باب دوم: درباره معرفت امر خداوند: وی در این باب چنین می گوید که این عالم به امر الهی ساخته شده است؛ آن چنانی که خداوند در قرآن از آن تعبیر به « کن فیکون» کرده است.[۳۸۲]
باب سوم: درباره معرفت اصلین: منظور از اصلین در اینجا، عقل و نفس است؛ وی معتقد است زمانی انسان، مفهوم لوح و قلم و قضا و قدر و کرسی را درک می کند که مفهوم عقل و نفس را درک نماید.[۳۸۳]
باب چهارم: درباره معرفت جدّ و فتح و خیال: وی این سه اصطلاح را چنین معنا می کند: « جدّ» بدین معناست که وقتی انسانی متولد می شود خداوند سعادت را برای او مقدر می نماید و در طول زندگی این انسان بر اساس همان سعادت حرکت می کند و حکومت می نماید؛ حال اگر انسان از این مرحله پیروزمندانه بیرون آید وارد مرحله دوم که «فتح» است می شود، در این مرحله خداوند چشم دلش را باز می کند و همه متشابهات را درک می نماید و هیچ چیز برای وی مجمل باقی نمی ماند، هر گاه این مرحله را نیز گذراند، و با سعادت از این دنیا رحلت نمود، وارد مرحله سوم- خیال- می شود، یعنی خداوند چنین شخصی را امام قرار می دهد.[۳۸۴]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

باب پنجم: شناخت حروف علویه هفتگانه: منظور از حروف هفتگانه، عقول هفتگانه است. که وی درباره آن تعبیر« کونی قدر» می کند؛ هفت حرفند که خلقت بر اساس آن اداره می شوند که عبارتند از «ک» یعنی حضرت آدم؛ « و» حضرت نوح؛ « ن» حضرت ابراهیم؛ « ی» حضرت موسی؛ «ق» حضرت عیسی؛ «د» حضرت محمد؛ «ر» حضرت قائم.[۳۸۵]
باب ششم: شناخت رسالت: در این باب درباره رسالت پیامبران علی الخصوص پیامبر اسلام(۶) بحث می کند.[۳۸۶]
باب هفتم: شناخت وصایت: وی در این باب چنین بیان می کند که انسان موقع مردنش باید وصیت بکند چنانکه پیامبران وصیت می کردند.[۳۸۷]
باب هشتم: شناخت امامت: وی در این باب معتقد است که در هر زمانی امامی وجود دارد خواه حاضر باشد یا غایب.[۳۸۸]
باب نهم: شناخت قیامت: در این باب علائم قیامت و وقوع آن بحث شده است.[۳۸۹]
باب دهم: شناخت بعث: وی در اینجا بیان می کند که آدمی با همان هیبتی که در این دنیا داشته از قبر بیرون می آید و قائل به معاد جسمانی شده است.[۳۹۰]
باب یازدهم: شناخت ثواب و عقاب: وی درباره ثواب الهی و عقابش در قیامت بحث می کند.[۳۹۱]
باب دوازدهم: شناخت ماخذ تاویلات قرآن: وی در این باب راه چگونگی تاویل کردن آیات قرآن را بحث می نماید و چندین مثال در این باره می آورد.[۳۹۲]
باب سیزدهم: شناخت وضو و طهارت؛ باب چهاردهم: شناخت نماز؛ باب پانزدهم: شناخت زکات؛ باب شانزدهم: شناخت روزه؛ باب هفتهم: شناخت حج: وی در این باب ها بعد از توضیحی مختصری که درباره هر کدام می دهد، چگونگی به جا آوردن آنان را نیز توضیح می دهد.[۳۹۳]
محتوای کتاب کشف المحجوب
این کتاب ابو یعقوب سجستانی نیز از چند فصل تشکیل شده است که عبارتند از:
فصل اول: التوحید، فصل دوم: المبدع الاول، فصل سوم: خلق ثانی، فصل چهارم: خلق ثالث، فصل پنجم: خلق رابع، فصل ششم: خلق خامس، فصل هفتم: خلق سادس .[۳۹۴]

