک شدن به اوسط دهه ۱۹۸۰و آشکارشدن اهمیت دانش و تاثیر آن بر حفظ قدرت رقابتی در بازارهای اقتصادی اهمیت ویژهای یافت. در این دهه بود که نظامهای مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته شد و مفاهیمی چون فراهمآوری دانش، مهندسی دانش، نظامهای دانش محور و مانند آن رواج پیدا کرد (دراکر به نقل از حسن زاده، ۱۳۸۸).با نزدیک شدن به اوخر دهه ۸۰ میلادی میتوان سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزه مدیریت، تجارت و علوم کتابداری و اطلاعرسانی را مشاهده کرد. در همین دوران بود که اولین کتابهای مربوط به این حوزه منتشر شدند. با ورود به دهه ۱۹۹۰ فعالیت گسترده شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت به نحو چشمگیری افزایش مییابد. در اواسط دهه ۱۹۹۰ ظهور وب جهانی، تحرک تازهای به حوزه مدیریت دانش میبخشد. در سال ۱۹۹۵، اتحادیه اروپا طی برنامهای به نام اسپیریت بودجه قابل ملاحظهای را برای اجرای طرحهای مدیریت دانش اختصاص میدهد. اکنون در اوایل قرن ۲۱ مدیرت دانش برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه درآمده است (آزاد شهرکی، ۱۳۸۸: ۱۲). از سال ۲۰۰۰ به بعد، شرکتهای بزرگ اروپایی حدود ۵۵% درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص دادهاند (داوری، ۱۳۸۰). جدول۲-۱ گاهشمار مدیریت دانش را به طور خلاصه نشان میدهد.
روند زمانی
روند پیشرفت مفهوم مدیریت دانش
دهه ۱۹۷۰
مدیریت دانش مطرح میشود
دهه ۱۹۸۰
بر اهمیت مدیریت دانش افزوده و انتشارات مربوط به آن سیر صعودی میگیرد.
اوایل دهه ۱۹۹۰
فعالیت گسترده شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش
اوسط دهه ۱۹۹۰
شبکه های بینالمللی مدیریت دانش پدید میآید.
اواخر دهه ۱۹۹۰
مدیریت دانش در زمره فعالیتهای تجاری شرکتهای بزرگ درمیآید.
هزاره سوم
اختصاص حدود ۵۵ درصد درآمد شرکتهای بزرگ اروپایی به مدیریت دانش
جدول۲-۱: گاهشمار مدیریت دانش (حسن زاده، ۱۳۸۸: ۱۶)
مدیریت دانش، تلاش نوین قرن موسوم به عصر دانایی، برای حفظ، هدایت و افزایش هدفمند سرمایه های دانشی سازمانهاست و به این اشاره دارد که سرمایهگذاری در علم، بهترین و بیشترین سود را به بار میآورد (آراسته و رزقی شیرسوار، ۱۳۸۹: ۷۱).
گفتنی است دانشمندان بسیاری بحث مدیریت دانش را در ادوار گوناگون مطرح یا بسط دادهاند لیکن اجماع یکپارچهای در مورد تاریخ شروع پیدایش آن وجود ندارد. اما اخیراًً پایگاه اینترنتی اسکاجیت[۱۹]، منبع شروع و نقطه آغاز مفهوم مدیریت دانش را از سال ۱۴۴۰ میلادی با پیدایش صنعت چاپ و نشر مصادف میداند. در این سایت آمده است که در سال ۱۶۸۹ جان لاک اولین شخصی بود که دانش را تعریف کرد و سپس مک لاپ در سال ۱۹۶۲ تلفیق واژه مدیریت و دانش را با عنوان دانش صنعتی بیان کردهاست (آراسته و رزقی شیرسوار، ۱۳۸۹: ۷۲).
کارل اریک سویبی[۲۰]، حسابدار سوئدی، در دهه ۹۰ میلادی زمانی که مشغول ارزیابی ترازنامه مالی چند شرکت بزرگ سوئدی بود، متوجه نکته جالبی شد. بسیاری ازاین شرکتها پس از انجام عملیات طولانی حسابداری، ارزشی در حدود چند کرون سوئد و حتی یک کرون نشان میدادند .حال آن که قیمت واقعی این شرکتها که سهامداران حاضر به فروش آن بودند، بسیار بیشتر از قیمت هایی بود که سرمایه حسابداری نشان میداد. سویبی پس از بررسیهای مختلف متوجه گردید که بخش اعظم از این اختلاف (اختلاف بین ارزش شرکت ها دربازار سهام و قیمت داراییهای مشهود این سازمانها) به سرمایه های دانشی درون سازمان برمیگردد و برخاسته از توان دانشی این سازمان در حل مسائل تخصصی است. اما نکته جالب وارد نشدن این دارایی ها در ترازنامههای حسابداری بود، چرا که اساساً چیزی تحت عنوان مفهوم سرمایه های ناملموس[۲۱]وجود نداشت (آتشک و ماه زاده، ۱۳۸۸).
از سالهای پیش (تقریباً از جنگ جهانی دوم) محدود بودن سرمایه های ملموس و فیزیکی و نیازبه افزایش برنامه ریزی شده آن ها، منجربه خلق شاخههای علمی مختلف شده بود.
به عنوان مثال، برنامه ریزی خطی پژوهش عملیاتی، مکان یابی و تخصیص، طراحی کارخانه، تعمیرات و نگهداری، بهرهوری ماشینآلات، برنامهریزی تولید و … همگی در جهت مدیریت سرمایه های ملموس ایجاد شده بود، اما سرمایه های ناملموس تا آن زمان مورد توجه قرار نگرفته بود.
فعالیت سیوبی و پس از آن بکمن، نوناکا، ویگ و … باعث گردید، توجه صنعتگران و عالمان علوم صنعتی به سرمایه ای بس عظیم، یعنی سرمایهای که با وجود تولید اکثریت ارزش افزوده کالا، کمتر تحت مدیریت و سازمان دهی و برنامه ریزی افزایش قرارمیگرفت، جلب شود. در جدول ۲-۲ تاریخچه تکوین مدیریت دانش ارائه شده است.
رویداد
طرح کننده
سال
ترازنامه نامشهود
سیوبی / کونراد
۱۹۸۶
ابداع مفهوم مدیریت دانش
کارل ویگ
۱۹۸۶
یکی از نخستینها برای تکمیل مدیریت دانش در استراتژی تجاریاش
واتر هاوس
۱۹۸۹
یکی از نخستین مقالات منتشرشده در مورد مدیریت دانش
نوناکا و تاکوچی
۱۹۹۱
اهمیت به سرمایه فکری
تام استوارت
۱۹۹۱
یکی از نخستین کتابهای منتشرشده درمورد مدیریت دانش
کارل ویگ
۱۹۹۳
منبع دانش
پیتر دراکر
۱۹۹۴
نخستین کنفرانس مدیریت دانش
شبکه ارتباطی دانش مدیریت
۱۹۹۴
دانش به عنوان منبع بی پایان
استنفورد پال رومر
۱۹۹۵
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 10:40:00 ق.ظ ]
|