۲-۳ اندیشه کلامی خوارج سیستان

در این منطقه سه فرقه عمده خوارج به نام عطویه، ازارقه و پیروان حمزه خارجی فعالیت داشته اند و دارای آرای کلامی خاصی بوده اند؛ بدین شرح:

۱-۲-۳ اندیشه های کلامی ازارقه

۱- ازارقه مخالفان خود را مشرک و کافر مى دانستند، در حالى که خوارج اولیه آنان را تنها کافر مى پنداشتند.
۲- قاعدین خوارج، یعنى آن دسته از خوارج که همراه ازارقه جنگ نمى کردند، کافر و مشرک هستند.
۳- اطفال مشرکان (مخالفان ازارقه ) نیزمشرکند و در آتش دوزخ جای دارند.
۴- کشتن مشرکان-یعنى مخالفان ازارقه- و زنان و اطفالشان مباح است .
۵- همه مشرکان از جمله اطفال تا ابد در آتش جهنم خواهند ماند.
۶- انجام هر گناهى، اعم از گناه کبیره یا صغیره باعث کفر و شرک مى شود.
۷- خداوند مى تواند کسى را به پیامبرى برگزیده که قبل از نبوت کافر بوده و یا پس از نبوت کافر خواهد شد. ۸- تقیه در گفتار و کردار جایز نیست.[۳۹۵]

۲-۲-۳ اندیشه کلامی عطویه

این فرقه معتقد بودندکه : ۱- باید خداوند و رسول او راشناخت.۲-به خون مسلمان احترام گذاشت. ۳- غدر و مکر نبایدکرد. ۴- باید براى آشنایى مردم به احکام اسلام، از راه برهان و دلیل وارد شد. ۵-مرتکب گناه کبیره مشرک است.۶- انسان ها نیاز به امام ندارند بلکه خودشان باید نسبت به یکدیگر انصاف داشته باشند.[۳۹۶]

۳-۲-۳ اندیشه کلامی حمزه خارجی

پیروان حمزه بن ادرک را حمزویه گویند این فرقه با فرقه میمونیه[۳۹۷] هم فکرى داشتند؛ در نتیجه معتقد بودند:
۱- آنان افعال انسان ها را به قدر الهی اسناد می دادند
۲- انسان ها قبل از انجام کار، استطاعت این عمل را دارند یعنی خداوند توان انجام کارها را به آدمیان داده است.
۳-خداوند نسبت به بندگان فقط خیر را اراده می کند و ذات خداوند ازاراده شر و گناه مبراست.
۴-جایگاه اطفال کفار در جهنم است.
۵-در یک زمان دو امام مى توانند حضور داشته باشند، درصورتى که متفق القول نباشند .[۳۹۸]
قرن دوم همچون قرن نخستین، خوارج در سیستان فعالیت داشتند، اما اندیشه های کلامی آنان متفاوت شد زیرا خوارج قرن پیشین در مساله امامت معتقد بودند که انسان ها نیاز به امام ندارند بلکه خودشان باید نسبت به یکدیگر انصاف داشته باشند»[۳۹۹] اما پیروان حمزه بن ادرک خارجی در این باره معتقد بودند که «در یک زمان دو امام مى توانند حضور داشته باشند، درصورتى که متفق القول نباشند»؛[۴۰۰] علت این اختلاف، محیطی بود که در سیستان حاکم شد؛ زیرا خوارج در قرن اول به آن قدرت سیاسی نرسیدندکه بتوانند حکومت سیستان را به دست گیرند ولی خوارج در این قرن علیه حکومت عباسی شوریدند و« حمزه بن ادرک» توانست، حکومت سیستان را به دست گیرد و خوارج را در آن جا به برتری رساند و حدود ۵۰۰۰ نفر با وی در سیستان بیعت کردند ؛[۴۰۱] در نتیجه این افراد قائل شدند که می تواند در یک زمان دو امام باشد که یکی خلیفه عباسی می شود و دیگری «حمزه بن ادرک».

۳-۳ اندیشه کلامی اهل سنت سیستان

بعضی از فرقه های اهل سنت دارای اندیشمندانی بوده اند که در فصل پیشین شخصیت آنان بررسی شد؛ در این فصل مهم ترین آرای کلامی این فرقه ها مورد کنکاش قرار می گیرد.

۱-۳-۳ اهل حدیث

چنانچه بارها تصریح نمودیم که درست است عنوان پایان نامه مربوط به متکلمان است و اهل حدیث از مخالفان متکلمان بوده اند، ولی چون آنان نیز دارای آثار مستقلی در دفاع از مبانی اعتقادی خود هستند، به این جهت است که درباره آنان بحث می کنیم.
روش کلامی عثمان بن سعید
روش او برگرفته از شیوه استادانش، احمد بن حنبل و یحیی بن معین بوده است؛ به گونه ایی که فقط به ظاهر آیات و روایات تمسک کرده و از هر گونه تاویل در آیات و روایات اجتناب جسته است؛[۴۰۲]همانگونه که خودش صراحتاً بیان میکند، طبق ظاهرِ (الرَّحْمَنُ عَلَى العَرْشِ اسْتوَى)[۴۰۳]خداوند بر روی عرش نشسته و نظاره گر اعمال است؛ همچنین بارها نسبت به خلق قرآن مخالفت کرده و قائل به قدم کلام الهی بوده و هرگز قائل به تاویل آیات قرآن نبوده است؛ به گونه ایی که برای ادعایش این آیه را تلاوت می کرده است(رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُوْلَ)[۴۰۴].[۴۰۵] وی در مناظره کردن تبحر داشت و بارها با علمای جهمیه مناظره کرده است.[۴۰۶]
وی آثار متعدد کلامی دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف: کتاب «الردعلى الجهمیه»
عثمان بن سعید سیستانی برای رد اعتقادات جهمیه کتابی به نام الردعلى الجهمیه[۴۰۷] را نوشته است. وی در این کتاب، مباحث کلامی درباره اسماء و صفات خداوند را با رویکرد اهل حدیث و سلف ذکر کرده و با موضع گیری در برابر جهمیه و هرگونه تعطیل و تشبیه و تمثیل و تاویل را درباره خداوند به وسیله ادله عقلی و نقلی رد کرده است.[۴۰۸]
روش عثمان بن سعید در این کتاب چنین است که پس از طرح مساله کلامی آیات قرآنی و روایات وارد شده در مساله و اقوال ائمه سلف اهل سنت را ذکر می‌کند و در ادامه هر بحث، شبهات آن مساله را همراه پاسخ آن بیان می کند.در این کتاب مباحث مختلف کلامی پیرامون آسما و صفات بیان شده است؛ مسائلی مانند:
الف: نشستن خدا بر عرش: چنانچه پیشتر اشاره شد وی در این کتاب اظهار می‌کند که خداوند بر روی عرشی که بر روی آسمان هفتم وجود دارد نشسته است.[۴۰۹]
ب: عدم حضور خدا در همه جا: وی معتقد است که جایگاه خداوند بالای عرش است و در جای دیگری حضور ندارد بلکه فقط علم به تمام اشیاء دارد.[۴۱۰]
ج: قائل به رویت خدا: او در این کتاب قائل شده که بعضی از انسان ها در روز قیامت، خداوند را می بینند همانگونه که خورشید و ماه را در دنیا می دیدند.[۴۱۱]
د: نزول خداوند: وی معتقد است که خداوند، روز قیامت نزول می کند تا بین بندگانش حکم کند؛ همانگونه که در هر شب خداوند از یک آسمان به آسمان دیگر نزول می کند.[۴۱۲]
ه: قدم کلام الهی: وی با استناد به آیات و روایات معتقد است کلام الهی مخلوق نیست و مانند خود خداوند قدیم است.[۴۱۳] عثمان بن سعید در ادامه، بحث مفصلی مطرح کرده است که قرآن مخلوق نیست.[۴۱۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...